جنگ در یک کشور تنها خط مقدم و مرزهای آن نیست، بلکه به همه جای جامعه و کشور رسوخ پیدا می کند و تحت تاثیر قرار می دهد.
خبرنگار سرویس فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛جنگ بین ایران و عراق در طی 30سال اخیر در زمره طولانی ترین جنگ ها قرار گرفته و نمی توان از این مساله ؛ که جنگ و ابعادش در تمام ساحت های زندگی ما ایرانیان تاثیر گذاشته غافل ماند،چرا که از آغاز جوامع بشری تا کنون هر جنگی در هر نقطه جهان به وجود آمده همراه با آثار اجتماعی و فرهنگی بوده است. اقتصاد و هنر و ... هم از این امر مستثنی نیستند.
اما آنچه که در زمان حاضر و در بین نسل جدید اهمییت پیدا کرده است، سینمای دفاع مقدس می باشد و در این ژانر ،جبهه ، خط مقدم و روایت کردن از این صحنه ها در اولویت اول کارگردانان قرار گرفته است.
جبهه؛جایی بود که صحنه های زیادی از روابط های اجتماعی،عاطفی و به خصوص معنوی به فراوان در آن یافت می شد و از همین رو فضای حاکم بر جبهه را در فیلم ها به نمایش در می آورند.
اما در این بین تنها مردان درگیر بودند و فیلم ها فقط روایتی از ارتباطات مردها در صحنه های جنگ است و از نقش زنان و کودکان در این بین غافل ماندند. و نقش این قشر در جامعه در طی دوران دفاع مقدس به شدت کمرنگ است. چرا که بار سنگینی در طی این دوران و در پشت جبهه ها به عهده شیر زنانی بود که به تنهایی به دور از همسر خود بار سنگین زندگی را به دوش می کشیدند.
باید گفت جنگ در یک کشور تنها خط مقدم و مرزهای آن نیست، بلکه به همه جای جامعه و کشور رسوخ پیدا می کند و تحت تاثیر قرار می دهد.
پس اگر سینمایی با ژانر دفاع مقدس تنها به مسائل و روابط جبهه ها و خط مقدم بپردازد باید گفت از بخش اصلی و ویژه جنگ چشم پوشی کرده است.
با اشاره به فیلم هایی چون: "لیلی با من است " آژانس شیشه ای" "از کرخه تا راین" "روز سوم" می توان گفت زنان در آن نقش غایبانی را دارند که یا بعد از جنگ از جانبازان نگه داری می کنند یا تنها مکالمه تلفنی و نامه ردو بدل می کنند و یا ....
در نتیجه در طی این مدت راویان جنگ و کارگردانان تنها به نقش ایثارگری، مظلوم و گریان بودن زنان در این دوره اکتفا می کنندو بس.
غافل از این مساله هستند که همین زنان با تربیت کردن فرزندان انقلابی و فرستادن آنها به جبهه های جنگ و ایستادن بر علیه دوگانگی و فتنه انگیزی جامعه نقش اساسی را در 8 سال دفاع مقدس داشتند.
اما آنچه که در زمان حاضر و در بین نسل جدید اهمییت پیدا کرده است، سینمای دفاع مقدس می باشد و در این ژانر ،جبهه ، خط مقدم و روایت کردن از این صحنه ها در اولویت اول کارگردانان قرار گرفته است.
جبهه؛جایی بود که صحنه های زیادی از روابط های اجتماعی،عاطفی و به خصوص معنوی به فراوان در آن یافت می شد و از همین رو فضای حاکم بر جبهه را در فیلم ها به نمایش در می آورند.
اما در این بین تنها مردان درگیر بودند و فیلم ها فقط روایتی از ارتباطات مردها در صحنه های جنگ است و از نقش زنان و کودکان در این بین غافل ماندند. و نقش این قشر در جامعه در طی دوران دفاع مقدس به شدت کمرنگ است. چرا که بار سنگینی در طی این دوران و در پشت جبهه ها به عهده شیر زنانی بود که به تنهایی به دور از همسر خود بار سنگین زندگی را به دوش می کشیدند.
باید گفت جنگ در یک کشور تنها خط مقدم و مرزهای آن نیست، بلکه به همه جای جامعه و کشور رسوخ پیدا می کند و تحت تاثیر قرار می دهد.
پس اگر سینمایی با ژانر دفاع مقدس تنها به مسائل و روابط جبهه ها و خط مقدم بپردازد باید گفت از بخش اصلی و ویژه جنگ چشم پوشی کرده است.
با اشاره به فیلم هایی چون: "لیلی با من است " آژانس شیشه ای" "از کرخه تا راین" "روز سوم" می توان گفت زنان در آن نقش غایبانی را دارند که یا بعد از جنگ از جانبازان نگه داری می کنند یا تنها مکالمه تلفنی و نامه ردو بدل می کنند و یا ....
در نتیجه در طی این مدت راویان جنگ و کارگردانان تنها به نقش ایثارگری، مظلوم و گریان بودن زنان در این دوره اکتفا می کنندو بس.
غافل از این مساله هستند که همین زنان با تربیت کردن فرزندان انقلابی و فرستادن آنها به جبهه های جنگ و ایستادن بر علیه دوگانگی و فتنه انگیزی جامعه نقش اساسی را در 8 سال دفاع مقدس داشتند.