شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۱۵۱۵۱۴
تاریخ انتشار: ۲۲ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۷:۲۱
رئیس دفتر رئیس جمهور از حضور رئیس جمهور کشورمان در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل خبر داد.

به گزارش  شهدای ایرانبه نقل از تسنیم، سید محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور در حاشیه جلسه هیئت دولت و در جمع خبرنگاران درباره سفر رئیس جمهور به نیویورک نیز گفت: ایشان سفر کوتاه و فشرده‌ای خواهند داشت و در این سفر برنامه‌های مختلفی پیش بینی شده است. سخنرانی در سازمان ملل مهمترین موضوع این سفر است. دیدار با ایرانیان، مسلمانان، نخبگان سیاسی و اصحاب رسانه و مصاحبه با رسانه‌ها از جمله برنامه‌هاییاست که در این سفر پیش بینی شده، علاوه بر این ایشان با روسای کشورهای مختلف دیدار و گفت و گو خواهند کرد.

وی درباره انتصاب استانداران جدید اظهار داشت: استانداران باید در استان خدمت کنند و از جوانان و بانوان در استان استفاده کنند. وزیر کشور کار بسیار خوبی کردند و در کنار هر حکمی که برای استاندار زده شده پیوستی وجود دارد که در آن مشخص شده چه کارهایی باید انجام شود.

واعظی در پاسخ به سوالی مبنی بر استفاده از زنان در سمت استاندار گفت: وزارت کشور به این منظور تلاش بسیار زیادی کرده و کمیته‌ای هم در این خصوص تشکیل داده است. باید قبول کرد انتخاب استاندار انتخاب سختی است، استاندار علاوه بر اینکه باید با مدیران کل وزارتخانه‌ها در استانها هماهنگ کند و وی را بپذیرند، باید کارهایش را با 14 ارگان حکومتی هم تنظیم کند. البته استاندار رئیس امنیت استان هم هست.

رئیس دفتر رئیس جمهور تاکید کرد: ما در انتخاب مسئولین تفاوت جنسیتی قائل نمی‌شویم. البته توانایی‌هایی که فرد باید داشته باشد خیلی مهم است. از سوی دیگر باید به گذشته هم برگردیم، بالاخره آقایان این مراحل را طی کرده و بخشدار، فرماندار و معاون استاندار بودهاند. درمورد زنان این کار را اخیرا شروع کرده‌ایم. در دولت یازدهم تعدادی فرماندار و معاون استاندار از میان زنان انتخاب شدند اینها زمان می‌برد ولی محدودیتی نداریم.

وی در پاسخ به سوالی در خصوص نامه مولوی عبدالحمید به رهبر انقلاب اسلامی و پاسخ رهبری نیز گفت: دولت به سیاست‌هایی که از سوی رهبری ابلاغ و بیان می‌شود،مقید و پای بند است، آنچه رهبری ابلاغ می‌فرمایند یا تاکید می‌کنند نقطه قوتی است برای اینکه دولت کارهایش را انجام دهد.

انتشار یافته: ۵
غیر قابل انتشار: ۰
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۴۹ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۲
0
0
کشتار مسلمانان میانمار با حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی صورت میگیرد/ سکوت برابر این کشتار وحشیانه جایز نیست

کشتار مسلمانان در میانمار با حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی صورت میگیرد و متاسفانه ما شاهد سکوت مدعیان حقوق بشر در قبال این کشتار هستیم.

در هر جای دنیا که آشوب و کشتار وجود دارد دست آمریکا و رژیم صهیونیستی در آن دیده میشود و در مورد کشتار مسلمانان در میانمار نیز شاهد حمایت آنها از این وضعیت هستیم.

با حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی از کشتار و ظلم و ستم به مسلمانان میانمار این افراد یا کشته شده و یا از خانه و زندگی خود آواره میشوند و در سختترین شرایط به دور از منازل مسکونی خود در جنگلها و ... زندگی میکنند.

امروز شاهد هستیم که متاسفانه تمام مدعیان دموکراسی و حقوق بشر در قبال کشتار مسلمانان میانمار سکوت اختیار کردهاند و گویا چشم و گوش آنها در قبال این موضوع کور و کر شده است و هیچ چیز را نمیبینند و نمیشنوند.


تمامی کشورهای غیرمتعهد باید به موضوع کشتار مسلمانان در میانمار ورود جدی داشته باشند و اقدامات لازم را در این باره صورت دهند تا از ادامه این کشتار جلوگیری شود.


کشتار مسلمانان میانمار دور از شرافت و انسانیت است و باید بگویم که یک حیوان هم رفتاری اینچنینی ندارد.
نماینده مسیحیان آشوری و کلانی در مجلس در پایان گفت: بنده به عنوان یک فرد مسیحی این اقدامات را محکوم میکنم و سکوت در قبال این کشتار را جایز ندانسته و صحیح نمیدانم.

عربستان سعودی با حمایت چند کشور جنایتکاراز ابتدای سال 94 به بهانه حمایت از دولت مستعفی یمن و در حقیقت سرکوب انقلاب مردم این کشور، تحت ائتلاف عربی موسوم به «طوفان قاطعیت» به یمن حمله کرده است.

عربستان جنایتکار با حمایت آمریکا وانگلیس درسایه سکوت تمام سازمان های بین المللی طی این مدت از زمین و هوا به حملات کورکورانه خود علیه مردم یمن و اهداف غیر نظامی ادامه داده است، به گونهای که در این حملات صدها غیر نظامی کشته و زخمی شدهاند.
تنها در حمله جنگندههای ائتلاف سعودی به سرکردگی آمریکا جنایتکاردر ماه گذشته به خوابگاهی در صنعاء، دهها غیر نظامی کشته شدند.
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۵۰ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۲
0
0
کشتار مسلمانان میانمار با حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی صورت میگیرد/ سکوت برابر این کشتار وحشیانه جایز نیست

کشتار مسلمانان در میانمار با حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی صورت میگیرد و متاسفانه ما شاهد سکوت مدعیان حقوق بشر در قبال این کشتار هستیم.

در هر جای دنیا که آشوب و کشتار وجود دارد دست آمریکا و رژیم صهیونیستی در آن دیده میشود و در مورد کشتار مسلمانان در میانمار نیز شاهد حمایت آنها از این وضعیت هستیم.

با حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی از کشتار و ظلم و ستم به مسلمانان میانمار این افراد یا کشته شده و یا از خانه و زندگی خود آواره میشوند و در سختترین شرایط به دور از منازل مسکونی خود در جنگلها و ... زندگی میکنند.

امروز شاهد هستیم که متاسفانه تمام مدعیان دموکراسی و حقوق بشر در قبال کشتار مسلمانان میانمار سکوت اختیار کردهاند و گویا چشم و گوش آنها در قبال این موضوع کور و کر شده است و هیچ چیز را نمیبینند و نمیشنوند.


تمامی کشورهای غیرمتعهد باید به موضوع کشتار مسلمانان در میانمار ورود جدی داشته باشند و اقدامات لازم را در این باره صورت دهند تا از ادامه این کشتار جلوگیری شود.


کشتار مسلمانان میانمار دور از شرافت و انسانیت است و باید بگویم که یک حیوان هم رفتاری اینچنینی ندارد.
نماینده مسیحیان آشوری و کلانی در مجلس در پایان گفت: بنده به عنوان یک فرد مسیحی این اقدامات را محکوم میکنم و سکوت در قبال این کشتار را جایز ندانسته و صحیح نمیدانم.

