به گزارش گروه سیاسی صراط، اینکه فتنه گران و اصلاح طلبان و حتی طیف روحانیون وابسته به هاشمی رفسنجانی، همواره آرزوی حضور در مجلس خبرگان را داشته، ولی یا موفق نشده یا توفیشان اندک بوده است، مسأله جدیدی نیست. کما اینکه در دوره ریاست جمهوری خاتمی هم نزدیکان وی تلاش زیادی کردند تا در ترکیب مجلس خبرگان تغییری ایجاد کنند، ولی به دلیل نداشتن نیروی «غیر تابلو» که شناسنامه اش با فعالیت دوم خردادی ها گره نخورده باشد، این مهم برایشان میسر نشد و در طول تمام این سال ها، ترکیب مجلس خبرگان رهبری، همان شکل و شمایل فقهای سنتی خود را حفظ کرد.
1. البته در این میان نباید از تمایل مردم به فرستادن نیروهای خبره تر و کارآزموده تر به مجلس خبرگان چشم پوشی کرد. مردم خود دوست دارند افرادی در مجلس خبرگان تصمیم گیری کنند که نظرشان به نظرات امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب نزدیکتر باشد. شاید این مسأله تلنگری باشد به مدعیان اصلاحات که در میان طیف مذهبی و سنتی مردم به دوری از مواضع امام خمینی (ره) و حضرت آیت الله خامنه ای (دام ظله العالی) شناخته می شوند.
2. شاید بسیاری به این مهم بیاندیشند که چرا آقای خاتمی تفکر خود را بر زبان آورده است؟! چرا پیگیری پروژه تغییر در ترکیب مجلس خبرگان ـ به دلیل حساسیت نیروهای امنیتی به آن ـ را محدود به همان گروه اندک روحانیون طرفدار خود نمی کند؟ پاسخ آن بسیار روشن است؛ اتفاقا این از زرنگی های همیشگی خاتمی است؛ اینکه علنا اعلام کند می خواهیم در ترکیب مجلس خبرگان تغییری ایجاد کنیم، جزئی از پروژه است. چرا که وی در طول این سالها به این نتیجه رسیده که اگر موضوعی را مرتبا تکرار کند و در رسانه ها درباره اش سخن بگوید، دیگر هم نیروهای امنیتی موضوع را با ساده انگاری می نگرند و هم مردم آماده می شوند تا به افرادی که مجمع مذکور برای انتخابات خبرگان دوره بعد معرفی می کند، رأی دهند. بنابراین اگر فتنه گران مسأله آماده شدن برای حضو در خبرگان را محرمانه پیگیری می کردند، هم باید حساسیت سازمان ها و ارگان های اطلاعاتی را به جان می خریدند و هم تبلیغات رسانه ای رسانه های اصولگرا در زمان کشف و خنثی شدن عملکرد این گروه، مایه آبروریزی بیشتر فتنه گران نزد مردم می شد.
پس خاتمی چاره را در آن دیده تا با تکرار مکرر هدف بزرگتر فتنه گران که حتی از حضور در پست های کلیدی نظام مانند ریاست جمهوری نیز برای آنها مهم تر است، اذهان را از تلاش مزدوران غرب برای جایگزینی یکی از نزدیکان خود در جایگاه مهم ریاست مجلس خبرگان رهبری دور کند.
3. مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم که قرار بود پس از تشکیل مجمع روحانیون مبارز تهران ـ حزب مقابل جامعه روحانیت مبارز تهران ـ عدیل و بدیل این حزب در قم باشد و با جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مقابله کند، اکنون روزگاری به مراتب بدتر از مجمع روحانیون دارد. حزبی که به قول سعید حجاریان تمام اعضای آن در یک فولکس جا می شوند، یکی از عوامل اصلی فتنه سال 88 است که هم در قم و هم در تهران تجمعات زیادی را سازماندهی کرد.
اعضای اصلی این مجمع مانند مسعود ادیب، ایازی و سلیمانی (اعضای هیأت علمی دانشگاه مفید) و شریعتمداری (رئیس دانشکده شیعه شناسی دانشگاه ادیان) با حضور در چند تجمع منجر به درگیری در سال 88، آنقدر در سر دادن شعارهای تند علیه نظام افراط کرده بودند که حتی دیگر حاضران در تجمعات هم آنها را به خویشتنداری دعوت می کردند!
حجت الاسلام فاضل میبدی هم
از نزدیکان
میرحسین موسوی بود که هنوز هم هر از گاهی برای روزنامه
های زنجیرهای اصلاحطلبان مقالات سیاسی در حمایت از هاشمی رفسنجانی و
خاتمی مینگارد. سرمقاله مشهور مسعود ادیب در فردای ثبت نام هاشمی رفسنجانی
در اردیبهشت ماه
امسال با عنوان «چرا به هاشمی رأی می دهیم؟» در روزنامه شرق و دفاع تمام قد
وی از هاشمی رفسنجانی
توانست جایگاه هاشمی را نزد اصلاحطلبان ارتقا دهد. این در حالی است که ادیب از مخالفان سرسخت هاشمی در دوره ریاست جمهوری خاتمی بود .
برادران موسوی تبریزی، کوشا، مرحوم هادی قابل، فرزند و داماد آیت الله منتظری و تعداد دیگری از روحانیون از اعضای اثرگذار مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم هستند. حزبی که حتی توانایی تغییر در ترکیب ثابت چندساله خود را ندارد؛ چه برسد به اینکه بخواهد ترکیب ملی مجلس خبرگان را تغییر دهد!
4. این مجمع نه تنها نتوانست مقابل جامعه مدرسین حوزه علمیه قم قد علم کند، که حتی نتوانست میان طلاب معمولی حوزه هم جایگاه و پایگاهی بیابد. این ادعا، با رأی آوری بالای کاندیداهای مورد نظر جامعه مدرسین در انتخابات های مختلف واضح و مبرهن است.
5. تفکرات افراطی برخی اعضای مجمع مدرسین حوزه علمیه قم به گونه ای است که در افراطگری، گوی رقابت را از خاتمی و کروبی در زمان ریاست آنها بر قوای مجریه و مقننه هم ربوده بود. مخالفت این گروه انگشت شمار با رهبری حضرت آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی) از زمان رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی و آغاز رهبری رهبر معظم انقلاب مشهود بود. این افراد که حتی در زمان حیات حضرت امام (ره) نیز با نزدیک شدن به باند سیدمهدی هاشمی ـ از نزدیکان آیت الله منتظری ـ، از دشمنان رهبری امام خمینی (ره) بودند، با رحلت حضرت امام (ره) به ناگه به لباس مدعیان احیای اندیشه ایشان درآمدند! آنها مدعی بودند اندیشه امام خمینی (ره) در اندیشه آیت الله منتظری متبلور است! حال با درگذشت منتظری و نبود مرجعی که مجمع محققینی ها را به خود راه دهد، برنامه ریزی کرده اند تا روحانیون جوان آموزش دیده خود را با چراغ خاموش به خبرگان گسیل دهند و کسب جایگاه رهبری نظام را هدف بگیرند.