رهبر انقلاب در دیدار دستاندرکاران کنگره شهدای آذربایجان غربی:
همین جوانهایی که از آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، استان اصفهان و بقیّهی جاهای کشور، سر بلند کردند و شتافتند برای فداکاری و از خودشان لیاقت نشان دادند در دفاع از کشور و دفاع از انقلاب، همینها واقعاً چهرههای درخشان تاریخ ما هستند.
سرویس سیاسی شهدای ایران:بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران
کنگره ۱۲ هزار شهید استان آذربایجان غربی که در تاریخ ۳۰ مهر ۹۶ برگزار
شده بود، صبح امروز در محل این همایش در ارومیه منتشر شد که متن کامل آن در ادامه می آید:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّةالله فی الارضین.
خیلی متشکّریم از برادران عزیز که یاد شهدا را با این فعّالیّت گستردهای که تشریح کردند احیاء میکنند. ما به این نامها، به این یادها نیاز داریم؛ کشور احتیاج دارد به اینکه همیشه یاد شهدا زنده باشد، نام شهدا زنده باشد. برترین شخصیّتهای تاریخ قرنهای اخیر را ما در این دوره در بین همین جوانها دیدیم. همین جوانهایی که از آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، استان اصفهان و بقیّهی جاهای کشور، سر بلند کردند و شتافتند برای فداکاری و از خودشان لیاقت نشان دادند در دفاع از کشور و دفاع از انقلاب، همینها واقعاً چهرههای درخشان تاریخ ما هستند.
ما هروقتی که کشورمان دچار ذلّت شد، بهخاطر این بود که مردان فداکار، مردان دلاور، مردان باگذشت نداشتیم. آنوقتی که کشور ما در هر دورهای از دورههای تاریخ، سربلند شد، بهخاطر این است که چنین مردانی را داشتیم. زمان ما بحمدالله زمانی است که از اینگونه انسانهای بزرگ در آن زیاد پدید آمدند؛ نگذارید یاد این مردان بزرگ فراموش بشود. به شما عرض میکنم، انگیزههایی وجود دارد برایاینکه یاد شهدا به فراموشی سپرده بشود؛ انگیزههای بسیار شدیدی وجود دارد که اینها را به فراموشی بسپارند؛ چیزهای دیگری را مطرح کنند و جلوههای کاذب و عظمتهای دروغین را مطرح کنند تا عظمتهای واقعی از یادها برود. این کنگرهی شما و امثال این کنگره در سراسر کشور در استانهای مختلف، در واقع پادزهر آن حرکت مسمومی است که [آنها] انجام میدهند.
استان آذربایجان غربی ازجملهی دو سه استانی است که مجاهدت و فداکاری در آن با آغاز جنگ تحمیلی آغاز نشد،[بلکه] از قبل وجود داشت. خیلی از استانها در امنیّت و راحت و آسایش بودند؛ جنگ تحمیلی که شروع شد، جوانهایشان رفتند و مشغول مبارزه شدند، [امّا] آذربایجان غربی در واقع از روز اوّل انقلاب، مثل کردستان و مثل بعضی از استانهای دیگر -چند استان [اینجور] هستند- دچار مسائل نیازمند به مبارزه و نیازمند به مجاهدت بود. و آذربایجان غربی ایستاد در مقابل همهی حوادث، و واقعاً مبارزه کرد. و جوانهای مؤمن خوب [داشت]؛ مرحوم شهید آقامهدی باکری را من از قبل از انقلاب میشناختم، ایشان دانشجوی دانشگاه تبریز بود، با یکی از دوستان ما که ایشان هم دانشجوی دانشگاه تبریز بود آمدند مشهد؛ اتّفاقاً تابستان بود و من در یکی از همین ییلاقات اطراف مشهد بودم؛ آمدند آنجا و دیدم این جوان را. اهل کار بودند، اهل مبارزه بودند، فهیم بودند؛ مسائل کشور را، موقعیّت کشور را میفهمیدند. لذا بهمجرّداینکه انقلاب شد و حوادث بعد از انقلاب پدید آمد، اینها صحنه را حفظ کردند؛ یعنی حضور کامل در صحنه پیدا کردند. [این] بیداری اینها را نشان میدهد. و آذربایجان غربی واقعاً دچار مشکلات زیادی شد، و خوب است یاد کنیم از آقای حسنی(۱) (حفظهالله)؛ ایشان هم واقعاً جزو کسانی است که در این حوادث حقّاً و انصافاً امتحان خوبی داد در دوران مبارزات و در دوران بعد از انقلاب؛ چه قبل از جنگ، چه زمان جنگ، چه بعد از جنگ. همچنین سرهنگ زکیانی، آن فرمانده لشکر ۶۴ که ایشان هم یک افسر شجاعی بود -خدا انشاءالله رحمت کند- یعنی جزو افسران شجاع بود که با همین آقای حسنی فعّال بودند؛ در قضایای اشنویّه، در قضایای نقده، قضایای گوناگون. و مهم این است که در آنجا -همانطور که آقای قرشی اشاره کردند- شیعه و سنّی، کُرد و ترک با هم همکاری کردند در این میدان. من که رفتم مهاباد، در آن دیداری که مردم مهاباد با ما داشتند، در سخنرانی، آن عالِم بزرگ سنّی اهل اشنویّه -مرحوم قاضیخضری که دوست من بود- بااینکه پیر بود و خیلی سنّ بالایی داشت، خودش را از اشنویّه رساند به مهاباد؛ گفت آمدهام برای اینکه اینجا سخنرانی کنم. آمد آنجا ایستاد و سخنرانی کرد و با تعبیرات خیلی خوبی، از امام (رضواناللهعلیه) چه تجلیلی کرد و همینجور از مسئولین کشور؛ یعنی واقعاً همه با هم همکاری کردند، همراهی کردند، تا توانستند این بار سنگین را به منزل برسانند. بعد صدمه هم دیدند؛ یعنی واقعاً شاید غیر از سردشت، گمان نمیکنم ما جایی را داشته باشیم در دنیا که دچار حادثهای بشود که آنجا شد؛ آن بمباران شیمیایی یک شهر، خیلی چیز عجیبی است؛ مردم صبر کردند، تحمّل کردند؛ این حوادث را توانستند تحمّل کنند؛ این عظمت مردم را نشان میدهد.
و در دورهی جنگ هم که انصافاً خیلی کار کردند، خیلی تلاش کردند؛ همین شهدای عزیزی که اسم آوردید و بسیاری شهدای دیگر از شهدای بزرگ ما که اهل آنجا هم نبودند امّا در آذربایجان غربی به شهادت رسیدند. [آنجا] میدان مبارزه بود، میدان کار بود. کشور به حفظ و احیاء یاد این عزیزان حقیقتاً احتیاج دارد. همه باید توجّه کنند به این مسئله که مسئلهی یاد شهیدان، یک مسئلهی محلّی و منطقهای و مخصوص یک مردم خاص و زمان خاصّی نیست؛ همیشه به این احتیاج داریم و نباید اجازه بدهید که این یاد مندرس بشود. و کارهای زیادی باید انجام بگیرد؛ یکی از کارها این باشد که آذربایجان غربی را با ایستادگیاش، با برخورد شجاعانه و آگاهانهاش با حوادث و فتنهها برای مردم کشور معرّفی کنید که بدانند. امروز وقتی میخواهند یک استان را معرّفی کنند یا به زیباییها و گردشگاهها و مانند اینها [معرّفی] میکنند که خب اشکالی هم ندارد، یا به تنگناهایش -مثل [آنچه] آقای قرشی گفتند که درآمد سرانه در اینجا کمتر از بقیّهی جاها است؛ خب این هم اشکالی ندارد؛ این را هم از ما خواستند که ما سفارش کنیم، حرفی هم نداریم؛ سفارش میکنیم، انشاءالله سفارشمان اثر کند- لکن مهم این است که آن خصلتهای معنوی، آن برجستگیهای معنوی که در این استان هست، اینها را ما احیاء کنیم، زنده کنیم، اینها را نشان بدهیم، برجسته کنیم؛ و نشان بدهیم به مردم کشور عظمت این مردم را و شجاعت این مردم را.
انشاءالله خداوند متعال شما را موفّق بدارد. این فهرستی که ایشان ذکر کردند از کارهایی که انجام گرفته، فهرست خوبی است، یعنی واقعاً همین کارها اگر خوب انجام بگیرد؛ البتّه سعی کنید که کیفیّتها فدای سرعت و مانند اینها نشود؛ یعنی واقعاً همه چیز با کیفیّت و بهوسیلهی افراد متخصّص و کارشناس و کارآمد انجام بگیرد؛ هم نگارشها، هم تهیّهی نماهنگها و بقیّهی چیزهایی که جنابعالی ذکر کردید، اینها همه انشاءالله باید مورد توجّه قرار بگیرد. از خداوند متعال برای شماها توفیق مسئلت میکنیم و از خدا میخواهیم که ارواح طیّبهی شهدای عزیزِ ما را با پیغمبر محشور کند، با اولیائش محشور کند؛ ما را هم به آنها ملحق کند؛ انشاءالله.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) حجّتالاسلام غلامرضا حسنی (امامجمعهی سابق ارومیّه)
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّةالله فی الارضین.
خیلی متشکّریم از برادران عزیز که یاد شهدا را با این فعّالیّت گستردهای که تشریح کردند احیاء میکنند. ما به این نامها، به این یادها نیاز داریم؛ کشور احتیاج دارد به اینکه همیشه یاد شهدا زنده باشد، نام شهدا زنده باشد. برترین شخصیّتهای تاریخ قرنهای اخیر را ما در این دوره در بین همین جوانها دیدیم. همین جوانهایی که از آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، استان اصفهان و بقیّهی جاهای کشور، سر بلند کردند و شتافتند برای فداکاری و از خودشان لیاقت نشان دادند در دفاع از کشور و دفاع از انقلاب، همینها واقعاً چهرههای درخشان تاریخ ما هستند.
ما هروقتی که کشورمان دچار ذلّت شد، بهخاطر این بود که مردان فداکار، مردان دلاور، مردان باگذشت نداشتیم. آنوقتی که کشور ما در هر دورهای از دورههای تاریخ، سربلند شد، بهخاطر این است که چنین مردانی را داشتیم. زمان ما بحمدالله زمانی است که از اینگونه انسانهای بزرگ در آن زیاد پدید آمدند؛ نگذارید یاد این مردان بزرگ فراموش بشود. به شما عرض میکنم، انگیزههایی وجود دارد برایاینکه یاد شهدا به فراموشی سپرده بشود؛ انگیزههای بسیار شدیدی وجود دارد که اینها را به فراموشی بسپارند؛ چیزهای دیگری را مطرح کنند و جلوههای کاذب و عظمتهای دروغین را مطرح کنند تا عظمتهای واقعی از یادها برود. این کنگرهی شما و امثال این کنگره در سراسر کشور در استانهای مختلف، در واقع پادزهر آن حرکت مسمومی است که [آنها] انجام میدهند.
استان آذربایجان غربی ازجملهی دو سه استانی است که مجاهدت و فداکاری در آن با آغاز جنگ تحمیلی آغاز نشد،[بلکه] از قبل وجود داشت. خیلی از استانها در امنیّت و راحت و آسایش بودند؛ جنگ تحمیلی که شروع شد، جوانهایشان رفتند و مشغول مبارزه شدند، [امّا] آذربایجان غربی در واقع از روز اوّل انقلاب، مثل کردستان و مثل بعضی از استانهای دیگر -چند استان [اینجور] هستند- دچار مسائل نیازمند به مبارزه و نیازمند به مجاهدت بود. و آذربایجان غربی ایستاد در مقابل همهی حوادث، و واقعاً مبارزه کرد. و جوانهای مؤمن خوب [داشت]؛ مرحوم شهید آقامهدی باکری را من از قبل از انقلاب میشناختم، ایشان دانشجوی دانشگاه تبریز بود، با یکی از دوستان ما که ایشان هم دانشجوی دانشگاه تبریز بود آمدند مشهد؛ اتّفاقاً تابستان بود و من در یکی از همین ییلاقات اطراف مشهد بودم؛ آمدند آنجا و دیدم این جوان را. اهل کار بودند، اهل مبارزه بودند، فهیم بودند؛ مسائل کشور را، موقعیّت کشور را میفهمیدند. لذا بهمجرّداینکه انقلاب شد و حوادث بعد از انقلاب پدید آمد، اینها صحنه را حفظ کردند؛ یعنی حضور کامل در صحنه پیدا کردند. [این] بیداری اینها را نشان میدهد. و آذربایجان غربی واقعاً دچار مشکلات زیادی شد، و خوب است یاد کنیم از آقای حسنی(۱) (حفظهالله)؛ ایشان هم واقعاً جزو کسانی است که در این حوادث حقّاً و انصافاً امتحان خوبی داد در دوران مبارزات و در دوران بعد از انقلاب؛ چه قبل از جنگ، چه زمان جنگ، چه بعد از جنگ. همچنین سرهنگ زکیانی، آن فرمانده لشکر ۶۴ که ایشان هم یک افسر شجاعی بود -خدا انشاءالله رحمت کند- یعنی جزو افسران شجاع بود که با همین آقای حسنی فعّال بودند؛ در قضایای اشنویّه، در قضایای نقده، قضایای گوناگون. و مهم این است که در آنجا -همانطور