عربستان سعودی با حمایت چند کشور جنایتکاراز ابتدای سال 94 به بهانه حمایت از دولت مستعفی یمن و در حقیقت سرکوب انقلاب مردم این کشور، تحت ائتلاف عربی موسوم به «طوفان قاطعیت» به یمن حمله کرده است.

عربستان جنایتکار با حمایت آمریکا وانگلیس درسایه سکوت تمام سازمان های بین المللی طی این مدت از زمین و هوا به حملات کورکورانه خود علیه مردم یمن و اهداف غیر نظامی ادامه داده است، به گونهای که در این حملات صدها غیر نظامی کشته و زخمی شدهاند.
تنها در حمله جنگندههای ائتلاف سعودی به سرکردگی آمریکا جنایتکاردر ماه گذشته به خوابگاهی در صنعاء، دهها غیر نظامی کشته شدند.
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۲۴ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۲
0
0
درپاسخ به یوکیو آمانو مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی چرا درمورد سلاحهای هسته ای آمریکا، غرب و رژیم صهیونیستی تاکنون خفه خون گرفتن.
یوکیو آمانو مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی شریک جنایات آمریکا، غرب و رژیم صهیونیستی است.

درپاسخ به رئیس شورای امنیت سازمان ملل متحد.
درپاسخ به دبیرکل سازمان ملل متحد.
درپاسخ به نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد.
درپاسخ به نماینده انگلیس در سازمان ملل متحد.
درپاسخ به نماینده فرانسه در سازمان ملل متحد.
درپاسخ به نماینده وحشی رژیم جعلی صهیونیستی درسازمان ملل متحد
درپاسخ به رسانه های آمریکایی، اسرائیلی، انگلیسی، فرانسوی
درپاسخ به آمریکا جنایتکاراگر واقعا سلاح هسته ای بد است، شما نیز آن را کنار گذارید.

درپاسخ به انگلیس جنایتکاراگر واقعا سلاح هسته ای بد است، شما نیز آن را کنار گذارید.

درپاسخ به فرانسه جنایتکاراگر واقعا سلاح هسته ای بد است، شما نیز آن را کنار گذارید.

درپاسخ به رژیم جعلی صهیونیستی جنایتکاراگر واقعا سلاح هسته ای بد است، شما نیز آن را کنار گذارید


اگر واقعا سلاح هسته ای بد است، آمریکا ومحتدان نیز آن را کنار گذارید

اگر واقعا داشتن سلاح هسته ای تا این اندازه بد است پس چرا آمریکا وهم پیمانانش آن را کنار نمی گذارد.

اگر واقعا داشتن سلاح هسته ای تا این اندازه بد است پس چرا که مدعیان حقوق بشر هیچ اعتراضی به سلاح های هسته ای آمریکا، غرب و رژیم جعلی صهیونیستی نمی کنند و مجامع حقوق بشری خغه خون گرفتند وهیچ کاری نمی کنند.
اگر واقعا داشتن سلاح هسته ای تا این اندازه بد است پس چرا رئیس بی فرهنگ و بی شخصیت شورای امنیت سازمان ملل متحد خیانتکار تاکنون درمورد سلاح های هسته ای آمریکا، رژیم صهیونیستی وغرب خفه خون گرفتن وقطعنامه های علیه سلاح های هسته ای آمریکا و هم پیمانانش صدورنمی کند.
اگر واقعا سلاح هسته ای بد است، پس چرا تاکنون نهاد های به اصطلاح بین المللی تاکنون درمورد سلاح های هسته ای آمریکا وهم پیمانانش خفه خون گرفتند و هیچ کاری تاکنون نمی کنند.
آمریکا پای خود را از گلیمش درازترکرد.
غرب پای خود را از گلیمش درازترکرد.
رژیم صهیونیستی پای خود را از گلیمش درازترکرد.
مقابله با سلاح های کشتار جمعی باید ازآمریکا، غرب و رژیم صهیونیستی آغاز شود.
کسانی که بزرگترین سلاحهای کشتار جمعی را در اختیار دارند، به ما میگویند که سلاح کشتار جمعی تولید نکنید. بسیار خوب! اما سلاحهای کشتار جمعی که در دست شماست چه خواهد شد؟ شما راه تولید این سلاح را هموار کردید. بنابراین مقابله با تولید اینگونه سلاحها ابتدا باید از شما آغاز شود.
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۵۰ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۲
0
0
کویت وعربستان بیش از50 میلیارد دلارکمک به صدام.


80 کشور تجهیزکننده صدام در جنگ با ایران بودند!!
به بررسی حامیان غربی و عربی حزب بعث عراق در جنگ تحمیلی با ایران می پردازد.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی در گزارشی با عنوان «80کشور تجهیز کننده صدام در جنگ با ایران» به بررسی کمک دولت های شرقی و غربی به حزب بعث در نبرد با ایران پرداخته است:

هنگامی که عراق در شهریور 1359 حمله به ایران را آغاز کرد، شرایط دو کشور با یکدیگر کاملا متفاوت بود؛ با آغاز جنگ، ایران از هرگونه حمایت خارجی بی نصیب بود ولی رژیم بعثی عراق با پشتیبانی های جهانی وارد جنگ با ایران شده بود و کشورهای مختلف به صدام هواپیما و امکانات راداری و پدافندی می دادند و مدرنترین وسایل و تجهیزات را در اختیارش می گذاشتند. علاوه بر این کمک های نظامی، انواع کمک های اقتصادی نیز عراق را پوشش می داد. در ذیل حامیان اصلی عراق در جنگ را در دو گروه حامیان غربی و پشتیبانان عربی مورد بررسی قرار می دهیم.

الف) حامیان غربی
با شروع حمله عراق به ایران، در حالی که بیش از 80 کشور به صورت رسمی و غیر رسمی عراق را یاری می دادند جمهوری اسلامی ایران حتی از داشتن حق خرید سیم خاردار که یک وسیله غیرنظامی محسوب می شد، محروم بود.
آمریکا که در جنگ عراق با ایران اصلی ترین حامی صدام در جنگ با ایران به شمار می آمد، دو هدف را دنبال می کرد: هدف کوتاه مدت آمریکا، آزادسازی گروگان های خود پس از حمله ناکام به طبس و کودتای نوژه بود و دیگر اینکه آمریکا به دنبال مهار انقلاب اسلامی و جلوگیری از صدور انقلاب بود. برژینسکی مشاور امنیتی کارتر، شروع جنگ منطقه ای علیه ایران را راه حل مناسبی برای جلوگیری از صدور انقلاب دانست و عنوان کرد که «آمریکا در مقابله با انقلاب ایران، باید تقویت دولت هایی را که توان انجام عملیات نظامی علیه رژیم ایران را دارا هستند مورد توجه قرار دهد.» لذا او در یک ملاقات سری با صدام این باور را در وی به وجود آورد که آمریکا به طور تمام قد حامی عراق است.

«گری سیک» عضو شورای امنیت ملی دولت آمریکا در زمان جیمی کارتر می گوید: پس از واقعه گروگانگیری در تهران، دیدگاه بسیار غالبی در آمریکا و به ویژه از طرف شخص برژینسکی (مشاور امنیت ملی رییس جمهور) وجود داشت که ایران را باید به طور همه جانبه تنبیه کرد. بیانیه های عمومی که او صادر می کرد، بر این مضمون تاکید داشتند که آمریکا مانعی بر سر تحرکات عراق بر ضد ایران نمی بیند.
علاوه بر این، اسناد مختلفی از کمک های اطلاعاتی دولت رونالد ریگان به عراق وجود دارد. تنها ۸ روز پس از آغاز تهاجم صدام حسین به خاک ایران، ۵ هواپیمای شناسایی آواکس متعلق به نیروی هوایی آمریکا برای شناسایی عملیات های هوایی ایران و اطلاع رسانی آنها به ارتش عراق، تحویل دولت عربستان سعودی شد. در همین راستا سازمان سیا هم از ابتدای جنگ تصاویر هوایی ماهواره ای از مواضع نیروهای نظامی و تاسیسات نفتی ایران را در اختیار رژیم بعث عراق قرار می داد.

تجهیز نظامی، تنها یک بعد از حمایت آمریکا از صدام در طول جنگ محسوب می شود. علاوه بر این دولت ایالات متحده آمریکا، اعتباری به مبلغ 840 میلیون دلار برای واردات مواد غذایی در اختیار عراق قرار داد تا در ادامه جنگ، اذهان داخلی عراق برضد جنگ با ایران تحریک نکند. همچنین از سوی آمریکا وامی به مبلغ یک میلیارد دلار برای خرید و به کارگیری توانایی ساخت سلاح به عراق واگذار شد.
خارج کردن عراق از لیست کشورهای حامی تروریسم، اقدام دیگری بود که به تجهیز تسلیحاتی عراق کمک کرد. علاوه بر این، آمریکا عربستان را تشویق کرد تا با کاهش قیمت نفت، ایران را از مهم ترین منبع درآمد برای تأمین هزینه های جنگ، محروم کند.

در طول جنگ، صدام با دریافت بیش از 60 میلیارد دلار از رژیم های غربی، نیازهای مالی اقتصاد وابسته خویش را تامین می کرد. آمریکا علاوه بر تجهیز عراق، با کارشکنی تلاش هایی را در جهت محکومیت ایران در سازمان های بین المللی و جلوگیری از انتقال صحبت های به حق مسئولین ایرانی به دیگر کشورها و سازمانهای بین المللی انجام می داد.حمایت دول غربی و در راس آن ها آمریکا از صدام، موجب شعله ور شدن آتش جنگ می شد.
آمار تجهیزات و حامیان صدام در جنگ هم به خوبی بازگو کننده نابرابری در جنگ است. به عنوان مثال در آستانه بازپس گیری «فاو» در اردیبهشت 1367، ارتش عراق حدود 5 هزار دستگاه تانک، 4500 نفربر زرهی، 5500 عراده توپ، 420 فروند هلی کوپتر و 720 فروند هواپیمای جنگنده و بمب افکن آماده برای عملیات در اختیار داشت.

این خیل عظیم سیستم های تسلیحاتی، با حداقل 300 فروند موشک زمین به زمین اسکاد بی ، ساخت شوروی تجدید ساختار شده توسط آلمان ها و مقادیر زیادی مهمات شیمیایی صادراتی آمریکایی ـ اروپایی تکمیل می شد. حکومت بغداد با کسب این مقادیر عظیم از جنگ افزار های مدرن متعارف و غیر متعارف، توانست استعداد نیرو های زمینی ارتش خود را از 27 لشکر در سال 1365، به 50 لشکر در سال 1368، افزایش دهد.
علاوه بر آمریکا، برزیل، انگلیس و آرژانتین که در صنعت نظامی تقریبا پیشرفته بودند تسلیحاتی را در اختیار عراق قرار می دادند. ایتالیا و بلژیک با ارسال موشک های پیشرفته ضد زره و کمک به عراق در ساخت توپخانه دوربرد و بخش های دیگر ارتش این کشور از جمله حامیان عراق بودند.
فرانسه گرچه در ابتدا اعلام بی طرفی کرد، اما وجود برخی از منابع و آمارها نشان می دهد که این کشور 7/4 میلیارد دلار کمک مالی در اختیار رژیم بغداد قرار داد. همچنین به منظور تجهیز صدام هواپیماهای سوپر اتاندارد و موشک های لیزری که از آخرین دستاوردهای صنعت نظامی فرانسه بود در اختیار ارتش عراق قرار گرفت. بحث در هیأت دولت فرانسه درباره امکان حمایت از دستیابی محدود عراق به سلاح هسته ای در جنگ نیز دلیلی دیگر بر حمایت فرانسه از صدام بود. آلمان نیز از دیگر کشورهایی بود که با ارسال مواد شیمیایی به یاری صدام شتافت به طوری که عراق را قادر ساخت تا 6000 تن بمب شیمیایی علیه ایران به کار گیرد.
اما عجیب ترین اتفاق قرن همسویی شرق و غرب در جنگ بین عراق و ایران بود. با آغاز هجوم عراق، آمریکا و شوروی که پس از جنگ دوم جهانی درگیر جنگ سرد با یکدیگر بودند در صف حامیان صدام قرار گرفتند. در این بین شوروی نیز همچون آمریکا انواع کمک های تسلیحاتی، نظامی و مالی به صدام را جزو برنامه های خود قرار داد.
پیشرفته ترین هواپیماهای جنگی، بالگرد، تانک و سلاح های دیگر از جمله تسلیحاتی بود که شوروی به عراق ارسال کرد. علاوه بر این فرماندهان ارتش شوروی با حضور در بغداد، آموزش های لازم را به ارتش عراق ارائه می دادند. حدود ۸۵ درصد تجهیزات استفاده شده از سوی عراق در حمله به ایران، ساخت کشور شوروی بود. بیش از ۴۰۰ تانک تی ۵۵، ۳0۰ موشک زمین به زمین اسکاد بی، هزار تانک تی ۶۲، بیش از ۵۰۰ تانک پیشرفته تی 72 و نزدیک به ۲۰۰ فروند انواع هواپیماهای میگ تنها بخشی از کمک های شوروی سابق به عراق در جنگ با ایران بوده است.

در کنار کمک های مستقیم نظامی، دولت عراق برای توسعه برنامه موشکی بالستیک خود توانست کارشناسان موشکی شوروی را به خاک عراق دعوت کند. حضور این کارشناسان گرچه هیچگاه به تکنولوژی ساخت موشک های بالستیک منجر نشد، اما نشانه روشنی از پشتیبانی همه جانبه شوروی از عراق است. البته علاوه بر فهرست فوق باید کشورهایی چون سوئیس، سوئد، لهستان، یوگسلاوی، چین، رومانی، ایتالیا، سنگاپور و ... را نیز به حامیان صدام اضافه کرد.
همچنین باید اشاره کرد که روال حمایت غرب و شرق از صدام، تنها به دوران جنگ عراق و ایران محدود نشد و پس از پایان جنگ هم این روند ادامه یافت. عراق افتخار ژاندارمی منطقه، یعنی همان عنوانی که پیش از انقلاب ایران محمدرضا شاه در اختیار داشت را کسب کرد.
در این میان همانگونه که گفته شد براساس اسناد معتبر، انگلیس و آمریکا بیشترین نقش را در تجهیز صدام پس از جنگ ایران و عراق داشته اند. «هیتی» معاون وزیر دفاع بریتانیا در این رابطه چنین می گوید: «تمام تلاشمان را به خرج دادیم تا رابطه را گرم نگه داریم. طی جنگ هشت ساله صدام علیه رژیم تهران، به طور متوسط هر سال 40 خلبان نظامی عراقی در پایگاه نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا، آموزش می دیدند و شرکت های خصوصی نظیر هواپیمایی C.S.I هم بر این دوره ها نظارت داشتند.»

