مسئولان محترم سابق و فعلی باید بدانند که حوزه اجرا و پذیرش مسئولیت، جای در پیش گرفته شدن استراتژی «بهترین دفاع، حمله است!» نیست و جامعه چنین موضوعاتی را به خوبی تمییز می دهد و متوجه آن هست؛ بنابراین، اگر مسئولی توان اجرای خواسته ها و نظرات مردم به نفع مصالح کشور و ملت را ندارد، بهترین است ضمن عذرخواهی از مردم، از مسئولیت کنار برود و طلبکار مردم هم نشود.
به گزارش شهدای ایران، مسأله انتقاد مسئولان حاضر و سابق از شرایط کشور و وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و مدیریتی، در نهایت کار را به جایی رساند که صدای رهبر معظم انقلاب و حتی برخی سیاسیون در برابر این رویکرد درآمد؛ رویکردی که به جای پاسخگویی در برابر اقدامات انجام شده و در حال انجام نه تنها پاسخگویی در آن شاهد نیستیم، بلکه در آن شاهد انتقاد از شرایط و اقدامات توسط افرادی هستیم که یا قبلا مسئول بوده اند و یا مسئولیت امور را در زمان حال در دست دارند.
رویکرد در موضع نقاد قرار گرفتن افرادی که یا دیروز یا امروز همه امکانات و امور اجرایی کشور را بر عهده داشته اند، کار را به جایی رساند که «حضرت آیت الله خامنه ای» در سخنرانی اخیرشان پیرامون آن گفتند: کسانی که دیروز همه امکانات کشور در اختیار آنها بود و کسانی که امروز همه امکانات مدیریتی کشور را در اختیار دارند، حق ندارند نقش اپوزیسیون بازی کنند و علیه کشور سخن بگویند بلکه باید پاسخگو باشند، ضمن آنکه مردم آگاه هستند و این گونه رفتارها در آنان تأثیرگذار نخواهد بود.
جالب است که مدیران سابق و فعلی کشور به جای پاسخگویی در برابر اقدامات، رویکرد و عملکردی که از خود برجای گذاشته و می گذارند، رویه انتقاد از شرایط و مدیریت ها را در پیش گرفته و نه تنها پاسخگوی عملکرد و کارهایی که انجام داده اند، نیستند، بلکه در مقام منتقد قرار گرفته و شرایط سابق و موجود را نقد می کنند.
این رویه برخی مدیران ارشد و مسئولان اجرایی کشور کار را به جایی رساند که حتی حامیان آنها نیز زبان به انتقاد از این رویکرد گشوده و آن را به طور جدی مورد انتقاد قرار دادند. در واقع این رویه را می توان همان استراتژی بهترین دفاع، حمله است دانست؛ به صورتی که مدیر فعلی سابق، با در پیش گرفتن چنین رویکردی، نه تنها در برابر اقدامات و عملکرد خود پاسخگو نیست، بلکه در مقام منتقد قرار گرفته و شرایط را نقد هم می کند!
یکی از منتقدان در پیش گرفته شدن چنین رویه ای، «غلامحسین کرباسچی» دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی است که اتفاقا بیشترین همسویی را با دولت روحانی و به ویژه معاون اول کارگزارانی آن داشته و دارد. او اخیرا با انتقاد از برخی اظهارات «اسحاق جهانگیری» که به جای پاسخگویی در مقام منتقد قرار گرفته است، گفته، «خیلی ناراحت شدم که جهانگیری هم مثل ما که انتقاد میکنیم گفته یک عده مدیر آویزان هستند. اگر آویزان هستند عوضشان کن و همانطور که رهبری گفت مثل اپوزیسیون ها حرف نزن. اگر عده ای از مدیران آویزان دولت هستند و نمی گذارند کار کنید، عوضشان کنید.»
کرباسچی با اشاره به اظهارات رئیس جمهور در مورد دانشجویان ستاره دار هم یادآوری کرده که «دلم می خواست روحانی بجای حمایت از دانشجویان ستاره دار، از وزیر علوم بخواهد که در جلسه هیأت دولت تعداد این دانشجویان را بپرسد و در جلسات آینده گزارش عملکرد بخواهد. از آقای روحانی می خواهیم ماهی یک بار سخنرانی بکند و در آن فعل ماضی به کار نبرد. به جای این نوع خطاب دادن ها که معلوم نیست مخاطب آن مردم یا افراد دیگری هستند به وزیر اطلاعات بگو وارد حریم خصوصی مردم نشوند.»
