مراسم تجلیل از خانواده شهدا و جانبازان مقابله با فتنه ۸۸ همزمان با هشتمین سالگرد حماسه بصیرت ملت ایران در نهم دی ماه سال ۸۸ در خبرگزاری تسنیم برگزار شد.
به گزارش شهدای ایران ، مراسم تجلیل از خانواده شهدا و جانبازان مقابله با فتنه 88 همزمان با هشتمین سالگرد حماسه بصیرت ملت ایران در نهم دی ماه سال 88 در خبرگزاری تسنیم برگزار شد. این مراسم صبح امروز 9 دی ماه 96 با حضور جانباز 70 درصد، رامین رسولی مهربانی؛ مادر و خواهر شهید محمد حسین فیض، پدر شهید امیرحسام ذوالعلی و پدر شهید حسین غلام کبیری برگزار شد.
طی برگزاری نشست خانواده شهدا و جانباز مقابله با فتنه 88 از وقایع آن سال و مطالباتشان از مسئولان گفتند و نقطه نظراتشان را در رابطه با پیگیری پرونده سران فتنه مطرح کردند. سپس مراسم تجلیل از این افراد انجام شد.
بسیجی شهید «حسین غلام کبیری» کسی است که لقب اولین شهید فتنه را با خود دارد. او متولد سال 1370 و از بسیجیان فعال شهرری بود. او 18 ساله بود که صبح روز شنبه 23 خرداد 88 آخرین امتحان مدرسهاش را داد. 25 خرداد ماه 88 و در اغتشاشات تهران در سعادتآباد توسط یک خودروی بیپلاک پراید مورد سوءقصد قرار گرفت و بهشدت مجروح شد و بعد از انتقال به بیمارستان به شهادت رسید.
بسیجی شهید «امیرحسام ذوالعلی» متولد 1365 بود. او دانشجوی رشته الهیات دانشگاه آزاد اسلامی بود و در صحنه مبارزه با فتنه 88 و آگاهیبخشی به مردم در زمینه اتفاقات این جریان شهره بود. او یکی از بهترین رزمیکاران باشگاه رزمانتظاران بود. 10 دیماه 88 وقتی عازم کلاس درس در دانشگاه بود توسط عدهای از آشوبگران مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته سرانجام به شهادت رسید. ضرب و شتم او در خیابان شیخ فضلالله نوری، یادگار امام اتفاق افتاد.
بسیجی شهید «محمد حسین فیض» متولد 1362 بود. او کوچکترین فرزند خانواده بود. محمد حسین در سال 1385 ازدواج کرد و صاحب یک فرزند بهنام پوریا شد. پدر و مادر او در سال 88 در شیروان زندگی میکردند و محمد حسین بههمراه یک برادر دیگرش در کرج ساکن بودند. در روز 23 خرداد سال 88، محمد حسین در حال حرکت از سمت کرج یعنی محل زندگیاش بهسمت محل کارش در تهران بود. چون ترافیک شدید بوده ماشینش را در حوالی ضلع شمال شرقی میدان آزادی پارک کرده آهسته از میان جمعیت عبور کرد، وقتی به نزدیکی پایگاه بسیج 117 نینوا رسید، نسبت به تحرکات فتنهگران واکنش نشان داد و در همین حین ناگهان فردی از روبهرو بهسمت وی تیراندازی کرد، همین گلوله او را به فیض شهادت رساند.
بسیجی جانباز «رامین رسولی مهربانی» متولد 1364 و 7 سال است که بهعنوان یک جانباز 70 درصد مقابله با فتنه 88 با این مجروحیتها دست و پنجه نرم میکند. او فارغ التحصیل رشته گرافیک، هم هنرمند بود و هم ورزشکار حرفهای و مربی رشته فول کیکبوکسینگ. همزمان کار در بازار آزاد و تولیدات پوشاک را نیز بهشکل فعالی انجام میداد. تا اینکه انتخابات ریاست جمهوری سال 88 فرا رسید. فقط سه روز از انتخابات گذشته بود که بهواسطه فراخوانی که داده شده بود همراه بسیجیها برای جلوگیری از وخیم شدن اوضاع، در راهپیمایی 25 خرداد حضور پیدا کرد تا اوضاع را برانداز کنند. وسیله محکمی با شدت به صورتش برخورد میکند و بعد همهجا شلوغ میشود. انفجار باعث خونریزی شده و خون در ریههایش جمع شده بود. ترکشی که چشم چپ را کاملاً از بین برده بود و ترکشی که قرار داشتنش روی شبکیه منجر به از دست رفتن 95 درصد بینایی چشم راست شد. شکستگی فک، شکستگی جمجمه، شکستگی کاسه چشم، ترکشهایی که مقابل فک و روی عصبهای صورت قرار گرفتند و خارج کردنشان امکان پذیر نبود هنوز اثرات خود را دارند.
