اصلاح طلبان با توهین به شعور مردم، شکست داعش با الگوی مقاومت را کم اهمیت جلوه داده و مدعی هستند که باید پرونده منطقه از سپاه قدس به وزارت خارجه تحویل داده شود. در کنار این موضوع، بسیاری از روزنامه های زنجیره ای، به راحتی از کنار این پیروزی بزرگ گذشتند.
به گزارش شهدای ایران ، اصلاح طلبان بارها اعلام کرده بودند که حضور نظامی ایران در سوریه منطقی و قابل قبول نیست! و در نهایت راه و روش دیپلماسی جواب میدهد.بر همین اساس، افرادی همچون کرباسچی- از اعضای شاخص حزب کارگزاران- با وقاحت به مدافعان حرم حمله کردند.
سردار قاسم سلیمانی چندی پیش- در مراسم اربعین شهادت شهید نصیری- گفته بود:«برخی اوقات ما از راه دیپلماسی اقداماتی میکنیم که اقدامات خوبی هم هست اما برخی گرهها و مشکلات فقط با دیپلماسی حل نمیشود و آنجا اتفاقات دیگری است که از همه رفتارهای دیپلماسی معمولی عبور میکند، درها را میگشاید، پیوندها را ایجاد و یخها را ذوب میکند و اخوت و صمیمیت ایجاد میکند و خون شهید نصیری از این خونها بود».
روزنامه های اصلاح طلب در سال 94 با جنجال رسانه ای و تیترهایی همچون «صبح بدون تحریم»، «تحریمها به تاریخ پیوست»، «کلید تدبیر قفل تحریمها را گشود»، «فتحالفتوح دیپلماسی ایران»، «غروب تحریم، ساحل توافق»، «مهر تدبیر بر پیشانی تحریم»،«فروپاشی تحریم»، «اینک بدون تحریم»،«تحریم رفت»، «پیروزی، بدون جنگ»و...به استقبال برجام رفتند.
اکنون 28 ماه از امضای برجام و 22 ماه از اجرای برجام سپری شده است. نه تنها تحریم ها به تاریخ نپیوست بلکه زیرساخت تحریم ها با قوانین بی سابقه ای همچون «کاتسا 2017»- یا همان مادر تحریم ها- گسترده تر شد. ظریف چندی پیش اعلام کرد که «هنوز نتوانسته ایم یک حساب بانکی در انگلیس باز کنیم».
پیش از آن عراقچی گفت «تحریم ها فقط روی کاغذ لغو شده است». به اذعان مقامات ارشد دولت، ایران علیرغم انجام تمامی تعهدات، تحقیقا هیچ دستاوردی عایدش نشد. هسته ای از دست رفت و تحریم ها باقی ماند.
قرار بود با اجرائی شدن برجام، صدها میلیارد دلار از داراییهای کشورمان که بلوکه شده است، آزاد شود، تمامی تحریمها آنگونه که آقای رئیسجمهور به صراحت اعلام کرده بود، لغو شود، گشایش اقتصادی ایجاد شود، روابط تجاری که لازمه آن گشایش «السی» در بانکهای خارجی است از بنبست خارج شود.
چرخ معیشت مردم همراه با سانتریفیوژها به چرخش درآید، سرمایهگذاری خارجی صورت پذیرد، تورم از میان برداشته شود و تولید از رکود خارج شود ولی طرف مقابل و مخصوصاً آمریکا به هیچ یک از این تعهدات خود عمل نکرده است و این واقعیت تلخ را مقامات ارشد دولت نیز انکار نمیکنند.
حال برجام به عنوان یک تجربه مهم و البته پرهزینه پیش روی ماست. برهمین اساس بزرگترین دستاورد برجام، اثبات چندین باره ی غیرقابل اعتماد بودن آمریکاست. اثبات اینکه باید برای پیشرفت کشور به نقطه های حقیقی چشم دوخت و از امید بستن به نقطه های خیالی پرهیز کرد.