ب) حامیان عربی
در طول سال های جنگ، کشور های عربی منطقه با نام نهادن صدام به عنوان «سردار و فاتح قادسیه»، «افتخار عرب» و «صلاح الدین ایوبی زمان» میلیارد ها دلار کمک بلاعوض به حکومت صدام و رژیم وی کردند. یکی از فرماندهان جنگ در همین رابطه می گوید: «در بسیاری از عملیات ها نظیر خیبر، والفجر 8 و کربلای 5، حقیقتاً ماشین نظامی عراق از هم پاشیده شد؛ اما به چند ماه نمی کشید که صدام پس از هر کدام از این عملیات ها، با امکانات بیشتر و جدیدتر وارد منطقه می شد. این مسأله حاصل نمی شد جز با پول عرب های منطقه و حمایت های غرب و شرق».
لذا به روشنی می توان گفت که کشورهای عربی با دارا بودن ذخایر عظیم نفت، حامی مالی عراق محسوب می شدند. خود صدام حسین پس از دستگیری، طی یک بازجویی در فوریه 2004 میلادی اعتراف کرد که بسیاری از کشورهای عربی در طول جنگ عراق را از لحاظ مالی مورد حمایت و پشتیبانی قرار می دادند.

اصلی ترین حامی عربی عراق در ابتدا اردن بود. اردن که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روابطه حسنه ای با ایران نداشت، روابط بسیار نزدیکی با عراق برقرار کرده بود. پس از کنفرانس سران کشورهای عربی در بغداد و تونس، روابط بین عراق و اردن روز به روز نزدیک تر و عمیق تر شد تا آنجا که ملک حسین صراحتا به نفع عراق و علیه ایران موضع گیری کرده و با کمک های سیاسی، اقتصادی و نظامی فراوان از جمله اعطای وام های چند میلیون دلاری به عراق، حمایت و پشتیبانی اش را از این کشور اعلام کرد.
روزنامه «گاردین» چاپ انگلستان به نقل از منابع فلسطینی در بیروت به چاپ کیهان در تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۵۹ می نویسد: «ملک حسین پادشاه اردن، حدود پنج هزار از نیروهای خود را به عراق اعزام داشته تا وظایف امنیت داخلی را به عهده بگیرند تا سربازان عراقی برای رفتن به جبهه جنگ با ایران آزاد باشند.» این روزنامه همچنین خاطر نشان کرد که ملک حسین اولین رهبر یک کشور عربی بود که در جنگ ایران و عراق به طرفداری از عراق برخاست تا جایی که در جریان عملیات بیت المقدس، تعدادی از داوطلبان اردنی ارتش عراق نیز به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند.

علاوه بر این ملک حسین به طور متناوب با صدام دیدار می کرد و ضمن اعلام حمایت از وی، حامل پیام های آمریکا به بغداد بود. بندر عقبه این کشور در ساحل دریای سرخ برای ارسال کمک های تسلیحاتی غرب به عراق به این منظور اختصاص یافت و سیل کمک ها روانه عراق شد. همچنین تعداد چهل هزار سرباز مسلح اردنی به دستور ملک حسین در مرز اردن با عراق مستقر شدند تا به جبهه های جنگ علیه ایران عزیمت کنند.
در طول جنگ هشت ساله بین ایران و عراق، تنها سیستم حمل و نقل به عراق از طریق اردن صورت می گرفت. در این چهارچوب شبکه حمل و نقل وسیعی بین دو کشور ایجاد شد. به علاوه ملک حسین که نظامیان اردن را برای سرکوبی مردم مسلمان ایران به عراق گسیل داشته بود، در نطقی اظهار داشت: «اگر ضرورت ایجاب کند نیروهای بیشتری را به عراق اعزام خواهیم کرد.»

بی شک تنها توجه به گوشه های از اظهارات ملک حسین در جریان برگزاری جلسه عادی کابینه اردن در فروردین 1359 موضع آن کشور را در قبال جنگ در حال وقوع بین ایران و عراق، نشان می داد: «وظیفه اعراب است که برای وحدت خود و جلوگیری از سرایت خطرات، هرکجا که باشد همکاری کنند، ما وظیفه داریم که جهان اسلام را آرام و قرین همبستگی داشته باشیم؛ ما به عنوان کشوری عربی نباید اجازه دهیم هیچگونه تجاوزی از هر مصدری که باشد به هیچ جزئی از خاک عراق صورت گیرد.»

علاوه بر اردن، کویت نیز جزو حامیان عربی صدام محسوب می شد. این کشور نه تنها خاک و پایگاه هوایی خود را در اختیار عراق گذاشت بلکه 14 میلیارد دلار پول نقد به عنوان وام بلاعوض به عراق داد و این علاوه بر نفتی است که کویت برای عراق صادر می کرد. «شیخ الصباح» یکی از سفرای کویت در آمریکا، در رابطه با میزان این کمک ها عنوان کرده بود: «کویت چهارده میلیارد دلار کمک نقدی و بیش از شانزده میلیارد دلار از طریق کمک‏های خدماتی و غیره به ماشین جنگی عراق مساعدت کرده است.»
علاوه بر این دو کشور، امارات عربی یک میلیارد دلار و قطر پانصد میلیون دلار تا اواخر سال 1981 میلادی به عراق کمک کردند. کویت و عربستان همچنین به منظور حمایت مالی از عراق توافق کردند تا از سال ١٩٨٢ عایدات صدور نفت از منطقه بی طرف روزانه ٣٠٠ الی ٣٥٠ هزار بشکه به حساب عراق ریخته شود.

حامی دیگر صدام در منطقه یعنی عربستان که در این دوران ارتباط ویژه ای با آمریکا برقرار کرده بود با کاستن از قیمت نفت، تنها منبع درآمد ایران را به حداقل رساند. به علاوه مقامات عربستان مرتب با صدام ارتباط برقرار کرده و او را دلگرم می کردند. برای نمونه، ملک خالد، پادشاه وقت سعودی، در گفت وگویی تلفنی با صدام در 25 سپتامبر سال 1980، حمایت کشورش از عراق را اعلام کرد. بدین ترتیب عربستان را باید جدی ترین حامی عربی عراق در دوران جنگ محسوب کرد به طوری که از مجموع کمک های مالی هفتاد میلیارد دلاری کشورهای حوزه ی خلیج فارس به عراق در زمان جنگ با ایران، بیش از سی میلیارد دلار سهم عربستان بود.
مصر را نیز می بایست جزو حامیان عربی صدام به شمار آورد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مصر با پناه دادن به محمدرضا پهلوی خود را در مقابل انقلاب ایران قرار داد. سیاست حمایت از عراق در جنگ علیه ایران، پس از انور سادات، بر عهده حسنی مبارک قرار گرفت. در طول دهه 80 حسنی مبارک رئیس جمهوری مصر معادل 5/3 میلیارد دلار موشک و تسلیحات در اختیار صدام قرار داد.
سودان نیز در اواسط دی ماه 61 صدها تن از سربازان ارتش خود را به جبهه های جنگ علیه ایران اعزام کرد. همچنین به دستور جعفر نِمیری رئیس جمهور سودان در شهر خارطوم پایتخت این کشور و پاره ای از شهرهای دیگر دفاتری جهت ثبت نام برای اعزام نیرو به جبهه های جنگ علیه ایران دائر شد. جعفر نمیری در مصاحبه با مجله الیوسف چاپ قاهره اذعان داشت که اعزام نیرو به عراق طبق تصمیمات کنفرانس سران عرب صورت گرفته است.

لیبی نیز گرچه در ابتدای جنگ خود را حامی ایران معرفی کرد اما پس از مدتی با تغییر رویه، در جمع متحدان عراق قرار گرفت. اما دولت یمن از همان ابتدا خود را همسو با عراق معرفی کرد. سرلشکر وفیق السامرایی مسئول اسبق بخش ایران در استخبارات عراق در این رابطه اظهار داشت: «در جهت کمک به عراق، یمن تیپ پیاده العروبه را به عراق فرستاده بود. اردن نیز نیروی الیرموک را به عراق گسیل داشت و سودان داوطلبانی را اعزام کرد که در جبهه شرقی رودخانه میسان در خط مقدم جبهه فعالیت می کردند.»

