خداوند قرآن را به عنوان بهترین کتاب مقدس بر برترین خلق خود یعنی رسول گرامی اسلام(ص) نازل کرد که به تصریح خود قرآن کریم «تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ ءٍ» است؛ یعنی همه مسائل گذشته، حال و آینده در قرآن بیان شده و از این جهت «تبیان» نامیده شد. از این رو برای اندیشمندان و عموم افراد ضروری است که قرآن را نه تنها به عنوان یک متن مقدس بلکه به مثابه کتابی راهبردی مورد مطالعه قرار دهند که میتواند راهگشای بسیاری از معضلات فکری و فرهنگی جامعه باشد. این کتاب آسمانی راهکارهای متقن و مناسبی برای آینده جامعه اسلامی و جامعه جهانی ارائه میدهد و این فرهنگی است که پیامبر گرامی اسلام(ص) و اهلبیت عصمت و طهارت(ع) به ترویج آن پرداختند و به آن مقید بودند؛ یعنی هم در مناظرات علمی و فکری و هم در تبیین مسائل حال و آینده از قرآن بهره میگرفتند که خوشبختانه محدثین اسلام این روایات را در کتب حدیثی خود ثبت و ضبط کردهاند.
در عصر حاضر رهبر فرزانه انقلاب نیز به تاسی از سیره پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) نگاهی راهبردی نسبت به قرآن دارند و جهان اسلام را دعوت به این نوع نگاه متعالی میکنند.
ایشان در فرمایشات خود با اشاره به اینکه قرآن کتاب حکمت است، کتاب علم است، کتاب حیات است، فرمودند: «حیات امتها و ملتها در آشنایى با معارف قرآن و عمل به مقتضاى این معارف و عمل به احکام قرآنى است. انسانها اگر طالب عدالتند و از ظلم بیزارند، راه مبارزه با ظلم را باید از قرآن فرا بگیرند. انسانها اگر طالب علمند و به وسیله معرفت و آگاهى و علم میخواهند زندگى را رونق ببخشند و راحت و رفاه را براى خودشان تأمین کنند، راهش به وسیله قرآن نشان داده میشود.» در بخش دیگری از فرمایشات خود با ابراز تأسف نسبت به اینکه ما هنوز از قرآن دوریم، افزودند: «حقیقت این است که ما هنوز از قرآن خیلى دوریم و خیلى فاصله داریم. دلهاى ما باید قرآنى بشود. جان ما باید با قرآن انس بگیرد. اگر بتوانیم با قرآن انس بگیریم، معارف قرآن را در دل و جان خودمان نفوذ بدهیم، زندگى ما و جامعه ما قرآنى خواهد شد؛ احتیاج به فعالیت و فشار و سیاستگذارى ندارد. اصل این است که دلمان، جانمان و معرفتمان حقیقتاً قرآنى باشد.» اما در پی این دعوتهای مکرر رهبر انقلاب شاهدیم خود ایشان در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی استناد به آیات قرآن میکنند که از جمله آنها آیات مربوط به نصرت، استقامت، وعده الهی، وعده حفظ و صیانت و در سخنان اخیر خود در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی در سالروز میلاد پیامبر اعظم(ص) موضوع نابودی اسرائیل را مکرراً مطرح فرمودند.
ایشان در بخشی از بیاناتشان فرمود: «ما زبانمان زبان نصیحت است؛ بنای ما بنای نصیحت است. عاقبت این کاری که بعضی از دولتهای منطقه میکنند، همانطور که در قرآن آمده است، نابودی خودشان است... قطعاً دشمن نمیتواند در قضیّه فلسطین، موفّقیّت مورد نظر خودش را پیدا کند و فلسطین آزاد خواهد شد؛ تردیدی نیست که فلسطین آزاد خواهد شد. ممکن است اندکی دیرتر، اندکی زودتر، لکن قطعاً این اتّفاق خواهد افتاد و مبارزهی امّت اسلامی برای نجات فلسطین انشاءالله به نتیجه خواهد رسید.» که در این بخش به تبیین این کلام رهبر انقلاب میپردازیم.
خداوند متعال در آیات ابتدایی سوره اسراء موضوعی را تحت عنوان فساد بنیاسرائیل و دو بار نابودی آنها مطرح میکند. در آیه4 میفرماید: «وَقَضَیْنَا إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی الْکِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیرًا؛ و در کتاب آسمانى[شان] به فرزندان اسرائیل خبر دادیم که قطعا دو بار در زمین فساد خواهید کرد و قطعا به سرکشى بسیار بزرگى برخواهید خاست» و در آیه5 میفرماید: «فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّیَارِ وَکَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا؛ پس آنگاه که وعده [تحقق] نخستین آن دو فرا رسد بندگانى از خود را که سخت نیرومندند بر شما مىگماریم تا میان خانهها[یتان براى قتل و غارت شما] به جستجو درآیند و این تهدید تحققیافتنى است.» به دلایل متعدد تفسیری، نابودی اول اسرائیل که همان شکست رژیم اسرائیل و شکسته شدن هیمنه یهود است، آیه5 این سوره است.
