"یک دقیقه وقت بگذارید، یک زندگی را تغییر دهید." این شعار امسال روز جهانی پیشگیری از خودکشی است. طبق آمارهای سازمان بهداشت جهانی، در هر 40 ثانیه یک نفر خودکشی میکند. به عبارتی 3 هزار خودکشی در هر روز. بر همین اساس در کنار هر یک خودکشی موفق، ۲۰خودکشی ناموفق هم صورت میگیرد؛ این یعنی در هر ۳ ثانیه یک خودکشی ناموفق در جهان انجام میشود.
به گزارش شهدای ایران، خودکشی در میان دختران دانش آموز و زنان متاهل بیشتر است. همچنین افراد بیکار و کم سوادها. بعضیها هم البته نمیخواهند بمیرند؛ عصبی میشوند وبه خودشان آسیب میزنند. روی دستشان اثرات چاقو دیده میشود. در واقع خودزنی میکنند. در زنان اقدام به خودکشی با اختلاف دو سه برابر بیشتر از مردان است و در مردان تعداد فوتیها با اختلاف دو سه برابر بیشتر. البته در غرب کشور میزان مرگ در اثر خودکشی در میان مردان و زنان تقریباً یکسان است.
مرد داخل کوپه میشود، روبهروی زن مینشیند. زن جوان، بیرون را تماشا میکند. مرد، میانسال است. بارانی بلند به تن کرده و کلاه شاپو را تا روی ابروها پایین کشیده. چهرهاش روی هم رفته سرد است. بیآنکه تغییری در چهرهاش، اثری از هیجان یا خرسندی، مشهود شود، شروع به صحبت میکند. یکی دو جمله کوتاه و شاید بیاهمیت. زن، توجهی نشان نمیدهد.علاقهای به صحبت ندارد. مرد ساکت میشود. زن اصلاً نمیفهمد مرد چه زمانی از کوپه خارج میشود. به نظرش اصلاً اهمیتی ندارد. صدای آژیر بلند میشود. کسی خودش را از قطار بیرون پرت کرده، همان مرد. زن باقی عمرش را با این فکر سپری میکند: «شاید اگر با او حرف میزدم... شاید...» قضیه گاهی به همین راحتی است. مثل داستان همین فیلم که دهه 80 میلادی، جایی در اسپانیا اتفاق میافتد. آدمها هرجای دنیا که باشند، کم و بیش مثل هماند. حداقل در این موضوع؛ خودکشی.
«یک دقیقه وقت بگذارید، یک زندگی را تغییر دهید.» این شعار امسال روز جهانی پیشگیری از خودکشی است. طبق آمارهای سازمان بهداشت جهانی، در هر 40 ثانیه یک نفر خودکشی میکند. به عبارتی 3 هزار خودکشی در هر روز. بر همین اساس در کنار هر یک خودکشی موفق، ۲۰ خودکشی ناموفق هم صورت میگیرد؛ این یعنی در هر ۳ ثانیه یک خودکشی ناموفق در جهان انجام میشود.
آدمها گاهی به نقطهای میرسند که تصمیم میگیرند به همه چیز پایان دهند؛ نقطه جوش. بعضیها مدتها به آن فکر میکنند و برخی دیگر به یک باره عمل میکنند.
«من تو را دوست داشتم. کاش میفهمیدی محمود.» این دو خط، آخرین نوشتهای است که از دختر جوان به جا مانده. همان که سالها پیش، قبل از تکمیل برج میلاد تهران، خودش را از آن بالا پرت کرد و کشته شد. گویا دختر با دانشجویان معماری که برای بازدید برج نیمه کاره رفته بودند، همراه شده بود. از قبل تصمیم داشته یا نه؟ شاید همان لحظه تصمیماش را گرفته. شاید تردید داشته. کسی چه میداند. برای خیلیها همینطور است. تا زمانی که اتفاق نیفتد، معلوم نمیشود. برای آنها که میروند، فهمیدن اصل قضیه پیچیدهتر است. نجات یافتگان اما خوش شانستر بودهاند. هنوز فرصت زندگی دارند. فرصت گفتوگو کردن. بستگی دارد به اینکه چه راهی را برای خودکشی انتخاب کرده باشند. بعضی راهها، برگشتی ندارد. خودسوزی، گلوله، دار... حتی شنیدن نامشان هم تن آدم را میلرزاند. حتی تصور اینکه برای عزیزی، عزیزترینی پیش بیاید... نه... اصلاً قابل تصور نیست. حتی اگر هفت پشت غریبه باشد، باز هم نمیتوانی از کنار خبر خودکشیاش براحتی عبور کنی. با تمام این احوال، خودکشی قابل پیشگیری است. نخستین شعار روز جهانی پیشگیری از خودکشی هم همین بود؛ 10 سپتامبر 2003.