علاوه بر کشورهایی که در بالا از آن ها نام برده شد می توان به کشورهایی چون بحرین، عمان، مراکش، الجزایر و سومالی نیز به عنوان حامیان صدام اشاره کرد. در پایان باید اشاره کرد یکی از دلایلی که کشورهای عربی را علیه ایران تحریک کرد واهمه آن ها از سرایت انقلابی مشابه انقلاب ایران به آن کشورها بود. لذا این کشورها با تجهیز عراق درصدد مبارزه با انقلاب نوپای ایران و جلوگیری از صدور آن به کشورهای منطقه برخاستند ولی نقشه شوم آنها نتوانست مانع از صدور انقلاب اسلامی ایران شود به طوری که اکنون شاهد بیداری اسلامی با الگوگیری از انقلاب اسلامی ایران در منطقه هستیم.




کشورهایی که به صدام برای حمله به ایران کمک کردند

ترس و اختلافات سیاسی عربستان از ایران انقلابی باعث شد تا این کشور یکی از حامیان بزرگ عراق در جنگ تحمیلی باشد: «چنانچه از مجموع کمکهای مالی و جنسی هفتاد میلیارد دلاری کشورهای حوزه خلیج فارس به عراق در زمان جنگ با ایران، سی میلیارد دلار سهم عربستان بود.»
به گزارش فرهنگ نیوز، بعد از آنکه انقلاب اسلامی با ایدئولوژی دینی و جهانشمول خود به پیروزی رسید، برخی از کشورهای غربی و عربی، که وقوع این انقلاب را در تضاد با منافع خود میدیدند، به اشکال مختلف به ابراز مخالفت با آن پرداختند. عراق از جمله کشورهای عربی منطقه بود که فرصت را غنیمت شمرد و با استفاده از فضای ثباتنیافتهی بعد از انقلاب، قرارداد الجزایر را نقض و به ایران حمله کرد.
این جنگ هشت سال به طول انجامید و بعد از جنگ ویتنام، دومین جنگ طولانی در قرن بیستم بهشمار میرفت. بیشک عامل اصلی در طولانی شدن جنگ، علاوه بر عدم رضایت طرفین در مفاد برخی از قطعنامهها که مانع از تصویب و پذیرش آنها میشد، حمایتهای بیوقفهی کشورهای غربی و عربی از عراق بود. علاوه بر کمکهای نظامی، کمکهای مالی و اقتصادی از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار بود. از اینرو، نوشتهی حاضر درصدد پاسخ به این سؤال است که حامیان مالی عراق در طی جنگ تحمیلی، شامل چه کشورهایی بودند و این کشورها با چه انگیزهای به حمایت مالی صدام حسین و کشورش میپرداختند!
از آغاز جنگ تحمیلی تا قطعنامهی 598
عراق بعد از چیرگی حزب بعث بر این کشور، همواره رؤیای رهبری بر جهان عرب و تسلط بر مناطق عربنشین و نیز برخی مناطق استراتژیک منطقه را در سر داشت. بعد از آنکه حاکمیت ایران بر این مناطق اعمال گردید، عراق ضمن اعتراض به این موضوع، شکایات خود را از طریق مجامع و سازمانهای بینالمللی دنبال نمود که فرجام آن تلاشها، انعقاد قرارداد 1975 الجزایر شد که تا سال 1359 پابرجا بود. اما به فاصلهی هفده ماه پس از پیروزی انقلاب، صدام حسین قرارداد الجزایر را در برابر دوربین تلویزیون عراق پاره کرد و پنج روز بعد از این اقدام، مرزهای جمهوری اسلامی ایران را مورد تعرض قرار داد.
بهزعم بسیاری از تحلیلگران، عراق با این حمله، علاوه بر کسب فرصت جهت تحقق رؤیای ژاندارمی منطقهی خلیج فارس، «فرصتی استثنایی برای نقض قرارداد 1975 و باز پس¬گیری شط¬العرب [اروندرود] را به چنگ میآورد... و به آرزوی خود یعنی تبدیل شدن به بزرگترین رهبر منطقهی خلیج فارس نزدیک میشود و به این وسیله، مرکز فرماندهی امت عرب را در دست میگیرد... همهی اینها باید در کنار دشمنی شخصی صدام حسین با [امام] خمینی (ره) در نظر قرار گیرد.»[1]
حملهی غافلگیرانهی عراق به ایران در شرایطی صورت گرفت که کشور به دلیل تحولات انقلاب، در شرایطی نامناسب به سر میبرد و صدام حسین در خیال خود میاندیشید که میتواند با استفاده از این شرایط، تهران را در عرض سه روز فتح کند. بیشک علاوه بر وضعیت ثباتنیافتهی ایران، کمکهای مالی برخی از کشورها نیز در تشویق و ترغیب عراق برای حمله به ایران و نیز ادامهی جنگ، مؤثر بود. حامیان مالی عراق در این دوران را میتوان به دو گروه کشورهای عربی و غربی تقسیم کرد که به برخی از مهمترین آنها و نیز علل و انگیزهی آنها برای این کمکها، پرداخته میشود.
حمایت مالی کشورهای عربی
از جمله کشورهای عربی که به حمایت مالی از عراق پرداختند، میتوان به اردن، کویت، عربستان، امارات متحده، قطر، عمان، بحرین، مراکش، سودان، سومالی و... اشاره کرد. در میان این کشورها، کویت و عربستان از مهمترین حامیان مالی عراق بودند. گرچه این دو کشور رسماً حمایت خود از عراق را اعلام نکردند، اما در عمل، بهطور غیررسمی و به شکلهای مختلف از عراق پشتیبانی کردند.
برای نمونه، ملک خالد، پادشاه وقت سعودی، در گفتوگویی تلفنی با صدام در 25 سپتامبر سال 1980، حمایت کشورش از عراق را اعلام کرد. بخش مهمی از علل این موضوع، یعنی حمایت کشورهای منطقه بهخصوص عربستان را باید در روابط این کشور با ایران بعد از انقلاب اسلامی جست و جو کرد. روابط ایران و عربستان در این دوران همواره بر رقابت و اختلاف مبتنی بوده است که بخشی از این اختلافات به ادعا و رقابت دو کشور برای صیانت و رهبری جهان اسلام در کنار اختلافات مذهبی باز میگردد
علاوه بر این، «عملکرد سیاست مبتنی بر صدور انقلاب نیز در این مقطع زمانی، به نگرانی کشورهای میانهرو و محافظهکار منطقه از ظهور جنبشهای انقلابی مشابه با ایران در کشورهای خود افزود»[2] و روابط ایران با عربستان و سایر کشورهای عربی منطقه از جمله کویت، اردن و... را تیره کرد. کشتار حاجیان ایرانی در سال 1987توسط عربستان نیز به وخامت روابط دو کشور افزود. مجموع این عوامل در کنار سایر اختلافات سیاسی-اعتقادی باعث گردید تا عربستان یکی از حامیان بزرگ عراق در جنگ تحمیلی باشد؛ «چنانچه از مجموع کمکهای مالی و جنسی هفتاد میلیارد دلاری کشورهای حوزه خلیج فارس به عراق در زمان جنگ با ایران، سی میلیارد دلار سهم عربستان بود.»[3] کمکهای مالی عربستان در کنار حمایتهای مالی غرب، به حدی چشمگیر بود که قدرت زمینی عراقیها را بهبود بخشید تا شاید اینگونه بتواند مانع از برتری نظامی ایران گردد.[4]
بعد از عربستان، کویت از عمدهترین وامدهندگان به عراق بوده است. یکی از علل حمایت کویت از عراق نیز به سردی روابط این کشور با ایران در پی حاکمیت مجدد ایران بر جزایر سهگانه مربوط میشود. کویت نیز امیدوار بود با شکست ایران توسط عراق، حاکمیت اعراب بر این جزایر اعاده گردد. به همین دلیل، با حمایت مالی از عراق، درصدد تضعیف ایران برآمد.
«شیخ الصباح» یکی از سفرای کویت در آمریکا، در رابطه با میزان این کمکها عنوان کرده بود: «کویت چهارده میلیارد دلار کمک نقدی و بیش از شانزده میلیارد دلار از طریق کمک‏های خدماتی و غیره به ماشین جنگی عراق مساعدت کرده است.»[5] ابوغزاله، وزیر دفاع پیشین مصر نیز در آماری در رابطه با میزان کمکهای کویت و عربستان گفته بود: تنها عربستان و کویت شصت میلیارد دلار به عراق کمک کردند.[6]
در واقع میتوان گفت نقش کمکهای مالی عربستان و کویت بهحدی پررنگ است که با جرئت میتوان گفت اگر عراق میخواست با عایدات حاصل از فروش نفت خود به جنگ ادامه دهد، قطعاً در همان سالهای ابتدایی جنگ، از ادامهی آن باز میایستاد. اما کمکها و حمایتهای مالی این دو کشور بهشکل مستقیم و یا در قالب وام و... نقش مهمی در ادامهی جنگ داشت.
علاوه بر این دو کشور، «امارات عربی یک میلیارد دلار و قطر پانصد میلیون دلار تا اواخر سال 1981 به عراق کمک کردند.»[7] اردن نیز از دیگر کشورهای عربی بود که بعد از انقلاب ایران، مانند بسیاری از کشورهای عربی، روابط چندان خوبی با ایران نداشت. این کشور نیز طی جنگ تحمیلی، «با کمکهای سیاسی، اقتصادی و نظامی فراوانش از جمله اعطای وام‏های چند میلیون دلاری به عراق، حمایت و پشتیبانیاش را از این کشور اعلام کرد.»[8]
حمایت مالی کشورهای غربی
بیشک در رأس کشورهای غربی، آمریکا بزرگترین حامی صدام و نیز مشوق اصلی او برای آغاز جنگ بود. علاوه بر حوادث و اتفاقات بعد از انقلاب از جمله تسخیر لانهی جاسوسی، از دست دادن حامی بزرگ منطقه یعنی رژیم شاه و ماهیت انقلاب ایران که شعار استکبارستیزی را در رأس داشت، باعث گردید تا آمریکا از عراق حمایت کند.
گرچه آمریکا با شروع جنگ تحمیلی، با انتشار بیانیهای اعلام بیطرفی نمود، اما این بیطرفی در عمل رنگ واقعیت به خود نگرفت. چنانکه برژیسنکی، مشاور امنیت ملی کارتر، پیش از آغاز جنگ اعلام کرده بود: «آمریکا در مقابله با انقلاب ایران، باید تقویت دولتهایی را که توان انجام عملیات نظامی علیه رژیم ایران دارا هستند مورد توجه قرار دهد.»[9] از اینرو، تضعیف ایران در جنگی منطقهای با امید براندازی و یا تضعیف آن، از انگیزههای مهم آمریکا در تشویق عراق به جنگ علیه ایران بود.
هرچند در آغاز تجاوز عراق به ایران، روابط آمریکا و عراق چندان مطلوب نبود و از اینرو آمریکا نمیتوانست بهطور مستقیم به این کشور کمک کند، اما بهطور غیرمستقیم و با تشویق متحدان عرب خود، زمینه‏های کمک به عراق را فراهم ‏آورد؛ بهطوریکه «در سایهی تشویق آمریکا، سیل کمکهای مالی دولتهای عرب بهسوی عراق سرازیر شد. چنانچه به گفتهی طارق عزیز، وزیر امور خارجهی عراق، میزان کمکهای مالی بلاعوض به عراق تا پایان سال 1981 بالغ بر هجده تا بیست میلیارد دلار گردید.»[10]
اما بهتدریج و با بهبود روابط سیاسی دو کشور در سال 1362، عراق از وامها و کمکهای مستقیم آمریکا بهرهمند شد. بعد از برقراری روابط مجدد، آمریکا با تصویب مجلس سنا، کمکهای مالی ذیل به عراق را در صدر برنامههای خود قرار داد: «تخصیص حدود یک میلیارد دلار برای خرید محصولات کشاورزی، تصمیم بانک صادرات و واردات آمریکا برای ضمانت 85 درصد از 5/7 میلیارد دلار مبلغی که برای ساخت خط لولهی نفتی عقبه لازم بود.»[11]
هرچند در آغاز تجاوز عراق به ایران، روابط آمریکا و عراق چندان مطلوب نبود و از اینرو آمریکا نمیتوانست بهطور مستقیم به این کشور کمک کند، اما بهطور غیرمستقیم و با تشویق متحدان عرب خود، زمینه‏های کمک به عراق را فراهم ‏آورد. با بهبود روابط سیاسی دو کشور در سال 1362، عراق از وامها و کمکهای مستقیم آمریکا بهرهمند شد.
از اینرو به فاصلهی کمی از برقراری روابط سیاسی دو کشور و «به دنبال سفر طارق عزیز به آمریکا و دیدار با مقامات این کشور، دولت ایالات متحدهی آمریکا، اعتباری به مبلغ 840 میلیون دلار برای واردات مواد غذایی در اختیار عراق قرار میدهد. همچنین وامی به مبلغ یک میلیارد دلار برای خرید و بهکارگیری توانایی ساخت سلاح به عراق واگذار میشود.»[12]
در این راستا، دولت ریگان چندین اقدام مالی دیگر را نیز در دستور کار خود قرار میدهد. از جمله اینکه «در داخل جامعهی آمریکا و در جهان غرب، برای عراق تسهیلات ویژهی مالی فراهم کرد؛ بدین شکل که ضمن تأمین اعتبار برای عراق نزد شرکتهای آمریکایی، دولتهای عمدهی غرب مانند فرانسه، ایتالیا و بریتانیا را تشویق کرد تا با تعویق زمان بازپرداخت بدهیهای عراق موافقت کنند.»[13]
علاوه بر آمریکا، فرانسه نیز از دیگر حامیان غربی عراق بود. بعد از انقلاب و در پی برخی از تحولات، از جمله پناهنده شدن شاپور بختیار به فرانسه و نیز تسخیر لانهی جاسوسی آمریکا، فرانسه نیز در کنار آمریکا به تبلیغ علیه ایران اقدام کرد. فرانسه گرچه در ابتدا اعلام بیطرفی کرد، اما وجود برخی از منابع و آمارها نشان میدهد که «این کشور 7/4 میلیارد دلار کمک مالی در اختیار رژیم بغداد قرار داد که دستکم هفت میلیارد دلار از مجموع این معاملات بهصورت وام و اعتبارات بود.»[14]
انگلیس، آلمان، ایتالیا و... از دیگر کشورهای اروپایی بودند که در کنار برخی از کشورهای آمریکای لاتین چون آرژانتین، برزیل و... به حمایت گسترده از عراق پرداختند. این کشورها نیز گرچه با آغاز جنگ، ظاهراً اعلام بیطرفی کردند، اما در ورای شعارهای خود، به حمایت گسترده از عراق پرداختند. تردیدی نیست دلیل بخش عمدهای از حمایتها از عراق، به ماهیت انقلاب ایران و تقابل آن با منافع آنها برمیگردد، زیرا برخی از این کشورها از جمله انگلیس، حامی حکومتهای محافظهکار منطقه بودند، درحالیکه انقلاب ایران با ماهیت پویا و پیشروندهی خود، بسیاری از سیاستهای محافظهکارانه را به چالش میطلبید.
نتیجهگیری
ارزیابی نهایی پیرامون موضوع حاضر نشان داد که طی دوران جنگ تحمیلی، بسیاری از کشورهای عربی و غربی دنیا، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، عراق را مشمول کمکهای مالی خود قرار دادند. گرچه بسیاری از این کشورها در ظاهر اعلام بیطرفی نمودند، اما در عمل بسیاری از آنان عراق را بهمنظور شکست و تضعیف ایران حمایت کردند. عراق توانست با این کمکها، نیروی نظامی خود را تقویت و مبادرت به خرید انواع سلاحهای مدرن کند.
بیشک بخش مهمی از این موضوع، به ماهیت سیاسی، پیشرونده و ضداستکباری انقلاب ایران باز میگشت که علاوه بر اختلافات مذهبی و اعتقادی با بسیاری از کشورهای عربی و نیز نفی سلطهی قدرتهای استعماری، با شعار صدور انقلاب، خواهان جایگاه و نقش جدیدی در دنیای اسلام بود. اما این عملکرد در تضاد با منافع برخی از کشورها بود و میتوانست نفوذ غرب را بهشدت کاهش دهد. از اینرو بسیاری از کشورها درصدد برآمدند با حمایت از عراق و تضعیف ایران، منافع خود را تأمین کنند. اما در نهایت هیچیک از این تدابیر کارساز نشد و کشور بدون از دست دادن حتی یک وجب از خاک خود، در برابر نهتنها عراق، بلکه بسیاری از کشورهای دنیا ایستاد.(*)
پینوشتها
[1]. ابوغزاله، عبدالحلیم (1380)، جنگ ایران و عراق، ترجمهی نادر نوروزشاد، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ص 44.
[2]. ازغندی، علیرضا (1384)، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران، نشر قومس، ص 35.
[3]. سادات عظیمی، عربستان سعودی (مجموعه مباحث کشورها و سازمانهای بینالمللی)، ص 126.
[4]. رودباری، سواء فیلی (1375)، کتاب سبز کویت، تهران، وزارت امور خارجه، ص ١٦٢ و ١٦٣.
[5]. قادری کنگاوری، روحالله (1389)، «تحلیلی بر میزان کمکهای مالی-تسلیحاتی منطقهای و فرامنطقهای به عراق در جنگ تحمیلی علیه ایران»، فصلنامهی مطالعات دفاع مقدس، سال نهم، شمارهی 32، ص 64.
[6]. همان، ص 64.
[7]. همان.
[8]. درودیان، محمد (1380)، سیری در جنگ ایران و عراق (آغاز تا پایان)، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ص 32.
[9]. کاظمی، علیاصغر (1367)، مدیریت بحرانهای بینالمللی، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، تهران، ص 65.
[10]. دلیپ هیرو (1390)، طولانی‏ترین جنگ؛ رویارویی نظامی ایران و عراق، نشر مرزوبوم، تهران، ص 153.
[11]. درودیان، محمد (1376)، از شلمچه تا حلبچه، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ص 91 و 92.
[12]. علایی، حسین (1391)، روند جنگ ایران و عراق، نشر مرزوبوم، تهران، جلد 2، ص جلد 2، ص 80.
[13]. معرفتجو، علی (1369)، «منطق جنگ خلیج فارس»، مجلهی اطلاعات سیاسی-اقتصادی، شمارهی 42-41، ص 53.
[14]. صالحی، حمید (1390)، «نقش و عملکرد کشورهای اروپایی در طول جنگ عراق علیه ایران»، پژوهشنامهی دفاع مقدس، سال اول، شمارهی 1، ص 121.




