به گزارش شهدای ایران ، «قائممقام» عنوان مستندی است که این روزها به روایت زندگی آیتالله حسینعلی منتظری برای نسل سوم و چهارم انقلاب میپردازد، شخصیتی که فراز و فرودهای زندگی او و تقابلش با امام(ره) از چالشهای سالهای اول انقلاب است.
پس از اکرانهای عمومی و خصوصی این مستند برای شخصیتهای مختلف سیاسی و خبرنگاران رسانههای مختلف واکنشها به این مستند نیز آغاز شد؛ آنطور که سازندگان این مستند روایت میکنند برای یک بازخوانی مستقل و بیطرف، همه طرفهای مدعی در این پرونده را به میز روایت آورده و آنها به تعریف «قائممقام» از دیدگاه خود پرداخته و نتیجهگیری و قضاوت نهایی درباره عملکرد مرحوم منتظری در آن مقطع را به مخاطب واگذار کردهاند.
اما یکی از مسائل قابل تأمل پس از اکران گسترده این مستند، واکنش برخی رسانههای اصلاحطلب به این بازخوانی تاریخی بود که علیرغم شفافیت مواضع امام و سران سیاسی و نزدیکان آیتالله نسبت به مرحوم منتظری آنها مدعی وارونهنمایی این قرائت تاریخی شدهاند.
روزنامه «بهار» پس از آغاز اکرانهای مستند «قائممقام» نوشت «نهتنها نوشتههای مکتوب و گزارشهای تاریخی بدون قضاوت و یا بیقضاوت نیستند، بلکه تولید هر مستند تاریخی خارج از چنین مولفههایی نخواهد بود، ما با یک روایت تام و تمام درباره هر کدام از تحولات تاریخی روبرو نیستیم و هیچ وقت هم به چنین داستان جامع و کاملی در هیچ کدام از حوزههای که مربوط به علوم انسانی دستهبندی میشوند، دست نخواهیم یافت. مستند «قائم مقام» ، فیلمی درباره قائم مقامی آیتالله منتظری است که تلاش کرده در فضای رسانهای مستند را روایتی بدون قضاوت به مخاطبان عنوان کند، با این حال آنها داستان خودشان را میگویند، آنها آن چیزی را گزارش میکنند که خودشان در جستجوی آن بودند، به عبارتی بخشی از قضاوت آنان در تصاویر و نوشتهها ورود پیدا میکند، در اینجا نیز راه میانبر و دور زدن راه وجود ندارد.»
یکی دیگر از انتقادات به این مستند ادعای عدم وجود ارزش افزوده در این مستند تاریخی است، طوری که برخی از منتقدین بیان کردند این مستند 100 دقیقهای نکته جدیدی نداشته و این فیلم تکرار حرفهای حجتالاسلام ریشهری وزیر اسبق اطلاعات است، در حالی که شاید بتوان یکی از نقاط عطف این روایت را استناد به یکی از فیلمهای آرشیوی مرحوم هاشمیرفسنجانی در خطبههای نماز جمعه سال 76 دانست که وی آنجا به نقل ماجرای عزل منتظری میپردازد، اصلاحطلبان که در بازخوانی خاطرات هاشمیرفسنجانی ید طولایی دارند، مشخص نیست چرا این اظهارنظر صریح و مستند «آیتالله» را نادیده میگیرند.
*انتقاد اصلاحطلبان از منتظریِ بدون رتوش
از سوی دیگر روزنامه شرق در نقدی که بر مستند «قائم مقام» نوشته تاکید کرده است: «اگرچه درباره شش دهه زندگی، فعالیتهای علمی و سیاسی آیتالله منتظری، چند دقیقهای بیشتر گفته نشده است و از همه رنجهای آن بزرگمرد در زندانها و تبعیدها بیش از دو، سه جملهای که آقای عزت شاهی (عزتالله مطهری) بیان میکند، چیز دیگری نیست؛ اما تا دلتان بخواهد از زندگی و فعالیتهای سیدمهدی هاشمی سخن به میان آمده است؛ بهگونهای که بیننده در یک لحظه فکر میکند این فیلم بیشتر به زندگینامه سیدمهدی هاشمی میماند تا زندگینامه فقیه عالیقدر. بیشتر روی نامه ششم فروردین ٦٨ مانور دادهاند. بنابراین برخلاف آنچه قبل از نمایش فیلم ادعا شده است، این اثر نه منصفانه است و نه بدون قضاوت.»
