به گزارش شهدای ایران، گویا دومینوی رسوایی جنسی در غرب تمامی ندارد و هر روز ابعاد ناگفته بیشتری فاش میشود. ماجرا از صنعت سینما و رسواییهای اخلاقی هاروی واینستاین بهعنوان یکی از تهیهکنندگان غول هالیوود شروع شد، بعد صنعت سینما را تحت تاثیر قرار داد و سپس صنعت نشر را هم درگیر کرد و حتی کار به افشای رسواییهای جنسی در آکادمی نوبل ادبیات هم کشیده شد.
پابلیشر ویکلی گزارش داد دنیای نشر و کتاب هم به جنبش «# من هم» میپیوندد. رسوایی جنسی هالیوود فقط گریبان هنرمندان صنعت سینما را نگرفته و بر دیگر حرفهها هم تاثیر خود را گذاشته است.
این روزها از هر گوشه جهان، صدای اعتراض علیه آزار و سوءاستفاده جنسی شنیده میشود. بلندشدن صدای اعتراض بازیگران زن هالیوود علیه هاروی واینستاین، تهیهکننده معروف صداهای خاموش دیگر را در حرفههای دیگر بلندتر کرده است. حالا گروهی از سیاستمداران، ورزشکاران و ناشران دنیای کتاب هم به جمع بدنام واینستاین، کوین اسپیسی و ... پیوستهاند. زنان ناشر و فعالان دنیای نشر کتاب، تازهترین گروهی هستند که به جنبش«# من هم» ملحق شدهاند. منتقدان ادبی با تعجب به این موضوع اشاره میکنند که با وجود آن که زنان 80 درصد جمعیت فعال در دنیای نشر کتاب را تشکیل میدهند، اما صنعت نشر با مشکل سوءاستفاده جنسی از آنان روبهروست! به گفته آنها شاید چنین مشکلی در هالیوود طبیعی به نظر برسد، زیرا اکثریت نیروهای فعال آن در پستهای کلیدی، مردان هستند. اما در صنعتی که زنان وجه غالب و اصلی آن به حساب میآیند، این مشکل به همان شدت و حدت وجود دارد.
زنان ناشر با بیانی طنزآمیز از هاروی واینستاین تشکر میکنند که موضوع آزار جنسی علیه زنان را به صورت یک خبر عمومی درآورد. این خبر باعث جریحه دار شدن روح و روان میلیونها انسان در سراسر جهان شد. اما این حسن را داشت که زنان از تاریکی و سکوت درآمده و از آزارهای جنسی که در محیط کار خود با آن روبهرو بودهاند، بیپرده و صریح سخن بگویند. منتقدان ادبی از این که زنان فعال در دنیای نشر کتاب هم به بقیه زنان پیوسته و درباره آزار جنسی توسط همکاران مرد خود سخن میگویند، به عنوان یک اقدام بیسابقه و در عین حال ستودنی یاد میکنند. پرسشی که پیشروی حرفهایهای فعال در دنیای نشر است، روی این نکته مکث میکند که آیا آنها هم با چنین پدیدهای روبهرو بودهاند و آیا حاضرند تجربیات خود را با دیگر زنان و نیروهای فعال اجتماعی درمیان بگذارند؟ آیا چنین چیزی در طول دوران فعالیتهای حرفهای آنها، با نوسان همراه بوده و کم و زیاد شده است؟ و آیا رشته انتشارات کتاب در مقایسه با دیگر رشتههای کاری ادبی و هنری، بهتر از دیگر رشتهها بوده و زنان در آن احساس امنیت یا عدم امنیت بیشتر یا کمتری میکنند؟ زنان در دنیای سینما و فناوری امنیت بیشتر و بهتری دارند یا در دنیای ادبیات و نشر؟
گزارشهایی که در این ارتباط منتشر شده، حکایت از آن میکند که با وجود حضور غالب 80 درصدی زنان در کار نشر، آنها از دیرباز با مشکل آزار و اذیت جنسی از سوی همکاران مرد خود روبهرو بودهاند. البته تعدادی از خانمهایی که مورد پرسش قرار گرفتهاند، گفته اند در محیط کار فرهنگی خود هیچ وقت تجربه آزار جنسی نداشتهاند و از این بابت خودشان را آدمهای «خوششانسی» میدانند. این در حالی است که تعدادی از خانمهای ناشر هم حاضر به پاسخگویی به پرسشهای مربوط به آزار جنسی نشده و آن را دون شخصیت خود ارزیابی کردهاند. احساس این دسته از خانمها این بوده که صحبت درباره چنین چیزهای «مبتذلی»، ارزش آنها و کاریشان را پایین میآورد. در عین حال، عدهای هم که سابقه فعالیت ادبی برای بیش از دو دهه را داشتهاند، با لحنی خجالت زده میگویند نوعی تماس بدنی ابتدایی را تجربه کردهاند. به باور این دسته، این تجربه بیشتر نوعی «تهدید جنسی» بوده تا آزار جنسی. نکته جالب این است که ناشران جوانتر بیپرده تر از همکاران زن قدیمی خود در این ارتباط صحبت میکنند. آنها عقیده دارند بحث بی پرده در باره آزار جنسی، کمک میکند تا مردان ناشر (و در کل مردانی که در ارتباط کاری با زنان ناشر و اهل کتاب هستند) متوجه حساسیت موضوع شده و دست و پایشان را جمع کنند. محافظه کاری در بین زنان ناشر سن و سال دار را شاید بتوان در رابطه با بالا بودن سنشان و شرم از صحبت درباره چنین موضوعاتی درک یا توجیه کرد. ناشران جوان میگویند انواع و اقسام آزارهای جنسی را در محیط کار خود تجربه کردهاند. از لفاظیهای زشت کلامی تا تماس مستقیم و تجاوز از جمله ستمهایی است که بر آنها رفته است.
وجه مشترک در بین زنان ناشر این است که حاضر به افشای نام و هویت خود نیستند. عموم آنها ترجیح میدهند بدون اشاره به نام و هویت خود، درباره تجربههای دردناکی که داشتهاند، حرف بزنند. یکی از آنها موضوع را این گونه توجیه میکند:« بازیگران زن را همه میشناسند و به همین دلیل، اگر به صورت مستقیم دراین باره صحبت کنند، با اعتراض کمتری روبهرو میشوند. اما چه کسی ناشران زن (و حتی مرد) را میشناسد؟ دنیای ما کوچک و محدود است. افشای نام و هویت ما، بیشتر باعث تزلزل در خانواده و محیط کار میشود. ما به اندازه زنان بازیگر، مدافع و غمخوار نداریم. شاید همین نکته باعث میشود کمی دست به عصا عمل کنیم.»
با این حال، زنان ناشر و فعال دنیای کتاب، حاضر به ادامه سکوت نیستند و تلاش دارند حرفشان را به گوش مردم برسانند. یک ویراستار قدیمی که حالا خودش ناشر شده و کتابهای پرفروش و موفق زیادی را به دنیای کتاب عرضه کرده، با یادآوری روزهای نخست کاریاش به عنوان دستیار ویراستار چنین میگوید: «یک روز ایمیلی از رئیسم دریافت کردم که در آن نسبت به من اظهار علاقه کرده بود. نوشته بود دوستم دارد و نمیداند این موضوع را چگونه با من درمیان بگذارد. خیلی زود متوجه شدم بحث علاقه و عشق و عاشقی نیست و قصد سوءاستفاده از موقعیتش را دارد. با یک وکیل مشورت کردم. متقاعدم کرد که شکایت قانونی نکنم. برایم توضیح داد ثابت کردن این نکته به دادگاه که مدیرم نظر بدی نسبت به من دارد، کار بسیار مشکلی است و نیاز به ادله بسیار زیاد و محکمی دارد. کارم را دوست داشتم و از شکایت صرف نظر کردم. اما این پایان ماجرا نبود. رئیسم دست بردار نبود و بالاخره مجبور شدم کارم را رها کنم. در دورانی که ویراستاری میکردم، چندین بار مجبور به رها کردن کارم در جاهای مختلف شدم!»
یک بازاریاب
فعال که حالا برای خودش یک انتشاراتی کوچک و جمعوجور دارد، به نکته جالب
توجهی اشاره میکند:«مدیر کمپانی سابقم به صورت مکرر یادداشتهای تحریک
کننده برایم میفرستاد. درپای نامههایی که از سوی او میآمد، درخواستهای
ناجوری با خط ریز نوشته شده بود. بویژه این موضوع در رابطه با زنانی که جنب
و جوش بیشتری داشته و حالت خودمانی تر داشتند، بیشتر به چشم میخورد.
مردان صمیمیت و راحتی این زنان را به حساب چیزهای دیگر میگذاشتند. در
سالهای فعالیتم زنان پرتحرک و خونگرم زیادی را دیدم که مدت زمان کوتاهی پس
از ورود به محیط کار، رفتارشان کاملا عوض میشد و خیلی جدی و خشک رفتار
میکردند. با خانمی برخورد داشتم که از تجربه وحشتناک تجاوزش حرف میزد. او
میگفت در جایی و توسط کسی از او هتک حرمت شد که خیال میکرد مکان امنی
برای حضورش است و او همکاری است که مثل برادرش است. محل کار و همکار برای
او به صورت یک کابوس فراموش نشدنی درآمده بود و این فاجعه است. فاجعه است
که تو از کسی و در جایی زخم بخوری که خیال میکنی پناهگاه و حفظ کننده ات
است.»
کیکاووس زیاری
تاریخ: ۰۸ دی ۱۳۹۶ - ۰۰:۱۸
1396/10/08
گزارش ها در انگليس نشان مي دهد در سه سال گذشته موارد تجاوزات جنسي که رانندگان تاکسي و ساير رانندگان فعال دربخش حمل و نقل در اين کشور مرتکب مي شوند، افزايش يافته است.
به گزارش پايگاه اينترنتي روزنامه گاردين انگليس؛
گزارش ها نشان مي دهد مواردي که در آن رانندگان تاکسي در انگليس مرتکب تجاوز جنسي مي شوند، در سه سال گذشته شاهد افزايش بيست درصدي بوده است.
دست کم سيصد و سي و هفت مورد از اين اتهامات در فاصله بين ماههاي آوريل دوهزار و شانزده تا مارس دوهزار و هفده در انگليس و ولز ثبت شده است که در مقايسه با مدت مشابه در فاصله سالهاي دوهزار و چهارده تا دوهزار و پانزده، دويست و هشتاد و دو مورد افزايش نشان مي دهد.
اين ارقام براساس قوانين موجود در انگليس در خصوص « آزادي اطلاعات» ، بدست آمده است و به طيف گسترده اي از رانندگان تاکسي از جمله تاکسي هاي فاقد مجوز، تاکسي هاي فعال در سيستم اوبر Uber و ساير تاکسي هاي فعال در انگليس مربوط مي شود.
در اين گزارش به قلم سارا مارش آمده است: ميزان تجاوزات جنسي رانندگان تاکسي و رانندگان شخصي مسافرکش در سه سال گذشته به ميزان بيست درصد افزايش يافته است.
در مواردي از اين تجاوزات ، سن قربانيان زير شانزده سال هم ديده شده است.
اين افشاگري پس از آن صورت مي گيرد که اداره حمل و نقل لندن اخيرا تصميم گرفت مجوز فعاليت شرکت « اوبر» را لغو کند که بخشي از اين تصميم ناشي از نگراني ها درباره کوتاهي اين شرکت در گزارش کردن موارد تجاوزات جنسي رانندگان آن، بوده است.
گزارش هاي رسانه اي نشان مي دهد دست کم سي و دو مورد از اتهامات تجاوزات جنسي در لندن درسال دوهزار و شانزده، به رانندگان اوبر مربوط مي شود. شرکت اوبر در مخالفت با تصميم اداره حمل و نقل لندن(به ممنوعيت فعاليت اوبر) فرجام خواهي کرده است درحاليکه رانندگان اين شرکت مي توانند تا زمان مشخص شدن نتيجه فرجام خواهي، همچنان به فعاليت خود ادامه دهند.
گزارش ها نشان مي دهد در ساير مناطق انگليس ميزان تجاوزات جنسي در اين بازه زماني دو برابر شده است. در منطقه اسکس Essext، ميزان اين جرائم از شش مورد به دوازه مورد رسيده و در منطقه لنکشاير از يازده مورد به بيست و پنج مورد افزايش داشته است.