باید دید تا چه میزان شاهد سکوت موجود از سوی رسانه ها و مدیران فرهنگی در قبال عدم پایبندی نمایش ها به اصول و قواعدی اخلاقی و نگاهی حیاورزانه خواهیم بود
به گزارش شهدای ایران، تئاتر تنهایی پر هیاهو نوشته «بـُهومیل هرابال» روی صحنه رفته است و متاسفانه آنطور که در عکسهای منتشر شده این نمایش میتوان دید بازیگر زن، روی صحنه حین اجرا، لباسهای نامناسبی به تن دارد. وضعیت نمایش چنان نامطلوب است که طی یادداشتی در سایت اصلاح طلب آینه نیوز به انتقاد گستردهای از این نمایش پرداخته است:
جدا از وضعیت کیفی آثار نمایشی که برخی در قیاس با آثار نازل سینمایی از درجه بالاتری برخوردار هستند، متاسفانه فضای تئاتر کشور به خصوص در سال های اخیر به نحوی شده است که از نحوه پوشش بازیگران تا نوع روابط و شکل داستانی نمایش ها کمترین قرابتی با فرهنگ و آئین دینی و ملی ایرانیان ندارد.
جدا از گرایش بیش از حد عوامل نمایشی برای استفاده از بازیگران چهره سینمایی و تلویزیونی که یکی از راهکارهای جذب مخاطب از سوی آن ها به شمار می آید. نوع پوشش و حتی شکل تبلیغات و ایجاد هیاهو راه های دیگری برای دعوت مخاطبان به سالن های تئاتر به شمار می آید و با توجه به این که جنس و طبقه مخاطبان تئاتری با مخاطبان سالن های سینما متفاوت است و این نمایش ها گاه به دلیل سالن های کوچک در شمار نمایش های محفلی قرار می گیرند، معمولا بازتاب چندانی هم در رسانه های مختلف و از جنبه انتقادی پیدا نمی کنند و تنها چند رسانه محدود اقدام به انعکاس اخبار و نقدها و یادداشت هایی درباره آثار نمایشی روی صحنه کرده و عمده رسانه ها و به خصوص خبرگزاری ها با وجود بنیه مالی مناسبی که دارند، تنها از روش همیشه مرسوم انعکاس اخبار روابط عمومی ها بهره می برند و به عبارتی بهتر تنها فعالیت رسانه های فوق، کپی کردن خبر دریافتی روی صفحه دیداری رسانه شان می باشد!
در چنین وضعیتی خیلی از نمایش ها را شاهد هستیم که در راستای نگاه عوامل سازنده شان، راهی مغایر با تفکر رسمی کشور را در پیش می گیرند و یا به بهانه این که به دنبال تناسب میان دخل و خرج گروه خود و پرداخت هزینه های سرسام آور سالن های نمایش خصوصی هستد، تن به هر روشی برای جذابیت می دهند.
نمایش «تنهایی پرهیاهو» که برداشتی از رمان معروفی به همین نام نوشته بـُهومیل هرابال است، در حالی از روز دوشنبه اجرایش را آغاز کرد که چه در زمان تمرینات و چه در پوستر طراحی شده و چه در اجرا شاهد اتکای نمایش به تن پوش شدن بازیگر زن شناخته شده اش برای جذب مخاطب هستیم. «السا فیروز آذر»؛ خواهر زاده تهمینه میلانی که به واسطه نسبت فامیلی با این کارگردان، شرایط فعالیت بازیگری در سینما و در آثار خاله اش را یافته است، در حالی جزو افراد عزیمت یافته از سینما در صحنه تئاتر است که جدا از جنبه تبلیغاتی بودن حضور چنین بازیگری در نمایش «تنهایی پر هیاهو»، شرایط طراحی لباس برای این بازیگر که نقش یک کولی فقیر را بازی می کند جای پرسش دارد.
نمایشی به نویسندگی چهره ای آشنا چون «حسین پاکدل» و به کارگردانی «امیرکاوه آهنین جان» که به واسطه بازی در آثار نمایشی و چند حضور محدود در حوزه سینما شناخته می شود و حال در دومین تجربه فعالیت اجرایی با گروه تئاتر سولو، براساس متن اقتباسی از اثر ادبی مشهوری در پی ارائه نمایشی پُرمخاطب در تالار ایرانشهر است. نکته جالب در تبلیغات این نمایش، توصیه به مخاطبان جهت عدم به همراه داشتن بیماران قلبی، تنفسی و افراد زیر 18 سال است؛ رفتاری تبلیغاتی که مغایر با روح رمانی است که بیشتر از وحشت آفرینی، نگاهی روانشناختی نسبت به دوره ای خاص از فضای ممنوعه سیاسی دارد. داستان مردی که بیش از 30 سال در زیرزمینی نامناسب اقدام به خمیرکردن کتاب ها می کند. فضایی که نشان دهنده دوران سرکوبی فرهنگی توسط حکومت کمونیستی چکسلواکی سابق است اما عوامل نمایش جهت بازی با قوه تعلیق مخاطب، ادعای ارائه نمایشی وحشت زا می کنند.
باید دید تا چه میزان شاهد سکوت موجود از سوی رسانه ها و مدیران فرهنگی در قبال عدم پایبندی نمایش ها به اصول و قواعدی اخلاقی و نگاهی حیاورزانه خواهیم بود و وضعیت نامناسب درآمدی نمایش ها و عدم وجود موانعی در نحوه پوشش بازیگران در نهایت فضای تئاتری کشورمان را به کدام سمت می کشاند!
جدا از وضعیت کیفی آثار نمایشی که برخی در قیاس با آثار نازل سینمایی از درجه بالاتری برخوردار هستند، متاسفانه فضای تئاتر کشور به خصوص در سال های اخیر به نحوی شده است که از نحوه پوشش بازیگران تا نوع روابط و شکل داستانی نمایش ها کمترین قرابتی با فرهنگ و آئین دینی و ملی ایرانیان ندارد.
جدا از گرایش بیش از حد عوامل نمایشی برای استفاده از بازیگران چهره سینمایی و تلویزیونی که یکی از راهکارهای جذب مخاطب از سوی آن ها به شمار می آید. نوع پوشش و حتی شکل تبلیغات و ایجاد هیاهو راه های دیگری برای دعوت مخاطبان به سالن های تئاتر به شمار می آید و با توجه به این که جنس و طبقه مخاطبان تئاتری با مخاطبان سالن های سینما متفاوت است و این نمایش ها گاه به دلیل سالن های کوچک در شمار نمایش های محفلی قرار می گیرند، معمولا بازتاب چندانی هم در رسانه های مختلف و از جنبه انتقادی پیدا نمی کنند و تنها چند رسانه محدود اقدام به انعکاس اخبار و نقدها و یادداشت هایی درباره آثار نمایشی روی صحنه کرده و عمده رسانه ها و به خصوص خبرگزاری ها با وجود بنیه مالی مناسبی که دارند، تنها از روش همیشه مرسوم انعکاس اخبار روابط عمومی ها بهره می برند و به عبارتی بهتر تنها فعالیت رسانه های فوق، کپی کردن خبر دریافتی روی صفحه دیداری رسانه شان می باشد!
در چنین وضعیتی خیلی از نمایش ها را شاهد هستیم که در راستای نگاه عوامل سازنده شان، راهی مغایر با تفکر رسمی کشور را در پیش می گیرند و یا به بهانه این که به دنبال تناسب میان دخل و خرج گروه خود و پرداخت هزینه های سرسام آور سالن های نمایش خصوصی هستد، تن به هر روشی برای جذابیت می دهند.
نمایش «تنهایی پرهیاهو» که برداشتی از رمان معروفی به همین نام نوشته بـُهومیل هرابال است، در حالی از روز دوشنبه اجرایش را آغاز کرد که چه در زمان تمرینات و چه در پوستر طراحی شده و چه در اجرا شاهد اتکای نمایش به تن پوش شدن بازیگر زن شناخته شده اش برای جذب مخاطب هستیم. «السا فیروز آذر»؛ خواهر زاده تهمینه میلانی که به واسطه نسبت فامیلی با این کارگردان، شرایط فعالیت بازیگری در سینما و در آثار خاله اش را یافته است، در حالی جزو افراد عزیمت یافته از سینما در صحنه تئاتر است که جدا از جنبه تبلیغاتی بودن حضور چنین بازیگری در نمایش «تنهایی پر هیاهو»، شرایط طراحی لباس برای این بازیگر که نقش یک کولی فقیر را بازی می کند جای پرسش دارد.
نمایشی به نویسندگی چهره ای آشنا چون «حسین پاکدل» و به کارگردانی «امیرکاوه آهنین جان» که به واسطه بازی در آثار نمایشی و چند حضور محدود در حوزه سینما شناخته می شود و حال در دومین تجربه فعالیت اجرایی با گروه تئاتر سولو، براساس متن اقتباسی از اثر ادبی مشهوری در پی ارائه نمایشی پُرمخاطب در تالار ایرانشهر است. نکته جالب در تبلیغات این نمایش، توصیه به مخاطبان جهت عدم به همراه داشتن بیماران قلبی، تنفسی و افراد زیر 18 سال است؛ رفتاری تبلیغاتی که مغایر با روح رمانی است که بیشتر از وحشت آفرینی، نگاهی روانشناختی نسبت به دوره ای خاص از فضای ممنوعه سیاسی دارد. داستان مردی که بیش از 30 سال در زیرزمینی نامناسب اقدام به خمیرکردن کتاب ها می کند. فضایی که نشان دهنده دوران سرکوبی فرهنگی توسط حکومت کمونیستی چکسلواکی سابق است اما عوامل نمایش جهت بازی با قوه تعلیق مخاطب، ادعای ارائه نمایشی وحشت زا می کنند.
باید دید تا چه میزان شاهد سکوت موجود از سوی رسانه ها و مدیران فرهنگی در قبال عدم پایبندی نمایش ها به اصول و قواعدی اخلاقی و نگاهی حیاورزانه خواهیم بود و وضعیت نامناسب درآمدی نمایش ها و عدم وجود موانعی در نحوه پوشش بازیگران در نهایت فضای تئاتری کشورمان را به کدام سمت می کشاند!