دکتر سیدکاظم ملکوتی، رئیس جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران هم بر این جمله تأکید دارد. انجمنی که از سال 91 راهاندازی شده و نماینده علمی وزارت بهداشت است و به این وزارتخانه در راه پیشگیری از خودکشی کمک میکند. ملکوتی در گفتوگو با «ایران» میگوید: «اینکه میگوییم خودکشی قابل پیشگیری است، تنها یک شعار نیست و میتوان از خودکشی پیشگیری کرد. در حال حاضر مداخلاتی که به پیشنهاد جامعه جهانی بهداشت به کشورها معرفی شده، توانسته میزان اقدام به خودکشی را در کشورها کم کند. این برنامه در کشورهای مختلف اجرا شده و نشان داده که مداخلات سازمان بهداشت جهانی در رابطه با پیشگیری از خودکشی مؤثر است. البته خودکشی یک موضوع اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است و بهداشت روانی در آن تأثیر زیادی دارد.
طبعاً اقداماتی که برای پیشگیری از این پدیده انجام میشود در کشورهای مختلف با چالشهایی مواجه است و ممکن است ویژگیهای خاص خودش را داشته باشد. اما کلاً توصیههای سازمان جهانی بهداشت برای همه کشورها از جمله کشورهای در حال توسعه مثل ما، تقریباً مشابه و از این قرار است: اول، داشتن برنامه ملی پیشگیری از خودکشی که کشور ما در حال اجرای آن است. دوم، ارائه خدمات بعد ازاقدام به خودکشی؛ یعنی خانواده و مریض را با پیگیری و ارائه خدمات به حال خودشان رها نکنیم. سوم، کنترل روشهای اقدام به خودکشی است. مثلاً یکی سم میخورد، یکی قرص برنج و یکی هم با گلوله خودش را میکشد. ممکن است کمی کمیک به نظر برسد و بگویند کسی که میخواهد خودش را بکشد، خب اسلحه نباشد، از بلندی میپرد یا خودش را دار میزند. اما اینطور نیست. اگر جلوی روشهای خودکشی را بگیریم میتوانیم خیلی از موارد را نجات دهیم.
خیلی مریضها آن موقع که به فکر خودکشیاند، بعد از چند ساعت و چند روز تمایلشان به مردن کم میشود بخصوص کسانی که ایمپالسیو یا تکانشی هستند و یک باره میخواهند این کار را بکنند. اصولاً ایمپالسیویتی در کشورهای شرقی خیلی بیشتر است. بعضیها به خاطر یک اتفاق ناگهانی، یک دعوا، یک درگیری، یک نمره بد در مدرسه، به صورت ناگهانی تصمیم به خودکشی میگیرند. مثلاً در مورد دانشآموزان مهارتهای روانی کم است. در بحث با پدر و مادر و معلمها، ارتباط با جنس مخالف یا مشکلات درسی ممکن است دست به این کار بزنند یا در مورد خانمهای متأهل در 5، 6 سال اول زندگی احتمال خودکشی به خاطر درگیریها و مشاجرات خانوادگی بیشتر است.
چهارم، کنترل رسانه و ارتباط با رسانه است. باید در این رابطه ارتباط خوب با رسانهها ایجاد شود و آموزش درست داده شود. پنجم، ثبت کردن آمار است، آمارهای اقدام به خودکشی. ما در حال حاضر همه آمارها را داریم. در بعضی کشورهای در حال توسعه آمار دقیق ثبت نمیشود. بعضیها را پلیس ثبت میکند و بعضیها را وزارت بهداشت. در کشور ما ثبت آمار منظم است. اقدام به خودکشی را وزارت بهداشت ثبت میکند و فوتیها را پزشکی قانونی و وزارت بهداشت باهم. با وجود این موارد و به خاطر داشتن این استراتژی بر اساس اعلام سازمان بهداشت جهانی، خودکشی در هر فرهنگی قابل پیشگیری است.»