با این وجود، اصلاح طلبان با توهین به شعور مردم، شکست داعش با الگوی مقاومت را کم اهمیت جلوه داده و مدعی هستند که باید پرونده منطقه از سپاه قدس به وزارت خارجه تحویل داده شود.
در همین رابطه روزنامه همدلی در گزارشی نوشت:
«تجربه مذاکرات برجام پیشرویمان است؛ آن زمان که با انتقال پرونده هستهای به وزارت خارجه، دولت روحانی «اختیار تام» یافت تا با آمریکایی در باب پرونده هستهای مذاکره کند که دیواری به بلندای 60 سال دشمنی و بیاعتمادی میان آنها بود. نتیجه آن تصمیم این شد که دیپلماتهای وزارت خارجه ایران توانستند کالای اورانیوم 20 درصدی که دانشمندان هستهای ایران تولید کرده بودند، به میلیاردها دلار فروش نفت، برقراری روابط تجاری میان ایران و جهان، میلیونها دلار پول نقد، هواپیما، سرمایهگذاری خارجی در ایران و ... تبدیل کنند. آیا همان تجربه را نمیتوان اینبار در منطقه تکرار کرد؟ گرچه یکی از پیشنیازهای چنین راهبردی وجود اراده حل مسائل نزد دو طرف است و به نظر نمیرسد با وجود رهبران جوان و ماجراجو در عربستان فعلا چنین پیشنیازی مهیا باشد اما آیا میتوان امیدوار بود که پرونده سیاستهای منطقهای ایران حالا و بر حسب ضرورتهای تازه از نیروی قدس سپاه پاسداران به وزارت خارجه منتقل شود تا محمدجواد ظریف و همکارانش کالای پیروزیهای میدانی ایران در منطقه را به کالای روابط حسنه ایران با «تمام» همسایگانش بدل کنند؟».
روزنامه اعتماد نیز در مطلبی نوشت:
«این درست است که امریکا به عنوان یکی از قدرتهای حامی داعش معرفی میشود و قرائن و شواهدی هم وجود دارد که امریکا از داعش در مقاطع خاصی حمایت کرده است اما تحلیل و تبیین منشأ پیدایی داعش و منابع قدرت این جریان با نسبت دادن به امریکا در واقع ساده کردن مساله و نادیده گرفتن عوامل مختلف اصلی دخیل در این ماجرا و خلاصه کردن همه آن در یک عامل فرعی است».
گفتنی است «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه اسبق آمریکا در کتاب خود با عنوان «گزینههای دشوار» اذعان کرده است که داعش ساخته دست آمریکا با هدف تقسیم خاورمیانه است.کلینتون در این کتاب نوشته:«قرار بود ما در روز پنجم ماه ژوئیه سال 2013 در نشستی با دوستان اروپایی خود دولت اسلامی را به رسمیت بشناسیم. من به 112 کشور سفر کردم تا نقش آمریکا و توافق با بعضی از دوستان را درباره به رسمیت شناختن دولت اسلامی بلافاصله پس از تشکیل آن، توضیح دهم».
«مایکل فلین» رییس سابق آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا نیز به طور بی سابقه و شفاف در گفت وگو با شبکه الجزیره اعلام کرد: «آمریکا عمدا در پیدایش و سرپرستی گروهک های تروریستی داعش ، جبهه النصره و شاخه تشکیلات القاعده در سرزمین شام و حمایت از آنها علیه نظام سوریه نقش داشت».
همچنین «پاتریک ریدر»سخنگوی فرماندهی مرکزی آمریکا در خاورمیانه-مهرماه 94- رسما اعلام کرد که عملیات ارسال هوایی تجهیزات و مهمات به افراد مسلح(بخوانید تروریست ها) در الحسکه واقع در شمال سوریه با موفقیت صورت گرفت. و این موارد تنها بخش کوچکی از اعتراف مقامات آمریکایی درخصوص ایجاد و تجهیز گروه تروریستی داعش است.
در مجموع درخصوص موضع گیری روزنامه های اصلاح طلب درباره پایان داعش و تکرار الگوی برجام در امور منطقه باید گفت که اولین تجربه شکست خورده را میتوان با تسامح به حساباشتباه و بیتجربگی گذاشت. اما وقتی ریل حرکت به سمت تکرار یک تجربه اشتباه است، دیگر نمیتوان آن را فقط یک خطا دانست و تلقی خط نداشت.
سردار قاسم سلیمانی چندی پیش- در مراسم اربعین شهادت شهید نصیری- گفته بود:«برخی اوقات ما از راه دیپلماسی اقداماتی میکنیم که اقدامات خوبی هم هست اما برخی گرهها و مشکلات فقط با دیپلماسی حل نمیشود و آنجا اتفاقات دیگری است که از همه رفتارهای دیپلماسی معمولی عبور میکند، درها را میگشاید، پیوندها را ایجاد و یخها را ذوب میکند و اخوت و صمیمیت ایجاد میکند و خون شهید نصیری از این خونها بود».
روزنامه های اصلاح طلب در سال 94 با جنجال رسانه ای و تیترهایی همچون «صبح بدون تحریم»، «تحریمها به تاریخ پیوست»، «کلید تدبیر قفل تحریمها را گشود»، «فتحالفتوح دیپلماسی ایران»، «غروب تحریم، ساحل توافق»، «مهر تدبیر بر پیشانی تحریم»،«فروپاشی تحریم»، «اینک بدون تحریم»،«تحریم رفت»، «پیروزی، بدون جنگ»و...به استقبال برجام رفتند.
اکنون 28 ماه از امضای برجام و 22 ماه از اجرای برجام سپری شده است. نه تنها تحریم ها به تاریخ نپیوست بلکه زیرساخت تحریم ها با قوانین بی سابقه ای همچون «کاتسا 2017»- یا همان مادر تحریم ها- گسترده تر شد. ظریف چندی پیش اعلام کرد که «هنوز نتوانسته ایم یک حساب بانکی در انگلیس باز کنیم».
پیش از آن عراقچی گفت «تحریم ها فقط روی کاغذ لغو شده است». به اذعان مقامات ارشد دولت، ایران علیرغم انجام تمامی تعهدات، تحقیقا هیچ دستاوردی عایدش نشد. هسته ای از دست رفت و تحریم ها باقی ماند.
قرار بود با اجرائی شدن برجام، صدها میلیارد دلار از داراییهای کشورمان که بلوکه شده است، آزاد شود، تمامی تحریمها آنگونه که آقای رئیسجمهور به صراحت اعلام کرده بود، لغو شود، گشایش اقتصادی ایجاد شود، روابط تجاری که لازمه آن گشایش «السی» در بانکهای خارجی است از بنبست خارج شود.
چرخ معیشت مردم همراه با سانتریفیوژها به چرخش درآید، سرمایهگذاری خارجی صورت پذیرد، تورم از میان برداشته شود و تولید از رکود خارج شود ولی طرف مقابل و مخصوصاً آمریکا به هیچ یک از این تعهدات خود عمل نکرده است و این واقعیت تلخ را مقامات ارشد دولت نیز انکار نمیکنند.
حال برجام به عنوان یک تجربه مهم و البته پرهزینه پیش روی ماست. برهمین اساس بزرگترین دستاورد برجام، اثبات چندین باره ی غیرقابل اعتماد بودن آمریکاست. اثبات اینکه باید برای پیشرفت کشور به نقطه های حقیقی چشم دوخت و از امید بستن به نقطه های خیالی پرهیز کرد.
با این وجود، اصلاح طلبان با توهین به شعور مردم، شکست داعش با الگوی مقاومت را کم اهمیت جلوه داده و مدعی هستند که باید پرونده منطقه از سپاه قدس به وزارت خارجه تحویل داده شود.
در همین رابطه روزنامه همدلی در گزارشی نوشت:
«تجربه مذاکرات برجام پیشرویمان است؛ آن زمان که با انتقال پرونده هستهای به وزارت خارجه، دولت روحانی «اختیار تام» یافت تا با آمریکایی در باب پرونده هستهای مذاکره کند که دیواری به بلندای 60 سال دشمنی و بیاعتمادی میان آنها بود. نتیجه آن تصمیم این شد که دیپلماتهای وزارت خارجه ایران توانستند کالای اورانیوم 20 درصدی که دانشمندان هستهای ایران تولید کرده بودند، به میلیاردها دلار فروش نفت، برقراری روابط تجاری میان ایران و جهان، میلیونها دلار پول نقد، هواپیما، سرمایهگذاری خارجی در ایران و ... تبدیل کنند. آیا همان تجربه را نمیتوان اینبار در منطقه تکرار کرد؟ گرچه یکی از پیشنیازهای چنین راهبردی وجود اراده حل مسائل نزد دو طرف است و به نظر نمیرسد با وجود رهبران جوان و ماجراجو در عربستان فعلا چنین پیشنیازی مهیا باشد اما آیا میتوان امیدوار بود که پرونده سیاستهای منطقهای ایران حالا و بر حسب ضرورتهای تازه از نیروی قدس سپاه پاسداران به وزارت خارجه منتقل شود تا محمدجواد ظریف و همکارانش کالای پیروزیهای میدانی ایران در منطقه را به کالای روابط حسنه ایران با «تمام» همسایگانش بدل کنند؟».
روزنامه اعتماد نیز در مطلبی نوشت:
«این درست است که امریکا به عنوان یکی از قدرتهای حامی داعش معرفی میشود و قرائن و شواهدی هم وجود دارد که امریکا از داعش در مقاطع خاصی حمایت کرده است اما تحلیل و تبیین منشأ پیدایی داعش و منابع قدرت این جریان با نسبت دادن به امریکا در واقع ساده کردن مساله و نادیده گرفتن عوامل مختلف اصلی دخیل در این ماجرا و خلاصه کردن همه آن در یک عامل فرعی است».
گفتنی است «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه اسبق آمریکا در کتاب خود با عنوان «گزینههای دشوار» اذعان کرده است که داعش ساخته دست آمریکا با هدف تقسیم خاورمیانه است.کلینتون در این کتاب نوشته:«قرار بود ما در روز پنجم ماه ژوئیه سال 2013 در نشستی با دوستان اروپایی خود دولت اسلامی را به رسمیت بشناسیم. من به 112 کشور سفر کردم تا نقش آمریکا و توافق با بعضی از دوستان را درباره به رسمیت شناختن دولت اسلامی بلافاصله پس از تشکیل آن، توضیح دهم».
«مایکل فلین» رییس سابق آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا نیز به طور بی سابقه و شفاف در گفت وگو با شبکه الجزیره اعلام کرد: «آمریکا عمدا در پیدایش و سرپرستی گروهک های تروریستی داعش ، جبهه النصره و شاخه تشکیلات القاعده در سرزمین شام و حمایت از آنها علیه نظام سوریه نقش داشت».
همچنین «پاتریک ریدر»سخنگوی فرماندهی مرکزی آمریکا در خاورمیانه-مهرماه 94- رسما اعلام کرد که عملیات ارسال هوایی تجهیزات و مهمات به افراد مسلح(بخوانید تروریست ها) در الحسکه واقع در شمال سوریه با موفقیت صورت گرفت. و این موارد تنها بخش کوچکی از اعتراف مقامات آمریکایی درخصوص ایجاد و تجهیز گروه تروریستی داعش است.
در مجموع درخصوص موضع گیری روزنامه های اصلاح طلب درباره پایان داعش و تکرار الگوی برجام در امور منطقه باید گفت که اولین تجربه شکست خورده را میتوان با تسامح به حساباشتباه و بیتجربگی گذاشت. اما وقتی ریل حرکت به سمت تکرار یک تجربه اشتباه است، دیگر نمیتوان آن را فقط یک خطا دانست و تلقی خط نداشت.
* مشرق