دروغپردازی جریانات اصلاحطلب و ضدانقلاب درباره یک زندانی، با اطلاعرسانی سخنگوی قوه قضائیه، به رسوایی ننگین و شرمآوری تبدیل شد.
به گزارش شهدای ایران، دروغپردازی جریانات اصلاحطلب و ضدانقلاب درباره یک زندانی، با اطلاعرسانی سخنگوی قوه قضائیه، به رسوایی ننگین و شرمآوری تبدیل شد.
علیرضا رجایی یکی از فعالان ملی مذهبی بود که چند سال قبل به جرایم مختلفی به زندان محکوم شد. در هفته اخیر رسانههای اصلاحطلب و ضد انقلاب در فضای مجازی با انتشار عکسهای مختلفی از وی، اینگونه روایت کردند که چشم وی در زندان در اثر سرطان تخلیه شده است!
جماعت دروغپرداز در تمامی این روزها مدعی بودند رجایی، بارها و بارها به خاطر درد چشم و صورت به مسئولان زندان مراجعه کرده و از آنها تقاضای کمک کرده است، اما آنها هربار از درمان وی خودداری کرده و موضوع را با تجویز مسکن فیصله دادهاند! آنها روایت کردند که رجایی قربانی روابط ظالمانه حاکم بر زندان شده و در نهایت، هنگامی وی را به بیمارستان روانه کردهاند که کار از کار گذشته و تشخیص پزشکی، سرطان پیشرفته چشم بوده و منجر به تخلیه چشم وی گردیده است!
وقاحت جماعت دروغگو در ساخته و پرداخته کردن این قصه سوزناک و درام تلخ، باعث تولید دهها مطلب و انتشار عکسهای مختلف در فضای مجازی شد! حتی دو روزنامه معروف اصلاحطلب با اختصاص عکس بزرگی از وی در صفحه اولشان، برای وی سوگواری کردند و به قوه قضائیه تاختند!
اما روز گذشته محسنی اژهای سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرد«رجایی در سال 94 از زندان آزاد شده است»! این سخن یعنی اینکه وی از آن زمان همچون یک شهروند عادی در جامعه زندگی کرده و امکان پیگیری مراحل درمانی برای وی وجود داشته است.
به نظر میرسد سناریوسازان این دروغ بزرگ، نه تنها کمترین اعتقادی به پاسخگویی در پیشگاه الهی ندارند، که بهرهای از شرافت و انسانیت هم نبردهاند و البته با وقوف کامل به جهل و رنگپذیری حامیانشان، عامدا دروغهایی علیه نظام اسلامی تولید و منتشر میکنند.
فراموش نمیکنیم که جریان فتنهگر، در سال 88 هم با پیگیری سناریو کشتهسازی و شکنجه، اخبار دروغ زیادی تولید میکرد. در آن سال کارگردانی با ایجاد لوکیشن شکنجه، در پی ساخت فیلمی مستند(!) از وضعیت زندانها بود که با هوشیاری مسئولان امنیتی دستگیر شد. همچنین برخی سران فتنه به مراسم ختم کسانی رفتند که یا وجود خارجی نداشتند و یا زنده بودند و در مصاحبههایی، از رفتار غیرانسانی فتنهگران ابراز تنفر و انزجار نمودند.
دستمایه همه این رفتارها، بهرهگیری از بیاطلاعی افراد و سوارشدن بر موج احساسات آنهاست که گاه در این قالب به اعتقاد مردم لطمه میزند و گاه با پیام «تکرار میکنم» رای آنها را به مجرایی هدایت میکند که خود مردم هم از آن خبر ندارند.
انتظار میرود مسئولان قضایی در روزگار انتشار لحظهای اخبار، اینگونه شایعات را در همان زمان انتشار پاسخ داده و موضوع را با مردم در میان بگذارند و به جلسات هفتگی مرسوم اکتفا نکنند.
علیرضا رجایی یکی از فعالان ملی مذهبی بود که چند سال قبل به جرایم مختلفی به زندان محکوم شد. در هفته اخیر رسانههای اصلاحطلب و ضد انقلاب در فضای مجازی با انتشار عکسهای مختلفی از وی، اینگونه روایت کردند که چشم وی در زندان در اثر سرطان تخلیه شده است!
جماعت دروغپرداز در تمامی این روزها مدعی بودند رجایی، بارها و بارها به خاطر درد چشم و صورت به مسئولان زندان مراجعه کرده و از آنها تقاضای کمک کرده است، اما آنها هربار از درمان وی خودداری کرده و موضوع را با تجویز مسکن فیصله دادهاند! آنها روایت کردند که رجایی قربانی روابط ظالمانه حاکم بر زندان شده و در نهایت، هنگامی وی را به بیمارستان روانه کردهاند که کار از کار گذشته و تشخیص پزشکی، سرطان پیشرفته چشم بوده و منجر به تخلیه چشم وی گردیده است!
وقاحت جماعت دروغگو در ساخته و پرداخته کردن این قصه سوزناک و درام تلخ، باعث تولید دهها مطلب و انتشار عکسهای مختلف در فضای مجازی شد! حتی دو روزنامه معروف اصلاحطلب با اختصاص عکس بزرگی از وی در صفحه اولشان، برای وی سوگواری کردند و به قوه قضائیه تاختند!
اما روز گذشته محسنی اژهای سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرد«رجایی در سال 94 از زندان آزاد شده است»! این سخن یعنی اینکه وی از آن زمان همچون یک شهروند عادی در جامعه زندگی کرده و امکان پیگیری مراحل درمانی برای وی وجود داشته است.
به نظر میرسد سناریوسازان این دروغ بزرگ، نه تنها کمترین اعتقادی به پاسخگویی در پیشگاه الهی ندارند، که بهرهای از شرافت و انسانیت هم نبردهاند و البته با وقوف کامل به جهل و رنگپذیری حامیانشان، عامدا دروغهایی علیه نظام اسلامی تولید و منتشر میکنند.
فراموش نمیکنیم که جریان فتنهگر، در سال 88 هم با پیگیری سناریو کشتهسازی و شکنجه، اخبار دروغ زیادی تولید میکرد. در آن سال کارگردانی با ایجاد لوکیشن شکنجه، در پی ساخت فیلمی مستند(!) از وضعیت زندانها بود که با هوشیاری مسئولان امنیتی دستگیر شد. همچنین برخی سران فتنه به مراسم ختم کسانی رفتند که یا وجود خارجی نداشتند و یا زنده بودند و در مصاحبههایی، از رفتار غیرانسانی فتنهگران ابراز تنفر و انزجار نمودند.
دستمایه همه این رفتارها، بهرهگیری از بیاطلاعی افراد و سوارشدن بر موج احساسات آنهاست که گاه در این قالب به اعتقاد مردم لطمه میزند و گاه با پیام «تکرار میکنم» رای آنها را به مجرایی هدایت میکند که خود مردم هم از آن خبر ندارند.
انتظار میرود مسئولان قضایی در روزگار انتشار لحظهای اخبار، اینگونه شایعات را در همان زمان انتشار پاسخ داده و موضوع را با مردم در میان بگذارند و به جلسات هفتگی مرسوم اکتفا نکنند.