که آقای قرشی اشاره کردند- شیعه و سنّی، کُرد و ترک با هم همکاری کردند در این میدان. من که رفتم مهاباد، در آن دیداری که مردم مهاباد با ما داشتند، در سخنرانی، آن عالِم بزرگ سنّی اهل اشنویّه -مرحوم قاضیخضری که دوست من بود- بااینکه پیر بود و خیلی سنّ بالایی داشت، خودش را از اشنویّه رساند به مهاباد؛ گفت آمدهام برای اینکه اینجا سخنرانی کنم. آمد آنجا ایستاد و سخنرانی کرد و با تعبیرات خیلی خوبی، از امام (رضواناللهعلیه) چه تجلیلی کرد و همینجور از مسئولین کشور؛ یعنی واقعاً همه با هم همکاری کردند، همراهی کردند، تا توانستند این بار سنگین را به منزل برسانند. بعد صدمه هم دیدند؛ یعنی واقعاً شاید غیر از سردشت، گمان نمیکنم ما جایی را داشته باشیم در دنیا که دچار حادثهای بشود که آنجا شد؛ آن بمباران شیمیایی یک شهر، خیلی چیز عجیبی است؛ مردم صبر کردند، تحمّل کردند؛ این حوادث را توانستند تحمّل کنند؛ این عظمت مردم را نشان میدهد.
و در دورهی جنگ هم که انصافاً خیلی کار کردند، خیلی تلاش کردند؛ همین شهدای عزیزی که اسم آوردید و بسیاری شهدای دیگر از شهدای بزرگ ما که اهل آنجا هم نبودند امّا در آذربایجان غربی به شهادت رسیدند. [آنجا] میدان مبارزه بود، میدان کار بود. کشور به حفظ و احیاء یاد این عزیزان حقیقتاً احتیاج دارد. همه باید توجّه کنند به این مسئله که مسئلهی یاد شهیدان، یک مسئلهی محلّی و منطقهای و مخصوص یک مردم خاص و زمان خاصّی نیست؛ همیشه به این احتیاج داریم و نباید اجازه بدهید که این یاد مندرس بشود. و کارهای زیادی باید انجام بگیرد؛ یکی از کارها این باشد که آذربایجان غربی را با ایستادگیاش، با برخورد شجاعانه و آگاهانهاش با حوادث و فتنهها برای مردم کشور معرّفی کنید که بدانند. امروز وقتی میخواهند یک استان را معرّفی کنند یا به زیباییها و گردشگاهها و مانند اینها [معرّفی] میکنند که خب اشکالی هم ندارد، یا به تنگناهایش -مثل [آنچه] آقای قرشی گفتند که درآمد سرانه در اینجا کمتر از بقیّهی جاها است؛ خب این هم اشکالی ندارد؛ این را هم از ما خواستند که ما سفارش کنیم، حرفی هم نداریم؛ سفارش میکنیم، انشاءالله سفارشمان اثر کند- لکن مهم این است که آن خصلتهای معنوی، آن برجستگیهای معنوی که در این استان هست، اینها را ما احیاء کنیم، زنده کنیم، اینها را نشان بدهیم، برجسته کنیم؛ و نشان بدهیم به مردم کشور عظمت این مردم را و شجاعت این مردم را.
انشاءالله خداوند متعال شما را موفّق بدارد. این فهرستی که ایشان ذکر کردند از کارهایی که انجام گرفته، فهرست خوبی است، یعنی واقعاً همین کارها اگر خوب انجام بگیرد؛ البتّه سعی کنید که کیفیّتها فدای سرعت و مانند اینها نشود؛ یعنی واقعاً همه چیز با کیفیّت و بهوسیلهی افراد متخصّص و کارشناس و کارآمد انجام بگیرد؛ هم نگارشها، هم تهیّهی نماهنگها و بقیّهی چیزهایی که جنابعالی ذکر کردید، اینها همه انشاءالله باید مورد توجّه قرار بگیرد. از خداوند متعال برای شماها توفیق مسئلت میکنیم و از خدا میخواهیم که ارواح طیّبهی شهدای عزیزِ ما را با پیغمبر محشور کند، با اولیائش محشور کند؛ ما را هم به آنها ملحق کند؛ انشاءالله.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) حجّتالاسلام غلامرضا حسنی (امامجمعهی سابق ارومیّه)