هات لاین را به خاطر بسپار
میشود جلوی اقدام به خودکشی را گرفت. خیلیها حتی نمیدانند وقتی به لحاظ روحی مستأصل شدهاند، وقتی هیچ کس را سراغ ندارند که بار فشار را از روی ذهنشان بردارد، میتوانند با گرفتن یک شماره، فاصله زیادی از مرگ بگیرند. از جمله خدماتی که از سوی بهزیستی ارائه میشود، هات لاین است.
هدی فرحپور، مددکار سازمان بهزیستی از تلفن 123 اورژانس اجتماعی میگوید: «بعضی کسانی که فکر میکنند تفکرات خودکشی دارند با این شماره تماس میگیرند. همچین خانوادههای این افراد میتوانند با تلفن اورژانس اجتماعی تماس بگیرند تا مشاور با فرد صحبت کند و اگر لازم بود آمبولانس به محل فرستاده شود. بعد از آن هم مشاور به فرد و خانواده معرفی میشود و مددکار فرد را رها نمیکند و تلفنی، پیگیر وضعیت او خواهد بود.
تماسها معمولاً در شب و در فصل بهار بیشتر است. یعنی بیشترین اقدام را در این محدوده زمانی داریم. متأسفانه خیلیها از وجود این شماره اطلاعی ندارند مگر اینکه قبلاً به خودکشی اقدام کرده باشند. در بیمارستانهایی که موارد مسمومیت به آنجا مراجعه میکنند مثل لقمان و بهارلو، اطلاعات مربوط به این شماره داده میشود و بیماران از وجود خط 123 آگاه میشوند.»
شماره 1480 هم هات لاین دیگری مربوط به بهزیستی است که میتوان مثل خط 123 در مورد هر آسیبی با آن تماس گرفت که از جمله موارد، خودکشی است. یکی از چیزهایی هم که سازمان بهداشت جهانی میگوید همین است که کشورها حتماً هات لاین داشته باشند. خیلیها دم آخر که میخواهند خودشان را بکشند، با 10 دقیقه صحبت آرام میشوند.
به گفته دکتر ملکوتی، در حال حاضر خدمات خوبی در این رابطه ارائه میشود و خدمات، بیشتر از مراجعه مردم است. خصوصاً در استانهای غربی اقدامات خوبی در حال انجام است. ایلام، لرستان، آذربایجان غربی و کردستان استانهایی هستند که بیشترین آمار خودکشی در کشور را به خود اختصاص دادهاند. آمار خودکشی در غرب کشور، بالاتر از نرم جهانی است. آمار جهانی 15 درصد است و حتی اگر میزان اقدام به خودکشی در این مناطق کم شده باشد هنوز از نرم جهانی بالاتر است.
کسی که یک بار اقدام به خودکشی میکند، 23 برابر مستعد است که دوباره اقدام کند. این را ملکوتی میگوید و ادامه میدهد: «ریزفکتوهای اقدام به خودکشی متفاوت است. ریز فکتو بهداشت روانی داریم، خانوادگی داریم، اجتماعی و اقتصادی هم داریم. ریز فکتو بهداشت روانی بیشترین احتمال را برای خودکشی دارد. افسردگی 6 برابر، بیکاری 2 برابر، مصرف سیگار 5/2 برابر و مصرف الکل 2 برابر احتمال اقدام به خودکشی را افزایش میدهد. یکی از مهمترین موارد برای افزایش احتمال خودکشی، سابقه خانوادگی است. یعنی فرد در خانواده کسی را داشته باشد که سابقه اقدام به خودکشی یا فوت در اثر آن را داشته باشد. حالا یا تأثیر ژن است یا یادگیری.»
