بازخورد اتفاقات اخیر در جبهه طرفداران المستقبل لبنان به هیچ وجه خوشایند سعودیها نبوده و در واقع همقطاران الحریری را در موضع انفعال قرار داده و آنها را از سران عربستان سعودی سر خورده کرده است.
به گزارش شهدای ایران، سعد الحریری، نخست وزیر لبنان ساعتی پیش در صفحه شخصی توئیتر خود خبر داده که ظرف دو روز آینده به لبنان باز خواهد گشت. این خبر بی شک به منزله پیروزی اولیه لبنان در برابر دسیسهای است که در کاخهای پادشاهی ریاض طراحی شده بود.
بايد تاکید داشت که این طرح به واسطه سیاست هوشمندانه بازیگران سیاسی لبنان در کنار خویشتن داری مردم این کشور ناکام ماند. اگرچه این خطر هنوز به صورت کامل مرتفع نشده است و احتمالا نخست وزیر دو تابعیتی لبنان پس از بازگشت به کشورش استفعای خود را تقدیم پارلمان کند اما به قطع آنچه سعودیها در این مرحله در سر میپرواندند نقش برآب شده است.
تلاش برای مشروعیت زدایی از دولت لبنان
سعودی ها با استعفای سعد الحریری دو هدف را مد نظر داشتند؛ آنها در وهله اول به دنبال آن بودند تا با از بین بردن توافقات یک سال گذشته در لبنان و اتهام زنی علیه حزب الله به مشروعیت زدایی از دولت پرداخته و هر دولتی که حزب الله در آن نقش داشته باشد را در مجامع بین المللی غیرمشروع جلوه دهند.
سعودیها در وهله دوم در صدد درگیر کردن لبنان در باتلاق درگیریهایی داخلی بودند. آل سعود بدون شک روی این پروژه اصرار خواهد ورزید و اردو کشی خیابانی علیه حزب الله لبنان را مد نظر خواهد داشت اما در این راستا یکی از فرصتهای اصلی خود را از دست داد. به نظر میرسد تجربه تلخ سوریه، مردم لبنان را از هرگونه ماجراجویی اینچنینی برحذر داشته است.
عکس العمل حزب الله به سیل اتهامات و هجمهها
از سوی دیگر باوجود آنکه حزب الله لبنان با هجمه و اتهامات شدیدی مواجه شد و حتی برخی آن را اعلام جنگ سعودی علیه حزب الله خواندند اما این حزب هرگز حاضر نشد در زمین دلخواه سعودیها بازی کند. توجه به دو سخنرانی سید حسن نصرالله پس از استعفای سعد الحریری به خوبی نشانگر آگاهی شورای سیاسی حزب الله لبنان از طرح بن سلمان است. دبیرکل حزب الله در بخشی از سخنرانی اول خود با بیان اینکه "ما همگان را به آرامش، صبر و درنگ و حفظ امنیت و ثبات و همزیستی و عدم نگرانی فرا میخوانیم" تاکید میورزد:«اگر کسی نگران است که رفتار سعودی ما را به موضعگیری یا رفتارهای مغشوش بکشاند نگران نباشد. ارزشمندترین دارایی ما امروز این امنیتی است که در منطقهی سرشار از نا امنی از آن برخورداریم. همه در کشور باید با عقل، حکمت و آرامش برخورد کنند. بدانیم که کشور از دولت و سران قوا و افراد حکیم برخوردار است. نباید به سمت تنش حرکت کنیم. همه باید از اعتصاب یا راهپیمایی خودداری کنیم چون هیچ نتیجهای جز مغشوش کردن کشور ندارد.»
فحوای کلام سید حسن نصرالله نشان داد که حزب الله هرگز به دنبال تسویه حساب سیاسی یا بهره برداری حزبی از اتفاقات اخیر نیست بلکه مقاومت اسلامی بیش از هر زمان دیگری خواستار وفاق ملی و ادامه به کار دولت توافقی است. سید حسن نصرالله در سخنرانی دوم خود تصریح میکند: « کابینهی فعلی لبنان همچنان پابرجاست و مستعفی نیست. وزرا نیز نباید به عنوان وزرای کابینهی سرپرست عمل کنند. بله، فقط جلسهی هیئت دولت به واسطهی غیاب نخست وزیر امکان برگزاری ندارد. اما هیچ دلیلی برای جلسات پارلمانی برای انتخاب نخستوزیر جدید که برخی از انسانهای عجول و بلکه دسیسهچین به آن فرا خواندند، وجود ندارد.»
سرخوردگی طرفداران المستقبل از بن سلمان
همچنین میشل عون، رییس جمهور و نبیه بری، نخست وزیر پارلمان لبنان نیز دو وزنه اصلی در ناکام گذاشتن پروژه هرج و مرج در لبنان بودند. اصرار مکرر این دو سیاستمدار کهنه کار بر لزوم بازگشت الحریری به کشورش و استعفا در داخل لبنان با همراهی فراگیر مردم مواجه شد که این خواسته در نهایت سخنرانی دوم سعد الحریری و خبر بازگشت وی را به دنبال داشت.
جدای از آنچه ذکر شد به نظر میرسد بازخورد اتفاقات اخیر در جبهه طرفداران المستقبل لبنان به هیچ وجه خوشایند سعودیها نیست. چه اینکه جریان المستقبل و طرفداران آن به هیچ وجه انتظار چنین برخوردی از سوی سعودیها با سعد الحریری، مهم ترین همپیمان عربستان در لبنان را نداشتند.
پر واضح است اتفاقات اخیر هیچ کمکی به این جریان نکرده و همقطاران الحریری را در موضع انفعال قرار داده و آنها را از سران عربستان سعودی سر خورده کرده است. طرفداران الحریری به خوبی میدانند که محمد بن سلمان این روزهای غم انگیز را برای نخست وزیر لبنان رقم زده و او را تبدیل به مهره ای سوخته کرده است.
انگشت اتهام سعودیها به سمت ایران تا کی؟!
نگاهی واقع بینانه به تحولات جاری در منطقه یک واقعیت را اثبات میکند. دشمنی عربستان سعودی با ایران روز به روز آنها را در وضعیت بغرنج تری قرار داده است. سعودیها به ویژه در دوره پادشاهی ملک سلمان و یکه تازی پسر کم تجربه اش روز به روز همپیمانان بیشتری را از دست داده و بر شمار دشمنانش افزوده شده است.
حمله نظامی به یمن، محاصره قطر، اختلاف نظر با کویت و عمان، کارشکنی در عراق و سوریه و در نهایت استعفای اجباری سعد الحریری تنها بخشی از سیاستهایی است که سعودیها در خلال آن انگشت اتهام را به سمت ایران گرفته اند تا نگاه دیگران را از اقدامات مخرب خود دور کنند، غافل از اینکه افکار عمومی را نمیتوان برای همیشه فریب داد.
آنچه از رویکرد عربستان سعودی برمیآید ادامه همین روند است. رویکردی که در سه سال پیش جز ضربههای پی در پی از محور مقاومت برای آنها به دنبال نداشته در ادامه نیز نمیتواند ثمره ای برایشان داشته باشد. فقط امکان دارد با ضربات مهلک تری مواجه شود.
*رسا
بايد تاکید داشت که این طرح به واسطه سیاست هوشمندانه بازیگران سیاسی لبنان در کنار خویشتن داری مردم این کشور ناکام ماند. اگرچه این خطر هنوز به صورت کامل مرتفع نشده است و احتمالا نخست وزیر دو تابعیتی لبنان پس از بازگشت به کشورش استفعای خود را تقدیم پارلمان کند اما به قطع آنچه سعودیها در این مرحله در سر میپرواندند نقش برآب شده است.
تلاش برای مشروعیت زدایی از دولت لبنان
سعودی ها با استعفای سعد الحریری دو هدف را مد نظر داشتند؛ آنها در وهله اول به دنبال آن بودند تا با از بین بردن توافقات یک سال گذشته در لبنان و اتهام زنی علیه حزب الله به مشروعیت زدایی از دولت پرداخته و هر دولتی که حزب الله در آن نقش داشته باشد را در مجامع بین المللی غیرمشروع جلوه دهند.
سعودیها در وهله دوم در صدد درگیر کردن لبنان در باتلاق درگیریهایی داخلی بودند. آل سعود بدون شک روی این پروژه اصرار خواهد ورزید و اردو کشی خیابانی علیه حزب الله لبنان را مد نظر خواهد داشت اما در این راستا یکی از فرصتهای اصلی خود را از دست داد. به نظر میرسد تجربه تلخ سوریه، مردم لبنان را از هرگونه ماجراجویی اینچنینی برحذر داشته است.
عکس العمل حزب الله به سیل اتهامات و هجمهها
از سوی دیگر باوجود آنکه حزب الله لبنان با هجمه و اتهامات شدیدی مواجه شد و حتی برخی آن را اعلام جنگ سعودی علیه حزب الله خواندند اما این حزب هرگز حاضر نشد در زمین دلخواه سعودیها بازی کند. توجه به دو سخنرانی سید حسن نصرالله پس از استعفای سعد الحریری به خوبی نشانگر آگاهی شورای سیاسی حزب الله لبنان از طرح بن سلمان است. دبیرکل حزب الله در بخشی از سخنرانی اول خود با بیان اینکه "ما همگان را به آرامش، صبر و درنگ و حفظ امنیت و ثبات و همزیستی و عدم نگرانی فرا میخوانیم" تاکید میورزد:«اگر کسی نگران است که رفتار سعودی ما را به موضعگیری یا رفتارهای مغشوش بکشاند نگران نباشد. ارزشمندترین دارایی ما امروز این امنیتی است که در منطقهی سرشار از نا امنی از آن برخورداریم. همه در کشور باید با عقل، حکمت و آرامش برخورد کنند. بدانیم که کشور از دولت و سران قوا و افراد حکیم برخوردار است. نباید به سمت تنش حرکت کنیم. همه باید از اعتصاب یا راهپیمایی خودداری کنیم چون هیچ نتیجهای جز مغشوش کردن کشور ندارد.»
فحوای کلام سید حسن نصرالله نشان داد که حزب الله هرگز به دنبال تسویه حساب سیاسی یا بهره برداری حزبی از اتفاقات اخیر نیست بلکه مقاومت اسلامی بیش از هر زمان دیگری خواستار وفاق ملی و ادامه به کار دولت توافقی است. سید حسن نصرالله در سخنرانی دوم خود تصریح میکند: « کابینهی فعلی لبنان همچنان پابرجاست و مستعفی نیست. وزرا نیز نباید به عنوان وزرای کابینهی سرپرست عمل کنند. بله، فقط جلسهی هیئت دولت به واسطهی غیاب نخست وزیر امکان برگزاری ندارد. اما هیچ دلیلی برای جلسات پارلمانی برای انتخاب نخستوزیر جدید که برخی از انسانهای عجول و بلکه دسیسهچین به آن فرا خواندند، وجود ندارد.»
سرخوردگی طرفداران المستقبل از بن سلمان
همچنین میشل عون، رییس جمهور و نبیه بری، نخست وزیر پارلمان لبنان نیز دو وزنه اصلی در ناکام گذاشتن پروژه هرج و مرج در لبنان بودند. اصرار مکرر این دو سیاستمدار کهنه کار بر لزوم بازگشت الحریری به کشورش و استعفا در داخل لبنان با همراهی فراگیر مردم مواجه شد که این خواسته در نهایت سخنرانی دوم سعد الحریری و خبر بازگشت وی را به دنبال داشت.
جدای از آنچه ذکر شد به نظر میرسد بازخورد اتفاقات اخیر در جبهه طرفداران المستقبل لبنان به هیچ وجه خوشایند سعودیها نیست. چه اینکه جریان المستقبل و طرفداران آن به هیچ وجه انتظار چنین برخوردی از سوی سعودیها با سعد الحریری، مهم ترین همپیمان عربستان در لبنان را نداشتند.
پر واضح است اتفاقات اخیر هیچ کمکی به این جریان نکرده و همقطاران الحریری را در موضع انفعال قرار داده و آنها را از سران عربستان سعودی سر خورده کرده است. طرفداران الحریری به خوبی میدانند که محمد بن سلمان این روزهای غم انگیز را برای نخست وزیر لبنان رقم زده و او را تبدیل به مهره ای سوخته کرده است.
انگشت اتهام سعودیها به سمت ایران تا کی؟!
نگاهی واقع بینانه به تحولات جاری در منطقه یک واقعیت را اثبات میکند. دشمنی عربستان سعودی با ایران روز به روز آنها را در وضعیت بغرنج تری قرار داده است. سعودیها به ویژه در دوره پادشاهی ملک سلمان و یکه تازی پسر کم تجربه اش روز به روز همپیمانان بیشتری را از دست داده و بر شمار دشمنانش افزوده شده است.
حمله نظامی به یمن، محاصره قطر، اختلاف نظر با کویت و عمان، کارشکنی در عراق و سوریه و در نهایت استعفای اجباری سعد الحریری تنها بخشی از سیاستهایی است که سعودیها در خلال آن انگشت اتهام را به سمت ایران گرفته اند تا نگاه دیگران را از اقدامات مخرب خود دور کنند، غافل از اینکه افکار عمومی را نمیتوان برای همیشه فریب داد.
آنچه از رویکرد عربستان سعودی برمیآید ادامه همین روند است. رویکردی که در سه سال پیش جز ضربههای پی در پی از محور مقاومت برای آنها به دنبال نداشته در ادامه نیز نمیتواند ثمره ای برایشان داشته باشد. فقط امکان دارد با ضربات مهلک تری مواجه شود.
*رسا