حدیث اتفاقی

یکشنبه 6 تیر‌ماه سال 1389
کمک‌های کشورهای منطقه به عراق در طول جنگ تحمیلی

نقش منافقین در جنگ(4)

این واقعیت که کمکهای تسلیحاتی و اطلاعاتی کشورهای عربی به عراق در جریان جنگ تحمیلی علیه ایران اگر از کمکهای نظامی کشورهای غربی و اروپایی بیشتر نبوده کمتر هم نبوده است، بر هیچ کس پوشیده نیست.

بسیاری از کشورهای عربی با استفاده از برخی تعبیرها و تفسیرها از جمله اظهارنظر ملک حسین، شاه سابق اردن در سال 1980 میلادی که گفته بود، ”عراق کشور عربی و برادر ماست که نباید مورد هیچ‌گونه تهدید خارجی قرار گیرد و یا آسیبی از هر منبع که باشد به آن برسد“ و همچنین اعمال فشارهای سیاسی و نظامی از سوی آمریکا، سیل کمکهای نظامی‌شان را به عراق در طی هشت سال جنگ علیه ایران سرازیر می‌کردند.

بی شک بررسی میزان این کمکها و پرداختن به آمار و ارقام موجود در این زمینه از واقعیتهای تلخی پرده بر می‌دارد که گذشته از هر چیز میزان اعمال نفود و فشار آمریکا بر کشورهای عربی را به خوبی نشان می‌دهد. با توجه بر فرا رسیدن آغاز هفته‌ی دفاع مقدس و سالروز آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، (31 شهریور 1359 ـ 1980 ) پرداختن به منظری جدید در خصوص عوامل پشت پرده این جنگ، از جمله حضور قدرتمند نظامی و مالی جهان عرب در پشت عراق در قالب ارسال کمکهای نظامی و همچنین فروش تسلیحات پیشرفته‌ی نظامی و همچنین کمک‌های مالی به این کشور، بیش از پیش عدم وجود توازن نظامی در این جنگ و نابرابری تسلیحاتی موجود میان عراق و ایران را به روشنی نمایان می‌سازد.

کمکهای کویت و عربستان به عراق کشورهای عربی به ویژه کویت و عربستان با ارسال کمک‌های مالی و نظامی شان به عراق بخشی از هزینه‌های این کشور را در دوران جنگ تحمیلی علیه ایران متحمل می‌شدند. برابر گزارش محرمانه‌ای که در آن مقطع زمانی منتشر شد، دو کشور یاد شده در مجموع 25 تا 50 میلیارد دلار را به صورت قرض یا وام بلاعوض در اختیار عراق قرار دادند.

بعدها، پس از بروز اختلاف میان عراق و کویت و اظهارات مقامهای عراقی مبنی بر ”جنگ با ایران به تنهایی“،ابوغزاله، معاون اسبق رییس جمهور و وزیر دفاع مصر، ادعای عراق را به عنوان یک دروغ بزرگ تعبیر کرد و گفت: ”تنها کویت و عربستان بیش از 60 میلیارد دلار به عراق کمک کردند.“ فهد پادشاه عربستان نیز در سخنانی اظهار کرده بود، ”اگر عراق می‌گوید افرادش را فدا کرده است، ما نیز با پول، سلاحهای پیشرفته و همکاری بین‌المللی در این فداکاری(!) سهیم بوده‌ایم“ (1). وی اقدامات رهبری عراق را نشان ناسپاسی نسبت به حمایتهای نظامی عربستان ذکر کرد.