وقتی ساقیها قرص برنج میفروشند
بیشترین آمار خودکشی در رده سنی 15 تا 30 سال است. خودکشی در سالمندان کمتر، اما خطر مرگش بیشتر است. الان بیشتر به روش دار زدن خودکشی میکنند. این، گفته رئیس جمعیت پیشگیری از خودکشی است. خودکشی با داروهای طبی، سموم از جمله قرص برنج و خودسوزی، در ردههای بعدی قرار دارند و اقدام با باقی روشها با فاصله از اینها کمتر است.
ملکوتی میگوید: «البته در شهرهای مختلف این مسأله متفاوت است. کسانی که خودکشی میکنند به نقطه انفجار میرسند و بستگی دارد به اینکه به چه روشی خودکشی کنند تا امکان زنده بودنشان باشد. کسی که خودسوزی میکند یا خودش را دار میزند یا بوسیله گلوله خودکشی میکند، دیگر امکان برگشت ندارد ولی کسی که با قرص خودکشی کند، امکان زنده ماندنش بیشتر میشود. بیشتر کسانی که در اثر خودکشی مردهاند، با دار زدن و سم بوده. منظور از سم هم سم فسفره است نه قرص طبی. سم فسفره، همان سم درخت و در واقع سم گیاهی است. این نوع سم بیشتر در دسترس روستاییان است. قرار است با کشاورزان همکاری کنیم که سمومشان را کنترل کنند. در روستاها اقدام به خودکشی منجر به مرگ، بیشتر است. چون سمهای فسفره در اختیارشان هست و همینطور به مراکز درمانی هم دسترسی کمتری دارند. باید وارد کار کشاورزی شویم و مداخلاتی را در رابطه با استفاده از سموم انجام دهیم. مثلاً به سموم، استفراغآور اضافه کنیم، مثل کاری که هندیها میکنند. سم ارزان است و در خانه کشاورزان براحتی پیدا میشود.
در مورد شهرنشینان هم قرص برنج باعث مرگ و میر میشود که آن هم برگشت پذیر نیست. در ایران حدود 180 نفر در سال در اثر مصرف قرص برنج میمیرند. کنترل کردن این قضیه کمی سخت است. ما جایی مثل الشتر در استان لرستان را داشتیم که میزان اقدام با قرص برنج در آنجا زیاد بود. مسئول بهداشت حرفهای، دادستان را مجاب کرد که فروش قرص برنج خلاف است و نامه وزارتخانه را برد. بعد دو مغازهداری را که قرص برنج میفروختند 24 ساعت با هماهنگی دادستان زندانی کرد. همین کار قرص برنج را در آن شهر ریشه کن کرده. این مسأله به پیگیری آدمها خیلی بستگی دارد. در ارومیه 2 دختر جوان 2 هفته پیش با قرص برنج خودکشی کردند. یکی مرد و یکی زنده ماند. از آنکه زنده ماند، پرسیدند قرص را از کجا تهیه کردهای که گفت مواد فروش. این فاجعه است که مواد فروشها قرص برنج بفروشند. در بعضی شهرها که مراجعه کردهایم، قرص برنج را عطاریها براحتی میفروختند. قرص برنج را یک سری رسمی وارد میکنند و یک سری غیر رسمی و قاچاق. نمیدانم قرص برنج چقدر سود دارد که آن را قاچاقی وارد میکنند.»
به گفته ملکوتی، کسانی که با قرصهای طبی خودکشی میکنند بیشتر با قرص اعصاب به این کار اقدام میکنند و کلاً هر قرصی که در خانه دم دستشان باشد، میتواند وسیلهای برای خودکشی آنها شود. در خانه همه ما هم انواع قرصها به وفور پیدا میشود. در خارج از کشور اینطور نیست و داروخانهها به این راحتی دارو نمیفروشند. باید روی عرضه داروها نظارت کنیم.»
میخواهید بدانید شیوع خودکشی بین چه گروههایی بیشتر است، ادامه گفتههای دکتر ملکوتی را بخوانید: «خودکشی در میان دختران دانشآموز و زنان متأهل بیشتر است. همچنین افراد بیکار و کم سوادها. بعضیها هم البته نمیخواهند بمیرند؛ عصبی میشوند و به خودشان آسیب میزنند. روی دستشان اثرات چاقو دیده میشود. در واقع خودزنی میکنند. در زنان اقدام به خودکشی با اختلاف دو سه برابر بیشتر از مردان است و در مردان تعداد فوتیها با اختلاف دو سه برابر بیشتر. البته در غرب کشور میزان مرگ در اثر خودکشی در میان مردان و زنان تقریباً یکسان است.»
میشود آن تصویر مخدوش زجرآور را از ذهن پاک کرد. آخرین دقیقههای زندگی یک انسان که خودخواسته به زندگیاش پایان میدهد. میشود چند دقیقه با او صحبت کرد؛ شاید آخرین و تنها کاری باشد که میتوان برای نجاتاش انجام داد. یک دقیقه وقت بگذارید، یک زندگی را تغییر دهید.
*ایران
مرد داخل کوپه میشود، روبهروی زن مینشیند. زن جوان، بیرون را تماشا میکند. مرد، میانسال است. بارانی بلند به تن کرده و کلاه شاپو را تا روی ابروها پایین کشیده. چهرهاش روی هم رفته سرد است. بیآنکه تغییری در چهرهاش، اثری از هیجان یا خرسندی، مشهود شود، شروع به صحبت میکند. یکی دو جمله کوتاه و شاید بیاهمیت. زن، توجهی نشان نمیدهد.علاقهای به صحبت ندارد. مرد ساکت میشود. زن اصلاً نمیفهمد مرد چه زمانی از کوپه خارج میشود. به نظرش اصلاً اهمیتی ندارد. صدای آژیر بلند میشود. کسی خودش را از قطار بیرون پرت کرده، همان مرد. زن باقی عمرش را با این فکر سپری میکند: «شاید اگر با او حرف میزدم... شاید...» قضیه گاهی به همین راحتی است. مثل داستان همین فیلم که دهه 80 میلادی، جایی در اسپانیا اتفاق میافتد. آدمها هرجای دنیا که باشند، کم و بیش مثل هماند. حداقل در این موضوع؛ خودکشی.
«یک دقیقه وقت بگذارید، یک زندگی را تغییر دهید.» این شعار امسال روز جهانی پیشگیری از خودکشی است. طبق آمارهای سازمان بهداشت جهانی، در هر 40 ثانیه یک نفر خودکشی میکند. به عبارتی 3 هزار خودکشی در هر روز. بر همین اساس در کنار هر یک خودکشی موفق، ۲۰ خودکشی ناموفق هم صورت میگیرد؛ این یعنی در هر ۳ ثانیه یک خودکشی ناموفق در جهان انجام میشود.
آدمها گاهی به نقطهای میرسند که تصمیم میگیرند به همه چیز پایان دهند؛ نقطه جوش. بعضیها مدتها به آن فکر میکنند و برخی دیگر به یک باره عمل میکنند.
«من تو را دوست داشتم. کاش میفهمیدی محمود.» این دو خط، آخرین نوشتهای است که از دختر جوان به جا مانده. همان که سالها پیش، قبل از تکمیل برج میلاد تهران، خودش را از آن بالا پرت کرد و کشته شد. گویا دختر با دانشجویان معماری که برای بازدید برج نیمه کاره رفته بودند، همراه شده بود. از قبل تصمیم داشته یا نه؟ شاید همان لحظه تصمیماش را گرفته. شاید تردید داشته. کسی چه میداند. برای خیلیها همینطور است. تا زمانی که اتفاق نیفتد، معلوم نمیشود. برای آنها که میروند، فهمیدن اصل قضیه پیچیدهتر است. نجات یافتگان اما خوش شانستر بودهاند. هنوز فرصت زندگی دارند. فرصت گفتوگو کردن. بستگی دارد به اینکه چه راهی را برای خودکشی انتخاب کرده باشند. بعضی راهها، برگشتی ندارد. خودسوزی، گلوله، دار... حتی شنیدن نامشان هم تن آدم را میلرزاند. حتی تصور اینکه برای عزیزی، عزیزترینی پیش بیاید... نه... اصلاً قابل تصور نیست. حتی اگر هفت پشت غریبه باشد، باز هم نمیتوانی از کنار خبر خودکشیاش براحتی عبور کنی. با تمام این احوال، خودکشی قابل پیشگیری است. نخستین شعار روز جهانی پیشگیری از خودکشی هم همین بود؛ 10 سپتامبر 2003.
