فضه سادات حسینی مجری و گوینده سیما با انتشار تصویری از همسر شهید حججی در معراج شهدای تهران نوشت: آرامش و صبر زینبی و بی نظیر همسر شجاعش، آرامم کرد.
به گزارش شهدای ایران، فضه سادات حسینی مجری و گوینده سیما با انتشار تصویری در اینستاگرام از همسر شهید حججی یاد و خاطره این شهید را گرامی داشت و نوشت:
درست همان دیشبِ سرگردان و آشفته که داغ و غصه امانم نمیداد
همان دیشب که وسط روضه دانشگاه، همه درهای دنیا را به روی خودم بستم و حرفم را زدم ...
من را صدا کرد
برادر شهیدم را می گویم!
همان برادری که 50 روز است رسم برادری را به اوج رسانده
و یک لحظه رهایم نکرده
خودش می داند با آن نگاه مطمئن و پر از ایمانش چه با دلم کرده
زخمی که آن نگاه بر دل دنیایی من زد، هیچ گاه خوب نمی شود
من فضه سادات حسینی سالهاست که در محرم حسینی و عزای جد مظلومم سرگردان و آواره می شوم ...
سالهاست که در محرم و صفر، دربدر این هیات و آن روضه و این مزارم ... تا شاید #=آرام شوم
اما امسال ...
فقط این برادر بود که حالم را فهمید
دستهای خسته و بی رمقم را گرفت
در اوج پریشانی، در نهایت دلشکستگی ... صدایم کرد ...
خلوت_نیمه_شب 4 مهر در معراج شهدا و دو سه ساعت اشک و درددل بر سر پیکر بی سر برادرم، شاید تنها تسکین من بود
بوییدن و بوسیدن کفن کربلایی ش
دیدن چهره پر نور و صلابت پدر و مادرش
و آرامش و صبر زینبی و بی نظیر همسر شجاعش ...
آرامم کرد
قلبم هنوز انگار بیرون از سینه می تپد ... اما آرامم ...
روی کفن و تابوتش نوشتم:
برادر شهیدم
دعایم کن ...
خلوت همسر شهید با عکس همسرش در معراج شهدای تهران، قطعه ای از بهشت در تهران دودگرفته.
درست همان دیشبِ سرگردان و آشفته که داغ و غصه امانم نمیداد
همان دیشب که وسط روضه دانشگاه، همه درهای دنیا را به روی خودم بستم و حرفم را زدم ...
من را صدا کرد
برادر شهیدم را می گویم!
همان برادری که 50 روز است رسم برادری را به اوج رسانده
و یک لحظه رهایم نکرده
خودش می داند با آن نگاه مطمئن و پر از ایمانش چه با دلم کرده
زخمی که آن نگاه بر دل دنیایی من زد، هیچ گاه خوب نمی شود
من فضه سادات حسینی سالهاست که در محرم حسینی و عزای جد مظلومم سرگردان و آواره می شوم ...
سالهاست که در محرم و صفر، دربدر این هیات و آن روضه و این مزارم ... تا شاید #=آرام شوم
اما امسال ...
فقط این برادر بود که حالم را فهمید
دستهای خسته و بی رمقم را گرفت
در اوج پریشانی، در نهایت دلشکستگی ... صدایم کرد ...
خلوت_نیمه_شب 4 مهر در معراج شهدا و دو سه ساعت اشک و درددل بر سر پیکر بی سر برادرم، شاید تنها تسکین من بود
بوییدن و بوسیدن کفن کربلایی ش
دیدن چهره پر نور و صلابت پدر و مادرش
و آرامش و صبر زینبی و بی نظیر همسر شجاعش ...
آرامم کرد
قلبم هنوز انگار بیرون از سینه می تپد ... اما آرامم ...
روی کفن و تابوتش نوشتم:
برادر شهیدم
دعایم کن ...
خلوت همسر شهید با عکس همسرش در معراج شهدای تهران، قطعه ای از بهشت در تهران دودگرفته.
*تسنیم