عليرضا كريمي در مسابقات جهانی کشتی آزاد لهستان برای اینکه در مقابل بازیکنی از رژیم صهیونیستی قرار نگیرد در مقابل کشتیگیر روس تعمداً و علیرغم اقتدار، بازی را واگذار کرد ولی در حقیقت و واقعیت آنچه که روی داد اثبات پهلوانی و جوانمردی ورزشکاری است که حاضر نشد در قتلعام کودکان فلسطین با بازی در مقابل ورزشکار صهیونیست و رسمیت بخشیدن به این رژیم اشغالگر سهیم باشد.
شهدای ایران:عليرضا كريمي در مسابقات جهانی کشتی آزاد لهستان برای اینکه در مقابل بازیکنی از رژیم صهیونیستی قرار نگیرد در مقابل کشتیگیر روس تعمداً و علیرغم اقتدار، بازی را واگذار کرد ولی در حقیقت و واقعیت آنچه که روی داد اثبات پهلوانی و جوانمردی ورزشکاری است که حاضر نشد در قتلعام کودکان فلسطین با بازی در مقابل ورزشکار صهیونیست و رسمیت بخشیدن به این رژیم اشغالگر سهیم باشد.
در پی این رویداد که اثباتکننده جوانمردی و پهلوانی ورزشکار ایرانی بود روزنامههای زنجیرهای به عنوان کاسهلیسان اسرائیل در داخل کشور به عقدهگشایی پرداخته و در گزارشهای متعددی وانمود کردند که بازی در برابر ورزشکار صهیونیست هیچ اشکالی نداشته و بایستی در این رویه تغییر ایجاد شود!
روزنامه زنجیرهای اعتماد در این زمینه نوشت: «عليرضا رضايي به عنوان سرمربي هدايت تيم ملي كشتي آزاد زير ٢٣ سال ايران را در رقابتهاي جهاني لهستان برعهده داشت. تيم او با كسب يك مدال طلا و دو برنز در جايگاه هشتم مسابقات ايستاد، اين در حالي است كه اگر عليرضا كريمي ميتوانست در جدول مسابقات باقي بماند و به مدالي كه حق مسلم او بود برسد، اين تيم با چهار مدال كه به احتمال زياد دو طلا و دو برنز ميبود، روي سكوي سوم مسابقات قرار ميگرفت و نتيجه قابل قبولي بود كه ميشد به دلايل مختلف از آن دفاع كرد.»
روزنامه زنجیرهای اعتماد تلاش کرده است که بازی نکردن ورزشکار پهلوان ایرانی در مقابل حریف صهیونیست را پیروزی اسرائیل قلمداد کند و از این رو نوشته است: «اسرائيل در كل تاريخ كشتي خود چهار مدال كسب كرده است كه دو تاي آن مربوط ميشود به زماني كه كريمي با نمايندگان اين رژيم مبارزه نكرده است»
همین روزنامه به نقل از رئیس فدراسیون کشتی نیز نوشته است: «امروز دنيا نميگويد كه كريمي در اعتراض به رژيم اسرائيل و حمايت از فلسطين مبارزه نكرده است، چون به هيچوجه امكان انتشار در فضاي مسابقات را ندارد. بلكه چيزي را كه ديدهاند بازگو ميكنند و ميگويند كشتيگير روسيه عجب كاري كرد كه كشتي باخته را در يك دقيقه نهايي با ٦ فيتيلهپيچ به نفع خود تمام كرد.»
جوانمردی یک پهلوان که برای زنجیرهایها تلخ بود!
روزنامه زنجیرهای بهار نیز اقدام پهلوانانه علیرضا کریمی را اتفاق تلخی خوانده و نوشته است: اینکه ورزشکاران ایرانی در برابر حریفانی از رژیم اسرائیل قرار نمیگیرند در مرحله اول چه کمکی به منافع ملی کشورمان میکند و در مرحله بعد تا به حال چه گشایشی در امور فلسطینیان به وجود آورده است؟
این روزنامه در ادامه با توهین زشت و شرمآور به ورزشکاران جوانمرد ایرانی که از بازی مقابل رژیمصهیونیستی اجتناب کردهاند تاکید کرده است: نکته جالب توجه آن است که ... بسیاری چنین اقداماتی از جانب ایران را مصداق همان ضربالمثل «کاسه داغتر از آش» [میدانند].
همسو با ضد انقلاب
البته این تنها روزنامههای زنجیرهای نیستند که به میانه میدان آمده و برای کشتی ایران دل میسوزانند و خود را عزادار نشان میدهند، نگاهی به گزارشات رسانههای ضد انقلاب در این زمینه نشان میدهد که اقدام ورزشکاران ایرانی در بازی نکردن و یا قرار نگرفتن در برابر حریفهای صهیونیست تا چه اندازه برای دشمنان سنگین و زیانبار بوده و هست.
رادیو فردا ارگان خبری سازمان سیا در گزارشی به واکنشهای منفی کاربران ایرانی [!] پرداخته و نوشته است: بیش از ۱۷ هزار کامنت در آخرین پست علیرضا کریمی درج شده است. کاربران در شبکه توییتر هم هشتگ «باید ببازی» را داغ کردهاند و صدها توییت در این خصوص دیده میشود، از ورزشکاران و خبرنگاران رسانههای گروهی گرفته تا مهناز افشار بازیگر سینما و زهرا موسوی [دختر یکی از سران فتنه].
رادیو فردا ادامه داده است: اغلب کاربران، سیاست نظام جمهوری اسلامی ایران در عدم مبارزه با ورزشکاران اسرائیلی را باعث صدمه ورزشکاران ایرانی و تیمهای ملی میدانند، سیاستی که از سال ۱۹۸۳ میلادی اعمال میشود.
بیبیسی فارسی ارگان خبری انگلیس نیز در گزارشی نوشته است: «خودداری کشتیگیران ایرانی از مواجهه با حریفان اسرائیلی به بهانههای مختلف داستانی قدیمی است که مرتب کشتیگیران ایرانی را از مدال محروم میکند.»
بایکوت رژیم اشغالگر
رژیم صهیونیستی همیشه از بحران مشروعیت رنج میبرده است و بزرگترین بحران برای این رژیم اشغالگر همین واقعیت بوده است، در طول قریب به شصت سال گذشته مشروعیتبخشی به اسرائیل از طریق برقراری روابط سیاسی در اکثر کشورهای مسلمان یک جرم نابخشودنی بوده و بعضی از کشورها از جمله مصر در زمان انور سادات و بعد از آنکه این رژیم را به رسمیت شناخته و روابط سیاسی برقرار کردند با واکنش شدید جهان اسلام روبرو شدند.
در طول 60 سال گذشته همواره جنبشهای گوناگونی در جهان برای تحریم اسرائیل شکل گرفته است، جنبش بایکوت با هدف عدم سرمایهگذاری و تحریم اسرائیل در ژوئیه 2005 توسط 171 سازمان غیردولتی پایهگذاری شد، این جنبش به یکی از بیانیههای سازمان ملل علیه رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی استناد کرده و از روش مبارزه سیاهپوستان علیه دولت آپارتاید بهره جسته بود.
این جنبش با ایجاد موسسات غیرانتفاعی فعال در استرالیا، کانادا، آمریکا، فرانسه، انگلیس، اردن و آفریقای جنوبی به دنبال تحریم رژیم صهیونیستی در سه سطح اقتصادی، فرهنگی و آکادمیک است. از دیگر اهداف این جنبش، از بین بردن قدرت رژیم صهیونیستی، پایان دادن به اشغال و استعمار سرزمینهای اشغالی و به رسمیت شناختن حقوق اساسی شهروندان فلسطینی است.
جنبش بی.دی.اس که نام آن برگرفته واژه «Boycott, Divestment, Sanctions» و اختصار سه کلمه به معنای بایکوت، عدم سرمایهگذاری و تحریم اسرائیل است در این زمینه از تمامی فعالان در حوزه فرهنگی، مانند اتحادیهها، انجمنهای بینالمللی خواسته است که در جهت بایکوت تمام فعالیتها، توافقات یا پروژههای هنری و فرهنگی که مستقیم و غیرمستقیم با نهادهای اسرائیلی در ارتباط هستند؛ اقدام کنند.