دکتر سیدکاظم ملکوتی، رئیس جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران هم بر این جمله تأکید دارد. انجمنی که از سال 91 راهاندازی شده و نماینده علمی وزارت بهداشت است و به این وزارتخانه در راه پیشگیری از خودکشی کمک میکند. ملکوتی در گفتوگو با «ایران» میگوید: «اینکه میگوییم خودکشی قابل پیشگیری است، تنها یک شعار نیست و میتوان از خودکشی پیشگیری کرد. در حال حاضر مداخلاتی که به پیشنهاد جامعه جهانی بهداشت به کشورها معرفی شده، توانسته میزان اقدام به خودکشی را در کشورها کم کند. این برنامه در کشورهای مختلف اجرا شده و نشان داده که مداخلات سازمان بهداشت جهانی در رابطه با پیشگیری از خودکشی مؤثر است. البته خودکشی یک موضوع اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است و بهداشت روانی در آن تأثیر زیادی دارد.
طبعاً اقداماتی که برای پیشگیری از این پدیده انجام میشود در کشورهای مختلف با چالشهایی مواجه است و ممکن است ویژگیهای خاص خودش را داشته باشد. اما کلاً توصیههای سازمان جهانی بهداشت برای همه کشورها از جمله کشورهای در حال توسعه مثل ما، تقریباً مشابه و از این قرار است: اول، داشتن برنامه ملی پیشگیری از خودکشی که کشور ما در حال اجرای آن است. دوم، ارائه خدمات بعد ازاقدام به خودکشی؛ یعنی خانواده و مریض را با پیگیری و ارائه خدمات به حال خودشان رها نکنیم. سوم، کنترل روشهای اقدام به خودکشی است. مثلاً یکی سم میخورد، یکی قرص برنج و یکی هم با گلوله خودش را میکشد. ممکن است کمی کمیک به نظر برسد و بگویند کسی که میخواهد خودش را بکشد، خب اسلحه نباشد، از بلندی میپرد یا خودش را دار میزند. اما اینطور نیست. اگر جلوی روشهای خودکشی را بگیریم میتوانیم خیلی از موارد را نجات دهیم.
خیلی مریضها آن موقع که به فکر خودکشیاند، بعد از چند ساعت و چند روز تمایلشان به مردن کم میشود بخصوص کسانی که ایمپالسیو یا تکانشی هستند و یک باره میخواهند این کار را بکنند. اصولاً ایمپالسیویتی در کشورهای شرقی خیلی بیشتر است. بعضیها به خاطر یک اتفاق ناگهانی، یک دعوا، یک درگیری، یک نمره بد در مدرسه، به صورت ناگهانی تصمیم به خودکشی میگیرند. مثلاً در مورد دانشآموزان مهارتهای روانی کم است. در بحث با پدر و مادر و معلمها، ارتباط با جنس مخالف یا مشکلات درسی ممکن است دست به این کار بزنند یا در مورد خانمهای متأهل در 5، 6 سال اول زندگی احتمال خودکشی به خاطر درگیریها و مشاجرات خانوادگی بیشتر است.
چهارم، کنترل رسانه و ارتباط با رسانه است. باید در این رابطه ارتباط خوب با رسانهها ایجاد شود و آموزش درست داده شود. پنجم، ثبت کردن آمار است، آمارهای اقدام به خودکشی. ما در حال حاضر همه آمارها را داریم. در بعضی کشورهای در حال توسعه آمار دقیق ثبت نمیشود. بعضیها را پلیس ثبت میکند و بعضیها را وزارت بهداشت. در کشور ما ثبت آمار منظم است. اقدام به خودکشی را وزارت بهداشت ثبت میکند و فوتیها را پزشکی قانونی و وزارت بهداشت باهم. با وجود این موارد و به خاطر داشتن این استراتژی بر اساس اعلام سازمان بهداشت جهانی، خودکشی در هر فرهنگی قابل پیشگیری است.»
هات لاین را به خاطر بسپار
میشود جلوی اقدام به خودکشی را گرفت. خیلیها حتی نمیدانند وقتی به لحاظ روحی مستأصل شدهاند، وقتی هیچ کس را سراغ ندارند که بار فشار را از روی ذهنشان بردارد، میتوانند با گرفتن یک شماره، فاصله زیادی از مرگ بگیرند. از جمله خدماتی که از سوی بهزیستی ارائه میشود، هات لاین است.
هدی فرحپور، مددکار سازمان بهزیستی از تلفن 123 اورژانس اجتماعی میگوید: «بعضی کسانی که فکر میکنند تفکرات خودکشی دارند با این شماره تماس میگیرند. همچین خانوادههای این افراد میتوانند با تلفن اورژانس اجتماعی تماس بگیرند تا مشاور با فرد صحبت کند و اگر لازم بود آمبولانس به محل فرستاده شود. بعد از آن هم مشاور به فرد و خانواده معرفی میشود و مددکار فرد را رها نمیکند و تلفنی، پیگیر وضعیت او خواهد بود.
تماسها معمولاً در شب و در فصل بهار بیشتر است. یعنی بیشترین اقدام را در این محدوده زمانی داریم. متأسفانه خیلیها از وجود این شماره اطلاعی ندارند مگر اینکه قبلاً به خودکشی اقدام کرده باشند. در بیمارستانهایی که موارد مسمومیت به آنجا مراجعه میکنند مثل لقمان و بهارلو، اطلاعات مربوط به این شماره داده میشود و بیماران از وجود خط 123 آگاه میشوند.»
شماره 1480 هم هات لاین دیگری مربوط به بهزیستی است که میتوان مثل خط 123 در مورد هر آسیبی با آن تماس گرفت که از جمله موارد، خودکشی است. یکی از چیزهایی هم که سازمان بهداشت جهانی میگوید همین است که کشورها حتماً هات لاین داشته باشند. خیلیها دم آخر که میخواهند خودشان را بکشند، با 10 دقیقه صحبت آرام میشوند.
به گفته دکتر ملکوتی، در حال حاضر خدمات خوبی در این رابطه ارائه میشود و خدمات، بیشتر از مراجعه مردم است. خصوصاً در استانهای غربی اقدامات خوبی در حال انجام است. ایلام، لرستان، آذربایجان غربی و کردستان استانهایی هستند که بیشترین آمار خودکشی در کشور را به خود اختصاص دادهاند. آمار خودکشی در غرب کشور، بالاتر از نرم جهانی است. آمار جهانی 15 درصد است و حتی اگر میزان اقدام به خودکشی در این مناطق کم شده باشد هنوز از نرم جهانی بالاتر است.
کسی که یک بار اقدام به خودکشی میکند، 23 برابر مستعد است که دوباره اقدام کند. این را ملکوتی میگوید و ادامه میدهد: «ریزفکتوهای اقدام به خودکشی متفاوت است. ریز فکتو بهداشت روانی داریم، خانوادگی داریم، اجتماعی و اقتصادی هم داریم. ریز فکتو بهداشت روانی بیشترین احتمال را برای خودکشی دارد. افسردگی 6 برابر، بیکاری 2 برابر، مصرف سیگار 5/2 برابر و مصرف الکل 2 برابر احتمال اقدام به خودکشی را افزایش میدهد. یکی از مهمترین موارد برای افزایش احتمال خودکشی، سابقه خانوادگی است. یعنی فرد در خانواده کسی را داشته باشد که سابقه اقدام به خودکشی یا فوت در اثر آن را داشته باشد. حالا یا تأثیر ژن است یا یادگیری.»
وقتی ساقیها قرص برنج میفروشند
بیشترین آمار خودکشی در رده سنی 15 تا 30 سال است. خودکشی در سالمندان کمتر، اما خطر مرگش بیشتر است. الان بیشتر به روش دار زدن خودکشی میکنند. این، گفته رئیس جمعیت پیشگیری از خودکشی است. خودکشی با داروهای طبی، سموم از جمله قرص برنج و خودسوزی، در ردههای بعدی قرار دارند و اقدام با باقی روشها با فاصله از اینها کمتر است.
