مقام سابق وزارت دفاع آمریکا میگوید ما از قاسم سلیمانی به عنوان تروریست یاد میکنیم اما ایرانیها او را قهرمان خود توصیف میکنند.
به گزارش شهدای ایران، مقام سابق وزارت دفاع آمریکا میگوید ما از قاسم سلیمانی به عنوان تروریست یاد میکنیم اما ایرانیها او را قهرمان خود توصیف میکنند.
«مایکل روبین» کارشناس ارشد اندیشکده آمریکایی نومحافظه کار «امریکن اینترپرایز» و از مقامات سابق وزارت دفاع آمریکا در گزارشی در واشنگتن اگزمینر نوشت: «از هر تحلیلگر اطلاعاتی یا افسر نظامی آمریکا بپرسید به شما میگویند «قاسم سلیمانی» رئیس (فرمانده) نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یک تروریست است. او مسئول کشته شدن صدها آمریکایی و با پشتکار قابل ملاحظهای و در آستانه تسخیر عراق، در بیثباتی آن کار کرد که به موجب آن در تمامی منطقه سیگنالی فرستاد که به جای تمجید از آمریکا، آن را نفرین کنند.
اگر از بسیاری از ایرانیها درباره سلیمانی بپرسید، همه وی را به عنوان یک قهرمان توصیف میکنند، بسیاری از مقامات در ایران «حرف» میزنند اما سلیمانی «عمل» میکند. زمانی که علی خامنهای رهبر عالی ایران از مسندی آراسته سخنرانی میکند، سلیمانی در صحنه (نبرد) با سربازان ایرانی و غیرایرانی که ایران از آنها حمایت میکند، چای مینوشد.
کوتاه اینکه، در ایران و در میان نظامیان ایرانی، سلیمانی از شهرت یک رزمنده واقعی بهره میبرد نه مانند «جیمز متیس» وزیر دفاع آمریکا که اینطور نیست. علاوه بر این، سلیمانی در عراق و در هر جای دیگری چهرهای متفاوت دارد، یک استاد معاملهگر و یک دیپلمات برجسته است.
برخلاف پشت پرده بحران کرکوک، این سلیمانی بود که برای اجتناب از خونریزی میان اتحاد میهنی کردستان، شبه نظامیان شیعه و (نیروهای) دولت فدرال عراق پادرمیانی کرد؛ با وجود تمام حرفهایی که درباره فرقهگرایی ایران زده میشود، حتی سیاستمداران سنی برای انجام امور و اینکه صدایشان شنیده شود و مانع از گسترش بحران شوند، درباره گفتوگو با سلیمانی حرف میزنند.
این فقط در مورد عراق نیست، در سوریه هم همینطور است، سلیمانی حضور دارد، وی به دولت سوریه و به تحکیم کنترل حزبالله کمک کرده است.
در همان حال وی قبایل و ائتلاف سیاسی را همزمان برای ایجاد توازن درگیری به نفع اسد، اعزام میکند و در حالی که تحلیلگران آمریکایی به درستی سفر اخیر سلیمانی به روسیه را نقض تحریمهای سازمان ملل میدانند، در همان زمان این سفرها همچنان بر نقش سلیمانی تاکید دارند.
نکات سهگانه در این مورد: نخست آنکه ایران نه تنها استراتژی بلکه پرسنلی برای هماهنگی و به اجرا درآوردن آن دارد. دوم، با تمامی نزدیکی جان کری وزیر خارجه سابق آمریکا با جواد ظریف سلیمانی کارگزار واقعی است.
سوم، آمریکا میتواند از نفوذ ایران در عراق و هر جای دیگری شکایت کند، اما تا زمانی که وزارت خارجه آمریکا و پنتاگون خواسته باشند با رهبران عراق آنگونه که سلیمانی در بطن کار قرار دارد، رفتار کنند، برای عراق بسیار دشوار خواهد بود که تعهد آمریکاییها را جدی بگیرند.
«برت مک گورک» فرستاده ویژه خود را به عنوان یک دیپلمات قابل ثابت آمریکا کرد، اما وی از روال و استحکامی که سلیمانی از خود به خرج میدهد، برخوردار نیست و هم اینکه عراقیها میدانند وی از اختیاراتی که سلیمانی از رهبر عالی ایران دارد، از کاخسفید برخوردار نیست، کسی که بیم قدم گذاشتن در صحنه نبرد دارد، نمیتواند نفوذی برای بازی داشته باشد. اکنون زمان مواجه شدن با واقعیت قاسم سلیمانی فرا رسیده است.
