شب اول محرم مردم شاهد برنامهای بودندکه انتظارش را نداشتند:جوانانی که پیراهن مشکی پوشیدهبودند و سربند لبیک یاحسین به سر بسته بودند،بین ماشینها هدایای حسینی پخش میکردند.
به گزارش شهدای ایران، شب اول محرم مردمی که از بلوار اندرزگوی تهران میگذشتند، شاهد برنامهای بودند که انتظارش را نداشتند: عدهای جوان که پیراهن مشکی پوشیدهبودند و سربند لبیک یا حسین به سرشون بسته بودند، بین ماشینهایی که پشت چراغ قرمز معطل بودند، هدایای حسینی تقدیم میکردند!
پکی شامل سیدی نواهای عاشورایی و آویز آیینه ماشین متبرک به نام امام حسین(ع). واکنش مردم مثل همیشه دیدنی بود. برخی بعد از گرفتن هدیه ماشین ر پارک میکردند تا لحظاتی بین بچه ها باشند. چشم خیلی ها بارانی شد. دل خیلی ها پر کشید. بعضی اول شیشهی ماشین رو پایین نمیدادند! اما وقتی متوجه میشدند هدیهست، استقبال میکردند و تشکر. مکالمهی بچههای ما کوتاه بود: "سلام. تقدیم به شما، التماس دعا”
"سلام. تسلیت میگیم، التماس دعا”
البته تعداد خیلی کمی هم بودند که هدیه رو نمیپذیرفتند. بچههای ما هم با احترام و لبخند میرفتند سراغ ماشین بعدی! همهی حواسمان را جمع میکردیم که باعث ترافیک نباشیم. به محض اینکه چراغ سبز میشد، بچهها میرفتند کنار تا ماشینها رد بشن. حتی با پلیس هم هماهنگیها انجام شدهبود تا حقالناسی ایجاد نشه...
پکی شامل سیدی نواهای عاشورایی و آویز آیینه ماشین متبرک به نام امام حسین(ع). واکنش مردم مثل همیشه دیدنی بود. برخی بعد از گرفتن هدیه ماشین ر پارک میکردند تا لحظاتی بین بچه ها باشند. چشم خیلی ها بارانی شد. دل خیلی ها پر کشید. بعضی اول شیشهی ماشین رو پایین نمیدادند! اما وقتی متوجه میشدند هدیهست، استقبال میکردند و تشکر. مکالمهی بچههای ما کوتاه بود: "سلام. تقدیم به شما، التماس دعا”
"سلام. تسلیت میگیم، التماس دعا”
البته تعداد خیلی کمی هم بودند که هدیه رو نمیپذیرفتند. بچههای ما هم با احترام و لبخند میرفتند سراغ ماشین بعدی! همهی حواسمان را جمع میکردیم که باعث ترافیک نباشیم. به محض اینکه چراغ سبز میشد، بچهها میرفتند کنار تا ماشینها رد بشن. حتی با پلیس هم هماهنگیها انجام شدهبود تا حقالناسی ایجاد نشه...
*مشرق