امید بستن به اروپاییها برای در امان ماندن از تهدید آمریکا، افتادن از چاله به چاه و به عبارتی در دام شغال افتادن از هراس چنگ و دندان نشان دادن گرگ است.
شهدای ایران:امید بستن به اروپاییها برای در امان ماندن از تهدید آمریکا، افتادن از چاله به چاه و به عبارتی در دام شغال افتادن از هراس چنگ و دندان نشان دادن گرگ است.
«موضع گیری صریح اتحادیه اروپا درخصوص طرح برجام ثانویه؛هر چه تهران بگوید»، «اروپا،آمریکا نیست»،«اروپا علیه تکروی ترامپ»،«اروپا برای حمایت از برجام جبهه واحد تشکیل میدهد»،«هشدار برجامی سران 28 کشور اروپایی به ترامپ»و... این موضعگیریها در کنار دیگر موارد مشابه در این روزها به تیتر اول و عنوان یادداشتها و گزارشهای روزنامههای زنجیرهای مدعی اصلاحات تبدیل شده است.
همان جماعتی که دیروز- همزمان با عهدشکنیهای گسترده آمریکا در برجام- تاکید داشتند که «امضای کری تضمین است» و «آمریکا به واسطه یک توافق اعتبار بینالمللی خود را خدشه دار نمیکند» و «اروپاییها آقا اجازه هستند و آمریکا کدخداست؛ بستن با کدخدا راحتتر است» و «ما به مذاکره با آمریکا خوشبین هستیم» پس از ناکامی در خوشبینی به آمریکا، حالا به اروپای آقا اجازه- به تعبیر مقامات ارشد دولت آقای روحانی- دل خوش کردهاند!
چندی پیش «ریچارد هاویت» (تهیهکننده سند راهبردی اتحادیه اروپا درباره روابط با ایران) گفته بود: «توافق هستهای(برجام) یک نقطه عطف بود؛ هرچند که همه مشکلات ما با ایران درباره اسرائیل، دموکراسی و حقوقبشر حل نشده است... نیروهایی در داخل ایران، درحال اعمال فشار بر حاکمیت هستند و ما امیدواریم گزارش ما نیز باعث پیشرفت در این زمینه شود».
یکی از اندیشکدههای معروف آمریکا، در زمان ریاست جمهوری «باراک اوباما »- رئیسجمهور سابق آمریکا- پروژه «نرمال سازی ایران» را پیشنهاد کرد.براساس این پروژه آمریکا میبایست سلسله اقداماتی را درخصوص ایران اجرا کند.اولین مورد آن بحث هستهای و از بین بردن دستاوردها و پیشرفت هستهای ما بود به طوری که مقامات آمریکایی با اجرای برجام تاکید کردند که واشنگتن توانست بدون شلیک حتی یک گلوله برنامه هستهای ایران را از بین ببرد. محدودکردن و توقف فعالیتهای موشکی، قطع حمایت ایران از محور مقاومت، پذیرفتن اینکه ایران نباید قدرت منطقهای باشد، پذیرفتن شروط غرب در مسئله حقوق بشر و در نهایت به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی.
در حقیقت برجام نه به عنوان عاملی برای لغو تحریمها، بلکه نقشه راهی برای نرمال سازی ایران است. به همین دلیل است که تاکنون تقریبا و تحقیقا هیچ دستاوردی برای ایران نداشته است.
در حال حاضر دو گروه سهلاندیش و مأموریتدار با بازی در پازل دشمن، نقش جاده صافکنِ طرحهای مغایر با منافع ملی را ایفا میکنند.
تقسیم کار
در نشست پنجشنبه هفته گذشته سران اروپایی در بروکسل، کشورهای اروپایی ابتدا بر حفظ برجام تاکید کردند. این موضع گیری با استقبال رسانههای زنجیرهای در داخل ایران همراه شد. اما نکته مهم این نشست که رسانههای مدعی «دانستن حق مردم است» ترجیح دادند آن را نادیده بگیرند تاکید انگلیس، فرانسه و آلمان برای افزایش فشارها به ایران بود.
«امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه پس از این نشست در جمع خبرنگاران با اشاره به برنامه موشکی ایران گفت:«با وجود احترام کامل به برجام، مخالف توسعه برنامه موشکی ایران هستیم و به زودی با دیگر رهبران اروپایی در این باره گفتوگو خواهیم کرد».
روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال در روزهای گذشته با اشاره به همراهی اروپا با آمریکا علیه ایران نوشت:«بنا بر گفته برخی دیپلماتها، چندین رهبر شامل ترزا می نخستوزیر انگلیس، آنگلا مرکل صدراعظم آلمان و امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه بر اهمیت حفظ فشار بر ایران بر سر موضوعاتی از قبیل آزمایشهای موشکی بالستیک و فعالیتهای منطقهای ایران تاکید کردند».
