مرز شلمچه تنها مرز گذر اتباع غیرایرانی است اما برخی از این افراد این مرز را نه برای رفتن که برای ماندن و عاشقانه خادمی کردن انتخاب میکنند.
شهدای ایران: از راه دور آمدهاند. از آنسوی مرزها، دلشان همانجاست...آنجایی که جنگ غربت را به آنها تحمیل کرد. اما امروز اینجا آمدهاند که به عشق شهدای واقعهای که یک هزار و ۴۰۰ سال از پایانش میگذرد، خادمی کنند.
بیش از ۱۰۰ تبعه غیر ایرانی افغانستانی و پاکستانی امروز در شلمچهاند و مشغول خادمی. یکی چای میدهد. آن یکی کف موکبها را جارو میکند. دیگری در تدارک غذاست و یکی دیگر هم با تیرآهنهای داغ کلنجار میرود تا سایبان درست کنند.
«عشق اباعبدالله(ع) ایرانی و افغانستانی نمیشناسد» این را حسین محمدی جوان ۲۴ ساله افغانستانی که امسال و برای دومین سال در موکب الغدیر منتصب به آیتالله سیستانی، خادم زائران مرز شلمچه است، میگوید.
برای حسین تماشای رفتن همکیشانش به مرقد امام حسین(ع) ساده نیست. میگوید: «سخت است میبینم شیعیان دارند میروند زیارت و من نمیروم، اما هرکس وظیفهای دارد» خودش را اینطور دلداری میدهد که سایر اعضای خانواده بهجای او که نانآور خانواده است، زیارت میکنند.
میگوید: پسانداز سالیانه داریم که در این ۱۴ روز از آن خرج میکنیم. من اینجا میمانم و خانوادهام دو روز دیگر میآیند که بروند برای زیارت، بهجای من هم زیارت میکنند.
جای «حسن علی» ۵۰ ساله که بیش از ۲۰ سال است با کار در میدان میوه شهر اشتهارد استان البرز نان خود و دو فرزندش ۱۷ و ۱۹ سالهاش را میدهد هم چهار روز است در میدان خالی است.
حسینعلی صغیری یکی دیگر از خادمان افغانستانی این موکب خاص است که بازهم آمده است در مرز شلمچه تا خادمی کند.
دو سال پیش آمدم، پارسال نتوانستم بیایم، امسال بازهم آمدم شلمچه تا به زائران اباعبدالله خدمت کنم او که سال ۸۲ به کربلا رفته است هم دلش میخواهد این روزها کربلا باشد اما ترجیح داده تا پنج روز بعد از اربعین حسینی در مرز بماند.
خادمی خانمهای افغانستانی
در موکب الغدیر در موقعیت خدماترسانی آبادان خادمی اتباع غیر ایرانی به مردان خلاصه نمیشود. در پستوی موکب زنان افغانستانی هم از دو روز پیش خود را به مرز رساندهاند تا پا بهپای مردانشان خادمی را تجربه کنند.
مادر رمضان ۵۵ ساله یکی از این بانوان است زن خوشرویی است چارقد مشکی به سر کرده با چادر گلدار قهوهای، «گریه و خنده ننه رمضان مرز ندارد» یکلحظه با خنده از ذوقش برای خادمی میگوید لحظهای بعد برای آرزوی بوسیدن ضریح اباعبدالله (ع) اشک میریزد.
مرتب تکرار میکند ای به قربان امام حسین(ع)، ننه رمضان همین یک پسر را دارد، میگوید: پسرش پارسال آمده بود اینجا امسال هم یک هفته پیش خود را به مرز رسانده، از وقتی داربستهای موکب را نصب میکردند.
ننه سلطان که ساکن اشتهارد است از طریق پسرش فهمیده زنان هم میتوانند خادم زائران مرز شلمچه باشند اما ۱۱ بانوی دیگری که با او به مرز آمدند بیشترشان از مسجد محل فهمیدند میتوانند در اربعین خدمت زوار اباعبدالله را کنند.
مادر رمضان یکی از این بانوان است که تعریف میکند مسجد محل رفته بودیم برای نماز که فهمیدیم البته مسجد با بلندگو هم اعلام میکرد که مردم افغانستانی هم میتوانند برای خادمی به مرز شلمچه بروند. ما هم ثبتنام کردیم.
ننه رمضان اهل مزار شریف افغانستان است که به خاطر شرایط بد امنیتی مجبور به ترک وطن و مهاجرت به ایران شده است حالا به همراه همسر و چهار فرزندش ساکن اشتهارد کرج است بار اول است که خادم زوار حسینی در مرز شده است آنطور که میگوید خانوادهاش با رفتنش مخالفت نکردند، همسرم استقبال کرد و گفت اگر آقا لیاقت بدهد چراکه نه؟!
