کتاب «عملیات مرصاد و سرنوشت منافقین» با موضوع واکاوی تشکیل سازمان مجاهدین خلق از سال 1344 تا جریان شکست آنها در عمیلات مرصاد منتشر شد.
به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ کتاب «عملیات مرصاد و سرنوشت منافقین» نوشته محمدعلی صدرشیرازی، تازهترین کتاب منتشر شده از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی با موضوع بازشناسی هویت سازمان مجاهدین خلق (منافقین) از بدو تاسیس تا سالهای اخیر است که در آن مولف سعی کرده ضمن بازخوانی تاریخی فعالیت این سازمان ریشههای فعالیتهای تروریستی این سازمان در 40 سال گذشته را واکاوی کند.
این کتاب در بخش نخست خود سراغ تاریخچه تشکیل و بنیانگذاری این سازمان در سال 1344 رفته و در گام نخست زمینههای سیاسی پیدایش این سازمان را مورد واکاوی قرار داده است که در آن تاثیر رخدادهایی مانند واقعه پانزدهم خردادماه بر تشکیل این سازمان مورد توجه و بررسی قرار گرفته است.
بررسی بیوگرافی موسسان این سازمان و انگیزهها و اهداف تاسیس سازمان از جمله انتقادات اعضای اولیه سازمان به ایدئولوژی حاکم دینی در جامعه و انتقادات تاکتیکی و استراتژیک سازمان از وضعیت موجود در جامعه در دهه 50 که منجر به تالیف مانیفست تشکیل سازمان شد نیز در ادامه این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است.
همچنین منابع مطالعاتی و آثار منتشر شده از سازمان نیز بخش دیگری از این کتاب است که با مطالبی درباره تشریح وضعیت ایدئولوژیکی سازمان در مقطع سالهای پیش از 1350 در این اثر درج شده است.
این کتاب در ادامه به موضوع ضربه شهریور 1350 ساواک به سازمان و تحولات ایجاد شده در کادر رهبری سازمان پس از آن که منجر به آغاز فعالیتهای نظامی در سازمان و نیز شروع عملیات مارکسیست کردن اعضای آن پرداخته و در ادامه چگونگی صدور بیانیه پایان اعتقاد رسمی سازمان به اسلام را تشریح کرده است.
صدرشیرازی در بخش دوم این کتاب به بررسی وضعیت سازمان در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی میپردازد که در آن سیر قدرت گرفتن مسعود رجوی و سهمخواهی سازمان از نظام اسلامی و فعالیتهای آنها در دوران ریاست جمهوری بنیصدر مورد توجه وی قرار گرفته و در ادامه ورود سازمان به فاز مبارزه نظامی با جمهوری اسلامی واکاوی شده است که در آن واقعه انفجار بمب در مسجد ابوذر، حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخست وزیری به صورت مجزا مورد بررسی قرار گرفته است.
سازمان مجاهدین پس از عملیات مرصاد نیز موضوع بخش دیگری از این کتاب را در بر میگیرد که در آن نویسنده به چرایی ریزش نیروها در سال 1370، ماجرای طلاق اجباری در سازمان، سفرهای تبلیغاتی سران سازمان به غرب توجه نشان داده است و در ادامه در فصل ویژهای نیز به بررسی جایگاه زن در تفکر سازمان تحت امر رجوی اختصاص یافته است.
واکاوی چرایی شکلگیری عملیات مرصاد، موضوع بخش دوم این کتاب است که در آن نویسنده ابتدا به بررسی بسترهای شکلگیری این عملیات پرداخته و از نوع ارتباط میان رژیم عراق و منافقین پردهبرداری میکند. بررسی مقدمات لازم برای این حمله، گونهشناسی نیروهای نظامی، ساختار فرماندهی، اهداف و زمانبندی و دستورالعملهای عملیات و در ادامه چگونگی سازماندهی مقابله با این عملیات و شیوه درگیری نیروهای ایرانی با منافقین در عمیلات مرصاد مورد توجه قرار گرفته است.
بخش خواندنی این کتاب نیز به مرور خاطرات برخی چهرهها از عملیات مرصاد اختصاص دارد و در پایان نیز با مرور دستاوردها و پیامدهای آن همراه میشود.
در بخشی از این خاطرات ابراهیم حاتمیکیا در مرور خاطره خود از حضورش در عملیات مرصاد برای فیلمبرداری مینویسد: برای تهیه فیلم از عملیات مرصاد که رفته بودم، چندین بار من را به عنوان منافق گرفتند و گذاشتند گوشه دیوار؛ در حد اعدام! ماشین ما رزمی نبود. یک مرتبه ماشین را نگه میداشتند و به روی ما اسلحه میکشیدند. یکی دوبار اصلا قبل از اینکه حرف بزنیم، ما را پیاده کردند. گلنگدنها را کشیدند که ما را به رگبار ببندند و ما هی داد زدیم که به خدا از گروه «روایت فتح» هستیم. بعد از آن مجبور شدیم در و دیوار ماشینمان را پر کنیم از اسامی گروه روایت فتح که لااقل از دور ما را نزنند.
انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی این کتاب را در 422 صفحه و با قیمت 13500 تومان منتشر کرده است.
این کتاب در بخش نخست خود سراغ تاریخچه تشکیل و بنیانگذاری این سازمان در سال 1344 رفته و در گام نخست زمینههای سیاسی پیدایش این سازمان را مورد واکاوی قرار داده است که در آن تاثیر رخدادهایی مانند واقعه پانزدهم خردادماه بر تشکیل این سازمان مورد توجه و بررسی قرار گرفته است.
بررسی بیوگرافی موسسان این سازمان و انگیزهها و اهداف تاسیس سازمان از جمله انتقادات اعضای اولیه سازمان به ایدئولوژی حاکم دینی در جامعه و انتقادات تاکتیکی و استراتژیک سازمان از وضعیت موجود در جامعه در دهه 50 که منجر به تالیف مانیفست تشکیل سازمان شد نیز در ادامه این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است.
همچنین منابع مطالعاتی و آثار منتشر شده از سازمان نیز بخش دیگری از این کتاب است که با مطالبی درباره تشریح وضعیت ایدئولوژیکی سازمان در مقطع سالهای پیش از 1350 در این اثر درج شده است.
این کتاب در ادامه به موضوع ضربه شهریور 1350 ساواک به سازمان و تحولات ایجاد شده در کادر رهبری سازمان پس از آن که منجر به آغاز فعالیتهای نظامی در سازمان و نیز شروع عملیات مارکسیست کردن اعضای آن پرداخته و در ادامه چگونگی صدور بیانیه پایان اعتقاد رسمی سازمان به اسلام را تشریح کرده است.
صدرشیرازی در بخش دوم این کتاب به بررسی وضعیت سازمان در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی میپردازد که در آن سیر قدرت گرفتن مسعود رجوی و سهمخواهی سازمان از نظام اسلامی و فعالیتهای آنها در دوران ریاست جمهوری بنیصدر مورد توجه وی قرار گرفته و در ادامه ورود سازمان به فاز مبارزه نظامی با جمهوری اسلامی واکاوی شده است که در آن واقعه انفجار بمب در مسجد ابوذر، حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخست وزیری به صورت مجزا مورد بررسی قرار گرفته است.
سازمان مجاهدین پس از عملیات مرصاد نیز موضوع بخش دیگری از این کتاب را در بر میگیرد که در آن نویسنده به چرایی ریزش نیروها در سال 1370، ماجرای طلاق اجباری در سازمان، سفرهای تبلیغاتی سران سازمان به غرب توجه نشان داده است و در ادامه در فصل ویژهای نیز به بررسی جایگاه زن در تفکر سازمان تحت امر رجوی اختصاص یافته است.
واکاوی چرایی شکلگیری عملیات مرصاد، موضوع بخش دوم این کتاب است که در آن نویسنده ابتدا به بررسی بسترهای شکلگیری این عملیات پرداخته و از نوع ارتباط میان رژیم عراق و منافقین پردهبرداری میکند. بررسی مقدمات لازم برای این حمله، گونهشناسی نیروهای نظامی، ساختار فرماندهی، اهداف و زمانبندی و دستورالعملهای عملیات و در ادامه چگونگی سازماندهی مقابله با این عملیات و شیوه درگیری نیروهای ایرانی با منافقین در عمیلات مرصاد مورد توجه قرار گرفته است.
بخش خواندنی این کتاب نیز به مرور خاطرات برخی چهرهها از عملیات مرصاد اختصاص دارد و در پایان نیز با مرور دستاوردها و پیامدهای آن همراه میشود.
در بخشی از این خاطرات ابراهیم حاتمیکیا در مرور خاطره خود از حضورش در عملیات مرصاد برای فیلمبرداری مینویسد: برای تهیه فیلم از عملیات مرصاد که رفته بودم، چندین بار من را به عنوان منافق گرفتند و گذاشتند گوشه دیوار؛ در حد اعدام! ماشین ما رزمی نبود. یک مرتبه ماشین را نگه میداشتند و به روی ما اسلحه میکشیدند. یکی دوبار اصلا قبل از اینکه حرف بزنیم، ما را پیاده کردند. گلنگدنها را کشیدند که ما را به رگبار ببندند و ما هی داد زدیم که به خدا از گروه «روایت فتح» هستیم. بعد از آن مجبور شدیم در و دیوار ماشینمان را پر کنیم از اسامی گروه روایت فتح که لااقل از دور ما را نزنند.
انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی این کتاب را در 422 صفحه و با قیمت 13500 تومان منتشر کرده است.