«مایکل روبین» کارشناس ارشد اندیشکده آمریکایی نومحافظه کار «امریکن اینترپرایز» و از مقامات سابق وزارت دفاع آمریکا در گزارشی در واشنگتن اگزمینر نوشت: «از هر تحلیلگر اطلاعاتی یا افسر نظامی آمریکا بپرسید به شما میگویند «قاسم سلیمانی» رئیس (فرمانده) نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یک تروریست است. او مسئول کشته شدن صدها آمریکایی و با پشتکار قابل ملاحظهای و در آستانه تسخیر عراق، در بیثباتی آن کار کرد که به موجب آن در تمامی منطقه سیگنالی فرستاد که به جای تمجید از آمریکا، آن را نفرین کنند.
اگر از بسیاری از ایرانیها درباره سلیمانی بپرسید، همه وی را به عنوان یک قهرمان توصیف میکنند، بسیاری از مقامات در ایران «حرف» میزنند اما سلیمانی «عمل» میکند. زمانی که علی خامنهای رهبر عالی ایران از مسندی آراسته سخنرانی میکند، سلیمانی در صحنه (نبرد) با سربازان ایرانی و غیرایرانی که ایران از آنها حمایت میکند، چای مینوشد.
کوتاه اینکه، در ایران و در میان نظامیان ایرانی، سلیمانی از شهرت یک رزمنده واقعی بهره میبرد نه مانند «جیمز متیس» وزیر دفاع آمریکا که اینطور نیست. علاوه بر این، سلیمانی در عراق و در هر جای دیگری چهرهای متفاوت دارد، یک استاد معاملهگر و یک دیپلمات برجسته است.
برخلاف پشت پرده بحران کرکوک، این سلیمانی بود که برای اجتناب از خونریزی میان اتحاد میهنی کردستان، شبه نظامیان شیعه و (نیروهای) دولت فدرال عراق پادرمیانی کرد؛ با وجود تمام حرفهایی که درباره فرقهگرایی ایران زده میشود، حتی سیاستمداران سنی برای انجام امور و اینکه صدایشان شنیده شود و مانع از گسترش بحران شوند، درباره گفتوگو با سلیمانی حرف میزنند.
این فقط در مورد عراق نیست، در سوریه هم همینطور است، سلیمانی حضور دارد، وی به دولت سوریه و به تحکیم کنترل حزبالله کمک کرده است.
در همان حال وی قبایل و ائتلاف سیاسی را همزمان برای ایجاد توازن درگیری به نفع اسد، اعزام میکند و در حالی که تحلیلگران آمریکایی به درستی سفر اخیر سلیمانی به روسیه را نقض تحریمهای سازمان ملل میدانند، در همان زمان این سفرها همچنان بر نقش سلیمانی تاکید دارند.
نکات سهگانه در این مورد: نخست آنکه ایران نه تنها استراتژی بلکه پرسنلی برای هماهنگی و به اجرا درآوردن آن دارد. دوم، با تمامی نزدیکی جان کری وزیر خارجه سابق آمریکا با جواد ظریف سلیمانی کارگزار واقعی است.
سوم، آمریکا میتواند از نفوذ ایران در عراق و هر جای دیگری شکایت کند، اما تا زمانی که وزارت خارجه آمریکا و پنتاگون خواسته باشند با رهبران عراق آنگونه که سلیمانی در بطن کار قرار دارد، رفتار کنند، برای عراق بسیار دشوار خواهد بود که تعهد آمریکاییها را جدی بگیرند.
«برت مک گورک» فرستاده ویژه خود را به عنوان یک دیپلمات قابل ثابت آمریکا کرد، اما وی از روال و استحکامی که سلیمانی از خود به خرج میدهد، برخوردار نیست و هم اینکه عراقیها میدانند وی از اختیاراتی که سلیمانی از رهبر عالی ایران دارد، از کاخسفید برخوردار نیست، کسی که بیم قدم گذاشتن در صحنه نبرد دارد، نمیتواند نفوذی برای بازی داشته باشد. اکنون زمان مواجه شدن با واقعیت قاسم سلیمانی فرا رسیده است.
*کیهان