شهدای ایران:سردار حمید حسام،نویسنده دفاع مقدس و کتابهایی از جمله "خداحافظ سالار"، به مناسبت نابودی داعش در یادداشتی به تجلیل از نقش شهید همدانی در فرماندهی نظامی نیروهای مقاومت در سوریه پرداخت.
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
برای بنیانگذار «دفاع وطنی» در سوریه؛ سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
به ذره گر نظر لطف بوتراب کند
به آسمان رود و کار آفتاب کند
سال 1390، دمشق در آستانه سقوط بود و حرم و ناموس آل الله در تیررس حرامیان. طوفان طاعون اندیشه تکفیری به سرعت به عراق هم رسید و حرمله ها در حاشیه نخلستان های فرات، حنجره ها پاره کردند و سرها بریدند.
باید کسی می آمد که «سر همت» داشته باشد و «دست خرازی» و «پای سوداگری» تا میراث معنویت «زین الدین» در شجاعت «متوسلیان» و خلاقیت «باقری» و درایت «شهبازی» را به مدافعان قلیل و غریب حرم برساند.
آمد...... او که خلاصه «همه» بود. با حسرتی مدام از جاماندگی در یک سلوکِ گمنامی از شکستن محاصره سنندج – پیش از جنگ- تا جلوگیری از سقوط سرپل ذهاب – پس از جنگ- تا حماسه آزادی سازی خرمشهر و تا پایان جنگ که آغاز منظومه جهاد پنهان او بود.
حاج حسین همدانی از سوی حاج قاسم، فرمانده سپاه در سوریه شد. قرار بود که کار مستشاری کند اما هسته های اولیه جبهه مقاومت را با تاسیس دفاع وطنی – بسیج مردمی- سوریه، سامان داد و طی 4 سال ده ها عملیات را از جمله آزادسازی حلب در میدان رزم هدایت کرد و وقتی نهال دفاع وطنی به شجره ماندگار بزرگ مقاومت – از حزب الله لبنان تا فاطمیون افغان و حیدریون عراق و زینبیون پاکستان- گسترش یافت، او هم به یک اربعین جهاد رسیده بود.
قافله سالار شهدای مدافع حرم، وقتی با فرماندهان برای دیدار مراد و فرمانده اش به حسینیه امام خمینی (ره) رفت در آخر مجلس پشت یک ستون نشست تا شکار دوربین ها نشود؛ تا یک اربعین جهاد آمیخته با سلوک گمنامی او کامل شود. اما تقدیر چنین بود که آن مجاهد بی هیاهو، پس از شهادتش در غروب روز پنج شنبه 17 آبان ماه 1394، شهره آفاق شود و این نتیجه اخلاص است؛ همان اخلاصی که حضرت مرادش فرمود: "سرانجام اخلاص آقای همدانی کار خودش را کرد"
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
برای بنیانگذار «دفاع وطنی» در سوریه؛ سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
به ذره گر نظر لطف بوتراب کند
به آسمان رود و کار آفتاب کند
سال 1390، دمشق در آستانه سقوط بود و حرم و ناموس آل الله در تیررس حرامیان. طوفان طاعون اندیشه تکفیری به سرعت به عراق هم رسید و حرمله ها در حاشیه نخلستان های فرات، حنجره ها پاره کردند و سرها بریدند.
باید کسی می آمد که «سر همت» داشته باشد و «دست خرازی» و «پای سوداگری» تا میراث معنویت «زین الدین» در شجاعت «متوسلیان» و خلاقیت «باقری» و درایت «شهبازی» را به مدافعان قلیل و غریب حرم برساند.
آمد...... او که خلاصه «همه» بود. با حسرتی مدام از جاماندگی در یک سلوکِ گمنامی از شکستن محاصره سنندج – پیش از جنگ- تا جلوگیری از سقوط سرپل ذهاب – پس از جنگ- تا حماسه آزادی سازی خرمشهر و تا پایان جنگ که آغاز منظومه جهاد پنهان او بود.
حاج حسین همدانی از سوی حاج قاسم، فرمانده سپاه در سوریه شد. قرار بود که کار مستشاری کند اما هسته های اولیه جبهه مقاومت را با تاسیس دفاع وطنی – بسیج مردمی- سوریه، سامان داد و طی 4 سال ده ها عملیات را از جمله آزادسازی حلب در میدان رزم هدایت کرد و وقتی نهال دفاع وطنی به شجره ماندگار بزرگ مقاومت – از حزب الله لبنان تا فاطمیون افغان و حیدریون عراق و زینبیون پاکستان- گسترش یافت، او هم به یک اربعین جهاد رسیده بود.
قافله سالار شهدای مدافع حرم، وقتی با فرماندهان برای دیدار مراد و فرمانده اش به حسینیه امام خمینی (ره) رفت در آخر مجلس پشت یک ستون نشست تا شکار دوربین ها نشود؛ تا یک اربعین جهاد آمیخته با سلوک گمنامی او کامل شود. اما تقدیر چنین بود که آن مجاهد بی هیاهو، پس از شهادتش در غروب روز پنج شنبه 17 آبان ماه 1394، شهره آفاق شود و این نتیجه اخلاص است؛ همان اخلاصی که حضرت مرادش فرمود: "سرانجام اخلاص آقای همدانی کار خودش را کرد"
سالها پیش که مجلس محترم قصد داشت
مدت حضور در جبهه را ایثارگر بنامد و حقوق بدهد:
ایثارگران و رزمنده ستیزان و دین ستیزان و براندازان ؛
طومار درست کردند و از بچه های جبهه و جنگ امضاء
می گرفتند که:
همه مردم غرب کشور چون در جنگ بود باید حقوق بگیرد ؟!
و همه مردم شرق کشور چون به جبهه غرب کشور می رفتند و
پشتیبانی غرب کشور را می کردند باید حقوق بگیرند ؟!
و البته نظر ایثارگران و طومار سازان این بود که :
جلوی حقوق گرفتن رزمندگان را بگیرند ؟!
و جلوی حقوق گرفتن جانبازان جبهه و جنگ بالاخص
۵% دفاع مقدس را بگیرند ؟!
و گرنه اینها اگر حکومت را و بنیاد شهید را بدست بگیرند :
بچه های جبهه و جنگ را در فقر و بدبختی غرق می کنند ؟!
چه رسد که به همه مردم غرب و شرق کشور حقوق بدهند ؟!
و این طومار سازی از فریب بود که جلوی مجلس و دولت را
بگیرند که به رزمندگان حقوق ندهند ؟!
و موفق شدند ؟!
و به انقلاب ضربه زدند ؟!
و فرهنگ ایثار و شهادت را تعطیل کردند ؟!
و نجومی بگیری و رانت خواری ترویج کردند ؟!
و رزمندگان و جانبازان بالاخص ۵% دفاع مقدس
را از بنیاد شهید بیرون انداختند که حقوق نگیرند
و فقیر و بدبخت و خاموش شوند ؟!
و هیات های رزمندگان و انجمن های ایثارگری
درست کردند که اجازه ندهند رزمندگان نفس بکشند ؟!
و خدا خود گواه است ؟!
که اینان به ایران و اسلام آسیب زدند ؟!
...