همچنان که علیرضا شریف، پژوهشگر قرآنی و دکترای تخصصی الهیات گرایش علوم قرآن و حدیث در این باره معتقد است: «در قرآن، واژه فساد به 6 قوم نسبت داده شده است و همگی را خداوند به شدت عقوبت و هلاک کرده است که عبارتند از: 1ـ قوم یأجوج و مأجوج 2ـ قوم ثمود 3ـ قوم لوط 4ـ قوم شعیب 5ـ قوم فرعون 6ـ قوم بنیاسرائیل؛ و فساد این قوم صرفاً یک پیشگویی نیست بلکه در تورات، خداوند حکمی بر آنها قضا میکند. این حکم الهی، درآیه چهارم سوره اسراء، با عبارت «لَتُفْسِدُنَ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْن؛ در زمین دوبار فساد میکنند» اعلام شده است. در این حکم، دو بار انجام فساد برای آنان مطرح شده است؛ بنابراین به استناد آیات پنجم و هفتم سوره مبارکه اسراء، فساد بنی اسرائیل یک «وعده» و به استناد آیه5 نابودی آنها نیز همچنین است. پس با این حساب خداوند دو وعده به بنیاسرائیل داده شده است. اولی به استناد: « فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما» (اسراء،5) و دومی به استناد: «فَإِذا جاءَ وَعْدُ اْلآخِرَهِ؛ هنگامی که وعده آخر فرا رسد» (اسراء،7) ظاهر این دو آیه حاکی از وعده الهی به سرکوب فسادهاست و وعده خداوندی تخلفناپذیر است: «وَ کانَ وَعْدًا مَفْعُولاً» (اسراء،5)
به باور این پژوهشگر قرآنی با توجه به آیات 5 و 7 سوره إسراء، مراحل سرکوب فساد اول چنین میشود: 1ـ «بَعَثْنا عَلَیکُمْ عِبادًا لَنا أُولی بَأْسٍ شَدیدٍ؛ پس آنگاه که وعده [تحقق] نخستین آن دو فرا رسد»، 2ـ «یدْخُلُوا الْمَسْجِدَ؛وارد مسجد میشوند»، 3ـ «فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ؛ خانههای «اسرائیلیان» را جستجو میکنند». این فساد و نیز سرکوبی آن محدود به مسجدالاقصی یا بیتالمقدس نمیشود بلکه سرزمین فلسطین را در بر میگیرد. وقتی خداوند میفرماید: «فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ»، یعنی کل سرزمین را وجب به وجب جستجو میکنند، لذا صحبت از جستجو در مسجد نیست بلکه مسجد در مرکزیت است.در مجموع در طی سرکوبی فساد اول، دولت یهود در فلسطین اشغالی و نیز هیمنه یهود در دنیا نابود خواهد شد. بنابراین همین جا تأکید میکنیم: انگیزه تلاش در راستای نابودی اسرائیل در حقیقت، تلاش برای تحقق وعدههای قرآنی است.»
اما از سوی دیگر تلاشهای متعددی در تفاسیر برای رمزگشایی از دو فساد بنیاسرائیل در آیات اولیه سوره اسراء انجام گرفته است که بیان آنها از حوصله متن خارج است. برخی مفسرین قائلند فساد و نابودی اسرائیل در گذشته رخ داده است که اکثر آنها استناد به سرکوبی یهودیان توسط «بختالنصر» میکنند؛ اما عدهای از محققان و مفسران قرآن به استناد این بخش از آیه که ما بندگان خود «عِباداً لَنا» را به سوی آنها میفرستیم، نظر دارند «بختالنصر» به عنوان چهره منحوس تاریخ به هیچوجه نمیتواند مصداق «عِباداً لَنا؛ بندگان خدا» شود لذا نابودی اسرائیل چون هیچ مصداق دیگری به شدت و کیفیتی که این آیه مطرح میکند، در تاریخ وجود ندارد مربوط به آینده است و مقام معظم رهبری در بیان اخیر خود نشان دادند از قائلین به نابودی اسرائیل در آیندهای نه چندان نزدیک هستند.
همچنان که برخی از پژوهشگران قرآنی معتقدند زمانی که وعده یکی از این دو فساد آمد، به دنبال وقوع فساد، «عِباداً لَنا» برای سرکوبی آن وارد عمل میشوند. یعنی به دنبال فساد اول بنیاسرائیل باید منتظر سرکوبی اول و به دنبال فساد دوم نیز باید در انتظار سرکوبی دوم باشیم و محدوده این فساد حداقل به سرزمینهایی بر میگردد که بنی اسرائیل بر آن سیطره دارد. در عصر حاضر لابی صهیونیست به گونهای، ادعای این را دارد که در تمام کشورها باید حضور داشته باشد و بر آن ها سیطره داشته باشد، لذا به تعبیری میتوان گفت که «الأرض» مطرح شده در این آیه اگر مربوط به زمان حاضر باشد، اگر تمام دنیا را در بر نگیرد، حداقل در گستره بسیار وسیعی از آن موضوعیت دارد.
*سعید شیری