صحبتهای چپگرایانه اگرچه میتواند در مواقعی مفید باشد اما این مفید بودن به شرط آغشتگی این سخنان به واقعیت است.
به گزارش شهدای ایران، فردی به نام عبدالرحیم اباذری به تازگی طی یک یادداشت که سایت جماران آنرا از روزنامه جمهوری اسلامی (به مدیر مسئولی مسیح مهاجری، از فعالان اصلاحطلب) بازنشر کرده است، پس از توضیح مرام سیاسی و مذهبی امام موسی صدر و ذکر بخشهایی از خاطرات زندگی و زمانه وی، نوشته است: امام موسی صدر های ما در ایران کجا حضور دارند؟ چرا در تالیف قلوب و رفع کینه ها و کدورت ها فکری و اقدامی نمی کنند؟ چرا عرصه ها و سنگر ها را یکی پس از دیگری به تفرقه افکنان و منحرفان وا گذار می کنند؟ آیا از هتک حرمت ها و اهانت ها می ترسند؟ آیا از ناپدید شدن در هراس می باشند؟ آیا از این نگران هستند که بگویند: فرزندان فلانی چنین و چنان است و خودش هم سنی ، ملحد و کافر و کمونیست شده است؟
او میافزاید: چطور شد که فرزند حوزه علمیه قم در لبنان توانست علاوه بر گروه های شیعیِ متفرق، میان سنی و شیعه و بین مسلمان و مسیحی وحدت، صمیمیت، صداقت و همزیستی مسالمت آمیز ایجاد کرد ولی ما هنوز نزدیک به چهل سال در ایران اندر خم یک کوچهایم و در ایجاد وحدت میان افراد و گروههای خودی که همه شیعه دوازده امامی، انقلابی، مدافع امام و رهبری و نظام اسلامی هستند، عاجر و ناتوان ماندیم؟ اشکال کار ما کجاست؟
اباذری در بخش دیگری از نوشتار خود تصریح میکند:
«امروز در ایران بعضی از همکسوتان وی با کمال تاسف باید گفت در محراب نماز جمعه ، تفنگ تفرقه به دست گرفته و میان برادران مسیحی ومسلمان که پیش کش ، در بین شیعیان اثنی عشری و انقلابیون واقعی گلوله کینه ، کدورت و نفرت شلیک می کنند!؟
چگونه است که امام صدر یک تنه از دل گروه های خطرناک چپ و راست مانند: کتائب ، احرار ، حراس الاُرز، جبهه خلق، حزب کمونیستی پیکار ، حزب سوسیالیست پیشرو، بعث سوری، بعث عراقی، المرابطون و... عبور کرد و جنبش امل، حرکت محرومین و در نهایت حزب الله لبنان را تحویل جامعه اسلامی و انسانی داد، ولی ما با این همه امکانات لشکری و کشوری نه تنها نتوانستیم گروه های اصلاح طلب و اصولگرای خود را حفظ کنیم بلکه خانواده ها را از درون به انقلابی، محافظه کار، ریش دار و بی ریش، آستین کوتاه و آستین بلند، فتنه گر و ولایتمدار، بی حجاب و با حجاب و... تقسیم کردیم؛ بعد همه را به جان هم انداختیم و زمینه را با دست خود برای سیاست "تفرقه انداز و حکومت را سرنگون کن" دشمنان مساعد نمودیم. آیا بحران فرهنگی و خانوادگی و فتنه مذهبی از این بالا تر هم می تواند باشد؟»[۱]
*صحبتهای چپگرایانه اگرچه میتواند در مواقعی مفید باشد اما این مفید بودن به شرط آغشتگی این سخنان به واقعیت است.
چگونه است که ایران اسلامی درگیر چیزی به نام «فتنه مذهبی»! است اما فقط آقای اباذری آنهم در ایام کبر سن متوجه آن شدهاند و نه تنها کسی متوجه این فتنه نیست بلکه ایران اسلامی در داخل و خارج نیز بر فتنهگران و دشمنان بیرونی خود غلبه یافته و به یک هژمون برتر جهانی تبدیل شده است.
نویسنده یادداشت فوق چگونه سلاح ائمه جمعه و یا برخی از آنها را تفنگ تفرقه مینامد در حالیکه تفرقه نشانههای آشکاری دارد که نمیتوان آنها را در داخل جامعه ایرانی دید.