ادعا میکند برایش نوع و حجم کار فرقی نمیکند، اگر در روز تنها سه ساعت بخوابد هم مهم نیست. میگوید خادمی آقا خستگی ندارد.
ننه سلطان و مادر رمضان هر دو دلتنگاند، هر دو آرزوهای مشترک دارند سلامتی، خوشبختی جوانان و خانواده و صدالبته بازگشت امنیت به کشورشان تا مادر رمضان بعد از۳ سال و ننه سلطان بعد از ۲۴ سال به وطن برگردند.
زندگی یعنی خادمی
خادمان موکب الغدیر اما به افغانستانیها محدود نمیشود. سید مظهرعباس نقوی یک جوان ۲۹ ساله پاکستانی است که دانشجوی رشته فقه و الهیات دانشگاه المصطفی مشهد است. مظهر عباس قرار بود در مرز ایران و پاکستان مترجم زبان اردو باشد اما الآن در شلمچه خادمی میکند.
زندگی ازنظر او خدمت بلاعوض به زائران حسینی است حتی دراینباره متنی را به زبان اردو نوشته است
کتری چایی را میگذارد روی زغالها و تعریف میکند: قرار بود برویم مرز پاکستان و ایران آنجا بهعنوان مترجم زائران خدمت کنیم که یکی از دوستان تماس گرفت و گفت باید برویم شلمچه.
مظهر عباس از ۱۵ محرم ثبتنام کرده بود که خادمی کند. میگوید از بودنش در مرز و خادمی کردن بسیار راضی است.
«زندگی همین است» این جمله محکم ادا میکند، زندگی ازنظر او خدمت بلاعوض به زائران حسینی است حتی دراینباره متنی را به زبان اردو نوشته است.
متنی به زبان اردو با این عنوان نوشتم که «زندگی یعنی چه؟» و در آن متن نوشتم که من در گذشته فکرمی کردم که شیعه پاکستان خیلی برای اباعبدالله(ع) خرج میکنند و دلسوز هستند اما وقتی به عراق رفتم، وقتی به مرز آمدم، فهمیدم این مردم از ما پاکستانیها جلوترند و ما خیلی عقبیم.
خدمت خالصانه اتباع
عاشقانه خدمت کردن اتباع غیر ایرانی برای خیلی ازجمله مجتبی شجاعی که یکی از افرادی بوده که راهاندازی موکب «الغدیر» نقش داشته است مایه تعجب است.
شجاعی میگوید موکب الغدیر زیر نظر دفتر مرجع تقلید آیتالله سید علی حسینی سیستانی چهار سال است که در مرز شلمچه خدماتدهی میکند اما دو سال که با هماهنگی دفتر آیتالله سیستانی و مسئول موکب الغدیر آبادان اتباع غیر ایرانی هم پا بهپای خادمان آبادانی و خرمشهری در این موکب خدماترسانی میکنند.
شجاعی میگوید: امسال برای دومین سال است که اتباع غیر ایرانی با هماهنگی دفتر آیتالله سیستانی و اعضای فاطمیون در این موکب خدمت میکنند.
او شمار اتباع غیر ایرانی این موکب را بیش از ۱۰۰ نفر اعلام میکند و اظهار میکند: در این موکب حدود ۲۰۰ نفر خدمت میکنند که بیش از ۱۰۰ نفرشان تبعه غیر ایرانی هستند.
شجاعی ادامه میدهد: اکثر این افراد تبعه افغانستانی هستند و چند نفر از پاکستان هم هست و در حدود ۵۰ نفر از این تعداد زن هستند که زنان معمولاً در کار آشپزی کمک میکنند و مردان هم هر طور خدمتی به زائران انجام میدهند.
ملوان است و هرسال دو ماه محرم و صفر به عشق اباعبدالله(ع) قید رفتن به دریا را میزند
وی باوجوداینکه ملوان است و هرسال دو ماه محرم و صفر به عشق اباعبدالله(ع) قید رفتن به دریا را میزند، اما از خدمت خالصانه اتباع ایرانی لذت میبرد، میگوید: برای ما فرقی نمیکند خادم ایرانی باشد یا غیر ایرانی، ایرانیها پارسال خیلی کمکحالمان بودند با اخلاص کار میکردند. حتی وقت رفتن با اشک میرفتند و آرزو میکردند سال آینده هم بتوانند برگردند و خادمی کنند.
مرز شلمچه تنها مرز گذر اتباع غیر ایرانی است که در سال گذشته بیش از ۱۰۰هزار تبعه غیر ایرانی از این مرز بینالمللی گذر کردند.