ملکوتی میگوید: «البته در شهرهای مختلف این مسأله متفاوت است. کسانی که خودکشی میکنند به نقطه انفجار میرسند و بستگی دارد به اینکه به چه روشی خودکشی کنند تا امکان زنده بودنشان باشد. کسی که خودسوزی میکند یا خودش را دار میزند یا بوسیله گلوله خودکشی میکند، دیگر امکان برگشت ندارد ولی کسی که با قرص خودکشی کند، امکان زنده ماندنش بیشتر میشود. بیشتر کسانی که در اثر خودکشی مردهاند، با دار زدن و سم بوده. منظور از سم هم سم فسفره است نه قرص طبی. سم فسفره، همان سم درخت و در واقع سم گیاهی است. این نوع سم بیشتر در دسترس روستاییان است. قرار است با کشاورزان همکاری کنیم که سمومشان را کنترل کنند. در روستاها اقدام به خودکشی منجر به مرگ، بیشتر است. چون سمهای فسفره در اختیارشان هست و همینطور به مراکز درمانی هم دسترسی کمتری دارند. باید وارد کار کشاورزی شویم و مداخلاتی را در رابطه با استفاده از سموم انجام دهیم. مثلاً به سموم، استفراغآور اضافه کنیم، مثل کاری که هندیها میکنند. سم ارزان است و در خانه کشاورزان براحتی پیدا میشود.
در مورد شهرنشینان هم قرص برنج باعث مرگ و میر میشود که آن هم برگشت پذیر نیست. در ایران حدود 180 نفر در سال در اثر مصرف قرص برنج میمیرند. کنترل کردن این قضیه کمی سخت است. ما جایی مثل الشتر در استان لرستان را داشتیم که میزان اقدام با قرص برنج در آنجا زیاد بود. مسئول بهداشت حرفهای، دادستان را مجاب کرد که فروش قرص برنج خلاف است و نامه وزارتخانه را برد. بعد دو مغازهداری را که قرص برنج میفروختند 24 ساعت با هماهنگی دادستان زندانی کرد. همین کار قرص برنج را در آن شهر ریشه کن کرده. این مسأله به پیگیری آدمها خیلی بستگی دارد. در ارومیه 2 دختر جوان 2 هفته پیش با قرص برنج خودکشی کردند. یکی مرد و یکی زنده ماند. از آنکه زنده ماند، پرسیدند قرص را از کجا تهیه کردهای که گفت مواد فروش. این فاجعه است که مواد فروشها قرص برنج بفروشند. در بعضی شهرها که مراجعه کردهایم، قرص برنج را عطاریها براحتی میفروختند. قرص برنج را یک سری رسمی وارد میکنند و یک سری غیر رسمی و قاچاق. نمیدانم قرص برنج چقدر سود دارد که آن را قاچاقی وارد میکنند.»
به گفته ملکوتی، کسانی که با قرصهای طبی خودکشی میکنند بیشتر با قرص اعصاب به این کار اقدام میکنند و کلاً هر قرصی که در خانه دم دستشان باشد، میتواند وسیلهای برای خودکشی آنها شود. در خانه همه ما هم انواع قرصها به وفور پیدا میشود. در خارج از کشور اینطور نیست و داروخانهها به این راحتی دارو نمیفروشند. باید روی عرضه داروها نظارت کنیم.»
میخواهید بدانید شیوع خودکشی بین چه گروههایی بیشتر است، ادامه گفتههای دکتر ملکوتی را بخوانید: «خودکشی در میان دختران دانشآموز و زنان متأهل بیشتر است. همچنین افراد بیکار و کم سوادها. بعضیها هم البته نمیخواهند بمیرند؛ عصبی میشوند و به خودشان آسیب میزنند. روی دستشان اثرات چاقو دیده میشود. در واقع خودزنی میکنند. در زنان اقدام به خودکشی با اختلاف دو سه برابر بیشتر از مردان است و در مردان تعداد فوتیها با اختلاف دو سه برابر بیشتر. البته در غرب کشور میزان مرگ در اثر خودکشی در میان مردان و زنان تقریباً یکسان است.»
میشود آن تصویر مخدوش زجرآور را از ذهن پاک کرد. آخرین دقیقههای زندگی یک انسان که خودخواسته به زندگیاش پایان میدهد. میشود چند دقیقه با او صحبت کرد؛ شاید آخرین و تنها کاری باشد که میتوان برای نجاتاش انجام داد. یک دقیقه وقت بگذارید، یک زندگی را تغییر دهید.
*ایران