پیشنهاد بی شرمایه روزنامه اصلاح طلب:
اکنون سؤال اساسی این است که روزنامهای که امنیت ملی را به خطر میاندازد و به سامانه دفاعی کشور حمله می کند، آیا مستحق مجازات نیست؟ آیا وقیحانه نیست که اینگونه در مقام سخنگوی بیجیره و مواجب آلسعود ظاهر شود و ادعانامه علیه ایران بنویسد؟
سرویس سیاسی شهدای ایران:جناح
اصلاحطلب در زماني كه ماكرون پيش از سفر به ايران و در سفر به عربستان،
«چماق موشكي» خود را بالا برده، به عنوان سرجوخههاي دشمن ديرينه، نقش
«هويج فرنگي» را به عهده گرفت و اروپا و عربستان را «در معرض آسيب و لطمه
جدي از سامانه موشكي ايران» معرفي ميكند و پيشنهاد مذاكره موشكي ميدهد تا
خطر جنگ از سر ما رفع شود(!) شگفتا از چنينسخيف، بزدلانه و بيشرمانه
بودن كه حتي روي شاه سلطان حسين را سفيد ميكنيد. مگر شما يك بار با برجام
سايه جنگ را از سر ملت بر نداشتيد؟! چرا موضعي ميگيريد كه حتي خود
سعوديها چنين صريح افادهاي نداشتهاند. آيا انتشار چنين مطلب سخيفي در يك
روزنامه وابسته اصلاحطلب «تهديد امنيت ملي» نيست؟! آيا از رئيسجمهور
محترم كه اخيراً مواضع محكم موشكي گرفتهاند، انتظار نميرود كه از اين به
ظاهر حاميان دولت بخواهند در زمين دشمن بازي نكنند؟!
درست در روزي كه رئيسجمهور با هشدار درباره توطئههاي جديد دشمن، رسانهها و صاحبان تريبونها را خطاب قرار داد كه «هوشيار باشند در زمين دشمن بازي نكنند» روزنامه زنجیره ای - اصلاحطلب آرمان در سرمقاله خود در قامت سرباز اروپاييها و خاصه فرانسويها ظاهر شد و با رويكردي منفعلانه برجام موشكي را كليد زد و نوشت: «بهتر است با آغاز مذاكره (موشكي) خطر جنگ و تحريم را از سر بگذرانيم.» نويسنده براي ادعاي وطنفروشانه خود البته توجيه هم آورده و گفته است: «اگر مذاكره نكنيم ممكن است كه اروپاييها مواضع تند و تيز امريكاييها را در اين مورد همراهي كنند!»
نویسنده وقاحت را فراتر از پیشنهاد بی شرمانه خود برده ودر توجیه مذاکره موشکی در مقام سخنگوی دستگاه تبلیغاتی آلسعود ظاهر شده می نویسد: «عربستان نیز یکی از کشورهایی است که به طور مستقیم می تواند از سامانه موشکی ایران آسیب و لطمه جدی ببیند. بنابراین عربستان هم از این موضوع (مذاکره موشکی) حمایت می کند.» این نهایت وقاحت یک جناح سیاسی وطنفروش و فاقد کفایت عقلی و سیاسی است که به زحمت میتوان حتی در تاریخ سیاسی کشورهای ضعیف نمونهای برای آن جست.
روزنامه آرمان در سرمقاله خود مدعی وجوه اشتراك سياستهاي اروپا و امريكا در قبال ايران میشود و خواستار تن دادن ايران به مذاكره موشكي با اروپا است. در اين يادداشت آمده است كه «اروپاييها نه چون امريكاييها كه ميخواهند بدون مذاكره و اخطار قبلي، دست به اعمال تحريمهاي جديد بزنند يا بخواهند اين برنامه را از بيخ و بن باطل كنند و از ايران بخواهند دست از اين موضوع بردارد. البته آنها هم گفتهاند در صورت عدم رسيدن به نتيجه در اين مورد، ممكن است تحريمهاي جديدي وضع كنند.» و جالب آنكه بعد از اين عبارت كه اروپاييها هم ممكن است تحريمهاي جديدي عليه ايران وضع كنند، بلافاصله آمده كه «البته مواضع اروپاييها تا حدي خردمندانه بهنظر ميرسد. هم ميخواهند كه هياهوي امريكاييها را ساكت كنند و هم نميخواهند موضوع موشكي ايران به يك بحران غيرقابل بازگشت تبديل شود. »
نويسنده يادداشت اما از خود نپرسيده كه اصلاً چرا بايد موضوع موشكهاي ايران به يك بحران تبديل شود؟ مگر ايران اولين كشور در دنياست كه سيستم موشكي و قدرت دفاعی دارد؟ در منطقهای که چندصد میلیارد دلار قراردادهای تسلیحاتی با امریکا در چند ماه گذشته امضا شده و همه دشمنان ایران خود را به انواع سلاحها مجهز کردهاند، چرا یک جناح خودفروش وطنی، پیشنهاد خلع سلاح داخلی ارائه میدهد؟! شما از چهکسی حقوق میگیرید که دنبال خلع سلاح ایران افتادهاید؟!
پيشنهاد شرمآور در آن بخش از يادداشت آمده است كه ميگويد: «ايران هم در موقعيت خوبي قرار دارد و به اهداف خودش رسيده و قادر است كهاين برنامهها را در همين نقطه كنوني متوقف كند. برد بيش از 2هزار كيلومتر در برنامههاي ايران نيست. بهتر است ما با آغاز مذاكره خطر جنگ و تحريم را از سر بگذرانيم. اگر مذاكره نكنيم ممكن است كه اروپاييها مواضع تند و تيز امريكاييها را در اين مورد همراهي كنند.»
اين جملات خواننده را به ياد ديالوگهاي پرتعدادي مياندازد كه «برجام سايه جنگ را از سر ما دور كرد» و از خود ميپرسد در چند موضوع ديگر بايد تن به زيادهخواهيهاي غربيها بدهيم تا سايه جنگ دور شود؟! گويا سايه جنگ مدام ميرود و ميآيد و در موضوعات مختلف از ملت ايران باج ميگيرد!
سرمقاله آرمان يادداشت سطح بالايي در رسانه محسوب نميشود؛ ادبيات سطحي و تحليلي سطحيتر. با اين همه نويسنده يادداشت استاد دانشگاه و همان كسي است كه پيش از اين خواسته بود ايران از جدايي كردستان عراق حمايت كند و جدايي كردستان از عراق را «تولد ايران دوم» ناميده بود! یعنی شعور سیاسی این استاد روابط بینالملل در همین حد است که احتمالاً نمیتواند توضیح دهد چرا تنها کشور حامی این «ایران دوم» اسرائیل است!
دولتمردان و شخص رئيسجمهور بارها تأكيد كردهاند كه برنامه موشكي ايران قابل مذاكره نيست و كاش در اينجا هم نگران امنيت ملي و زير سوال رفتن منافع ملي باشند و پيگير مطالبي كه رسانههاي حامي دولت عليه منافع ملي منتشر ميكنند، باشند. البته چشمپوشي روي سيستم موشكي كشور از روزنامهاي كه پيش از اين در مواردی از نظرات صريح امام خميني عبور کرد، چندان بعيد و دور از انتظار نيست که ایران را مطابق میل فرانسه و امریکا بخواهد نه بنیانگذار جمهوری اسلامی. ایکاش آنچنان كه سخنگوي دولت خواستار برخورد با روزنامهها به خاطر منافع ملي بود، در تعامل با رسانههاي حامي دولت هم دلشان براي منافع ملي بسوزد.
اکنون سؤال اساسی این است که روزنامهای که امنیت ملی را به خطر میاندازد و به سامانه دفاعی کشور حمله می کند، آیا مستحق مجازات نیست؟ آیا وقیحانه نیست که اینگونه در مقام سخنگوی بیجیره و مواجب آلسعود ظاهر شود و ادعانامه علیه ایران بنویسد؟ بنابراین انتظار می رود رییس شورای عالی امنیت ملی برای دفاع از امنیت کشور به این موضوع ورود کند و اجازه ندهد توان دفاعی و بازدارندگی کشور دستاویز عده ای که در نقش پیاده نظام دشمن ظاهر شدهاند، قرار بگیرد.
درست در روزي كه رئيسجمهور با هشدار درباره توطئههاي جديد دشمن، رسانهها و صاحبان تريبونها را خطاب قرار داد كه «هوشيار باشند در زمين دشمن بازي نكنند» روزنامه زنجیره ای - اصلاحطلب آرمان در سرمقاله خود در قامت سرباز اروپاييها و خاصه فرانسويها ظاهر شد و با رويكردي منفعلانه برجام موشكي را كليد زد و نوشت: «بهتر است با آغاز مذاكره (موشكي) خطر جنگ و تحريم را از سر بگذرانيم.» نويسنده براي ادعاي وطنفروشانه خود البته توجيه هم آورده و گفته است: «اگر مذاكره نكنيم ممكن است كه اروپاييها مواضع تند و تيز امريكاييها را در اين مورد همراهي كنند!»
نویسنده وقاحت را فراتر از پیشنهاد بی شرمانه خود برده ودر توجیه مذاکره موشکی در مقام سخنگوی دستگاه تبلیغاتی آلسعود ظاهر شده می نویسد: «عربستان نیز یکی از کشورهایی است که به طور مستقیم می تواند از سامانه موشکی ایران آسیب و لطمه جدی ببیند. بنابراین عربستان هم از این موضوع (مذاکره موشکی) حمایت می کند.» این نهایت وقاحت یک جناح سیاسی وطنفروش و فاقد کفایت عقلی و سیاسی است که به زحمت میتوان حتی در تاریخ سیاسی کشورهای ضعیف نمونهای برای آن جست.
روزنامه آرمان در سرمقاله خود مدعی وجوه اشتراك سياستهاي اروپا و امريكا در قبال ايران میشود و خواستار تن دادن ايران به مذاكره موشكي با اروپا است. در اين يادداشت آمده است كه «اروپاييها نه چون امريكاييها كه ميخواهند بدون مذاكره و اخطار قبلي، دست به اعمال تحريمهاي جديد بزنند يا بخواهند اين برنامه را از بيخ و بن باطل كنند و از ايران بخواهند دست از اين موضوع بردارد. البته آنها هم گفتهاند در صورت عدم رسيدن به نتيجه در اين مورد، ممكن است تحريمهاي جديدي وضع كنند.» و جالب آنكه بعد از اين عبارت كه اروپاييها هم ممكن است تحريمهاي جديدي عليه ايران وضع كنند، بلافاصله آمده كه «البته مواضع اروپاييها تا حدي خردمندانه بهنظر ميرسد. هم ميخواهند كه هياهوي امريكاييها را ساكت كنند و هم نميخواهند موضوع موشكي ايران به يك بحران غيرقابل بازگشت تبديل شود. »
نويسنده يادداشت اما از خود نپرسيده كه اصلاً چرا بايد موضوع موشكهاي ايران به يك بحران تبديل شود؟ مگر ايران اولين كشور در دنياست كه سيستم موشكي و قدرت دفاعی دارد؟ در منطقهای که چندصد میلیارد دلار قراردادهای تسلیحاتی با امریکا در چند ماه گذشته امضا شده و همه دشمنان ایران خود را به انواع سلاحها مجهز کردهاند، چرا یک جناح خودفروش وطنی، پیشنهاد خلع سلاح داخلی ارائه میدهد؟! شما از چهکسی حقوق میگیرید که دنبال خلع سلاح ایران افتادهاید؟!
پيشنهاد شرمآور در آن بخش از يادداشت آمده است كه ميگويد: «ايران هم در موقعيت خوبي قرار دارد و به اهداف خودش رسيده و قادر است كهاين برنامهها را در همين نقطه كنوني متوقف كند. برد بيش از 2هزار كيلومتر در برنامههاي ايران نيست. بهتر است ما با آغاز مذاكره خطر جنگ و تحريم را از سر بگذرانيم. اگر مذاكره نكنيم ممكن است كه اروپاييها مواضع تند و تيز امريكاييها را در اين مورد همراهي كنند.»
اين جملات خواننده را به ياد ديالوگهاي پرتعدادي مياندازد كه «برجام سايه جنگ را از سر ما دور كرد» و از خود ميپرسد در چند موضوع ديگر بايد تن به زيادهخواهيهاي غربيها بدهيم تا سايه جنگ دور شود؟! گويا سايه جنگ مدام ميرود و ميآيد و در موضوعات مختلف از ملت ايران باج ميگيرد!
سرمقاله آرمان يادداشت سطح بالايي در رسانه محسوب نميشود؛ ادبيات سطحي و تحليلي سطحيتر. با اين همه نويسنده يادداشت استاد دانشگاه و همان كسي است كه پيش از اين خواسته بود ايران از جدايي كردستان عراق حمايت كند و جدايي كردستان از عراق را «تولد ايران دوم» ناميده بود! یعنی شعور سیاسی این استاد روابط بینالملل در همین حد است که احتمالاً نمیتواند توضیح دهد چرا تنها کشور حامی این «ایران دوم» اسرائیل است!
دولتمردان و شخص رئيسجمهور بارها تأكيد كردهاند كه برنامه موشكي ايران قابل مذاكره نيست و كاش در اينجا هم نگران امنيت ملي و زير سوال رفتن منافع ملي باشند و پيگير مطالبي كه رسانههاي حامي دولت عليه منافع ملي منتشر ميكنند، باشند. البته چشمپوشي روي سيستم موشكي كشور از روزنامهاي كه پيش از اين در مواردی از نظرات صريح امام خميني عبور کرد، چندان بعيد و دور از انتظار نيست که ایران را مطابق میل فرانسه و امریکا بخواهد نه بنیانگذار جمهوری اسلامی. ایکاش آنچنان كه سخنگوي دولت خواستار برخورد با روزنامهها به خاطر منافع ملي بود، در تعامل با رسانههاي حامي دولت هم دلشان براي منافع ملي بسوزد.
اکنون سؤال اساسی این است که روزنامهای که امنیت ملی را به خطر میاندازد و به سامانه دفاعی کشور حمله می کند، آیا مستحق مجازات نیست؟ آیا وقیحانه نیست که اینگونه در مقام سخنگوی بیجیره و مواجب آلسعود ظاهر شود و ادعانامه علیه ایران بنویسد؟ بنابراین انتظار می رود رییس شورای عالی امنیت ملی برای دفاع از امنیت کشور به این موضوع ورود کند و اجازه ندهد توان دفاعی و بازدارندگی کشور دستاویز عده ای که در نقش پیاده نظام دشمن ظاهر شدهاند، قرار بگیرد.