نکته قابل تأمل اینجاست که برخلاف هیاهوی برخی دولتمردان و رسانههای زنجیره ای، اظهارات مقامات اروپایی درخصوص ایران هیچ تفاوتی با اظهارات مقامات آمریکایی ندارد.
مقامات آمریکایی-کاخ سفید و کنگره- در هفتههای اخیر به صراحت اعلام کردهاند که باید برجام از یک توافق مدتدار به توافقی دائمی تبدیل شده و مسائلی از جمله توان موشکی ایران و قدرت منطقهای کشورمان نیز به آن اضافه شود.
این اظهارنظر مختص دولت ترامپ نیست. باراک اوبامای مودب! و باهوش! (تعبیری که مقامات ارشد دولت یازدهم به کار بردند) هم در این مسئله دقیقا با دولت ترامپ هم عقیده بود. اوباما در کنفرانس خبری نشست امنیت هستهای در واشنگتن -فروردین 95- گفت:«روح توافق هستهای و شرط برخورداری ایران از امتیازات اقتصادی، کنار گذاشتن توانایی موشکی و متوقف کردن اقدامات منطقهای از
سوی ایران است».
«جان کری» وزیر خارجه سابق آمریکا نیز- دی ماه 95- در یادداشتی که به مناسبت نزدیک شدن به روزهای پایانی حضور در کابینه آمریکا نوشته بود، تاکید کرد: «مذاکرات با تهران برای عقب نشاندن ایران از برنامه هستهای به نتیجه رسید و حالا دولت بعدی آمریکا باید ضمن ادامه اعمال فشار بر ایرانیها، برای عقب نشاندن برنامه موشکی ایران
تلاش کند».
حتی مقامات رژیم صهیونیستی نیز همین دیدگاه را دارند. برای نمونه «الداد پاردو» کارشناس مسائل ایران در دانشگاه عبری اورشلیم در سرزمینهایاشغالی در مصاحبه با لسآنجلس تایمز-مهر 96- گفت: «بهترین گزینه برای آمریکا این خواهد بود که با شامل کردن موضوع موشکی، برجام را بهبود بخشد».
ترفند «پلیس خوب،پلیس بد» به ترفندی نخنما اما پرکاربرد در رفتار غرب با دیگر کشورها بدل شده است. در طول مذاکرات هستهای ایران و 1+5 که به برجام منتهی شد، فرانسه نقش پلیس بد را بهعهده داشت و هر جا که توانست در مسیر منافع ایران سنگاندازی کرد. در حال حاضر، این کشور در کنار دیگر کشورهای اروپایی عضو 1+5 نقش پلیس خوب را برعهده گرفتهاند.
تغییر صورت مسئله
مقامات آمریکایی با همکاری کشورهای اروپایی عضو 1+5 و علیالخصوص فرانسه در پی تغییر صورت مسئله برجام هستند. طبق برجام قرار بر این بود که به ازای محدودیتهای گسترده ایران در صنعت هستهای، تمامی تحریمها- در روز اجرا یعنی دی ماه 94- به طور کامل لغو شود و نه تعلیق.
اکنون حدود 21 ماه از اجرای برجام و حدود 27 ماه از امضای برجام میگذرد. ایران به تمامی تعهدات خود پایبند بوده است ولیکن آمریکا از اولین روز اجرا، برجام را به صورت فاحش نقض کرده و تاکنون این عهدشکنی ادامه داشته است. حال به جای طلبکاری ایران، آمریکا مدعی و طلبکار شده است.
مسئله اساسی در حال حاضر این است که برجام به یک توافق یکطرفه تبدیل شده است و در حقیقت هستهای رفت و تحریمها ماند. آمریکا اکنون در جایگاه متهم است و نه شاکی.
سکوت عملی اروپا در قبال پیمان شکنی آمریکا و در عین حال دادن هشدار درباره موشکهای دفاعی ایران، به اندازه کافی روشن نیست که معلوم کند 3 دولت اروپایی، ادای «شریک قافله» را در میآورند اما در اصل «رفیق دزد» هستند؟!
ابراز اعتماد بلا وجه برخی دولتمردان و رسانههای به ظاهر حامی دولت به اروپا طی هفتههای اخیر در حالی است که در یک توافق، یکی از چند طرف قرارداد کلاهبرداری کرده است. دیگر طرفها نیز که کنار آن راهزن بودهاند، برخلاف تعهد، کمترین اعتراضی به کلاهبردار نمیکنند هیچ، بلکه از مالباخته میخواهند اگر سلاح و چماقی برای دفاع از خود دارد، در فرآیند مذاکرهای جدید، آن را هم واگذار کند!
مقامات اروپایی بارها اعلام کردهاند که همه طرفها- از جمله آمریکا- به تعهدات برجامی خود پایبند بودهاند و اعتراض ایران درخصوص عهدشکنی آمریکا در برجام را نپذیرفتهاند.
بنابراین در چنین شرایطی امید بستن به اروپاییها برای در امان ماندن از تهدید آمریکا، افتادن از چاله به چاه و به عبارتی در دام شغال افتادن از هراس چنگ و دندان نشان دادن گرگ است.
متاسفانه اجرای اقتصاد مقاومتی و بهرهمندی از ظرفیتهای عظیم ملی و توان داخلی کشور هیچ جایگاهی در برنامههای دولت ندارد. موکول شدن تحقق سیاستهای اقتصادی و معیشتی به نتیجه مسائلی نظیر برجام، ثمرهای جز به تعویق افتادن رسیدگی به اقتصاد کشور و کاهش کارآمدی نخواهد داشت.
تجربه نشان داده که اگر ضعفهای اقتصادی را برطرف نکنیم، دشمنان ملت ایران باز هم در را بر این پاشنه خواهند چرخاند. بنابراین چشم دوختن به نقطههای خیالی و غافل شدن از نقطههای امیدبخش حقیقی، هیچ دستاوردی در پی نخواهد داشت.
تروئیکای اروپایی در سعدآباد
برای پی بردن به نوع مواجهه اروپا با مسئله ایران، به یک نمونه تاریخیاشاره میکنیم.
در دهه 80 کشورهای اروپایی در نقش پلیس خوب و آمریکا در نقش پلیس بد ظاهر شدند تا مسیر پیشرفت ایران اسلامی در زمینه انرژی هستهای را سد کنند.
در این فضا بود که روند اعتماد سازی دولت اصلاحات آغاز شد. این روند به توافق سعدآباد و بیانیه مشهور سعدآباد انجامید. بیانیهای که تحلیلگران خارجی از آن با عنوان عقبنشینی ایران از حقوق خود و تسلیم در برابر مطالبات غرب یاد کردند. هدف وقفه ایجاد کردن در روند هستهای شدن ایران بود.
در توافق سعدآباد، ایران موفق به اخذ هیچ امتیازی از طرف مقابل نشد و در عین حال در زمینههای مختلفی از حقوق خود عقبنشینی کرد و امتیازات زیادی را به طرف مقابل داد.
این عقبنشینی ایران البته مورد استقبال آمریکا قرار گرفت. «آدام ارلی» معاون وقت سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت:«وادار کردن ایران به انجام چنین کاری نتیجه یک تلاش چند جانبه بود که ما خواهان آن بودیم و به طور کامل در آن شرکت داشتیم».
ارلی همچنین با خوشحالی اعلام کرد:«وزیران امور خارجه سه کشور اروپایی در مذاکرات خود در تهران هیچ امتیازی به ایران ندادهاند».
ماحصل مذاکرات سعدآباد، صدور توافقنامه مشترک میان تروئیکای اروپایی(انگلیس،فرانسه و آلمان) و ایران با محتوای کم سابقهای بود؛ توافقنامهای که روحانی- در جایگاه دبیر شورای عالی امنیت ملی- در هنگام قرائتش در حضور خبرنگاران مجبور شد بارها توقف کند تا صدای شعارهای اعتراضی انبوه دانشجویان از خارج از محوطه کاخ، مزاحم اطلاعرسانی وی نشود.
نامه تاریخی
روحانی در مرداد ماه ۱۳۸۴، در روزهای پایانی مأموریت خود در سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی طی نامهای تاریخی خطاب به محمد البرادعی دبیرکل سابق سازمان انرژی اتمی گزارشی از روند فراز و فرود پرونده هستهای ایران ارائه کرد که خلاصه آن نشان میدهد روند دو سال مذاکرات هستهای در دولت اصلاحات با تروئیکای اروپایی(انگلیس،فرانسه و آلمان) به طور کامل به «شکست» رسید و در حالی که جمهوری اسلامی ایران واو به واو تعهداتش را در این مدت اجرا کرد و بسیاری از تاسیسات هستهای خود را به حالت تعطیلی و تعلیق درآورد، سه کشور اروپایی حتی یکی از تعهداتشان را نیز اجرایی نکردند و جالب آنکه این روند بار دیگر از سال 92 تا کنون در حال تکرار است.
در بخشی از این نامه آمده است:«متأسفانه، در مقابل اگر نگوییم هیچ، ایران مابهازای بسیار اندکی دریافت کرد و بارها اقدامات اعتمادساز خود را افزایش داد و تنها در عوض آن، با قولهای انجام نشده و درخواستهای بیشتر روبهرو شد. قولهای اکتبر ۲۰۰۳[مهر۱۳۸۲] سه کشور اروپایی درباره همکاری هستهای، امنیت منطقهای و منع گسترش، هنوز حتی بررسی هم نشدهاند. تعهد فوریه ۲۰۰۴ [بهمن۱۳۸۲]سه کشور اروپایی که به عنوان مابه ازای گسترش تعلیق به مونتاژ و تولید قطعات ارائه شده بود و بر مبنای آن سه کشور متعهد شده بود که «تلاش فعالانه به عمل آورند تا تلاشهای ایران در اجلاس ژوئن ۲۰۰۴[خرداد۱۳۸۳] شورای حکام شناسایی شده، به شکلی که شورا بعد از آن تنها بر مبنای گزارش مدیرکل، هرگاه و اگر براساس رویه عادی اجرای قرارداد پادمان و پروتکل الحاقی ضروری دانست، عمل کند» تحقق نیافت تا اینکه ایران در نوامبر ۲۰۰۴ [آذر۱۳۸۳]موافقت نمود تعلیق داوطلبانه خود را بیشتر گسترش دهد، به نحوی که تأسیسات تبدیل اورانیوم را که به وضوح توسط دبیرخانه آژانس به عنوان خارج از شمول هرگونه تعریف از «فعالیتهای مربوط به غنیسازی» تعیین شده بود؛ دربرگیرد و سه کشور اروپایی- اتحادیه اروپا هنوز به تعهد خود در موافقتنامه نوامبر ۲۰۰۴[آذر۱۳۸۳] پاریس مبنی بر شناسایی اجرای بدون تبعیض حقوق ایران براساس معاهده منع گسترش مطابق با تعداتش براساس این معاهده» عمل نکردهاند».
رأی گیری برای تحریم ایران
به گزارش فارس، مجلس نمایندگان آمریکا در روزهای آینده درباره اعمال تحریمهای جدید علیه برنامه موشکی ایران و همچنین تحریمهایی علیه جنبش مقاومت «حزبالله» لبنان، رایگیری خواهند کرد.
«کوین مککارتی» رهبر جمهوریخواهان مجلس نمایندگان آمریکا روز جمعه با اعلام این خبر گفت قصد دارند بدون تضعیف توافق هستهای، فشار بیشتری به ایران بیاورند.
مککارتی به همراه دو نماینده جمهوریخواه و «اد رویس» رئیسکمیته امور خارجی مجلس نمایندگان، طی بیانیهای مکتوب به خبرگزاری «رویترز» گفتند: «این وظیفه کنگره است تا با قوه مجریه (دولت آمریکا) برای حصول استراتژی هوشیارانه جهت متوقف کردن رفتارهای بیپروای! ایران، همکاری کند».
در این بیانیه آمده است: برای حصول سریع این هدف (توقف رفتارهای بیپروای! ایران) هفته آینده مجلس نمایندگان درباره قانونی برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه حزبالله و اشاعه موشکی ایران رایگیری میکند.
این در حالی است که طرح جداگانهای در مجلس سنای آمریکا برای تغییر قانون فعلی این کشور درخصوص برجام، برای اضافه کردن شروط جدید به توافق هستهای یا بازگرداندن تحریمهای برداشته شده، در جریان است.
مقابله با تأمین مالی تروریسم!
«استیون منوچین» وزیر خزانهداری آمریکا برای آنچه «مقابله با تأمین مالی تروریسم» خوانده شده به خاورمیانه(غرب آسیا) سفر خواهد کرد.
این سفر مدتی بعد از اولین سفر خارجی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا به عربستان برای اعلام راهاندازی «مرکز مقابله با تامین مالی تروریسم» در این کشور انجام میشود.
وزارت خزانهداری آمریکا در بیانیهای اعلام کرد منوچین در رأس هیئتی متشکل از معاون خزانهداری آمریکا و کارکنان ارشد این وزارتخانه برای بررسی همکاریها با «مرکز مقابله با تأمین مالی تروریسم» و اقدامات دیگر جهت مبارزه با «تروریسم» به منطقه خاورمیانه سفر خواهد کرد.
منوچین در این سفر دورهای عازم عربستان، فلسطیناشغالی، امارات و قطر خواهد شد.
وزیر خزانهداری آمریکا گفت: «سفر ما برگزاری دیدارهای رسمی با سران عربستان، اسرائیل،امارات و قطر به منظور تقویت عزم مشترک ما برای مقابله با تأمین مالی تروریسم را شامل میشود».
منوچین مدعی شد: «ما با شریکان خود در خاورمیانه درباره راهبرد جدید دولت ترامپ جهت مقابله با نفوذ بیثباتکننده ایران در منطقه تعامل خواهیم کرد».
در حال حاضر آمریکا بزرگترین حامی تروریسم در منطقه و جهان است.
*کیهان
همان جماعتی که دیروز- همزمان با عهدشکنیهای گسترده آمریکا در برجام- تاکید داشتند که «امضای کری تضمین است» و «آمریکا به واسطه یک توافق اعتبار بینالمللی خود را خدشه دار نمیکند» و «اروپاییها آقا اجازه هستند و آمریکا کدخداست؛ بستن با کدخدا راحتتر است» و «ما به مذاکره با آمریکا خوشبین هستیم» پس از ناکامی در خوشبینی به آمریکا، حالا به اروپای آقا اجازه- به تعبیر مقامات ارشد دولت آقای روحانی- دل خوش کردهاند!
چندی پیش «ریچارد هاویت» (تهیهکننده سند راهبردی اتحادیه اروپا درباره روابط با ایران) گفته بود: «توافق هستهای(برجام) یک نقطه عطف بود؛ هرچند که همه مشکلات ما با ایران درباره اسرائیل، دموکراسی و حقوقبشر حل نشده است... نیروهایی در داخل ایران، درحال اعمال فشار بر حاکمیت هستند و ما امیدواریم گزارش ما نیز باعث پیشرفت در این زمینه شود».
یکی از اندیشکدههای معروف آمریکا، در زمان ریاست جمهوری «باراک اوباما »- رئیسجمهور سابق آمریکا- پروژه «نرمال سازی ایران» را پیشنهاد کرد.براساس این پروژه آمریکا میبایست سلسله اقداماتی را درخصوص ایران اجرا کند.اولین مورد آن بحث هستهای و از بین بردن دستاوردها و پیشرفت هستهای ما بود به طوری که مقامات آمریکایی با اجرای برجام تاکید کردند که واشنگتن توانست بدون شلیک حتی یک گلوله برنامه هستهای ایران را از بین ببرد. محدودکردن و توقف فعالیتهای موشکی، قطع حمایت ایران از محور مقاومت، پذیرفتن اینکه ایران نباید قدرت منطقهای باشد، پذیرفتن شروط غرب در مسئله حقوق بشر و در نهایت به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی.
در حقیقت برجام نه به عنوان عاملی برای لغو تحریمها، بلکه نقشه راهی برای نرمال سازی ایران است. به همین دلیل است که تاکنون تقریبا و تحقیقا هیچ دستاوردی برای ایران نداشته است.
در حال حاضر دو گروه سهلاندیش و مأموریتدار با بازی در پازل دشمن، نقش جاده صافکنِ طرحهای مغایر با منافع ملی را ایفا میکنند.
تقسیم کار
در نشست پنجشنبه هفته گذشته سران اروپایی در بروکسل، کشورهای اروپایی ابتدا بر حفظ برجام تاکید کردند. این موضع گیری با استقبال رسانههای زنجیرهای در داخل ایران همراه شد. اما نکته مهم این نشست که رسانههای مدعی «دانستن حق مردم است» ترجیح دادند آن را نادیده بگیرند تاکید انگلیس، فرانسه و آلمان برای افزایش فشارها به ایران بود.
«امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه پس از این نشست در جمع خبرنگاران با اشاره به برنامه موشکی ایران گفت:«با وجود احترام کامل به برجام، مخالف توسعه برنامه موشکی ایران هستیم و به زودی با دیگر رهبران اروپایی در این باره گفتوگو خواهیم کرد».
روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال در روزهای گذشته با اشاره به همراهی اروپا با آمریکا علیه ایران نوشت:«بنا بر گفته برخی دیپلماتها، چندین رهبر شامل ترزا می نخستوزیر انگلیس، آنگلا مرکل صدراعظم آلمان و امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه بر اهمیت حفظ فشار بر ایران بر سر موضوعاتی از قبیل آزمایشهای موشکی بالستیک و فعالیتهای منطقهای ایران تاکید کردند».
نکته قابل تأمل اینجاست که برخلاف هیاهوی برخی دولتمردان و رسانههای زنجیره ای، اظهارات مقامات اروپایی درخصوص ایران هیچ تفاوتی با اظهارات مقامات آمریکایی ندارد.
مقامات آمریکایی-کاخ سفید و کنگره- در هفتههای اخیر به صراحت اعلام کردهاند که باید برجام از یک توافق مدتدار به توافقی دائمی تبدیل شده و مسائلی از جمله توان موشکی ایران و قدرت منطقهای کشورمان نیز به آن اضافه شود.
این اظهارنظر مختص دولت ترامپ نیست. باراک اوبامای مودب! و باهوش! (تعبیری که مقامات ارشد دولت یازدهم به کار بردند) هم در این مسئله دقیقا با دولت ترامپ هم عقیده بود. اوباما در کنفرانس خبری نشست امنیت هستهای در واشنگتن -فروردین 95- گفت:«روح توافق هستهای و شرط برخورداری ایران از امتیازات اقتصادی، کنار گذاشتن توانایی موشکی و متوقف کردن اقدامات منطقهای از
سوی ایران است».
«جان کری» وزیر خارجه سابق آمریکا نیز- دی ماه 95- در یادداشتی که به مناسبت نزدیک شدن به روزهای پایانی حضور در کابینه آمریکا نوشته بود، تاکید کرد: «مذاکرات با تهران برای عقب نشاندن ایران از برنامه هستهای به نتیجه رسید و حالا دولت بعدی آمریکا باید ضمن ادامه اعمال فشار بر ایرانیها، برای عقب نشاندن برنامه موشکی ایران
تلاش کند».
حتی مقامات رژیم صهیونیستی نیز همین دیدگاه را دارند. برای نمونه «الداد پاردو» کارشناس مسائل ایران در دانشگاه عبری اورشلیم در سرزمینهایاشغالی در مصاحبه با لسآنجلس تایمز-مهر 96- گفت: «بهترین گزینه برای آمریکا این خواهد بود که با شامل کردن موضوع موشکی، برجام را بهبود بخشد».
ترفند «پلیس خوب،پلیس بد» به ترفندی نخنما اما پرکاربرد در رفتار غرب با دیگر کشورها بدل شده است. در طول مذاکرات هستهای ایران و 1+5 که به برجام منتهی شد، فرانسه نقش پلیس بد را بهعهده داشت و هر جا که توانست در مسیر منافع ایران سنگاندازی کرد. در حال حاضر، این کشور در کنار دیگر کشورهای اروپایی عضو 1+5 نقش پلیس خوب را برعهده گرفتهاند.
تغییر صورت مسئله
مقامات آمریکایی با همکاری کشورهای اروپایی عضو 1+5 و علیالخصوص فرانسه در پی تغییر صورت مسئله برجام هستند. طبق برجام قرار بر این بود که به ازای محدودیتهای گسترده ایران در صنعت هستهای، تمامی تحریمها- در روز اجرا یعنی دی ماه 94- به طور کامل لغو شود و نه تعلیق.
اکنون حدود 21 ماه از اجرای برجام و حدود 27 ماه از امضای برجام میگذرد. ایران به تمامی تعهدات خود پایبند بوده است ولیکن آمریکا از اولین روز اجرا، برجام را به صورت فاحش نقض کرده و تاکنون این عهدشکنی ادامه داشته است. حال به جای طلبکاری ایران، آمریکا مدعی و طلبکار شده است.
مسئله اساسی در حال حاضر این است که برجام به یک توافق یکطرفه تبدیل شده است و در حقیقت هستهای رفت و تحریمها ماند. آمریکا اکنون در جایگاه متهم است و نه شاکی.
سکوت عملی اروپا در قبال پیمان شکنی آمریکا و در عین حال دادن هشدار درباره موشکهای دفاعی ایران، به اندازه کافی روشن نیست که معلوم کند 3 دولت اروپایی، ادای «شریک قافله» را در میآورند اما در اصل «رفیق دزد» هستند؟!
ابراز اعتماد بلا وجه برخی دولتمردان و رسانههای به ظاهر حامی دولت به اروپا طی هفتههای اخیر در حالی است که در یک توافق، یکی از چند طرف قرارداد کلاهبرداری کرده است. دیگر طرفها نیز که کنار آن راهزن بودهاند، برخلاف تعهد، کمترین اعتراضی به کلاهبردار نمیکنند هیچ، بلکه از مالباخته میخواهند اگر سلاح و چماقی برای دفاع از خود دارد، در فرآیند مذاکرهای جدید، آن را هم واگذار کند!
مقامات اروپایی بارها اعلام کردهاند که همه طرفها- از جمله آمریکا- به تعهدات برجامی خود پایبند بودهاند و اعتراض ایران درخصوص عهدشکنی آمریکا در برجام را نپذیرفتهاند.
بنابراین در چنین شرایطی امید بستن به اروپاییها برای در امان ماندن از تهدید آمریکا، افتادن از چاله به چاه و به عبارتی در دام شغال افتادن از هراس چنگ و دندان نشان دادن گرگ است.
متاسفانه اجرای اقتصاد مقاومتی و بهرهمندی از ظرفیتهای عظیم ملی و توان داخلی کشور هیچ جایگاهی در برنامههای دولت ندارد. موکول شدن تحقق سیاستهای اقتصادی و معیشتی به نتیجه مسائلی نظیر برجام، ثمرهای جز به تعویق افتادن رسیدگی به اقتصاد کشور و کاهش کارآمدی نخواهد داشت.
تجربه نشان داده که اگر ضعفهای اقتصادی را برطرف نکنیم، دشمنان ملت ایران باز هم در را بر این پاشنه خواهند چرخاند. بنابراین چشم دوختن به نقطههای خیالی و غافل شدن از نقطههای امیدبخش حقیقی، هیچ دستاوردی در پی نخواهد داشت.
تروئیکای اروپایی در سعدآباد
برای پی بردن به نوع مواجهه اروپا با مسئله ایران، به یک نمونه تاریخیاشاره میکنیم.
در دهه 80 کشورهای اروپایی در نقش پلیس خوب و آمریکا در نقش پلیس بد ظاهر شدند تا مسیر پیشرفت ایران اسلامی در زمینه انرژی هستهای را سد کنند.
در این فضا بود که روند اعتماد سازی دولت اصلاحات آغاز شد. این روند به توافق سعدآباد و بیانیه مشهور سعدآباد انجامید. بیانیهای که تحلیلگران خارجی از آن با عنوان عقبنشینی ایران از حقوق خود و تسلیم در برابر مطالبات غرب یاد کردند. هدف وقفه ایجاد کردن در روند هستهای شدن ایران بود.
در توافق سعدآباد، ایران موفق به اخذ هیچ امتیازی از طرف مقابل نشد و در عین حال در زمینههای مختلفی از حقوق خود عقبنشینی کرد و امتیازات زیادی را به طرف مقابل داد.
این عقبنشینی ایران البته مورد استقبال آمریکا قرار گرفت. «آدام ارلی» معاون وقت سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت:«وادار کردن ایران به انجام چنین کاری نتیجه یک تلاش چند جانبه بود که ما خواهان آن بودیم و به طور کامل در آن شرکت داشتیم».
ارلی همچنین با خوشحالی اعلام کرد:«وزیران امور خارجه سه کشور اروپایی در مذاکرات خود در تهران هیچ امتیازی به ایران ندادهاند».
ماحصل مذاکرات سعدآباد، صدور توافقنامه مشترک میان تروئیکای اروپایی(انگلیس،فرانسه و آلمان) و ایران با محتوای کم سابقهای بود؛ توافقنامهای که روحانی- در جایگاه دبیر شورای عالی امنیت ملی- در هنگام قرائتش در حضور خبرنگاران مجبور شد بارها توقف کند تا صدای شعارهای اعتراضی انبوه دانشجویان از خارج از محوطه کاخ، مزاحم اطلاعرسانی وی نشود.
نامه تاریخی
روحانی در مرداد ماه ۱۳۸۴، در روزهای پایانی مأموریت خود در سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی طی نامهای تاریخی خطاب به محمد البرادعی دبیرکل سابق سازمان انرژی اتمی گزارشی از روند فراز و فرود پرونده هستهای ایران ارائه کرد که خلاصه آن نشان میدهد روند دو سال مذاکرات هستهای در دولت اصلاحات با تروئیکای اروپایی(انگلیس،فرانسه و آلمان) به طور کامل به «شکست» رسید و در حالی که جمهوری اسلامی ایران واو به واو تعهداتش را در این مدت اجرا کرد و بسیاری از تاسیسات هستهای خود را به حالت تعطیلی و تعلیق درآورد، سه کشور اروپایی حتی یکی از تعهداتشان را نیز اجرایی نکردند و جالب آنکه این روند بار دیگر از سال 92 تا کنون در حال تکرار است.
در بخشی از این نامه آمده است:«متأسفانه، در مقابل اگر نگوییم هیچ، ایران مابهازای بسیار اندکی دریافت کرد و بارها اقدامات اعتمادساز خود را افزایش داد و تنها در عوض آن، با قولهای انجام نشده و درخواستهای بیشتر روبهرو شد. قولهای اکتبر ۲۰۰۳[مهر۱۳۸۲] سه کشور اروپایی درباره همکاری هستهای، امنیت منطقهای و منع گسترش، هنوز حتی بررسی هم نشدهاند. تعهد فوریه ۲۰۰۴ [بهمن۱۳۸۲]سه کشور اروپایی که به عنوان مابه ازای گسترش تعلیق به مونتاژ و تولید قطعات ارائه شده بود و بر مبنای آن سه کشور متعهد شده بود که «تلاش فعالانه به عمل آورند تا تلاشهای ایران در اجلاس ژوئن ۲۰۰۴[خرداد۱۳۸۳] شورای حکام شناسایی شده، به شکلی که شورا بعد از آن تنها بر مبنای گزارش مدیرکل، هرگاه و اگر براساس رویه عادی اجرای قرارداد پادمان و پروتکل الحاقی ضروری دانست، عمل کند» تحقق نیافت تا اینکه ایران در نوامبر ۲۰۰۴ [آذر۱۳۸۳]موافقت نمود تعلیق داوطلبانه خود را بیشتر گسترش دهد، به نحوی که تأسیسات تبدیل اورانیوم را که به وضوح توسط دبیرخانه آژانس به عنوان خارج از شمول هرگونه تعریف از «فعالیتهای مربوط به غنیسازی» تعیین شده بود؛ دربرگیرد و سه کشور اروپایی- اتحادیه اروپا هنوز به تعهد خود در موافقتنامه نوامبر ۲۰۰۴[آذر۱۳۸۳] پاریس مبنی بر شناسایی اجرای بدون تبعیض حقوق ایران براساس معاهده منع گسترش مطابق با تعداتش براساس این معاهده» عمل نکردهاند».
رأی گیری برای تحریم ایران
به گزارش فارس، مجلس نمایندگان آمریکا در روزهای آینده درباره اعمال تحریمهای جدید علیه برنامه موشکی ایران و همچنین تحریمهایی علیه جنبش مقاومت «حزبالله» لبنان، رایگیری خواهند کرد.
«کوین مککارتی» رهبر جمهوریخواهان مجلس نمایندگان آمریکا روز جمعه با اعلام این خبر گفت قصد دارند بدون تضعیف توافق هستهای، فشار بیشتری به ایران بیاورند.
مککارتی به همراه دو نماینده جمهوریخواه و «اد رویس» رئیسکمیته امور خارجی مجلس نمایندگان، طی بیانیهای مکتوب به خبرگزاری «رویترز» گفتند: «این وظیفه کنگره است تا با قوه مجریه (دولت آمریکا) برای حصول استراتژی هوشیارانه جهت متوقف کردن رفتارهای بیپروای! ایران، همکاری کند».
در این بیانیه آمده است: برای حصول سریع این هدف (توقف رفتارهای بیپروای! ایران) هفته آینده مجلس نمایندگان درباره قانونی برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه حزبالله و اشاعه موشکی ایران رایگیری میکند.
این در حالی است که طرح جداگانهای در مجلس سنای آمریکا برای تغییر قانون فعلی این کشور درخصوص برجام، برای اضافه کردن شروط جدید به توافق هستهای یا بازگرداندن تحریمهای برداشته شده، در جریان است.
مقابله با تأمین مالی تروریسم!
«استیون منوچین» وزیر خزانهداری آمریکا برای آنچه «مقابله با تأمین مالی تروریسم» خوانده شده به خاورمیانه(غرب آسیا) سفر خواهد کرد.
این سفر مدتی بعد از اولین سفر خارجی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا به عربستان برای اعلام راهاندازی «مرکز مقابله با تامین مالی تروریسم» در این کشور انجام میشود.
وزارت خزانهداری آمریکا در بیانیهای اعلام کرد منوچین در رأس هیئتی متشکل از معاون خزانهداری آمریکا و کارکنان ارشد این وزارتخانه برای بررسی همکاریها با «مرکز مقابله با تأمین مالی تروریسم» و اقدامات دیگر جهت مبارزه با «تروریسم» به منطقه خاورمیانه سفر خواهد کرد.
منوچین در این سفر دورهای عازم عربستان، فلسطیناشغالی، امارات و قطر خواهد شد.
وزیر خزانهداری آمریکا گفت: «سفر ما برگزاری دیدارهای رسمی با سران عربستان، اسرائیل،امارات و قطر به منظور تقویت عزم مشترک ما برای مقابله با تأمین مالی تروریسم را شامل میشود».
منوچین مدعی شد: «ما با شریکان خود در خاورمیانه درباره راهبرد جدید دولت ترامپ جهت مقابله با نفوذ بیثباتکننده ایران در منطقه تعامل خواهیم کرد».
در حال حاضر آمریکا بزرگترین حامی تروریسم در منطقه و جهان است.
*کیهان