معضل بیدستاوردی فراکسیون امید و زمزمههای انحلالش به این دلیل دامان اصلاحطلبان را گرفته است که در سال ۹۲ درباره شکست یا پیروزی در انتخابات مجلس دهم با مردم ناراستی کردند.
به گزارششهدای ایران، به نظر میرسد فراکسیون امید اصلاحطلبان در مجلس شورای اسلامی که با «مارش پیروزی» کارش را آغاز کرد، اینک و در نیمه عمر مجلس به آخر خط رسیده است...
این فراکسیون هیچگونه تأثیرگذاری خاصی در مجلس ندارد و مردم طی 2 سال گذشته غیر از 3 مقوله «تقلا برای تصویب قانون زندان برای منتقدان دولت»، «سلفی حقارت» و «اقدام برای تصویب طرح خروج بانوان از کشور بدون اذن ولی» فعالیت و اخبار دیگری در پیرامون فراکسیون اصلاحطلبان مجلس ندیده و نشنیدهاند.
میزان انتقادات از عملکرد «محمدرضا عارف» رئیس این فراکسیون نیز از جانب ستادیهای اصلاحطلب بالا گرفته و آنها صراحتا از این میگویند که عارف ضعیف عمل میکند. (مسئلهای که البته بیشتر نوعی انتقامگیری از عارف به نظر میرسد زیرا فراکسیون امید به اثبات عملکرد و البته آمار، در اقلیت مجلس است و حتی با مدیریت قوی هم نمیتواند کاری از پیش ببرد.)
به تازگی نیز اخباری مبنی بر تفتیش عقاید اعضای فراکسیون امید و یا تهدید به اخراج برخی از اعضا از این فراکسیون منتشر شده است.
در همین حال، ناصر قوامی، از نمایندگان مستعفی مجلس ششم و از فعالان اصلاحطلب نیز به تازگی در یک مصاحبه گفته است:
«به نظر من بهترین راه این است که آقای عارف فراکسیون امید را منحل کرده و یک فراکسیون اصلاح طلبان تشکیل دهند. در این صورت مشخص خواهد شد که چه کسانی به اصلاحطلبان وفادار هستند.»
او با تاکید بر اینکه فراکسیون امید در این مدت بسیار ناتوان بوده، میافزاید: مشکل این فراکسیون آن است که از ابتدا راه را اشتباه رفتند...
جالب آنکه مدتی قبل هم نایب رئیس فراکسیون مستقلین که خود با لیست امید وارد مجلس شده بود به نکاتی اشاره کرد که حاکی از ضعفها و شکافهای جدی در فراکسیون امید بود. غلامعلی جعفرزاده با اشاره به برخی انتقادها نسبت به عدم همراهی تعدادی از اعضای «لیست امید» با این فراکسیون در مجلس دهم و تاسیس فراکسیونی به عنوان «مستقلین» اعلام کرد، واقعیت این است که از همان روز نخست که وارد مجلس شدیم، احساسمان این بود که قول و قراری که در انتخابات با مردم داشتیم، با این فراکسیون امید محقق نمیشود.
*عاقبت نواختن مارش پیروزی برای شکست/ «درست است که بعد از سال 84 دیگر به جایی نرسیدیم ولی...»
تمام این اظهارات اما در حالی است که جریان سیاسی چپ، طی 2 سال گذشته تلاش کرد شکست اکثریتی خود در انتخابات مجلس دهم را پیروزی جلوه دهد و مارش پیروزی بنوازد.
چپها در اسفند 94 و پس از پیروزی فهرستشان در انتخابات مجلس دهم در تهران، بلافاصله با ژست پیروزی به میدان آمدند و این خردمندی را به خرج ندادند که صبح فردا و هنگام انتخابات رئیس مجلس و تأثیرگذاری فراکسیونی است که پیروز اصلی خود را به رخ مردم خواهد کشید.
