شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۱۵۷۹۹
تاریخ انتشار: ۲۴ شهريور ۱۳۹۲ - ۰۹:۴۷
«حجاب بی‌حجابی» بیش از آنکه بانوان را مخاطب قرار دهد با فعالان فرهنگی سخن می‌گوید و می‌کوشد فضایی برای بررسی جدی‌تر موضوع فراهم سازد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از دانشجو؛ «حجاب بی‌حجاب» همچنان که از عنوانش برمی‌آید بی حجاب و صریح پیرامون حجاب سخن  گفته است؛ اما از موضعی متفاوت از قبل. این کتاب بیش از آنکه بانوان را مخاطب قرار دهد با فعالان فرهنگی سخن می‌گوید و می‌کوشد فضایی برای بررسی جدی‌تر موضوع فراهم سازد. در حقیقت انگشت اتهام را نه به سوی جامعه بانوان که به سمت مدیریت فرهنگی به ویژه (صداوسیما) نشانه رفته است.


«حجاب بی‌حجاب» دارای هشت یادداشت و دو پیوست است. یادداشت‌ها با عناوین در مسئله حجاب هم 2*2=4؛ no pain، no gain؛ [...]؛ اگر رضاخان توانست ما هم می‌توانیم!؛ یک حجاب و چند نقطه؛ جشن حجاب؛ حجاب، یک انتخاب است!؛ حجاب، زن تکریم زن است آمده‌اند و مصاحبه زائری با روزنامه خراسان در موضوع حجاب و گزارشی از موسسه طراحی و تولید لباس اسلامی برای دختران نوجوان در موسسه دار رُبی در بیروت به یادداشت‌ها پیوست شده‌اند.


در یادداشت «در مسئله حجاب هم 2*2=4» با بیان آثار وضعی رفتار‌ها و حوادث اجتماعی و پیامد‌های طبیعی رویداد‌ها و روابط میان کنش‌ها و واکنش‌ها، موضوعاتی مانند حجاب را دارای همین اثر دانسته است و عنوان می‌کند نمی‌توان با رفتار غلط، نتیجه درست گرفت. این یادداشت انتقادی بر نحوه عملکرد در مقابل بدحجابی موجود و ساده انگاری حجاب و در نظر گرفتن آن به عنوان یک پدیده فرهنگی است که با انسان سر و کار دارد.


«no pain، no gai» درباره رمانی با موضوع حجاب است. رمان رنده عبدالفتاح با نام آیا سرم با حجاب گنده می‌شده؟ (does my head look big in this؟) درباره امل، یک دختر مسلمان استرالیایی است که از پدر و مادری فلسطینی‌زاده شده است و در حومه ملبورن زندگی می‌کند و بزرگ‌ترین تصمیم زندگی که امل اتخاذ می‌کند آن است که حجاب را به عنوان پوشش دائم خود بر می‌گزیند. این رمان توسط ناشری معتبر و بین المللی در آمریکا به چاپ رسیده است و وضعیت طبیعی زندگی یک دختر نوجوان امروزی را ترسیم می‌کند.


یادداشت «[...]» با توضیح اینکه: این یادداشت از ابتدا تیتر نداشته است؛ نگران نشوید! درباره بررسی علل بی‌حجابی و همچنین راهکارهای اتخاذ شده تا کنون در مقابله با این پدیده و نقد آن‌ها و همچنین ارائه راهکار است.


یادداشت «اگر رضاخان توانست ما هم می‌توانیم!» به بررسی انتقاد‌ها به رویکرد‌های غیر فرهنگی در حوزه حجاب در راستای وادار کردن مخاطبین به رعایت پوشش پرداخته است و همچنین برخورد‌های مختلفی را به صورت موردی عنوان کرده و تذکر داده است که حجاب مسئله‌ای مجرد و انتزاعی و جدا از بقیه موضوعات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و عقیدتی نیست. حجاب، فرهنگ است و‌‌ همان طور که هر پدیده فرهنگی دیگر رواج می‌یابد، حجاب نیز قابل ترویج و تقویت است و‌‌ همان گونه که هر پدیده فرهنگی دیگر زوال می‌پذیرد، حجاب نیز کم رنگ و ضعیف می‌شود.


نویسنده در یادداشت یک حجاب و چند نقطه به بررسی محورهای مهم موضوع حجاب از جمله «حیا و ادب» و کانون خانواده پرداخته است و در هر دو محور زن را نقطه وحدت و فصل مشترک دانسته است. سپس به بیان ضرورت تصحیح تصویر موجود در ذهن مخاطب و همچنین ضرورت تعیین نوع فضای گفتمانی حاکم بر موضوع حجاب پرداخته است.


یادداشت «جشن حجاب» به بیان یکی از تجربیات زائری در مقابل استاد دانشگاهش در لبنان می‌پردازد که او در این مکالمه فلسفه جشن تکلیف که برای دختران به سن تکلیف رسیده و همچنین نوع برخورد با دختران را برای استاد که به مجبور کردن دختران به شرکت در چنین جشن آیینی اعتراض دارد، تبیین می‌کند.


حجاب، یک انتخاب است!» نام یادداشتی است که به بررسی داستان خواندنی و عجیب اسلام آوردن «امینه سلمی» روزنامه نگار آمریکایی می‌پردازد. وی فرزندانش و خانواده‌اش او را به خاطر روی آوردن به دین اسلام تنها می‌گذارند و این ماجرا تنها به خاطر یک اشتباه کامپیوتری اتفاق می‌افتد.


یادداشت آخر کتاب با عنوان «حجاب زن، تکریم زن» است نگاهی به دیدگاه مقام معظم رهبری در مورد حجاب است. عبارات بیان شده از سخنان رهبری از کتابی با عنوان حجاب در پرتو رهنمود‌های مقام معظم رهبری است که در خرداد 89 به همت ستاد فرهنگی فجر انقلاب اسلامی منتشر شده است.
 

حجاب و بی‌حجابی یک ادا و نمایش نیست که با فرمایش و رهنمود محقق شود یا از میان برود. هم حجاب ریشه دارد و بنیان می‌خواهد و هم بی‌حجابی. هرکدام را که بخواهی بدون لحاظ آن عمق فرهنگی و عقبه فکری و تاریخی و تمدنی ببینی و فقط به ظاهر و پوسته‌اش اکتفا کنی، مثل هررنگ و لعاب دادن دیگری، دو روز هم دوام نمی‌آورد و به نتیجه نمی‌رسد.


به اعتقاد حجت الاسلام زایری، بزرگترین اشتباه رضاخان این بود که گمان می‌کرد با زور چهارتا مامور می‌شود حجاب را برداشت و وقتی همه سرشان برهنه شد ایران می‌شود بلاد راقیه! و بزرگترین خطای ما این ست که خیال می‌کنیم با فشار نیروی انتظامی می‌شود حجاب را ترویج کرد.


لذا در کنار (تاکید موکد نویسنده بر موازی بودن هر دو حرکت سلبی و ایجا‌بی است) برخورد قانونی با اشاعه فحشا و منکر لازم به تولیدات فرهنگی و ایضا جلوگیری از تولیدات ضد فرهنگی تلویزیون و سینما ست.

 

صرف وجود مشکلات اجتماعی سبب ننگ و شرم نیست بلکه بی‌اعتنایی به آنها سبب خجالت است. لازم نیست مشکلات را منکر شویم و بگوییم فلان مشکل را ما نداریم بلکه کافی ست اول آن واقعیت تلخ را بپذیریم سپس آن را شناخته و علاجی برای درمان و رفع آن بیابیم. باید به جای تجاهل، از راه خطا برگردیم و به جای پاک کردن صورت مسئله، ماهی اقدام برای حل مسئله را از آب بگیریم که باز هم دیر نیست.

