به گزارش شهدای ایران، نخستین پرونده مربوط به یکی از مربیان تیراندازی پلیس است که 24 آذر 94 در جریان دستگیری پسری 21 ساله، دست به اسلحه برد و با شلیک گلوله باعث کشته شدن او شد.
متهم در شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران با درخواست قصاص پدر و مادر مقتول مواجه شد و گفت: «آن روز برای دستگیری مقتول که سارق خودرو بود، مقابل خانهاش در خیابان ابوذر رفتیم، اما او فرار کرد. برای دستگیریاش ابتدا دستور ایست دادم، اما توجه نکرد. سپس با رعایت قانون به کارگیری سلاح، دو گلوله شلیک کردم که یکی از آنها به شکل اتفاقی به سینهاش خورد. مقتول قصد پریدن از روی دیوار را داشت، اما ناگهان تعادلش را از دست داد و همین موضوع باعث تغییر ارتفاع و برخورد گلوله به سینهاش شد. در حالی که من پای او را نشانه گرفته بودم.»
سرانجام پس از چند مرحله رسیدگی، قضات وارد شور شدند و مامور پلیس را به اتهام قتل عمد به قصاص محکوم کردند.
نجات از قصاص
دومین پرونده نیز مربوط به یکی دیگر از افسران پلیس است که 12 اسفند 93 در جریان تعقیب و گریز مسلحانه با سرنشینان یک دستگاه پراید، با شلیک گلوله باعث مرگ یکی از آنها شد.
او در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران در مقابل درخواست قصاص اولیای دم، گفت: «آن شب هنگام گشتزنی به دو سرنشین یک دستگاه پراید مشکوک شدیم. دستور ایست دادیم، اما توجهی نکردند و پا به فرار گذاشتند. من در مسیر تعقیب و گریز چند گلوله شلیک کردم که به شیشه و پلاک خودرو خورد.
بعد از طی مسافتی، جلوی خودروی متهمان پیچیدیم. یکی از آنها از خودرو پیاده شد، اما دیگری که پشت فرمان نشسته بود دنده عقب گرفت. در این لحظه، اسلحهام را پایین گرفته بودم اما ناگهان گلولهای از آن شلیک شد.
چند ثانیه بعد، راننده در خودرو را باز کرد و روی زمین افتاد؛ گلوله به او خورده بود.» در پایان دادگاه قضات وارد شور شدند و حادثه را قتل شبه عمد تشخیص دادند. با حکم آنها، مامور پلیس به پرداخت دیه و سه سال حبس به دلیل رعایت نکردن نظامات و مقررات دولتی محکوم شد.