این در حالی است که یکی از نقطههای اصلی جدایی منتظری از حضرت امام، مربوط به مناقشه او در پرونده مهدی هاشمی با وزارت اطلاعات و نهادهای مرجع در این زمینه بود که فصل جدایی منتظری از امام را رقم زده است و علیالقاعده این فراز باید بهصورت مبسوط برای مخاطب روایت شود.
در بخش دیگری از این یادداشت انتقادی روزنامه شرق آمده است: «در این فیلم تلاش شده مرحوم آیتالله منتظری را سادهلوح جلوه دهند؛ درصورتیکه همه میدانند سادهلوحی اکتسابی نیست. بنابراین کسی نمیتواند ٧٠ سال از عمرش، تیزهوش، حواسجمع، زرنگ، دوست و دشمنشناس و توانا در جمعبندی مسائل داخلی و خارجی باشد؛ اما ناگهان و یکشبه سادهلوح شود! نگارنده در جلد دوم کتاب فقیه عالیقدر، نظرات جمع زیادی از علمای برجسته کشور پیرامون صفات و تواناییهای برجسته آیتالله منتظری را آوردهام و نیز در مشروح مذاکرات مجلس خبرگان رهبری اول بهوفور دراینباره سخن رفته است.»
*بازسازی روایت از منتظری برای مخاطب نسل سوم و چهارم
در این زمینه هم آنطور که مستند روایت میکند خدشهای به جایگاه علمی آیتالله منتظری وارد نشده است و مخاطب به راحتی «مرجعیت علمی» و «درک سیاسی» مرحوم منتظری را تفکیک میکند و نهایتا با اطلاع از شیوه برخورد آن مرحوم با بسیاری از بدیهیات، ذهنیتی از او در ذهن خود میسازد یا اقدام به بازسازی و بازتولید آن میکند.
با این وجود آنچه پس از دریافت و خوانش این انتقادات قابل توجه و سوالبرانگیز است، این است که چرا برخی رسانههای اصلاحطلب در در دوگانه «امام_منتظری» به سمت منتظری چرخش کرده و جفاهای او در حق امام و انقلاب را نادیده میگیرند، جفاهایی که امام به صراحت در نامه 6 فروردین درباره آن فرمود: «با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمهای برایتان مینویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند... از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آیندۀ نظام را از دست دادهاید. شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرال ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند.»
*وقتی مردودین بر امام ترجیح پیدا میکنند
اصلاحطلبان که همواره خود را پرچمدار خط امام(ره) و اصلاحطلبی را جریان اصیل انقلابی معرفی کردهاند و در هنگامه انتخابات خود را بیش از جریانات انقلابی و متعهدان به امام و روحانیت اصیل و مبارز اسلامی، به امام(ره)نزدیک میدانند؛ در دوگانههای تاریخی مردودین را بر امام ترجیح میدهند و نمونه بارز آن ترجیح دادن شیخی بر امام است که باعث شد امام بخاطر اقدامات وی آرزوی مرگ کند که همین نکته سند مظلومیت امام راحل در تاریخ انقلاب است.
برخی مدعیان اصلاحطلبی که سال 88 نیز به عیان با «پرچم خط امام» به «جنگ خط امام» آمدند همچنان حمایت از «امام قلابی» را ترجیح میدهند و با پنهان شدن در پشت خط امام، همان مسیری را میروند که منتظری رفت.
*نویسندگان امین قلمهای تحریفکننده را بشکنند
بنابراین به نظر میرسد انتقادات تکراری، ادعای نادیده گرفتن جایگاه علمی مرحوم منتظری، زیر سوال بردن رویکرد سیاسی سازندگان این مستند و حمایت بیچون و چرا از مرحوم منتظری همان امتداد «تحریف خط امام» است، خواه این تحریف در وارونهنمایی «امام انقلابی» باشد یا سفید کردن «شیخ سادهلوح».
پیر و مراد ما حضرت روحالله درباره اهمیت تاریخنگاری و لزوم جلوگیری از تحریف تاریخ انقلاب فرمودند: «شاید آنچه امروز براى ما روشن و واضح است براى نسلهاى آینده مبهم باشد و تاریخ، روشنگر نسلهاى آینده است، و امروز قلمهاى مسموم در صدد تحریف واقعیات هستند، باید نویسندگان امین این قلمها را بشکنند.»