فیالجمله بایستی اشاره کرد که نمیتوان میان واقعیتهای امروزین حکومت جمهوری اسلامی ایران که فتنههای مذهبی در منطقه غرب آسیا را مهار کرده، بر تحریمهای مختلف دشمن فائق آمده، بیش از 80 کشور متحد دنیا را در ایام جنگ 8 ساله شکست داده و هماکنون نیز در امنترین حالت ممکن به سر میبرد و در بسیاری از علوم روز دنیا نیز جزو چند کشور سرآمد محسوب میشود...با اظهارات عجیب اباذری ربط و ارتباطی پیدا کرد.
قضاوت درباره اظهارات این فرد را به عهده مخاطبان محترم وامیگذاریم...
او میافزاید: چطور شد که فرزند حوزه علمیه قم در لبنان توانست علاوه بر گروه های شیعیِ متفرق، میان سنی و شیعه و بین مسلمان و مسیحی وحدت، صمیمیت، صداقت و همزیستی مسالمت آمیز ایجاد کرد ولی ما هنوز نزدیک به چهل سال در ایران اندر خم یک کوچهایم و در ایجاد وحدت میان افراد و گروههای خودی که همه شیعه دوازده امامی، انقلابی، مدافع امام و رهبری و نظام اسلامی هستند، عاجر و ناتوان ماندیم؟ اشکال کار ما کجاست؟
اباذری در بخش دیگری از نوشتار خود تصریح میکند:
«امروز در ایران بعضی از همکسوتان وی با کمال تاسف باید گفت در محراب نماز جمعه ، تفنگ تفرقه به دست گرفته و میان برادران مسیحی ومسلمان که پیش کش ، در بین شیعیان اثنی عشری و انقلابیون واقعی گلوله کینه ، کدورت و نفرت شلیک می کنند!؟
چگونه است که امام صدر یک تنه از دل گروه های خطرناک چپ و راست مانند: کتائب ، احرار ، حراس الاُرز، جبهه خلق، حزب کمونیستی پیکار ، حزب سوسیالیست پیشرو، بعث سوری، بعث عراقی، المرابطون و... عبور کرد و جنبش امل، حرکت محرومین و در نهایت حزب الله لبنان را تحویل جامعه اسلامی و انسانی داد، ولی ما با این همه امکانات لشکری و کشوری نه تنها نتوانستیم گروه های اصلاح طلب و اصولگرای خود را حفظ کنیم بلکه خانواده ها را از درون به انقلابی، محافظه کار، ریش دار و بی ریش، آستین کوتاه و آستین بلند، فتنه گر و ولایتمدار، بی حجاب و با حجاب و... تقسیم کردیم؛ بعد همه را به جان هم انداختیم و زمینه را با دست خود برای سیاست "تفرقه انداز و حکومت را سرنگون کن" دشمنان مساعد نمودیم. آیا بحران فرهنگی و خانوادگی و فتنه مذهبی از این بالا تر هم می تواند باشد؟»[۱]
*صحبتهای چپگرایانه اگرچه میتواند در مواقعی مفید باشد اما این مفید بودن به شرط آغشتگی این سخنان به واقعیت است.
چگونه است که ایران اسلامی درگیر چیزی به نام «فتنه مذهبی»! است اما فقط آقای اباذری آنهم در ایام کبر سن متوجه آن شدهاند و نه تنها کسی متوجه این فتنه نیست بلکه ایران اسلامی در داخل و خارج نیز بر فتنهگران و دشمنان بیرونی خود غلبه یافته و به یک هژمون برتر جهانی تبدیل شده است.
نویسنده یادداشت فوق چگونه سلاح ائمه جمعه و یا برخی از آنها را تفنگ تفرقه مینامد در حالیکه تفرقه نشانههای آشکاری دارد که نمیتوان آنها را در داخل جامعه ایرانی دید.
فیالجمله بایستی اشاره کرد که نمیتوان میان واقعیتهای امروزین حکومت جمهوری اسلامی ایران که فتنههای مذهبی در منطقه غرب آسیا را مهار کرده، بر تحریمهای مختلف دشمن فائق آمده، بیش از 80 کشور متحد دنیا را در ایام جنگ 8 ساله شکست داده و هماکنون نیز در امنترین حالت ممکن به سر میبرد و در بسیاری از علوم روز دنیا نیز جزو چند کشور سرآمد محسوب میشود...با اظهارات عجیب اباذری ربط و ارتباطی پیدا کرد.
قضاوت درباره اظهارات این فرد را به عهده مخاطبان محترم وامیگذاریم...
۱_ http://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-732185.
*مشرق