اینها بخشی از سخنان دولتی های فعلی است که کرباسچی آن را مورد اشاره قرار داده از در مقام منتقد قرار گرفتن رئیس جمهور و معاون اول حاکم انتقاد کرده است. در طرف دیگر ماجرا هم «محمود احمدی نژاد» رئیس دولت های نهم و دهم قرار دارد که نه تنها تا کنون هیچ پاسخگویی در خصوص اقدامات و عملکرد خود نداشته و از چرایی ایجاد مشکلات اقتصادی و سیاسی در دولتش برای کشور سخنی نگفته، بلکه در مقام منتقد خیلی رویکردها و عملکردها را نقد کرده است.
به نظر می رسد، مسئولان سابق و فعلی فراموش کرده اند که در جایگاه و مقام پاسخگویی به مردم باید قرار بگیرند، نه در جایگاه منتقد. به نظر می آید، اگر قرار باشد همین رویه ادامه پیدا کند، زمانی خواهد رسید که مسئولان محترم به جای پاسخگویی به مردم، طلبکار و منتقد آنها خواهند بود که چرا شرایط کشور این گونه است؟!
این رویکرد احتمالا به جایی ختم خواهد شد که در نهایت مسئولان محترم، نه تنها پاسخگویی در قبال عملکرد خود نخواهند داشت، بلکه از مردم سؤال خواهند کرد که چرا همراهی بیشتری با دولت و مسئولان اجرایی نکرده اند تا آنها بتوانند اقدامات بدون پاسخ بیشتری را در جایگاه و مسئولیتی که هستند، دنبال و پپیگیری کنند.
آقایان مسئول باید متوجه آنچه بر زبان جاری می کنند و خواستار آن می شوند باشند. بدون شک جامعه، جامعه آگاهی است و فریب سخنوری ها و اقدامات پوپولیستی را دیگر نخواهد خورد. هرچه هست، باید مسئولان محترم در قبال اقدامات و عملکردی که از خود بر جای گذاشته اند، پاسخگو باشند و این رویکرد که مسئولی در مقام طلبکار و منتقد قرار گیرد، به هیچ عنوان پذیرفته نیست.
آنچه مردم و جامعه انتظار دارند، این است که هر کسی باید در قبال مسئولیتی که پذیرفته پاسخگو باشد و در مقابل ملت و انتقادات آنان گردنش از مو باریکتر باشد. هیچ رویکرد اپوزیسیون مآبانه از مسئولی که در جایگاه اجرا قرار گرفته و قرار است به نفع مردم، جامعه و کشور اقدامات موثر انجام دهد، پذیرفته نیست و در حقیقت اگر چنین رویه ای در پیش گرفته شود، آن را باید فرار رو به جلو و فرار از پاسخگویی در مقابل افکار عمومی قلمداد کرد.
مسئولان محترم سابق و فعلی باید بدانند که حوزه اجرا و پذیرش مسئولیت، جای در پیش گرفته شدن استراتژی «بهترین دفاع، حمله است!» نیست و جامعه چنین موضوعاتی را به خوبی تمییز می دهد و متوجه آن هست؛ بنابراین، اگر مسئولی توان اجرای خواسته ها و نظرات مردم به نفع مصالح کشور و ملت را ندارد، بهترین است ضمن عذرخواهی از مردم، از مسئولیت کنار برود و طلبکار مردم هم نشود.
*تابناک
رویکرد در موضع نقاد قرار گرفتن افرادی که یا دیروز یا امروز همه امکانات و امور اجرایی کشور را بر عهده داشته اند، کار را به جایی رساند که «حضرت آیت الله خامنه ای» در سخنرانی اخیرشان پیرامون آن گفتند: کسانی که دیروز همه امکانات کشور در اختیار آنها بود و کسانی که امروز همه امکانات مدیریتی کشور را در اختیار دارند، حق ندارند نقش اپوزیسیون بازی کنند و علیه کشور سخن بگویند بلکه باید پاسخگو باشند، ضمن آنکه مردم آگاه هستند و این گونه رفتارها در آنان تأثیرگذار نخواهد بود.
جالب است که مدیران سابق و فعلی کشور به جای پاسخگویی در برابر اقدامات، رویکرد و عملکردی که از خود برجای گذاشته و می گذارند، رویه انتقاد از شرایط و مدیریت ها را در پیش گرفته و نه تنها پاسخگوی عملکرد و کارهایی که انجام داده اند، نیستند، بلکه در مقام منتقد قرار گرفته و شرایط سابق و موجود را نقد می کنند.