امسال قرار بوده است مواکبی خاص برای خدماترسانی اتباع غیر ایرانی هم در مرز شلمچه برپا شود بااینوجود حضور حدود ۱۰۰ خادم غیر ایرانی تنها در یک موکب از مرز شلمچه میتواند تصویری زیبا از عاشقانههای اربعین و یک ارادتت بدون مرز به سید و سالار شهیدان برای جهانیان ترسیم کند.
*مهر
بیش از ۱۰۰ تبعه غیر ایرانی افغانستانی و پاکستانی امروز در شلمچهاند و مشغول خادمی. یکی چای میدهد. آن یکی کف موکبها را جارو میکند. دیگری در تدارک غذاست و یکی دیگر هم با تیرآهنهای داغ کلنجار میرود تا سایبان درست کنند.
«عشق اباعبدالله(ع) ایرانی و افغانستانی نمیشناسد» این را حسین محمدی جوان ۲۴ ساله افغانستانی که امسال و برای دومین سال در موکب الغدیر منتصب به آیتالله سیستانی، خادم زائران مرز شلمچه است، میگوید.
برای حسین تماشای رفتن همکیشانش به مرقد امام حسین(ع) ساده نیست. میگوید: «سخت است میبینم شیعیان دارند میروند زیارت و من نمیروم، اما هرکس وظیفهای دارد» خودش را اینطور دلداری میدهد که سایر اعضای خانواده بهجای او که نانآور خانواده است، زیارت میکنند.
میگوید: پسانداز سالیانه داریم که در این ۱۴ روز از آن خرج میکنیم. من اینجا میمانم و خانوادهام دو روز دیگر میآیند که بروند برای زیارت، بهجای من هم زیارت میکنند.
جای «حسن علی» ۵۰ ساله که بیش از ۲۰ سال است با کار در میدان میوه شهر اشتهارد استان البرز نان خود و دو فرزندش ۱۷ و ۱۹ سالهاش را میدهد هم چهار روز است در میدان خالی است.
حسینعلی صغیری یکی دیگر از خادمان افغانستانی این موکب خاص است که بازهم آمده است در مرز شلمچه تا خادمی کند.
دو سال پیش آمدم، پارسال نتوانستم بیایم، امسال بازهم آمدم شلمچه تا به زائران اباعبدالله خدمت کنم او که سال ۸۲ به کربلا رفته است هم دلش میخواهد این روزها کربلا باشد اما ترجیح داده تا پنج روز بعد از اربعین حسینی در مرز بماند.
خادمی خانمهای افغانستانی
در موکب الغدیر در موقعیت خدماترسانی آبادان خادمی اتباع غیر ایرانی به مردان خلاصه نمیشود. در پستوی موکب زنان افغانستانی هم از دو روز پیش خود را به مرز رساندهاند تا پا بهپای مردانشان خادمی را تجربه کنند.
مادر رمضان ۵۵ ساله یکی از این بانوان است زن خوشرویی است چارقد مشکی به سر کرده با چادر گلدار قهوهای، «گریه و خنده ننه رمضان مرز ندارد» یکلحظه با خنده از ذوقش برای خادمی میگوید لحظهای بعد برای آرزوی بوسیدن ضریح اباعبدالله (ع) اشک میریزد.
مرتب تکرار میکند ای به قربان امام حسین(ع)، ننه رمضان همین یک پسر را دارد، میگوید: پسرش پارسال آمده بود اینجا امسال هم یک هفته پیش خود را به مرز رسانده، از وقتی داربستهای موکب را نصب میکردند.
ننه سلطان که ساکن اشتهارد است از طریق پسرش فهمیده زنان هم میتوانند خادم زائران مرز شلمچه باشند اما ۱۱ بانوی دیگری که با او به مرز آمدند بیشترشان از مسجد محل فهمیدند میتوانند در اربعین خدمت زوار اباعبدالله را کنند.
مادر رمضان یکی از این بانوان است که تعریف میکند مسجد محل رفته بودیم برای نماز که فهمیدیم البته مسجد با بلندگو هم اعلام میکرد که مردم افغانستانی هم میتوانند برای خادمی به مرز شلمچه بروند. ما هم ثبتنام کردیم.
ننه رمضان اهل مزار شریف افغانستان است که به خاطر شرایط بد امنیتی مجبور به ترک وطن و مهاجرت به ایران شده است حالا به همراه همسر و چهار فرزندش ساکن اشتهارد کرج است بار اول است که خادم زوار حسینی در مرز شده است آنطور که میگوید خانوادهاش با رفتنش مخالفت نکردند، همسرم استقبال کرد و گفت اگر آقا لیاقت بدهد چراکه نه؟!
ادعا میکند برایش نوع و حجم کار فرقی نمیکند، اگر در روز تنها سه ساعت بخوابد هم مهم نیست. میگوید خادمی آقا خستگی ندارد.
ننه سلطان و مادر رمضان هر دو دلتنگاند، هر دو آرزوهای مشترک دارند سلامتی، خوشبختی جوانان و خانواده و صدالبته بازگشت امنیت به کشورشان تا مادر رمضان بعد از۳ سال و ننه سلطان بعد از ۲۴ سال به وطن برگردند.
زندگی یعنی خادمی
خادمان موکب الغدیر اما به افغانستانیها محدود نمیشود. سید مظهرعباس نقوی یک جوان ۲۹ ساله پاکستانی است که دانشجوی رشته فقه و الهیات دانشگاه المصطفی مشهد است. مظهر عباس قرار بود در مرز ایران و پاکستان مترجم زبان اردو باشد اما الآن در شلمچه خادمی میکند.
زندگی ازنظر او خدمت بلاعوض به زائران حسینی است حتی دراینباره متنی را به زبان اردو نوشته است
کتری چایی را میگذارد روی زغالها و تعریف میکند: قرار بود برویم مرز پاکستان و ایران آنجا بهعنوان مترجم زائران خدمت کنیم که یکی از دوستان تماس گرفت و گفت باید برویم شلمچه.
مظهر عباس از ۱۵ محرم ثبتنام کرده بود که خادمی کند. میگوید از بودنش در مرز و خادمی کردن بسیار راضی است.
«زندگی همین است» این جمله محکم ادا میکند، زندگی ازنظر او خدمت بلاعوض به زائران حسینی است حتی دراینباره متنی را به زبان اردو نوشته است.
متنی به زبان اردو با این عنوان نوشتم که «زندگی یعنی چه؟» و در آن متن نوشتم که من در گذشته فکرمی کردم که شیعه پاکستان خیلی برای اباعبدالله(ع) خرج میکنند و دلسوز هستند اما وقتی به عراق رفتم، وقتی به مرز آمدم، فهمیدم این مردم از ما پاکستانیها جلوترند و ما خیلی عقبیم.
خدمت خالصانه اتباع
عاشقانه خدمت کردن اتباع غیر ایرانی برای خیلی ازجمله مجتبی شجاعی که یکی از افرادی بوده که راهاندازی موکب «الغدیر» نقش داشته است مایه تعجب است.
شجاعی میگوید موکب الغدیر زیر نظر دفتر مرجع تقلید آیتالله سید علی حسینی سیستانی چهار سال است که در مرز شلمچه خدماتدهی میکند اما دو سال که با هماهنگی دفتر آیتالله سیستانی و مسئول موکب الغدیر آبادان اتباع غیر ایرانی هم پا بهپای خادمان آبادانی و خرمشهری در این موکب خدماترسانی میکنند.
شجاعی میگوید: امسال برای دومین سال است که اتباع غیر ایرانی با هماهنگی دفتر آیتالله سیستانی و اعضای فاطمیون در این موکب خدمت میکنند.
او شمار اتباع غیر ایرانی این موکب را بیش از ۱۰۰ نفر اعلام میکند و اظهار میکند: در این موکب حدود ۲۰۰ نفر خدمت میکنند که بیش از ۱۰۰ نفرشان تبعه غیر ایرانی هستند.
شجاعی ادامه میدهد: اکثر این افراد تبعه افغانستانی هستند و چند نفر از پاکستان هم هست و در حدود ۵۰ نفر از این تعداد زن هستند که زنان معمولاً در کار آشپزی کمک میکنند و مردان هم هر طور خدمتی به زائران انجام میدهند.
ملوان است و هرسال دو ماه محرم و صفر به عشق اباعبدالله(ع) قید رفتن به دریا را میزند
وی باوجوداینکه ملوان است و هرسال دو ماه محرم و صفر به عشق اباعبدالله(ع) قید رفتن به دریا را میزند، اما از خدمت خالصانه اتباع ایرانی لذت میبرد، میگوید: برای ما فرقی نمیکند خادم ایرانی باشد یا غیر ایرانی، ایرانیها پارسال خیلی کمکحالمان بودند با اخلاص کار میکردند. حتی وقت رفتن با اشک میرفتند و آرزو میکردند سال آینده هم بتوانند برگردند و خادمی کنند.
مرز شلمچه تنها مرز گذر اتباع غیر ایرانی است که در سال گذشته بیش از ۱۰۰هزار تبعه غیر ایرانی از این مرز بینالمللی گذر کردند.
امسال قرار بوده است مواکبی خاص برای خدماترسانی اتباع غیر ایرانی هم در مرز شلمچه برپا شود بااینوجود حضور حدود ۱۰۰ خادم غیر ایرانی تنها در یک موکب از مرز شلمچه میتواند تصویری زیبا از عاشقانههای اربعین و یک ارادتت بدون مرز به سید و سالار شهیدان برای جهانیان ترسیم کند.
*مهر