 

وقتی می‌گوییم حجاب قبل از آنکه ویژگی دینی داشته باشد دارای حیثیت فرهنگی است. در مقوله‌ای که از جنس فرهنگ است باید قبل از هر چیز با صراحت تکلیف را روشن کرد. اگر قرار است تمدن اسلامی را شکل دهیم با همه لوازمش از حوصله و صبری طولانی و برنامه ریزی چندصدساله تا تحمل و سعه صدر برای گسترش دیدگاههای متنوع و مختلف و ایجاد فرصت برای نظریه پردازی و تحکیم اصول و مبادی فکری چنین تمدنی باید بر اساس همان دیدگاه پیش رویم و در همه امورمان از جمله بحث حجاب در همان سپهر و منظومه فکری سیر کنیم و همه چیزمان به همه چیزمان بیاید و گرنه در همان برزخ خواهیم ماند.


اما در خصوص این شبهه که در ایران حجاب اجباری ست باید گفت در خارج از ایران هم بی‌حجابی اجباری ست!!!


متاسفانه بخاطر غلبه رسانه ای جریان غربی مروج بی حجابی و مصرف گرایی و برهنگی فشار روانی بر روی دختران از کودکی برای تبعیت از این جریان غالب به حدی ست که هیچکس توان مقابله با آن را ندارد. در چنین فضایی دختر یا سالم و طبیعی ست وقتی که در مسیر رودخانه شنا کند و برهنه باشد و پسران را بفریبد و همه اهتمامش به اندام و ظاهرش باشد و بالاترین مطلوبش برنده شدن در مسابقه ملکه زیبایی! و یا غیر طبیعی و تامتعادل و عقب مانده و بی‌عرضه استاگر چند دوست پسر نداشته باشد و برهنگی را انتخاب نکند و آن وقت حجب و حیای طبیعی او می‌شود خجالت و ضغف شخصیت و نقص روانی و خودش می‌شود کانون حملات روانی و عاطفی خانواده و مدرسه و همسالان و آشنایان و . . .


آیا این اجبار و اکراه به بی حجابی نیست؟ چطور این فشار عظیم جهانی و گسترده‌ای که از در و دیوار و کتاب و مجله بر دختران _و پسران_ آوار می‌شود ایرادی ندارد و آن وقت این وسط اهتمام من به فرهنگ و عقیده و باورم در خانواده و در تربیت فرزندم اجبار و اکراه است؟؟؟

 

پس نتیجه می‌شود با چنین تهاجم بی‌امان و گسترده‌ای آنها که دست به انتخاب حجاب  می‌زنند به واقع وارد جهادی مقدس می‌شوند که گاهی از ایستادن در مقابل گلوله توپ و تانک دشمن سخت‌تر است.

 

اگر در نرم‌ستیز فرهنگی امروزمان حقیقتا رهبری را به عنوان فرمانده در جایگاه رصد و تعیین اصول کلان برای مقابله و دفاع مقدس فرهنگی می‌دانیم، باید صادقانه در فکر و باور و مجدانه در عمل و واقع همه طراحی ها و سیاست گذاریهای فرهنگی-در سطوح مختلف از گردآوری اطلاعات صحیح تا ارزیابی مواضع خطر و طراحی نقشه عملیات با توجیه یک فرمانده صورت گیرد. نه اینکه سخنان و رهنمودهایشان را در زمینه های مختلف تنها برای تعارف و تزیین به کار بریم و در عمل به کار خود- گرچه با نیت خیر بپردازیم.


در پایان شایان ذکر است؛ در مسئله‌ی حجاب سلسله‌ای از علل و عوامل دخیل هستند که بایستی در موازات با هم به شناخت این عوامل پرداخت و سپس راهکارعملی ارائه کرد. در خصوص معضله حجاب نقش مردان نیز یقینا از زنان کمتر نخواهد بود همچنانکه نقش تلویزیو و سینما، و همان اندازه که آموزش های رسمی و غیر رسمی.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار