عکس نوشت، شرحی است بر یک عکس؛ این بار تصویری از حاشیه یک جلسه اداری و نماز خواندن دو نفر از اعضاء، محل بررسی و واکاوی یک سوژه قرار گرفته است.
به گزارش شهدای ایران، عکس نوشت، شرحی است بر یک عکس؛ اینبار تصویری از حاشیه یک جلسه اداری و نماز خواندن دو نفر از اعضاء، محل بررسی و واکاوی یک سوژه قرار گرفته است.
این عکس، متفاوت و پر ماجراست. می ارزد دقایقی هرچند کوتاه در قاب بندی آن، متوقف شده و از لایه های پنهان آن سؤال بپرسیم.
اینجا نشست استاندار و اعضای شورای شهر تهران است. از پنجره پشت صحنه، نمایان است که هوا تاریک شده و البته به گواهی بقیه تصاویر، احتمالا ساعت از شش و نیم بعد از ظهر عبور کرده است. البته چندان معلوم نیست این عکس در کدام قسمت زمانی جلسه شکار شده است.
آن طرف، استاندار و اعضاء شورای شهر مشغول نشست اند و این طرف سالن، دو نفر از اعضاء جلسه، به خواندن نماز مغرب و عشاء مشغولند البته شاید بقیه اعضاء، پیش از شروع جلسه نمازشان را خوانده اند و یا نه، ممکن است این دو نفر برای آنکه فضیلت اول وقت را از دست ندهند در حاشیه جلسه، روی فرشی تا خورده که معلوم است با عجله و کم همتی پهن شده است، به نماز مشغول شده اند. البته معلوم نیست چرا این دو نمازگزار در دو جهت متفاوت به نماز مشغولند و در تعیین قبله، وحدت جهت ندارند.
اما به هر تقدیر این صحنه، تا حدودی دلچسب و حال خوب کن است؛ چرا که بارها و بارها شاهد جلساتی بوده ایم که با وقت نماز تداخل پیدا کرده و هیچ کسی از آن جمع، برای وضو گرفتن و نماز خواندن، آستین بالا نزده است. حتی وقتی موبایل اعضاء و بلندگوی راهروها شروع به پخش اذان می کند، حاضران با قیافه ای متدینانه به هم نگاه می کنند و با تحیر می پرسند وقت نماز شد؟ با فوریت رأی می گیرند که نماز را بخوانیم و برگردیم؟ یا جلسه را ده دقیقه ادامه بدهیم و بعد از جمع بندی، سریعاً برای نماز اقدام کنیم؟ طبیعتا گزینه دوم رأی می آورد و از همین لحظه تصمیم گیری، جلسه یک ساعت و نیم ادامه پیدا کرده و نماز به آخرین مهلت مقرر هل داده می شود.
به گزارش جام جم، این جلسات مردهایی جسور و زنانی شجاع می خواهد که جلسه را از هم بپاشند و بگویند چیزی مهم تر از خدا و لبیک به دعوت او وجود ندارد.
این عکس، متفاوت و پر ماجراست. می ارزد دقایقی هرچند کوتاه در قاب بندی آن، متوقف شده و از لایه های پنهان آن سؤال بپرسیم.
اینجا نشست استاندار و اعضای شورای شهر تهران است. از پنجره پشت صحنه، نمایان است که هوا تاریک شده و البته به گواهی بقیه تصاویر، احتمالا ساعت از شش و نیم بعد از ظهر عبور کرده است. البته چندان معلوم نیست این عکس در کدام قسمت زمانی جلسه شکار شده است.
آن طرف، استاندار و اعضاء شورای شهر مشغول نشست اند و این طرف سالن، دو نفر از اعضاء جلسه، به خواندن نماز مغرب و عشاء مشغولند البته شاید بقیه اعضاء، پیش از شروع جلسه نمازشان را خوانده اند و یا نه، ممکن است این دو نفر برای آنکه فضیلت اول وقت را از دست ندهند در حاشیه جلسه، روی فرشی تا خورده که معلوم است با عجله و کم همتی پهن شده است، به نماز مشغول شده اند. البته معلوم نیست چرا این دو نمازگزار در دو جهت متفاوت به نماز مشغولند و در تعیین قبله، وحدت جهت ندارند.
اما به هر تقدیر این صحنه، تا حدودی دلچسب و حال خوب کن است؛ چرا که بارها و بارها شاهد جلساتی بوده ایم که با وقت نماز تداخل پیدا کرده و هیچ کسی از آن جمع، برای وضو گرفتن و نماز خواندن، آستین بالا نزده است. حتی وقتی موبایل اعضاء و بلندگوی راهروها شروع به پخش اذان می کند، حاضران با قیافه ای متدینانه به هم نگاه می کنند و با تحیر می پرسند وقت نماز شد؟ با فوریت رأی می گیرند که نماز را بخوانیم و برگردیم؟ یا جلسه را ده دقیقه ادامه بدهیم و بعد از جمع بندی، سریعاً برای نماز اقدام کنیم؟ طبیعتا گزینه دوم رأی می آورد و از همین لحظه تصمیم گیری، جلسه یک ساعت و نیم ادامه پیدا کرده و نماز به آخرین مهلت مقرر هل داده می شود.
به گزارش جام جم، این جلسات مردهایی جسور و زنانی شجاع می خواهد که جلسه را از هم بپاشند و بگویند چیزی مهم تر از خدا و لبیک به دعوت او وجود ندارد.