هم زمان، ”شیخ الصباح“ سفیر کویت در واشنگتن نیز در پاسخ به اظهارات عراقی‌ها گفته بود : ”کویت 14 میلیارد دلار کمکهای نقدی و بیش از 16 میلیارد دلار از طریق کمکهای خدماتی و غیره به ماشین جنگی عراق مساعدت کرده است ؛ کویت در زمان جنگ بیش از نیاز نفت صادر می‌کرد تا به صدام در جنگ کمک کند.“ بعدها کویتی‌ها اذعان داشتند، افزون بر کمکهای مالی، پایگاه نیروهای هوایی در اختیار عراق قرار دادند که همین امر به عراقی‌ها برای حمله به جزیره‌ی خارک، پایانه‌های نفتی ایران و نفت‌کش‌ها کمک شایانی کرده بود. عراقی‌ها تجهیزات و مواد خامی را که برای حملات نظامی به ایران نیاز داشتند؛ از 200 شرکت در 21 کشور جهان به دست می‌آوردند. غربی‌ها در نظر داشتند با کمک به عراق از برتری نظامی ایران و تغییر موازنه به سود آن جلوگیری کنند.

در نتیجه، این کمک‌ها همراه با حمایتهای مالی کشورهای عرب حاشیه‌ی خلیج فارس به ویژه عربستان و کویت، قدرت زمینی عراقی‌ها را بهبود بخشید و آنها توانستند با تکیه بر سلاحهای فرانسوی و روسی توان هوایی‌شان را افزایش دهند. (2) نگاهی به وامها و کمکهای اقتصادی خارجی دولت کویت به عراق در طی سالهای جنگ نشان می‌دهد که کویت یکی از عمده‌ترین وام‌دهندگان به عراق بوده است. کارشناسان هزینه‌ی جنگی عراق را ماهانه بین 600 میلیون تا یک میلیارد دلار برآورد می‌کردند؛ در حالی که ارز حاصل از صدور روزانه 893/1 میلیون بشکه نفت به قیمت متوسط 12 دلار برای هر شبکه در سالهای پایانی جنگ، رقمی در حدود 681 میلیون دلار در ماه بود و این حتی تکافوی هزینه جنگی عراق را نمی‌کرد. از این جهت مشارکت کشورهای عربی به ویژه کویت و عربستان در جنگ تحمیلی و حمایت از عراق به خوبی آشکار می‌شود.

فهرست برخی از کمکهای کویت و عربستان به عراق در طول جنگ تحمیلی

1- در اوایل سال 1360 مطبوعات کویت گزارش دادند که کویت و عربستان قرار است یک وام شش میلیارد دلاری در اختیار عراق قرار دهند. سهم کویت از این مبلغ، دو و سهم عربستان چهار میلیارد دلار تعیین شده بود.

2- هفت ماه پس از اعطای وام نخست کویت به عراق، در تاریخ 19/8/1360 گزارشی مبنی بر واگذاری یک اعتبار 7/4 میلیون دلاری از سوی کویت به دولت عراق منتشر شد.

3- در تاریخ 9/1/1365 نیز واحد مرکزی خبر در تهران گزارش داد که دولت کویت در ادامه حمایت مالی‌اش از عراق، وامی به مبلغ هشت میلیون و 900 هزار دینار کویتی به عراق خواهد پرداخت.

4- کویت و عربستان توافق کردند که از سال 1980 عایدات صدور نفت از منطقه‌ی بی طرف (روزانه 300 الی 350 هزار بشکه) به حساب عراق ریخته شود. این توافقنامه تا سال 1986 اعتبار داشت و عراق درصدد تمدید آن برای یکسال دیگر بود.(2) کمکهای اردن به عراق در طول جنگ تحمیلی اردن که از پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روابطه حسنه‌ای با ایران نداشت، روابط بسیار نزدیکی با عراق برقرار کرده بود. پس از کنفرانس سران کشورهای عربی در بغداد و تونس، روابط بین عراق و اردن روز به روز نزدیکتر و عمیق‌تر شد؛ تا آنجا که ملک حسین صراحتا به نفع عراق و علیه ایران موضع‌گیری کرده و با کمکهای سیاسی، اقتصادی و نظامی فراوان‌اش از جمله اعطای وامهای چند میلیون دلاری به عراق، حمایت و پشتیبانی‌اش را از این کشور اعلام کرد. در طول جنگ هشت ساله بین ایران و عراق، تنها سیستم حمل و نقل به عراق از طریق اردن صورت می‌گرفت. در این چهارچوب شبکه‌ی حمل و نقل وسیعی بین دو کشور ایجاد شد و بندر عقبه این کشور برای حمل و نقل سلاح و تجهیزات نظامی سبک و سنگین در اختیار عراق قرار گرفت. به علاوه ملک حسین که نطامیان اردن را برای سرکوبی مردم مسلمان ایران به عراق گسیل داشته بود، در نطقی اظهار داشته بود: ”اگر ضرورت ایجاب کند نیروهای بیشتری را به عراق اعزام خواهیم کرد.“ بی شک تنها توجه به گوشه‌هایی از اظهارات ملک حسین در جریان برگزاری جلسه‌ی عادی کابینه‌ی اردن در تاریخ 2/1/1359 (1980 ) موضع آن کشور را در قبال جنگ در حال وقوع بین ایران و عراق، نشان می‌داد: ”وظیفه‌ی اعراب است که برای وحدت خود و جلوگیری از سرایت خطرات، هرکجا که باشد همکاری کنند، ما وظیفه داریم که جهان اسلام را آرام و قرین همبستگی داشته باشیم؛ ما به عنوان کشوری عربی نباید اجازه دهیم هیچگونه تجاوزی از هر مصدر که باشد به هیچ جزیی از خاک عراق صورت گیرد.“ (4) در مجموع بسیاری از آمارها و گزارشها در خصوص حمایت جهان عرب و برخی از کشورها از جمله کویت، عربستان و اردن از عراق در جریان جنگ تحمیلی علیه ایران، به روشنی نشانگر آن است که عراق از جنبه‌های چشمگیر نظامی و اقتصادی از حمایت بی‌دریغ بسیاری از این کشورها، بهره‌مند بوده است. یادآور می‌شود که در کنار حمایت‌های مالی و نظامی که این کشورها از عراق داشتند؛ حمایت‌های بسیار سیاسی نیز در ارگانهای بین‌المللی و همچنین از نظر تبلیغاتی دولت‌های عرب از عراق صورت می‌دادند که خود نیازمند یک بررسی مستقل و مجزا می‌باشد.همچنین تعدادی از کشورهای منطقه‌یی نیز حضور مستقیم در جنگ داشتند و با اعزام نیروهای خود به عراق رژیم بعثی را در مقابل ایران حمایت می‌کردند به گونه‌ای که با گذشت بیش از یک دهه از پایان جنگ، چند روز پیش حسنی‌ مبارک، رییس جمهور مصر اعتراف کرد که 18 هزار سرباز مصری در کنار بعثی‌ها در مقابل ایران می‌جنگیدند.
بابائی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۴۶ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۵
0
0
روحانی و نمایند گان مجلس دیگر وعده الکی ندهند.
چرا رئیس سکوت کرد؟
داعش وحشی مورد حمایت آمریکا، کشورهای عربی، کشورهای اروپایی، رژیم صهیونیستی وترکیه درسوریه وعراق، ایرانی ها را قتل عام می کند ومسئولان سکوت اختیارکرده است.
راه حل درسوریه مبارزه تروریسم است ونه مذاکره سیاسی و گفته وگو سیاسی
جنایات مدعیان حقوق بشر
مدعیان حقوق بشر، درجنایات ضد بشرجهان دست دارند.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار