مسأله مهم در مورد معاونان کنار رفته شهرداری آن است که هیچ یک از آن ها پست و سمتی نگرفته اند و این مسأله برای نیروهای رسمی شهرداری غیرقابل توجیه است.
به گزارش شهدای ایران، سیرتغییرات مدیران ارشد شهرداری تهران همچنان ادامه داشته و این سریال هرهفته غیرمترقبه تر می شود به طوری که پیش بینی قسمت های آتی آن واقعا ممکن نیست.
تااینجای کار، 6 معاون شهردار، 9 شهردارمنطقه ، رییس سازمان بازرسی و مدیرکل حراست شهرداری تهران تغییریافته اند و این درحالی است که سازمان ها، شرکت ها، ادارات کل وسایرمناطق نیزدر تب و تاب مشخص شدن وضعیت مدیررأس هرم مجموعه های خود هستند.
درمورد شهرداران مناطق، نکته قابل توجه انتخاب غالب شهرداران جدید از دل مناطق است که مصداق شعارشهردار تهران مبنی بر استفاده حداکثری از نیروهای داخلی برای احراز پست های مدیریتی است.
به این ترتیب تا کنون شاهد ارتقاء رتبه قائم مقام ها، معاونان فنی وعمرانی و بعضاَ شهرداران نواحی در 10منطقه پایتخت بوده ایم و نیروهای خارج از بدنه راهی به این ورطه مدیریتی پیدا نکرده اند.
در رده معاونان، داستان کاملاَ فرق می کند و غیرازحسن رباطی که سابقه طولانی مدیریت در شهرداری تهران دارد و معاون هماهنگی امورمناطق شده است، 5 معاون دیگر به نام های محسن پورسیدآقایی(معاونت حمل ونقل وترافیک)، ابراهیم شیخ(معاونت توسعه منابع انسانی)، حجت میرزایی ( معاونت برنامه ریزی ، توسعه شهری و امور شورا ) ، مهدی حجت (معاونت شهرسازی و معماری ) و سمیع ا... حسینی مکارم(معاونت مالی واقتصاد شهری) عملاَ خارج از بدنه شهرداری بوده اند؛ البته حسینی مکارم سابقه همکاری با شهرداری را داشته اما در چندسال اخیرهمراه محمدعلی نجفی تغییر محل خدمت داده است.
مسأله مهم در مورد معاونان کنار رفته آن است که هیچ یک از آن ها پست و سمتی نگرفته اند و این مسأله برای نیروهای رسمی شهرداری غیرقابل توجیه است چرا که حداقل برای پرداخت حقوق و رد شدن حق بیمه، باید حکم جدید برای آنها صادر شود نه اینکه کارمند هیچ جا محسوب نشوند.
غیراز عیسی شریفی، ناصرامانی و جعفرتشکری هاشمی که خود استعفا داده و ترجیح دادند در شهرداری تهران ادامه خدمت ندهند، معاونان دیگر عملاَ بدون هیچ صحبت قبلی با آنها، تعویض و به عبارتی به حال خود رها شدند؛ این افراد در حال حاضر هیچ سمتی حتی در حد مشاور نداشته و بلاتکلیف هستند.
به هرحال اگرقرار باشد پروژه تغییر تمام مدیران ارشد دوره مدیریت محمد باقرقالیباف هم تکمیل شود، حداقل باید تکلیف افراد برکنارشده مشخص شود تا به لحاظ اداری مشکلی پیش نیاید.
قطعاَ برخی ازاین مدیران رسمی شهرداری که کنار گذاشته شدهاند توانایی خدمت در سایرپست ها را دارند و می توان از تجربه آنها حداقل در سطح مشاور استفاده کرد. این مهم از جمله انتظاراتی است که متوجه شهردارکنونی تهران است؛ کسی که خود را وامدار هیچ نهاد و ارگانی نمی داند و به قول خودش تحت تأثیر القائات و سفارشات فرمایشی اعضای شورای شهر نیز نیست.
اگرقرار است تهران شهر امید، مشارکت و شکوفایی باشد (شعار محمدعلی نجفی)، باید از تمام نیروهای توانمند، متخصص و متعهد موجود در بدنه آن بهترین استفاده ممکن صورت پذیرد.
از شهرداری که یکی ازچشم اندازهای شهرتهران در افق 1404 از نظر وی" تهران ؛ شهری انسان محور با تأکید بر اخلاق شهروندی و ارتباطات انسانی "است، انتظار می رود در مبحث منابع انسانی و نیروهای مدیریتی نیز همین نوع نگاه را دنبال کند و فارغ از گرایشات حزبی و سیاسی، اگر جایی احساس می کند می تواند از نیروهای با تجربه این نهاد کمک بگیرد، اسیرحرف و حدیث های حاشیه ای و فشارهای خارج از مجموعه نشود.
یکی از مصادیق اخلاق شهروندی، بهره گیری از مدیرانی است که ارزش افزوده هرنهاد و مجموعه ای به حساب آمده و برای آب دیده شدن آن ها سرمایه گذاری های کلانی صورت پذیرفته است. در این صورت است که ارتباطات انسانی به نحوی که شایسته است شکل می گیرد و به الگویی برای سایرین تبدیل می شود.
تااینجای کار، 6 معاون شهردار، 9 شهردارمنطقه ، رییس سازمان بازرسی و مدیرکل حراست شهرداری تهران تغییریافته اند و این درحالی است که سازمان ها، شرکت ها، ادارات کل وسایرمناطق نیزدر تب و تاب مشخص شدن وضعیت مدیررأس هرم مجموعه های خود هستند.
درمورد شهرداران مناطق، نکته قابل توجه انتخاب غالب شهرداران جدید از دل مناطق است که مصداق شعارشهردار تهران مبنی بر استفاده حداکثری از نیروهای داخلی برای احراز پست های مدیریتی است.
به این ترتیب تا کنون شاهد ارتقاء رتبه قائم مقام ها، معاونان فنی وعمرانی و بعضاَ شهرداران نواحی در 10منطقه پایتخت بوده ایم و نیروهای خارج از بدنه راهی به این ورطه مدیریتی پیدا نکرده اند.
در رده معاونان، داستان کاملاَ فرق می کند و غیرازحسن رباطی که سابقه طولانی مدیریت در شهرداری تهران دارد و معاون هماهنگی امورمناطق شده است، 5 معاون دیگر به نام های محسن پورسیدآقایی(معاونت حمل ونقل وترافیک)، ابراهیم شیخ(معاونت توسعه منابع انسانی)، حجت میرزایی ( معاونت برنامه ریزی ، توسعه شهری و امور شورا ) ، مهدی حجت (معاونت شهرسازی و معماری ) و سمیع ا... حسینی مکارم(معاونت مالی واقتصاد شهری) عملاَ خارج از بدنه شهرداری بوده اند؛ البته حسینی مکارم سابقه همکاری با شهرداری را داشته اما در چندسال اخیرهمراه محمدعلی نجفی تغییر محل خدمت داده است.
مسأله مهم در مورد معاونان کنار رفته آن است که هیچ یک از آن ها پست و سمتی نگرفته اند و این مسأله برای نیروهای رسمی شهرداری غیرقابل توجیه است چرا که حداقل برای پرداخت حقوق و رد شدن حق بیمه، باید حکم جدید برای آنها صادر شود نه اینکه کارمند هیچ جا محسوب نشوند.
غیراز عیسی شریفی، ناصرامانی و جعفرتشکری هاشمی که خود استعفا داده و ترجیح دادند در شهرداری تهران ادامه خدمت ندهند، معاونان دیگر عملاَ بدون هیچ صحبت قبلی با آنها، تعویض و به عبارتی به حال خود رها شدند؛ این افراد در حال حاضر هیچ سمتی حتی در حد مشاور نداشته و بلاتکلیف هستند.
به هرحال اگرقرار باشد پروژه تغییر تمام مدیران ارشد دوره مدیریت محمد باقرقالیباف هم تکمیل شود، حداقل باید تکلیف افراد برکنارشده مشخص شود تا به لحاظ اداری مشکلی پیش نیاید.
قطعاَ برخی ازاین مدیران رسمی شهرداری که کنار گذاشته شدهاند توانایی خدمت در سایرپست ها را دارند و می توان از تجربه آنها حداقل در سطح مشاور استفاده کرد. این مهم از جمله انتظاراتی است که متوجه شهردارکنونی تهران است؛ کسی که خود را وامدار هیچ نهاد و ارگانی نمی داند و به قول خودش تحت تأثیر القائات و سفارشات فرمایشی اعضای شورای شهر نیز نیست.
اگرقرار است تهران شهر امید، مشارکت و شکوفایی باشد (شعار محمدعلی نجفی)، باید از تمام نیروهای توانمند، متخصص و متعهد موجود در بدنه آن بهترین استفاده ممکن صورت پذیرد.
از شهرداری که یکی ازچشم اندازهای شهرتهران در افق 1404 از نظر وی" تهران ؛ شهری انسان محور با تأکید بر اخلاق شهروندی و ارتباطات انسانی "است، انتظار می رود در مبحث منابع انسانی و نیروهای مدیریتی نیز همین نوع نگاه را دنبال کند و فارغ از گرایشات حزبی و سیاسی، اگر جایی احساس می کند می تواند از نیروهای با تجربه این نهاد کمک بگیرد، اسیرحرف و حدیث های حاشیه ای و فشارهای خارج از مجموعه نشود.
یکی از مصادیق اخلاق شهروندی، بهره گیری از مدیرانی است که ارزش افزوده هرنهاد و مجموعه ای به حساب آمده و برای آب دیده شدن آن ها سرمایه گذاری های کلانی صورت پذیرفته است. در این صورت است که ارتباطات انسانی به نحوی که شایسته است شکل می گیرد و به الگویی برای سایرین تبدیل می شود.
*فارس