طی برگزاری نشست خانواده شهدا و جانباز مقابله با فتنه 88 از وقایع آن سال و مطالباتشان از مسئولان گفتند و نقطه نظراتشان را در رابطه با پیگیری پرونده سران فتنه مطرح کردند. سپس مراسم تجلیل از این افراد انجام شد.
بسیجی شهید «حسین غلام کبیری» کسی است که لقب اولین شهید فتنه را با خود دارد. او متولد سال 1370 و از بسیجیان فعال شهرری بود. او 18 ساله بود که صبح روز شنبه 23 خرداد 88 آخرین امتحان مدرسهاش را داد. 25 خرداد ماه 88 و در اغتشاشات تهران در سعادتآباد توسط یک خودروی بیپلاک پراید مورد سوءقصد قرار گرفت و بهشدت مجروح شد و بعد از انتقال به بیمارستان به شهادت رسید.
بسیجی شهید «امیرحسام ذوالعلی» متولد 1365 بود. او دانشجوی رشته الهیات دانشگاه آزاد اسلامی بود و در صحنه مبارزه با فتنه 88 و آگاهیبخشی به مردم در زمینه اتفاقات این جریان شهره بود. او یکی از بهترین رزمیکاران باشگاه رزمانتظاران بود. 10 دیماه 88 وقتی عازم کلاس درس در دانشگاه بود توسط عدهای از آشوبگران مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته سرانجام به شهادت رسید. ضرب و شتم او در خیابان شیخ فضلالله نوری، یادگار امام اتفاق افتاد.
بسیجی شهید «محمد حسین فیض» متولد 1362 بود. او کوچکترین فرزند خانواده بود. محمد حسین در سال 1385 ازدواج کرد و صاحب یک فرزند بهنام پوریا شد. پدر و مادر او در سال 88 در شیروان زندگی میکردند و محمد حسین بههمراه یک برادر دیگرش در کرج ساکن بودند. در روز 23 خرداد سال 88، محمد حسین در حال حرکت از سمت کرج یعنی محل زندگیاش بهسمت محل کارش در تهران بود. چون ترافیک شدید بوده ماشینش را در حوالی ضلع شمال شرقی میدان آزادی پارک کرده آهسته از میان جمعیت عبور کرد، وقتی به نزدیکی پایگاه بسیج 117 نینوا رسید، نسبت به تحرکات فتنهگران واکنش نشان داد و در همین حین ناگهان فردی از روبهرو بهسمت وی تیراندازی کرد، همین گلوله او را به فیض شهادت رساند.
بسیجی جانباز «رامین رسولی مهربانی» متولد 1364 و 7 سال است که بهعنوان یک جانباز 70 درصد مقابله با فتنه 88 با این مجروحیتها دست و پنجه نرم میکند. او فارغ التحصیل رشته گرافیک، هم هنرمند بود و هم ورزشکار حرفهای و مربی رشته فول کیکبوکسینگ. همزمان کار در بازار آزاد و تولیدات پوشاک را نیز بهشکل فعالی انجام میداد. تا اینکه انتخابات ریاست جمهوری سال 88 فرا رسید. فقط سه روز از انتخابات گذشته بود که بهواسطه فراخوانی که داده شده بود همراه بسیجیها برای جلوگیری از وخیم شدن اوضاع، در راهپیمایی 25 خرداد حضور پیدا کرد تا اوضاع را برانداز کنند. وسیله محکمی با شدت به صورتش برخورد میکند و بعد همهجا شلوغ میشود. انفجار باعث خونریزی شده و خون در ریههایش جمع شده بود. ترکشی که چشم چپ را کاملاً از بین برده بود و ترکشی که قرار داشتنش روی شبکیه منجر به از دست رفتن 95 درصد بینایی چشم راست شد. شکستگی فک، شکستگی جمجمه، شکستگی کاسه چشم، ترکشهایی که مقابل فک و روی عصبهای صورت قرار گرفتند و خارج کردنشان امکان پذیر نبود هنوز اثرات خود را دارند.