همچنین از جشنوارهها و رویدادهای بینالمللی درخواست شده است تا هرگونه حمایت مالی از دولت اسرائیل و یا افراد وابسته به آن را رد کنند. هزاران نفر از هنرمندان در سرتاسر جهان اکنون به بخش فرهنگی جنبش تحریم اسرائیل ملحق شدهاند.
هزاران هنرمند و فعال فرهنگی بیانیه عمومی حمایت از تحریم فرهنگی اسرائیل را امضا کردهاند. در سال 2015، بیش از یک هزار شخصیت فرهنگی در بریتانیا تعهد به تحریم فرهنگی را امضا کردند.
ورزشکارانی که صهیونیستها را دشمن میدانند
این مهم نشان میدهد که رژیم صهیونیستی از طریق تحریم سیاسی، فرهنگی و اقتصادی صدمات شدیدی را متحمل شده است و از این رو است که همواره بیشترین تلاش را مصروف آن ساخته تا کشورها و نهادهای بینالمللی را از هرگونه اقدامی در جهت بایکوت خود منصرف سازد.
نگاهی به تاریخ ورزش در طول سالهای گذشته نشان میدهد که بازی نکردن و یا دست ندادن با بازیکنان صهیونیست همواره یک مدل اعتراضی اثرگذار بوده است که بازیکنان مسلمان از آن بهره جستهاند.
به عنوان نمونه در المپیک 2016 برزیل اسلام الشهابی جودوکار مصری با حریف صهیونیست خود دست نمیدهد و متعاقب آن توسط مقامات اطلاعاتی مصر بازجویی میشود.
در المپیک 2016 برزیل حدود 5 ورزشکار مسلمان از بازی در مقابل حریف صهیونیست خودداری کرده بودند.
ورزشکاران کشورهای مسلمان و مسلمانان ورزشکار در همه جای جهان از به رسمیت شناختن اسرائیل خودداری کرده و نسبت به آن اکراه دارند، البته این مهم تنها محدود به ورزشکاران مسلمان نیست، این موضعگیریها در موارد بسیاری به امتناع از تعامل ورزشی با اسرائیل کشیده شده است.
به عنوان نمونه آذرماه 1391 بیش از 60 بازیکن تیمهای فوتبال در اروپا با صدور بیانیهای خواستار بایکوت رژیم صهیونیستی در میزبانی مسابقات زیر 21 سال جام یوفا در ژوئن 2013 شدند.
در این بیانیه آمده بود: «ما بازیکنان جام یوفای اروپا با ملت غزه ابراز همبستگی میکنیم، زیرا تحت محاصره قرار دارند و حیثیت، کرامت و آزادی آنها نفی شده است.»
قرار گرفتن در مقابل حریف صهیونیست در یک بازی رسمی و حتی غیر رسمی به مشروعیت شناختن و اعتبار دادن به اسرائیل به عنوان یک کشور مستقل بوده و این همان آرزویی است که رژیم صهیونیستی همواره در جهت نیل به آن است.
ورزشکاران ایرانی هیچگاه با قرار گرفتن در مقابل حریف صهیونیست به این رژیم اعتبار نبخشیدهاند و این جوانمردی قابل و درخور ستایش بوده و مقامات ذیصلاح بایستی آن را ارج گذارند.
از نه غزه نه لبنان تا دل سوزاندن برای اسرائیل!
روزنامههای زنجیرهای و مدعیان اصلاحات همواره حامی منافع اسرائیل در جهان اسلام و ایران بودهاند، از یادها نرفته است که در جریان فتنه 88 عدهای در خیابانهای تهران با شعار «نه غزه، نه لبنان» به رژیم صهیونیستی چراغ سبز دادند و نتانیاهو نخست وزیر این رژیم اعلام کرد اصلاحطلبان بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند.
در حالی که اسرائیل از هیچگونه جنایتی علیه مردم بیدفاع فلسطین که خواستار حق طبیعی و انسانی خود هستند خودداری نمیکند مدعیان اصلاحات و روزنامههای زنجیرهای خواستار به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی شدهاند، آیا قرار گرفتن در بازی رسمی مقابل حریف اسرائیلی به رسمیت شناختن این رژیم به عنوان یک کشور مستقل نیست؟! کدام انسان آزادهای از دزدان خانه و کاشانه خود استقبال کرده و دست او را به گرمی میفشارد که روزنامههای زنجیرهای از پهلوانان و ورزشکاران ایرانی میخواهند تن به چنین خفت و ذلتی بدهند؟!
در پی این رویداد که اثباتکننده جوانمردی و پهلوانی ورزشکار ایرانی بود روزنامههای زنجیرهای به عنوان کاسهلیسان اسرائیل در داخل کشور به عقدهگشایی پرداخته و در گزارشهای متعددی وانمود کردند که بازی در برابر ورزشکار صهیونیست هیچ اشکالی نداشته و بایستی در این رویه تغییر ایجاد شود!
روزنامه زنجیرهای اعتماد در این زمینه نوشت: «عليرضا رضايي به عنوان سرمربي هدايت تيم ملي كشتي آزاد زير ٢٣ سال ايران را در رقابتهاي جهاني لهستان برعهده داشت. تيم او با كسب يك مدال طلا و دو برنز در جايگاه هشتم مسابقات ايستاد، اين در حالي است كه اگر عليرضا كريمي ميتوانست در جدول مسابقات باقي بماند و به مدالي كه حق مسلم او بود برسد، اين تيم با چهار مدال كه به احتمال زياد دو طلا و دو برنز ميبود، روي سكوي سوم مسابقات قرار ميگرفت و نتيجه قابل قبولي بود كه ميشد به دلايل مختلف از آن دفاع كرد.»
روزنامه زنجیرهای اعتماد تلاش کرده است که بازی نکردن ورزشکار پهلوان ایرانی در مقابل حریف صهیونیست را پیروزی اسرائیل قلمداد کند و از این رو نوشته است: «اسرائيل در كل تاريخ كشتي خود چهار مدال كسب كرده است كه دو تاي آن مربوط ميشود به زماني كه كريمي با نمايندگان اين رژيم مبارزه نكرده است»
همین روزنامه به نقل از رئیس فدراسیون کشتی نیز نوشته است: «امروز دنيا نميگويد كه كريمي در اعتراض به رژيم اسرائيل و حمايت از فلسطين مبارزه نكرده است، چون به هيچوجه امكان انتشار در فضاي مسابقات را ندارد. بلكه چيزي را كه ديدهاند بازگو ميكنند و ميگويند كشتيگير روسيه عجب كاري كرد كه كشتي باخته را در يك دقيقه نهايي با ٦ فيتيلهپيچ به نفع خود تمام كرد.»
جوانمردی یک پهلوان که برای زنجیرهایها تلخ بود!
روزنامه زنجیرهای بهار نیز اقدام پهلوانانه علیرضا کریمی را اتفاق تلخی خوانده و نوشته است: اینکه ورزشکاران ایرانی در برابر حریفانی از رژیم اسرائیل قرار نمیگیرند در مرحله اول چه کمکی به منافع ملی کشورمان میکند و در مرحله بعد تا به حال چه گشایشی در امور فلسطینیان به وجود آورده است؟
این روزنامه در ادامه با توهین زشت و شرمآور به ورزشکاران جوانمرد ایرانی که از بازی مقابل رژیمصهیونیستی اجتناب کردهاند تاکید کرده است: نکته جالب توجه آن است که ... بسیاری چنین اقداماتی از جانب ایران را مصداق همان ضربالمثل «کاسه داغتر از آش» [میدانند].
همسو با ضد انقلاب
البته این تنها روزنامههای زنجیرهای نیستند که به میانه میدان آمده و برای کشتی ایران دل میسوزانند و خود را عزادار نشان میدهند، نگاهی به گزارشات رسانههای ضد انقلاب در این زمینه نشان میدهد که اقدام ورزشکاران ایرانی در بازی نکردن و یا قرار نگرفتن در برابر حریفهای صهیونیست تا چه اندازه برای دشمنان سنگین و زیانبار بوده و هست.
رادیو فردا ارگان خبری سازمان سیا در گزارشی به واکنشهای منفی کاربران ایرانی [!] پرداخته و نوشته است: بیش از ۱۷ هزار کامنت در آخرین پست علیرضا کریمی درج شده است. کاربران در شبکه توییتر هم هشتگ «باید ببازی» را داغ کردهاند و صدها توییت در این خصوص دیده میشود، از ورزشکاران و خبرنگاران رسانههای گروهی گرفته تا مهناز افشار بازیگر سینما و زهرا موسوی [دختر یکی از سران فتنه].
رادیو فردا ادامه داده است: اغلب کاربران، سیاست نظام جمهوری اسلامی ایران در عدم مبارزه با ورزشکاران اسرائیلی را باعث صدمه ورزشکاران ایرانی و تیمهای ملی میدانند، سیاستی که از سال ۱۹۸۳ میلادی اعمال میشود.
بیبیسی فارسی ارگان خبری انگلیس نیز در گزارشی نوشته است: «خودداری کشتیگیران ایرانی از مواجهه با حریفان اسرائیلی به بهانههای مختلف داستانی قدیمی است که مرتب کشتیگیران ایرانی را از مدال محروم میکند.»
بایکوت رژیم اشغالگر
رژیم صهیونیستی همیشه از بحران مشروعیت رنج میبرده است و بزرگترین بحران برای این رژیم اشغالگر همین واقعیت بوده است، در طول قریب به شصت سال گذشته مشروعیتبخشی به اسرائیل از طریق برقراری روابط سیاسی در اکثر کشورهای مسلمان یک جرم نابخشودنی بوده و بعضی از کشورها از جمله مصر در زمان انور سادات و بعد از آنکه این رژیم را به رسمیت شناخته و روابط سیاسی برقرار کردند با واکنش شدید جهان اسلام روبرو شدند.
در طول 60 سال گذشته همواره جنبشهای گوناگونی در جهان برای تحریم اسرائیل شکل گرفته است، جنبش بایکوت با هدف عدم سرمایهگذاری و تحریم اسرائیل در ژوئیه 2005 توسط 171 سازمان غیردولتی پایهگذاری شد، این جنبش به یکی از بیانیههای سازمان ملل علیه رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی استناد کرده و از روش مبارزه سیاهپوستان علیه دولت آپارتاید بهره جسته بود.
این جنبش با ایجاد موسسات غیرانتفاعی فعال در استرالیا، کانادا، آمریکا، فرانسه، انگلیس، اردن و آفریقای جنوبی به دنبال تحریم رژیم صهیونیستی در سه سطح اقتصادی، فرهنگی و آکادمیک است. از دیگر اهداف این جنبش، از بین بردن قدرت رژیم صهیونیستی، پایان دادن به اشغال و استعمار سرزمینهای اشغالی و به رسمیت شناختن حقوق اساسی شهروندان فلسطینی است.
جنبش بی.دی.اس که نام آن برگرفته واژه «Boycott, Divestment, Sanctions» و اختصار سه کلمه به معنای بایکوت، عدم سرمایهگذاری و تحریم اسرائیل است در این زمینه از تمامی فعالان در حوزه فرهنگی، مانند اتحادیهها، انجمنهای بینالمللی خواسته است که در جهت بایکوت تمام فعالیتها، توافقات یا پروژههای هنری و فرهنگی که مستقیم و غیرمستقیم با نهادهای اسرائیلی در ارتباط هستند؛ اقدام کنند.
همچنین از جشنوارهها و رویدادهای بینالمللی درخواست شده است تا هرگونه حمایت مالی از دولت اسرائیل و یا افراد وابسته به آن را رد کنند. هزاران نفر از هنرمندان در سرتاسر جهان اکنون به بخش فرهنگی جنبش تحریم اسرائیل ملحق شدهاند.
هزاران هنرمند و فعال فرهنگی بیانیه عمومی حمایت از تحریم فرهنگی اسرائیل را امضا کردهاند. در سال 2015، بیش از یک هزار شخصیت فرهنگی در بریتانیا تعهد به تحریم فرهنگی را امضا کردند.
ورزشکارانی که صهیونیستها را دشمن میدانند
این مهم نشان میدهد که رژیم صهیونیستی از طریق تحریم سیاسی، فرهنگی و اقتصادی صدمات شدیدی را متحمل شده است و از این رو است که همواره بیشترین تلاش را مصروف آن ساخته تا کشورها و نهادهای بینالمللی را از هرگونه اقدامی در جهت بایکوت خود منصرف سازد.
نگاهی به تاریخ ورزش در طول سالهای گذشته نشان میدهد که بازی نکردن و یا دست ندادن با بازیکنان صهیونیست همواره یک مدل اعتراضی اثرگذار بوده است که بازیکنان مسلمان از آن بهره جستهاند.
به عنوان نمونه در المپیک 2016 برزیل اسلام الشهابی جودوکار مصری با حریف صهیونیست خود دست نمیدهد و متعاقب آن توسط مقامات اطلاعاتی مصر بازجویی میشود.
در المپیک 2016 برزیل حدود 5 ورزشکار مسلمان از بازی در مقابل حریف صهیونیست خودداری کرده بودند.
ورزشکاران کشورهای مسلمان و مسلمانان ورزشکار در همه جای جهان از به رسمیت شناختن اسرائیل خودداری کرده و نسبت به آن اکراه دارند، البته این مهم تنها محدود به ورزشکاران مسلمان نیست، این موضعگیریها در موارد بسیاری به امتناع از تعامل ورزشی با اسرائیل کشیده شده است.
به عنوان نمونه آذرماه 1391 بیش از 60 بازیکن تیمهای فوتبال در اروپا با صدور بیانیهای خواستار بایکوت رژیم صهیونیستی در میزبانی مسابقات زیر 21 سال جام یوفا در ژوئن 2013 شدند.
در این بیانیه آمده بود: «ما بازیکنان جام یوفای اروپا با ملت غزه ابراز همبستگی میکنیم، زیرا تحت محاصره قرار دارند و حیثیت، کرامت و آزادی آنها نفی شده است.»
قرار گرفتن در مقابل حریف صهیونیست در یک بازی رسمی و حتی غیر رسمی به مشروعیت شناختن و اعتبار دادن به اسرائیل به عنوان یک کشور مستقل بوده و این همان آرزویی است که رژیم صهیونیستی همواره در جهت نیل به آن است.
ورزشکاران ایرانی هیچگاه با قرار گرفتن در مقابل حریف صهیونیست به این رژیم اعتبار نبخشیدهاند و این جوانمردی قابل و درخور ستایش بوده و مقامات ذیصلاح بایستی آن را ارج گذارند.
از نه غزه نه لبنان تا دل سوزاندن برای اسرائیل!
روزنامههای زنجیرهای و مدعیان اصلاحات همواره حامی منافع اسرائیل در جهان اسلام و ایران بودهاند، از یادها نرفته است که در جریان فتنه 88 عدهای در خیابانهای تهران با شعار «نه غزه، نه لبنان» به رژیم صهیونیستی چراغ سبز دادند و نتانیاهو نخست وزیر این رژیم اعلام کرد اصلاحطلبان بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند.
در حالی که اسرائیل از هیچگونه جنایتی علیه مردم بیدفاع فلسطین که خواستار حق طبیعی و انسانی خود هستند خودداری نمیکند مدعیان اصلاحات و روزنامههای زنجیرهای خواستار به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی شدهاند، آیا قرار گرفتن در بازی رسمی مقابل حریف اسرائیلی به رسمیت شناختن این رژیم به عنوان یک کشور مستقل نیست؟! کدام انسان آزادهای از دزدان خانه و کاشانه خود استقبال کرده و دست او را به گرمی میفشارد که روزنامههای زنجیرهای از پهلوانان و ورزشکاران ایرانی میخواهند تن به چنین خفت و ذلتی بدهند؟!