هر چند واقعیت این است که جان انسانها در حملات هوایی آمریکا بیاهمیت و یا کماهمیت است، اما ادعای مقامات پنتاگون مبنی بر لحاظ کردن تعداد کشتهشدهها تا حدودی واقعیت دارد! روند هر عملیات نظامی شامل ارزیابی دقیق تعداد کشتهشدهها از مردم عادی احتمالی در یک عملیات است.
شهدای ایران: هفتم مارس حملات هوایی گسترده آمریکا، آپارتمانی پرجمعیت را در شهر موصل در عراق نابود کرد. شهردار موصل که مسئول عملیات نجات بود میگوید بیش از ۲۴۰ جسد از خرابهها بیرون کشیده شده است. در ظاهر حملات هوایی به منظور کشتن نیروهای داعش در منطقهای انجام شده بود که از مردم در محل به عنوان سپر انسانی استفاده میکردند
فرمانده نیروهای آمریکا میگوید پنتاگون تحقیقات خود را انجام خواهد داد. ارتش آمریکا این نتایج را پیشنهاد داده است:
- یک موشک آمریکایی احتمالا (!) نقشی در تخریب یک ساختمان پرجمعیت داشته است.
- پنتاگون مطمئن نیست که مردم عادی توسط دشمن جمع شدهاند یا خیر؟
- اگر این بیگناهان توسط نیروهای ائتلاف کشته شدهاند، تصادفی جنگی و نه از روی قصد بوده است.
او گفته است پس این اتفاقات در مراقبتهای ما، در احتیاط ما، در برنامه ما، در زمان و نحوه استفاده از قدرت جنگی توسط ما و میزان اغماض ما نسبت به تلفات انسانی و مردمی چیزی تغییر نکرده است.
حرفهای او و عملکرد ارتش آمریکا نشان داد که نسبت به قتل عام مردم بیاهمیت هستند. توضیح دیگری نمیتواند برای بیانیههای مضحکی مانند «احتمالا» موشک در تخریب ساختمان نقش داشته و یا ادعایی مانند اینکه هیچ احتیاط و اهمیتی نسبت به تلفات انسانی نبوده است، وجود داشته باشد.
هر چند واقعیت این است که جان انسانها در حملات هوایی آمریکا بیاهمیت و یا کماهمیت است، اما ادعای مقامات پنتاگون مبنی بر لحاظ کردن تعداد کشتهشدهها تا حدودی واقعیت دارد! روند هر عملیات نظامی شامل ارزیابی دقیق تعداد کشتهشدهها از مردم عادی احتمالی در یک عملیات است. بنا بر گزارش لسآنجلس تایمز، ارتش آمریکا با نظارت و تقریب جمعیت در شعاع انفجار، پیشبینی میکند که چند نفر در حملات هوایی جان میدهند. همچنین تعداد افراد بیگناهی که مجاز هستند در هر حمله کشته شوند را محاسبه میکند. این محدودیت که آن را ارزش قطع کردن غیرسربازان نامیده است، احتمالا خشنترین قانون برخورد است و به دلایل سیاسی، منطقه به منطقه متفاوت است.
به بیانی دیگر، در حملات هوایی ۱۷ مارس و حملات دیگر، کشته شدن مردم عادی برنامهریزی شده و لحاظ شده است. آنها تصادفا نمیمیرند، بلکه ارتش آمریکا این کشتهشدهها را مقبول میداند!
پس جای تعجب نیست که تعداد رسمی تلفات خیلی کمتر و ۱۴۰ نفر اعلام شده که بسیار کمتر از تعدادی است که هماهنگکننده عملیات نجات اعلام کرده است. شایان ذکر است که ۲۴۰ جسد را پیدا کردهاند به بیانی دیگر، افرادی که کشته شده و از زیر آوار بیرون کشیده شدهاند در حالی که تلفات عموما به کشته و زخمیها اطلاق میشود. به بیانی دیگر، تعداد واقعی تلفات بیش از ۲۴۰ نفر است.
جای تعجب نیست که رسانههای جریان اصلی روایت پنتاگون از ماجرا را نصب العین کردهاند؛ مقاله نیویورک تایمز به تاریخ ۲۸ مارس اطلاعات پنتاگون را اصلیترین منبع خود دانسته است.
تهوع آور است که از بین رفتن جان افراد بیگناه در محل درگیری جزئی اصلی از عملیات آمریکا در غرب آسیا و افغانستان بوده است. این حمله خاص منزجرکنندهتر است، زیرا مقامات عراقی با مشورت ارتش آمریکا به شهروندان میگویند که از شهر فرار نکنند، شهری که به گفته عفو بین الملل، منطقه جنگی شده است. این راهنمایی مقامات توسط جمع آوری اطلاعات در موصل به دست آمده و کاملا نشان میدهد که آمریکا به دنبال این است که مردم عادی نیز جان سالم به در نبرند!
همچنین قتل عام ۱۷ مارس دورویی آشکار کسانی را نشان میدهد که ملتمسانه خواستار دخالت آمریکا در جنگ داخلی سوریه هستند. همزمان با آزادسازی حلب توسط ارتش سوریه از دست سازمانهایی با گرایش ایدئولوژی مشابه داعش، تمام خبرگزاریهای بزرگ ایالات متحده مقالاتی احساسی منتشر کرده و به اصطلاح حملات هوایی و بمباران شهروندان حمله کردند. برخی نیز پا را فراتر گذاشتند و پیشبینی کردند این حملات، حملاتی واکنشی توسط دولتی منتقم علیه مردم خود است! دیگران مدعی شدند که روسیه مسئول این به اصطلاح حملات علیه مردم است.
در حالی که خبرگزاریها شجاعت این را پیدا میکنند که برخی از این اتهامات را رد کنند، جنگطلبان در دولت و ارتش هنوز بر بهانه خود مبنی بر نیاز به حمایت از مردم عادی برای حمله به کشوری دیگر استفاده میکنند. این استدلال بر پایه امید سادهلوحانهای است که این درگیری میتواند متفاوت باشد که ما نمیتوانیم هیچ کاری نکنیم، در حالی که مداخله ایالات متحده از زمان جنگ جهانی دوم بر پایه نیات بشردوستانه به مردم خورانده شده است.
تهاجمهای ایالات متحده از آوردن دموکراسی به مردم تحت ستم دیکتاتورهای ظالم در لیبی، افغانستان و عراق تا نجات مردم ویتنام از دست کمونیستها به مردم اقدام بشردوستانه خورانده شده است. اما لیبی کاملا از هم پاشیده بین اربابان جنگی است. ۱ میلیون نفر از مردم عراق در دوران جرج بوش به لطف اشغال و بسیاری دیگر به لطف تحریمها در زمان بیل کلینتون که دسترسی به غذا، دارو و تجهیزات تصفیه آب را قطع کرده بود، جان خود را از دست دادند. اشغال افغانستان نیز به خاطر وقایعی مانند قتل عام ۲۰۰۷ که خدمه بالگرد به عمد مردم عادی را رگبار بستند با این که کاملا میدانستند که آنها سرباز نیستند، بدنام است.
در واقع هیچ اقدام ارتش و یا دیپلماتیک آمریکا برای نجات جان مردم طراحی نمیشود! خیالپردازی است که فکر کنیم که یک مورد استثنا وجود داشته باشد؛ فهرست جنگهای شوم برای تامین امنیت منابع و یا قدرت در یک منطقه مشخص طولانی است، اما بیگناهی خودخوانده در تمامی مثالها وجود دارد. انگیزه سیاست خارجی ایالات متحده اساسا امپریالیسم یعنی احتیاج به تامین منابع ارزانتر برای نخبگان ایالات متحده است. به این دلیل است که در عراق بر سر نفت جنگ است و نیروهای اشغالگر آنجا وجود دارند و به این دلیل ۲۴۰ نفر از مردم عادی در یک حمله هوایی در موصل کشته شدهاند.
مترجم: منصور کیایی
*رجانیوز
فرمانده نیروهای آمریکا میگوید پنتاگون تحقیقات خود را انجام خواهد داد. ارتش آمریکا این نتایج را پیشنهاد داده است:
- یک موشک آمریکایی احتمالا (!) نقشی در تخریب یک ساختمان پرجمعیت داشته است.
- پنتاگون مطمئن نیست که مردم عادی توسط دشمن جمع شدهاند یا خیر؟
- اگر این بیگناهان توسط نیروهای ائتلاف کشته شدهاند، تصادفی جنگی و نه از روی قصد بوده است.
او گفته است پس این اتفاقات در مراقبتهای ما، در احتیاط ما، در برنامه ما، در زمان و نحوه استفاده از قدرت جنگی توسط ما و میزان اغماض ما نسبت به تلفات انسانی و مردمی چیزی تغییر نکرده است.
حرفهای او و عملکرد ارتش آمریکا نشان داد که نسبت به قتل عام مردم بیاهمیت هستند. توضیح دیگری نمیتواند برای بیانیههای مضحکی مانند «احتمالا» موشک در تخریب ساختمان نقش داشته و یا ادعایی مانند اینکه هیچ احتیاط و اهمیتی نسبت به تلفات انسانی نبوده است، وجود داشته باشد.
هر چند واقعیت این است که جان انسانها در حملات هوایی آمریکا بیاهمیت و یا کماهمیت است، اما ادعای مقامات پنتاگون مبنی بر لحاظ کردن تعداد کشتهشدهها تا حدودی واقعیت دارد! روند هر عملیات نظامی شامل ارزیابی دقیق تعداد کشتهشدهها از مردم عادی احتمالی در یک عملیات است. بنا بر گزارش لسآنجلس تایمز، ارتش آمریکا با نظارت و تقریب جمعیت در شعاع انفجار، پیشبینی میکند که چند نفر در حملات هوایی جان میدهند. همچنین تعداد افراد بیگناهی که مجاز هستند در هر حمله کشته شوند را محاسبه میکند. این محدودیت که آن را ارزش قطع کردن غیرسربازان نامیده است، احتمالا خشنترین قانون برخورد است و به دلایل سیاسی، منطقه به منطقه متفاوت است.
به بیانی دیگر، در حملات هوایی ۱۷ مارس و حملات دیگر، کشته شدن مردم عادی برنامهریزی شده و لحاظ شده است. آنها تصادفا نمیمیرند، بلکه ارتش آمریکا این کشتهشدهها را مقبول میداند!
پس جای تعجب نیست که تعداد رسمی تلفات خیلی کمتر و ۱۴۰ نفر اعلام شده که بسیار کمتر از تعدادی است که هماهنگکننده عملیات نجات اعلام کرده است. شایان ذکر است که ۲۴۰ جسد را پیدا کردهاند به بیانی دیگر، افرادی که کشته شده و از زیر آوار بیرون کشیده شدهاند در حالی که تلفات عموما به کشته و زخمیها اطلاق میشود. به بیانی دیگر، تعداد واقعی تلفات بیش از ۲۴۰ نفر است.
جای تعجب نیست که رسانههای جریان اصلی روایت پنتاگون از ماجرا را نصب العین کردهاند؛ مقاله نیویورک تایمز به تاریخ ۲۸ مارس اطلاعات پنتاگون را اصلیترین منبع خود دانسته است.
تهوع آور است که از بین رفتن جان افراد بیگناه در محل درگیری جزئی اصلی از عملیات آمریکا در غرب آسیا و افغانستان بوده است. این حمله خاص منزجرکنندهتر است، زیرا مقامات عراقی با مشورت ارتش آمریکا به شهروندان میگویند که از شهر فرار نکنند، شهری که به گفته عفو بین الملل، منطقه جنگی شده است. این راهنمایی مقامات توسط جمع آوری اطلاعات در موصل به دست آمده و کاملا نشان میدهد که آمریکا به دنبال این است که مردم عادی نیز جان سالم به در نبرند!
همچنین قتل عام ۱۷ مارس دورویی آشکار کسانی را نشان میدهد که ملتمسانه خواستار دخالت آمریکا در جنگ داخلی سوریه هستند. همزمان با آزادسازی حلب توسط ارتش سوریه از دست سازمانهایی با گرایش ایدئولوژی مشابه داعش، تمام خبرگزاریهای بزرگ ایالات متحده مقالاتی احساسی منتشر کرده و به اصطلاح حملات هوایی و بمباران شهروندان حمله کردند. برخی نیز پا را فراتر گذاشتند و پیشبینی کردند این حملات، حملاتی واکنشی توسط دولتی منتقم علیه مردم خود است! دیگران مدعی شدند که روسیه مسئول این به اصطلاح حملات علیه مردم است.
در حالی که خبرگزاریها شجاعت این را پیدا میکنند که برخی از این اتهامات را رد کنند، جنگطلبان در دولت و ارتش هنوز بر بهانه خود مبنی بر نیاز به حمایت از مردم عادی برای حمله به کشوری دیگر استفاده میکنند. این استدلال بر پایه امید سادهلوحانهای است که این درگیری میتواند متفاوت باشد که ما نمیتوانیم هیچ کاری نکنیم، در حالی که مداخله ایالات متحده از زمان جنگ جهانی دوم بر پایه نیات بشردوستانه به مردم خورانده شده است.
تهاجمهای ایالات متحده از آوردن دموکراسی به مردم تحت ستم دیکتاتورهای ظالم در لیبی، افغانستان و عراق تا نجات مردم ویتنام از دست کمونیستها به مردم اقدام بشردوستانه خورانده شده است. اما لیبی کاملا از هم پاشیده بین اربابان جنگی است. ۱ میلیون نفر از مردم عراق در دوران جرج بوش به لطف اشغال و بسیاری دیگر به لطف تحریمها در زمان بیل کلینتون که دسترسی به غذا، دارو و تجهیزات تصفیه آب را قطع کرده بود، جان خود را از دست دادند. اشغال افغانستان نیز به خاطر وقایعی مانند قتل عام ۲۰۰۷ که خدمه بالگرد به عمد مردم عادی را رگبار بستند با این که کاملا میدانستند که آنها سرباز نیستند، بدنام است.
در واقع هیچ اقدام ارتش و یا دیپلماتیک آمریکا برای نجات جان مردم طراحی نمیشود! خیالپردازی است که فکر کنیم که یک مورد استثنا وجود داشته باشد؛ فهرست جنگهای شوم برای تامین امنیت منابع و یا قدرت در یک منطقه مشخص طولانی است، اما بیگناهی خودخوانده در تمامی مثالها وجود دارد. انگیزه سیاست خارجی ایالات متحده اساسا امپریالیسم یعنی احتیاج به تامین منابع ارزانتر برای نخبگان ایالات متحده است. به این دلیل است که در عراق بر سر نفت جنگ است و نیروهای اشغالگر آنجا وجود دارند و به این دلیل ۲۴۰ نفر از مردم عادی در یک حمله هوایی در موصل کشته شدهاند.
مترجم: منصور کیایی
*رجانیوز