این کودک باهوش در سال 1352 برای کسب علم و دانش وارد دبستان شد ولی به دلیل وجود مشکلات مالی و نبود امکانات تنها توانست تا مقطع دوم راهنمایی درس بخواند.
حمید برای کسب درآمد و همچنین کمک به مخارج زندگی خانوادهاش در حرفه قالیبافی مشغول به کار شد و در سالهای انقلاب نیز کودکی بیش نبود اما همراه با دیگر هم سن و سالان و دوستان خود در راهپیماییها و مبارزات ضد حکومت طاغوت شرکت میکرد.
وی با اراده انقلابی پس از به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی با عضویت در بسیج، به این مجموعه مردمی و انقلابی پیوست تا در این سنگر به کشور و ملت خود خدمت کند.
همزمان با تجاوز رژیم بعث عراق به خاک ایران اسلامی در سال 1359، حمید نیز همچون سایر فرزندان این ملت بزرگ در دورههای آموزشی نظامی شرکت کرد تا برای مقابله با دشمن انقلاب و ایران در صحنههای نبرد حق علیه باطل آماده باشد.
پس از گذراندن دورههای آموزشی به خط مقدم جبهه اعزام شد تا در سنگری دیگر خدمتگزار مردم کشورش باشد.
شهید «حمید شاهمحمدی» سرانجام به آرزوی دیرینهاش که قرب الهی و شهادت بود رسید و در روز نوزدهم مهرماه سال 1361 در منطقه عملیاتی «دیوان دره» به فیض شهادت نائل آمد و به شهدای اسلام پیوست.
بخشی از وصیتنامه شهید سرافراز «حمید شاه محمدی»:
یک پیام هم به امت رزمنده ایران دارم و این است که به قول امام خمینی که میفرمایند «ما برنده جنگ هستیم و هیچ تردیدی در آن نیست»، ملت ما در حال جنگ هستند و شهادت را با دل و جان میپذیرند و برادر و خواهر ایرانی فرد فرد شما بنا به وظیفه اسلامی و انسانی خود باید در این جنگ تسلیم باشید، چه پشت جبهه و چه در خط مقدم.
برادران و خواهرانی که در پشت جبهه هستید! شما با این مزدوران آمریکایی و ضدانقلاب مبارزه کنید و نگذارید که اینها قوی شوند. تا میتوانید سرکوبشان کنید چون اسلحه ما ایمان و اسلام است و ما با آن سلاح ایمان و اسلام به پیش میرویم و خواهیم رفت.