شهدای ایران shohadayeiran.com

«جلال آل‌ احمد» در نامه‌ای خطاب امام خمینی (ره) از ارادت قلبی خود و شیعیان کشورهای همسایه می‌گوید.
به گزارش شهدای ایران، در تاریخ انقلاب اسلامی ایران شخصیت‌های متعددی حضور داشتند که به سهم خود نقشی در پیروزی انقلاب ایفا کردند. این اشخاص به دلیل اینکه زیر سایه رهبری چون امام خمینی (ره) قرار گرفته بودند آن طور که سزاوار آن‌ها بود شناخته نشدند. بخصوص اینکه ارتباط مستقیمی با شخص امام خمینی (ره) داشتند.

«جلال آل‌احمد» یکی از همین اشخاص است که چهره انقلابی او چنان که باید و شاید شناخته نشده است. آل‌ احمد مکاتباتی با امام خمینی (ره) داشته که در کتاب «دو رساله و دو نامه از جلال آل‌ احمد» به آن اشاره شده است.

این کتاب چنان که از نامش پیدا است حاوی دو مقاله از آل احمد، شامل «عزاداری‌های نامشروع» و «اسرائیل عامل امپریالیزم» و دو نامه به امام خمینی (ره) است. در رساله اول که در واقع ترجمه مقاله «التنزیه الاعمال الشبیه» نوشته «آیت‌ الله سید محسن امین عاملی» است، هشداری است به خرافه و بدعت‌هایی که در عزاداری امام حسین (ع) وارد شده است. رساله دوم نیز درباره مسئله رژیم اشغال‌گر و غاصب اسرائیل است که آل‌ احمد آن را ریشه ناامنی در جهان و عامل امپریالیزم می‌داند.

در ادامه کتاب، دو نامه از آل احمد به امام خمینی (ره) و «اداره کنندگان ماهنامه سوسیالیسم»‌ آورده شده است که نامه اول هنگامی است که آل‌ احمد در مکه به سر می‌برد. این نامه در جریان حمله ساواک به بیت امام خمینی (ره) در سال 45 به دست ساواک می‌افتد و اصل آن در پرونده آل‌ احمد ثبت و ضبط می‌شود.

نامه دوم نیز به مدیران و کارکنان «ماهنامه سوسیالیسم» نوشته شده که در آن اشارات مستقیمی به مباحث سیاسی روز داشته است.

نامه جلال‌آل احمد به امام خمینی (ره)

«وقتی خبر خوش آزادی آن حضرت تهران را به شادی واداشت، فقرا منتظر الپرواز (!) بودند به سمت بیت‌الله، این است که فرصت دست بوسی مجدد نشد. اما اینجا دو سه خبر اتفاق افتاده و شنیده شده که اگر آنها را وسیله‌ای کنم برای عرض سلامی بد نیست. اول اینکه مردی شیعه جعفری را دیدم از اهالی الاحساء ـ جنوب غربی خلیج فارس، حوالی کویت و ظهران ـ می‌گفت 80 درصد اهالی «الاحساء»، «ضوف» و «قطیف» شیعه‌اند و از اخبار آن واقعه مولمه پانزده خرداد حسابی خبر داشت و مضطرب بود و از شنیدن خبر آزادی شما شاد شد ـ خواستم به اطلاعتان رسیده باشد که اگر کسی از حضرات روحانیان به آن سمت گسیل بشود، هم جا دارد و هم محاسن فراوان.

دیگر اینکه در این شهر شایع است که قرار بوده «آیت‌ الله حکیم» امسال مشرف بشود، ولی شرایطی داشته که سعودی‌ها دوتایش را پذیرفته‌اند و سومی را نه. دوتایی را که پذیرفته‌اند داشتن محرابی برای شیعیان در بیت‌الله ـ و تجدید بنای مقابر بقیع ـ و اما سوم که نپذیرفته‌اند، حق اظهار رای و عمل در رؤیت هلال. به این مناسبت حضرت ایشان خود نیامده‌اند و هیاتی را فرستاده‌اند گویا به ریاست پسر خود. خواستم این دو خبر را داده باشم. دیگر اینکه گویا فقط دو سال است که به شیعه در این ولایت حق تدریس و تعلیم داده‌اند. پیش از آن حق نداشته‌اند.

دیگر اینکه غرب‌زدگی را در تهران قصد تجدید چاپ کرده بودم با اصلاحات فراوان، زیر چاپ جمعش کردند و ناشر محترم متضرر شد. فدای سر شما. دیگر اینکه طرح دیگری در دست داشتم که تمام شد و آمدم، درباره نقش روشنفکران میان روحانیت و سلطنت و توضیح اینکه چرا این حضرات همیشه در آخرین دقایق طرف سلطنت را گرفته‌اند و نمی‌بایست. اگر عمری بود و برگشتیم تمامش خواهم کرد و به حضرتتان خواهم فرستاد. علل تاریخی و روحی قضیه را گمان می‌کنم نشان داده باشم. مقدماتش در غرب‌زدگی ناقص چاپ اول آمده. دیگر اینکه امیدوارم موفق باشید.

مکه روز شنبه 31 فروردین 1343 / 8 ذی الحجه 1383

والسلام جلال آل‌احمد»

ساواک بعد از کشف این نامه در یکی از اسناد خود آورده است:

«خیلی محرمانه

از: اداره کل سوم

به: ریاست ساواک تهران

نخست وزیری سازمان اطلاعات و امنیت کشور س.ا.و.ا.ک

در بررسی مدارک مکشوفه از منزل آیت‌ الله خمینی نامه‌ای به دست آمده که توسط نامبرده بالا، به عنوان خمینی نوشته شده و مبین وجود ارتباط نزدیک بین دو نفر مذکور با همدیگر می‌باشد. خواهشمند است دستور فرمایید هر گونه سوابقی درباره ارتباط نامبردگان در آن ساواک موجود است، خلاصه آن را به این اداره کل اعلام نمائید.

صمنا اعمال و رفتار جلال آل‌احمد را از طریق عوامل و منابع موجود کماکان تحت مراقبت قرار داده و اخبار مکتسبه را به موقع اشعار دارند.

مدیر کل اداره سوم. مقدم 47/03/01»
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار