مهرماه ۱۳۵۹ اولینباری بود که یک هیئت بلندپایه ایرانی برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل عازم نیویورک میشدند؛ رئیس جمهور ایران پای شکنجه شده خود را در این مکان به نمایش میگذارد.
به گزارش شهدای ایران مهرماه 1359، جهان شاهد حضور اولین مقامات بلندپایه جمهوری اسلامی برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل بود.
محمدعلی رجایی نخستوزیر وقت نظام تازه تأسیس اسلامی و اولین مقام بلند پایه ایرانی بود که در شورای امنیت به سخنرانی میپرداخت. این سفر در مقطعی حساس از تاریخ انقلاب صورت گرفت. همزمان با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و همچنین تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و بحران گروگانها سران دنیا منتظر اعلا مواضع از سوی ایران بودند.
همچنین بخوانید: امام در حکم تنفیذ آیتالله خامنهای چه تعابیری به کار برد؟
26 فروردین شهید رجایی در جلسه شورای امنیت سازمان ملل حضور یافت و سخنرانی مفصلی ارائه کرد. وی با اشاره به جنایات رژیم بعث عراق علیه مردم ایران، مسؤولیت مهم سازمان ملل متحد و شورای امنیت را در دفاع از مظلومان یادآور شد. وی همچنین درباره مسائل مهم جهان از جمله اشغال فلسطین به دست صهیونیستها، تجاوز ارتش سرخ شوروی به افغانستان و... صحبت کرد.
نقطه عطف حضور شهید رجایی در سازمان ملل به کنفرانس مطبوعاتی وی برمیگردد. زمانی که رئیس جمهور فقید ایران در برابر دوربین رسانههای جهان پای برهنه خود را روی میز گذاشت و گفت "من به مدت دو سال در زندانهای رژیم شاه معدوم، زندانی کارتر و آمریکا بودم. آثار شکنجه و سختیهایی که در زندان بر من روا شد، بعد از چهار سال هنوز بر بدنم نمایان است. من دو سال تمام ضربات شلاقهای کارتر را بر پای خود احساس کردم و این در حالی است که ما با گروگانها در جاسوسخانه، رفتاری کاملاً انسانی داریم."
بخشی از متن سخنرانی شهید رجایی در سازمان ملل به شرح زیر است:
بسماللهالرحمنالرحیم
"لا یحبالله الجهر بالسوء منالقول الا من ظلم" خداوند دوست ندارد کسی سخن درشت را فریاد بکشد مگر وقتیکه مورد ستم قرار گرفته باشد.
ما در شرایطی به اینجا آمدهایم که کشورمان در میان آتش جنگ برافروخته از سوی دولت بعث و نامردمی عراق میسوزد و نیز در شرایطی هستیم که واقعه زلزله الجزایر به نوبه خود مردم و امام ما را سخت اندوهگین ساخته و بسیار متأسفیم که به علت شرایط جنگ نتوانستیم آنچنان که باید در جهت برآوردن نیازهای مردم برادر و مسلمان آنجا اقدام نماییم.
من دیروز مستقیما از جبهه جنگ عازم اینجا شدم. کشتهها و مجروحینی را که دیدن آنان دل هر انسانی، هر چند کم احساس را به درد میآورد، به چشم خود نظاره کردم. موشکهای 9 متری زمین به زمین که به شهر دزفول پرتاب شده، قسمت اعظم شهر را بر سر مردم شریف و قهرمان آن دیار خراب کرده است. در دزفول متجاوز از 30 کودک مجروح کمتر از شش ماه را که هماکنون در بیمارستان این شهر بستری هستند، دیدم. ارتش صدام حسین به بهانههای واهی که بهتر است حتی گفته شود بدون بهانه، به خاک ما تجاوز کرده، مراکز تولیدی و اقتصادی و بخصوص مناطق مسکونی ما از جمله بیمارستانها و مؤسسات آموزشی را منهدم مینماید و مردم بیگناه ما را به قتل میرساند.
دنیا باید بداند که ارتش فریبخورده صدام به هیچ چیز رحم نمیکند و خاطرات حمله هیتلر را دوباره در یادها زنده کرده است. صدام برای ادامه چند روز بیشتر حکومت خود با دوازده لشگر و با متجاوز از 2500 تانک و صدها هواپیمای جنگی و جنگافزارهای فراوان دیگر به مردم کشور ما که دوران بازسازی جمهوری اسلامی را شروع کردهاند، سبعانه حملهور شده است... .
مرحوم محمدعلی رجایی بعد از عزل ابوالحسن بنیصدر از ریاستجمهوری، به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد و حجتالاسلام محمدجواد باهنر را به نخستوزیری برگزید. 8 شهریور 1360 با انفجار دفتر نخستوزیری هر دوی آنها به فیض شهادت نائل آمدند.
محمدعلی رجایی نخستوزیر وقت نظام تازه تأسیس اسلامی و اولین مقام بلند پایه ایرانی بود که در شورای امنیت به سخنرانی میپرداخت. این سفر در مقطعی حساس از تاریخ انقلاب صورت گرفت. همزمان با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و همچنین تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و بحران گروگانها سران دنیا منتظر اعلا مواضع از سوی ایران بودند.
همچنین بخوانید: امام در حکم تنفیذ آیتالله خامنهای چه تعابیری به کار برد؟
26 فروردین شهید رجایی در جلسه شورای امنیت سازمان ملل حضور یافت و سخنرانی مفصلی ارائه کرد. وی با اشاره به جنایات رژیم بعث عراق علیه مردم ایران، مسؤولیت مهم سازمان ملل متحد و شورای امنیت را در دفاع از مظلومان یادآور شد. وی همچنین درباره مسائل مهم جهان از جمله اشغال فلسطین به دست صهیونیستها، تجاوز ارتش سرخ شوروی به افغانستان و... صحبت کرد.
سخنرانی شهید رجایی در شورای امنیت سازمان ملل در تاریخ 26 مهر 1359
نقطه عطف حضور شهید رجایی در سازمان ملل به کنفرانس مطبوعاتی وی برمیگردد. زمانی که رئیس جمهور فقید ایران در برابر دوربین رسانههای جهان پای برهنه خود را روی میز گذاشت و گفت "من به مدت دو سال در زندانهای رژیم شاه معدوم، زندانی کارتر و آمریکا بودم. آثار شکنجه و سختیهایی که در زندان بر من روا شد، بعد از چهار سال هنوز بر بدنم نمایان است. من دو سال تمام ضربات شلاقهای کارتر را بر پای خود احساس کردم و این در حالی است که ما با گروگانها در جاسوسخانه، رفتاری کاملاً انسانی داریم."
شهید رجایی پای شکنجه دیده خود در زندانهای رژیم پهلوی را به نمایش گذاشت
بخشی از متن سخنرانی شهید رجایی در سازمان ملل به شرح زیر است:
بسماللهالرحمنالرحیم
"لا یحبالله الجهر بالسوء منالقول الا من ظلم" خداوند دوست ندارد کسی سخن درشت را فریاد بکشد مگر وقتیکه مورد ستم قرار گرفته باشد.
ما در شرایطی به اینجا آمدهایم که کشورمان در میان آتش جنگ برافروخته از سوی دولت بعث و نامردمی عراق میسوزد و نیز در شرایطی هستیم که واقعه زلزله الجزایر به نوبه خود مردم و امام ما را سخت اندوهگین ساخته و بسیار متأسفیم که به علت شرایط جنگ نتوانستیم آنچنان که باید در جهت برآوردن نیازهای مردم برادر و مسلمان آنجا اقدام نماییم.
من دیروز مستقیما از جبهه جنگ عازم اینجا شدم. کشتهها و مجروحینی را که دیدن آنان دل هر انسانی، هر چند کم احساس را به درد میآورد، به چشم خود نظاره کردم. موشکهای 9 متری زمین به زمین که به شهر دزفول پرتاب شده، قسمت اعظم شهر را بر سر مردم شریف و قهرمان آن دیار خراب کرده است. در دزفول متجاوز از 30 کودک مجروح کمتر از شش ماه را که هماکنون در بیمارستان این شهر بستری هستند، دیدم. ارتش صدام حسین به بهانههای واهی که بهتر است حتی گفته شود بدون بهانه، به خاک ما تجاوز کرده، مراکز تولیدی و اقتصادی و بخصوص مناطق مسکونی ما از جمله بیمارستانها و مؤسسات آموزشی را منهدم مینماید و مردم بیگناه ما را به قتل میرساند.
دنیا باید بداند که ارتش فریبخورده صدام به هیچ چیز رحم نمیکند و خاطرات حمله هیتلر را دوباره در یادها زنده کرده است. صدام برای ادامه چند روز بیشتر حکومت خود با دوازده لشگر و با متجاوز از 2500 تانک و صدها هواپیمای جنگی و جنگافزارهای فراوان دیگر به مردم کشور ما که دوران بازسازی جمهوری اسلامی را شروع کردهاند، سبعانه حملهور شده است... .
شهید رجایی پای شکنجه دیده خود در زندانهای رژیم پهلوی را به نمایش گذاشت
مرحوم محمدعلی رجایی بعد از عزل ابوالحسن بنیصدر از ریاستجمهوری، به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد و حجتالاسلام محمدجواد باهنر را به نخستوزیری برگزید. 8 شهریور 1360 با انفجار دفتر نخستوزیری هر دوی آنها به فیض شهادت نائل آمدند.