این رویه برخی مدیران ارشد و مسئولان اجرایی کشور کار را به جایی رساند که حتی حامیان آنها نیز زبان به انتقاد از این رویکرد گشوده و آن را به طور جدی مورد انتقاد قرار دادند. در واقع این رویه را می توان همان استراتژی بهترین دفاع، حمله است دانست؛ به صورتی که مدیر فعلی سابق، با در پیش گرفتن چنین رویکردی، نه تنها در برابر اقدامات و عملکرد خود پاسخگو نیست، بلکه در مقام منتقد قرار گرفته و شرایط را نقد هم می کند!
یکی از منتقدان در پیش گرفته شدن چنین رویه ای، «غلامحسین کرباسچی» دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی است که اتفاقا بیشترین همسویی را با دولت روحانی و به ویژه معاون اول کارگزارانی آن داشته و دارد. او اخیرا با انتقاد از برخی اظهارات «اسحاق جهانگیری» که به جای پاسخگویی در مقام منتقد قرار گرفته است، گفته، «خیلی ناراحت شدم که جهانگیری هم مثل ما که انتقاد میکنیم گفته یک عده مدیر آویزان هستند. اگر آویزان هستند عوضشان کن و همانطور که رهبری گفت مثل اپوزیسیون ها حرف نزن. اگر عده ای از مدیران آویزان دولت هستند و نمی گذارند کار کنید، عوضشان کنید.»
کرباسچی با اشاره به اظهارات رئیس جمهور در مورد دانشجویان ستاره دار هم یادآوری کرده که «دلم می خواست روحانی بجای حمایت از دانشجویان ستاره دار، از وزیر علوم بخواهد که در جلسه هیأت دولت تعداد این دانشجویان را بپرسد و در جلسات آینده گزارش عملکرد بخواهد. از آقای روحانی می خواهیم ماهی یک بار سخنرانی بکند و در آن فعل ماضی به کار نبرد. به جای این نوع خطاب دادن ها که معلوم نیست مخاطب آن مردم یا افراد دیگری هستند به وزیر اطلاعات بگو وارد حریم خصوصی مردم نشوند.»
اینها بخشی از سخنان دولتی های فعلی است که کرباسچی آن را مورد اشاره قرار داده از در مقام منتقد قرار گرفتن رئیس جمهور و معاون اول حاکم انتقاد کرده است. در طرف دیگر ماجرا هم «محمود احمدی نژاد» رئیس دولت های نهم و دهم قرار دارد که نه تنها تا کنون هیچ پاسخگویی در خصوص اقدامات و عملکرد خود نداشته و از چرایی ایجاد مشکلات اقتصادی و سیاسی در دولتش برای کشور سخنی نگفته، بلکه در مقام منتقد خیلی رویکردها و عملکردها را نقد کرده است.
به نظر می رسد، مسئولان سابق و فعلی فراموش کرده اند که در جایگاه و مقام پاسخگویی به مردم باید قرار بگیرند، نه در جایگاه منتقد. به نظر می آید، اگر قرار باشد همین رویه ادامه پیدا کند، زمانی خواهد رسید که مسئولان محترم به جای پاسخگویی به مردم، طلبکار و منتقد آنها خواهند بود که چرا شرایط کشور این گونه است؟!
این رویکرد احتمالا به جایی ختم خواهد شد که در نهایت مسئولان محترم، نه تنها پاسخگویی در قبال عملکرد خود نخواهند داشت، بلکه از مردم سؤال خواهند کرد که چرا همراهی بیشتری با دولت و مسئولان اجرایی نکرده اند تا آنها بتوانند اقدامات بدون پاسخ بیشتری را در جایگاه و مسئولیتی که هستند، دنبال و پپیگیری کنند.
آقایان مسئول باید متوجه آنچه بر زبان جاری می کنند و خواستار آن می شوند باشند. بدون شک جامعه، جامعه آگاهی است و فریب سخنوری ها و اقدامات پوپولیستی را دیگر نخواهد خورد. هرچه هست، باید مسئولان محترم در قبال اقدامات و عملکردی که از خود بر جای گذاشته اند، پاسخگو باشند و این رویکرد که مسئولی در مقام طلبکار و منتقد قرار گیرد، به هیچ عنوان پذیرفته نیست.
آنچه مردم و جامعه انتظار دارند، این است که هر کسی باید در قبال مسئولیتی که پذیرفته پاسخگو باشد و در مقابل ملت و انتقادات آنان گردنش از مو باریکتر باشد. هیچ رویکرد اپوزیسیون مآبانه از مسئولی که در جایگاه اجرا قرار گرفته و قرار است به نفع مردم، جامعه و کشور اقدامات موثر انجام دهد، پذیرفته نیست و در حقیقت اگر چنین رویه ای در پیش گرفته شود، آن را باید فرار رو به جلو و فرار از پاسخگویی در مقابل افکار عمومی قلمداد کرد.
مسئولان محترم سابق و فعلی باید بدانند که حوزه اجرا و پذیرش مسئولیت، جای در پیش گرفته شدن استراتژی «بهترین دفاع، حمله است!» نیست و جامعه چنین موضوعاتی را به خوبی تمییز می دهد و متوجه آن هست؛ بنابراین، اگر مسئولی توان اجرای خواسته ها و نظرات مردم به نفع مصالح کشور و ملت را ندارد، بهترین است ضمن عذرخواهی از مردم، از مسئولیت کنار برود و طلبکار مردم هم نشود.
*تابناک
ما با ولایت زندهایم تا زندهایم رزمندهایم، این شعار نیست بلکه سخن مردم ولایتمدار ایران اسلامی است تا انواع مختلف فتنه را از سیاسی تا اقتصادی در نطفه خفه کند.
مدعیان اصلاحات مدتها است که صدای مردم از فقر، بیکاری و... را نمیشنوند. مردم گلایه معیشتی دارند اما آقایان مدعی اصلاحطلبی گلایههای مردم را تحریک سیاسی رقیب ارزیابی میکنند! پیکره جامعه از فقر و افزایش فاصله طبقاتی بیمار شده ولی دولت به دنبال بزک کردن ویرانههایی است که در پی توافق هستهای ایجاد شده است.
آقای جهانگیری! گویا شما در طی این 5 سال صدای مردم را نشنیدهاید که نسبت به گرانیها و رویکرد بیاعتنا به عدالت دولت در برنامهریزیها گلهمند هستند.
موقع انتخابات قولهای زیادی به مردم دادند از جمله افزایش یارانه نقدی و پرداخت سود سهام عدالت اما مردم با بدعهدیهای پیدرپی مسئولین مواجه شدند. اثر این نوع رفتار بر عواطف مردم مخربتر از بدعهدی دشمنان در توافق هستهای بود! امیدوارم حالا دیگر درک صحیحی از وضعیت موجود داشته باشند که متاسفانه مورد سوءاستفاده همان دشمنان واقع شده است.
شهدا را فراموش نکردهایم. وقتی آلودگی هوای جنوب و مرکز و... کشور را تیره میکند، زلزله رخ میدهد و خدمات ارائه شده دولت به مردم رضایتبخش نیست و وجود فساد اصلا انکار میشود از مردم چه انتظاری میتوان داشت جز تلاش برای زدودن این تیرگیها از ساحت سرزمین شهدا؟
در مورد شعارهای بیربط با نوع گلایهها و اعتراضات مردمی که در گوشه و کنار جمعیتهای محدود داده شد این نکته را نباید فراموش کنیم که دشمنان ناکام نظام و مردم ایران اسلامی همواره سعی دارند به پیکره انقلاب اسلامی ضربه بزنند. تشکر میکنم از مردم کشورم که بار دیگر این خیال باطل را با بصیرتی از جنس 9 دی سرکوب کردند.
اعتراضات مردم در اکثر شهرهای کشور کارنامه عملکرد دولت است. مجلس باید از دولت پاسخ بخواهد. زمان رجزخوانی سیاسی و جناحی دولت گذشته است.
معاون اول رئیسجمهور، مگر شما فراموش کردهاید که در هر 2 دوره تبلیغات انتخابات معیشت مردم را اولویت اول دولت میدانستید. شما بهتر میدانید که تمام وعدههایی که به مردم دادید همچنان بر زمین مانده است و فقر و بیکاری با گرانی مسابقه گذاشتهاند.
برنج کشاورزان ایرانی در انبارها مانده و حجم انبوه واردات ضرر جبرانناپذیری به برنجکاران وارد کرده است تا کی قرار است کشاورزان تاوان واردات بیرویه افراد ذینفوذ را بپردازند. برنج در شمال کشور به اندازه مصرف کل کشور کشت میشود و اصلا نیازی به واردات نیست.