همانطور که بدون حتی یک خط بیانیه رسمی هم طی 6 سال گذشته از رئیسجمهور روحانی حمایت کردند و از این گفتند که ما «فدائیان دولت و دستبوس ظریف و روحانی» هستیم اما حالا در یک نمایش کمدی میگویند مسئول عملکرد دولت روحانی نیستیم، ائتلاف و توافقی با او نداشتیم و بخاطر مردم است که از روحانی نمیگذریم!
اصلاحطلبان پس از پیروزی در انتخابات مجلس دهم حتی به صورت تلویحی، مردمانی که به آنها رأی ندادهاند را «عقبمانده سیاسی» لقب دادند و طی 2 سال گذشته بارها از این گفتند که «مردم به تندروی رأی ندادند»!
بله! درست است... مردم به تندروی رأی ندادند و برای همین است که اصلاحطلبان در مجلس اقلیت شدهاند و خودشان گاهی بصورت درگوشی در این باره سخن میگفتند.
کما اینکه چندی قبل «سعید حجاریان» تئوریسین جریان چپ در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه اعتماد گفته بود: براساس قانون، جبهه دوم خرداد میتواند مجلس را بگیرد، شورا را بگیرد، ریاست جمهوری را بگیرد.
او سپس در پاسخ به سؤال خبرنگار اعتماد که پرسید: «ولی بعد از دوران آقای خاتمی، اصلاحطلبان دیگر هیچوقت نتوانستند به آن قدرت و جایگاه بازگردند، نه در مجلس، نه در دولت و...» تصریح کرد: «درست است ولی الان بالاخره اوضاع خیلی با قبل تفاوت دارد!»
*روزهایی که اصولگرایان برنده بودند اما به شادی تخیّلی و کوتهبینی متهم میشدند!/ همه ناواقعیتهایی که اصلاحطلبان گفتند
از جمله زوایای پنهان نواختن مارش پیروزی برای یک شکست توسط اصلاحطلبان، میتوان به اظهارات آن روزهای «مرتضی مبلغ» فعال اصلاحطلب و معاون سیاسی وزیر کشور در دولت اصلاحات اشاره کرد.
او در همان روزها و در بخشی از اظهارات خود که سایت حزب ندای ایرانیان آنها را منتشر کرد، با اشاره به نتیجه انتخابات مجلس دهم گفته بود: باور نتیجه به دست آمده در انتخابات برای اصولگرایان سخت است که نتوانستند به توفیق مجانی دست پیدا کنند و طبیعی است که حالا دچار نوعی سردرگمی و حیرت شدهاند و در اثر شوک وارد شده، نمیتوانند منطقی فکر کنند!
عباس عبدی، فعال اصلاحطلب که قبل از انتخابات اسفند 94 طی اظهاراتی اصولگرایان را «فرصتطلب» و «افراطی» خوانده بود، پس از انتخابات نیز طی مصاحبهای که سایت حزب ندای ایرانیان آن را منتشر کرد؛ اصولگرایان را «کوتهبین» و دچار «تنفّر مردم» از چیزی به نام تندروی که مدعی شد در میان جبهه اصولگرایی وجود دارد، خواند!
احمد مسجدجامعی، عضو اصلاحطلب شورای شهر تهران هم طی اظهاراتی که در کنایه به مردمان سایر شهرهای ایران تلقی میشد، گفته است: «-انتخابات مجلس- نشانگر رشد و اعتلای فهم سیاسی جامعه و قدرت مدنی شهروندان تهرانی بود که پشتوانه آن 100 سال قانونگذاری پر فراز و فرود است»!
و روزنامه شرق نیز در همان روزهای پساانتخابات، عبارت «کندن علف هرز با لودر»! را به عنوان تیتر اصلی خود انتخاب کرد.
اکنون اما مشخص نیست این افراد و این رسانهها در قبال بیتأثیری فراکسیون امید، اقلیتبودن اصلاحطلبان در مجلس و زمزمههای انحلال فراکسیون چه توضیحی برای مردم دارند؟!
آیا این مسئله نیز همانند تقلّب، پلاسکو، املاک نجومی، بورسیههای غیر قانونی و ائتلاف نداشتن با روحانی به فهرست آرشیو بدهکاریهای اصلاحطلبان به مفهوم عذرخواهی و به مردم ایران اضافه خواهد شد...؟!
منبع: فارس
این فراکسیون هیچگونه تأثیرگذاری خاصی در مجلس ندارد و مردم طی 2 سال گذشته غیر از 3 مقوله «تقلا برای تصویب قانون زندان برای منتقدان دولت»، «سلفی حقارت» و «اقدام برای تصویب طرح خروج بانوان از کشور بدون اذن ولی» فعالیت و اخبار دیگری در پیرامون فراکسیون اصلاحطلبان مجلس ندیده و نشنیدهاند.
میزان انتقادات از عملکرد «محمدرضا عارف» رئیس این فراکسیون نیز از جانب ستادیهای اصلاحطلب بالا گرفته و آنها صراحتا از این میگویند که عارف ضعیف عمل میکند. (مسئلهای که البته بیشتر نوعی انتقامگیری از عارف به نظر میرسد زیرا فراکسیون امید به اثبات عملکرد و البته آمار، در اقلیت مجلس است و حتی با مدیریت قوی هم نمیتواند کاری از پیش ببرد.)
به تازگی نیز اخباری مبنی بر تفتیش عقاید اعضای فراکسیون امید و یا تهدید به اخراج برخی از اعضا از این فراکسیون منتشر شده است.
در همین حال، ناصر قوامی، از نمایندگان مستعفی مجلس ششم و از فعالان اصلاحطلب نیز به تازگی در یک مصاحبه گفته است:
«به نظر من بهترین راه این است که آقای عارف فراکسیون امید را منحل کرده و یک فراکسیون اصلاح طلبان تشکیل دهند. در این صورت مشخص خواهد شد که چه کسانی به اصلاحطلبان وفادار هستند.»
او با تاکید بر اینکه فراکسیون امید در این مدت بسیار ناتوان بوده، میافزاید: مشکل این فراکسیون آن است که از ابتدا راه را اشتباه رفتند...
جالب آنکه مدتی قبل هم نایب رئیس فراکسیون مستقلین که خود با لیست امید وارد مجلس شده بود به نکاتی اشاره کرد که حاکی از ضعفها و شکافهای جدی در فراکسیون امید بود. غلامعلی جعفرزاده با اشاره به برخی انتقادها نسبت به عدم همراهی تعدادی از اعضای «لیست امید» با این فراکسیون در مجلس دهم و تاسیس فراکسیونی به عنوان «مستقلین» اعلام کرد، واقعیت این است که از همان روز نخست که وارد مجلس شدیم، احساسمان این بود که قول و قراری که در انتخابات با مردم داشتیم، با این فراکسیون امید محقق نمیشود.
*عاقبت نواختن مارش پیروزی برای شکست/ «درست است که بعد از سال 84 دیگر به جایی نرسیدیم ولی...»
تمام این اظهارات اما در حالی است که جریان سیاسی چپ، طی 2 سال گذشته تلاش کرد شکست اکثریتی خود در انتخابات مجلس دهم را پیروزی جلوه دهد و مارش پیروزی بنوازد.
چپها در اسفند 94 و پس از پیروزی فهرستشان در انتخابات مجلس دهم در تهران، بلافاصله با ژست پیروزی به میدان آمدند و این خردمندی را به خرج ندادند که صبح فردا و هنگام انتخابات رئیس مجلس و تأثیرگذاری فراکسیونی است که پیروز اصلی خود را به رخ مردم خواهد کشید.
همانطور که بدون حتی یک خط بیانیه رسمی هم طی 6 سال گذشته از رئیسجمهور روحانی حمایت کردند و از این گفتند که ما «فدائیان دولت و دستبوس ظریف و روحانی» هستیم اما حالا در یک نمایش کمدی میگویند مسئول عملکرد دولت روحانی نیستیم، ائتلاف و توافقی با او نداشتیم و بخاطر مردم است که از روحانی نمیگذریم!
اصلاحطلبان پس از پیروزی در انتخابات مجلس دهم حتی به صورت تلویحی، مردمانی که به آنها رأی ندادهاند را «عقبمانده سیاسی» لقب دادند و طی 2 سال گذشته بارها از این گفتند که «مردم به تندروی رأی ندادند»!
بله! درست است... مردم به تندروی رأی ندادند و برای همین است که اصلاحطلبان در مجلس اقلیت شدهاند و خودشان گاهی بصورت درگوشی در این باره سخن میگفتند.
کما اینکه چندی قبل «سعید حجاریان» تئوریسین جریان چپ در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه اعتماد گفته بود: براساس قانون، جبهه دوم خرداد میتواند مجلس را بگیرد، شورا را بگیرد، ریاست جمهوری را بگیرد.
او سپس در پاسخ به سؤال خبرنگار اعتماد که پرسید: «ولی بعد از دوران آقای خاتمی، اصلاحطلبان دیگر هیچوقت نتوانستند به آن قدرت و جایگاه بازگردند، نه در مجلس، نه در دولت و...» تصریح کرد: «درست است ولی الان بالاخره اوضاع خیلی با قبل تفاوت دارد!»
*روزهایی که اصولگرایان برنده بودند اما به شادی تخیّلی و کوتهبینی متهم میشدند!/ همه ناواقعیتهایی که اصلاحطلبان گفتند
از جمله زوایای پنهان نواختن مارش پیروزی برای یک شکست توسط اصلاحطلبان، میتوان به اظهارات آن روزهای «مرتضی مبلغ» فعال اصلاحطلب و معاون سیاسی وزیر کشور در دولت اصلاحات اشاره کرد.
او در همان روزها و در بخشی از اظهارات خود که سایت حزب ندای ایرانیان آنها را منتشر کرد، با اشاره به نتیجه انتخابات مجلس دهم گفته بود: باور نتیجه به دست آمده در انتخابات برای اصولگرایان سخت است که نتوانستند به توفیق مجانی دست پیدا کنند و طبیعی است که حالا دچار نوعی سردرگمی و حیرت شدهاند و در اثر شوک وارد شده، نمیتوانند منطقی فکر کنند!
عباس عبدی، فعال اصلاحطلب که قبل از انتخابات اسفند 94 طی اظهاراتی اصولگرایان را «فرصتطلب» و «افراطی» خوانده بود، پس از انتخابات نیز طی مصاحبهای که سایت حزب ندای ایرانیان آن را منتشر کرد؛ اصولگرایان را «کوتهبین» و دچار «تنفّر مردم» از چیزی به نام تندروی که مدعی شد در میان جبهه اصولگرایی وجود دارد، خواند!
احمد مسجدجامعی، عضو اصلاحطلب شورای شهر تهران هم طی اظهاراتی که در کنایه به مردمان سایر شهرهای ایران تلقی میشد، گفته است: «-انتخابات مجلس- نشانگر رشد و اعتلای فهم سیاسی جامعه و قدرت مدنی شهروندان تهرانی بود که پشتوانه آن 100 سال قانونگذاری پر فراز و فرود است»!
و روزنامه شرق نیز در همان روزهای پساانتخابات، عبارت «کندن علف هرز با لودر»! را به عنوان تیتر اصلی خود انتخاب کرد.
اکنون اما مشخص نیست این افراد و این رسانهها در قبال بیتأثیری فراکسیون امید، اقلیتبودن اصلاحطلبان در مجلس و زمزمههای انحلال فراکسیون چه توضیحی برای مردم دارند؟!
آیا این مسئله نیز همانند تقلّب، پلاسکو، املاک نجومی، بورسیههای غیر قانونی و ائتلاف نداشتن با روحانی به فهرست آرشیو بدهکاریهای اصلاحطلبان به مفهوم عذرخواهی و به مردم ایران اضافه خواهد شد...؟!
منبع: فارس