من یک بازنشستهام که در روستاهای نزدیکی شهر شاهرود زندگی میکنم با حقوق بازنشستگی حدود یک میلیون تومان. از مسئولین میپرسم که با این مبلغ چند روز میتوانند زندگی کنند؟
شرکت صنایع هواپیمایی ایران 65 روز است حقوق کارگران پیمانی خود را پرداخت نکرده است. در این فضای گرانی و رکود آقایان انصافا میتوانند خودشان 2 ماه بدون حقوق زندگی کنند در حالی که مستاجر و اقساط متعدد هم داشته باشند؟
فعالیتهای قرآنی مربوط به سعادت اول و آخر افراد جامعه میشود. پذیرفته نیست در بودجه سال 97 شاهد کاهش مجدد این برنامهها باشیم.
عروسیام در زلزله کرمانشاه به عزا تبدیل شد و تمام جهیزیه همسرم زیر آوار ماند و دیگر توان تهیه مجدد اسباب و اثاثیه را نداریم لذا از طریق این ستون مردمی تقاضای کمک دارم.
در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران کلاسهای ترم برای دانشجویان دورههای مختلف به گونهای برنامهریزی و اجرا میشود که دانشجویان باید هر 5 روز هفته در دانشگاه باشند، مسئولان امر اگر خودشان را جای ما دانشجویان قرار بدهند این مشکل خیلی راحت حل میشود.
در نمایشگاه کتاب میدان شهدای کرج چهار کتاب که نویسنده آن ترامپ رئیسجمهور آمریکا میباشد با تخفیف 50 درصد به فروش میرسد. این کار چه معنایی دارد و چه اهدافی دنبال آن است؟!
از شعب محترم بانکهای دولتی و خصوصی درخواست میشود درجهت رفاه حال زائران حضرت معصومه(س) در قم چند باجه برداشت پول در حوالی درب 17، درب 14، درب 9 و 8 و صحن حضرت فاطمه(س) محل فروش سوغات حرم و ... نصب نمایند. درحال حاضر مردم باید یا به خیابان ارم بروند که چند عابربانک بیشتر در آن نیست و یا به خیابان اراک که تنها 2 باجه هست. با این حجم زوار واقعا بسیاری از افراد مستاصل میشوند.
موج گرایش شدید به رشتههای پزشکی را مدیران وزارت علوم، بهداشت و آموزش و پرورش باید مهار و هدایت نمایند که جامعه 80 میلیونی از تمامی تخصصها بهرهمند شود.
پروندهای در دستگاه قضایی میناب داشتم که 16 سال زمان برد تا حکم نهایی صادر شود. چرا این همه اطاله دادرسی؟ و طی این مدت 10 میلیون تومان ما نزد خریدار بود. اگر به جای این معامله، یک مغازهای خریده بودم میلیونها تومان به جای ضرر، سود میبردم؟! پنج بار از قم به میناب سفر کردم با این مسافت طولانی بندرعباس - قم، سه بار قاضی محترم علیرغم تعیین وقت قبلی برای دادگاه در محل کارش نبود؟! این دستگاه نیاز جدی به پالایش اساسی دارد. تلفن ارتباط مردمی را هم متاسفانه قطع کردهاند!
ده سال قبل با سمت رئیس امور اداری بیمارستان و با 30 سال خدمت بازنشسته شدهام و ماهیانه یک میلیون و 700 هزار تومان حقوق میگیرم. ولی حقوق همتراز بنده که امسال بازنشسته شده چهارمیلیون و 500 هزار تومان میباشد. بنویسید این تبعیض و اجحاف آشکار را چرا ازبین نمیبرند؟
یکی از مصوبات مجلس شورای اسلامی در سال 86 همسانسازی حقوق شاغلین و بازنشستگان بود. با گذشت یک دهه این مصوبه همچنان خاک میخورد چرا؟! چه نهاد و مسئولی باید اجرای مصوبات بر زمین مانده را از دولت بخواهد؟!
تردد دستهجمعی سگهای ولگرد در شهرستان دماوند و گیلاوند، بهداشت و سلامت مردم به ویژه کودکان را به مخاطره انداخته است. از مسئولان امر درخواست رسیدگی دارم. متاسفانه با پیگیریهای متعدد و به بهانه حمایت از حیوانات از جمعآوری آنها امتناع میورزند. سلامت مردم و کودکان معصوم اولویت دارد یا سگهای بیمار و ولگرد و اداهای غربی یک عده؟