مقدر این بود که در یک نظام نوپای اسلامی به اتکای مردم و رهبری هوشمندانه و داهیانه رهبران بخصوص امام راحل، وقتی برای اولین بار در طول تاریخ این کشور در مرزهای خود میجنگیم، حتی یک وجب از خاکمان را واگذار نکنیم و تمامیت ارزی کشورمان را تضمین کنیم.
به گزارش شهدای ایران، سیدمحمود دعایی اظهارات ابراهیم یزدی درباره شرایط آغاز جنگ عراق علیه ایران و انگیزههای تجاوز صدام به کشورمان، را تکذیب کرد و آن را مطالبی خلاف واقع نسبت به امام خمینی (ره) دانست.
در پی درگذشت مرحوم ابراهیم یزدی، در برخی از شبکه های اجتماعی فایلی از اظهارات یکسال قبل او در رابطه با شرایط آغاز جنگ عراق علیه ایران منتشر شد که در آن مطالبی خلاف واقع نسبت به حضرت امام و مسئولین وقت جمهوری اسلامی ایران بیان شده است. در همین رابطه نشریه حریم امام (نشریه آستان مطهر حضرت امام خمینی) طی گفتگویی مفصل با حجت الاسلام و المسلمین آقای سید محمود دعایی (نخستین سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق) نظر ایشان را در این باره جویا شده است و ایشان ضمن تکذیب مطالب منتشر شده، به تفصیل با ذکر جزئیات و بصورت مستند به بیان تاریخچه تخاصم دولت بعثی عراق و صدام معدوم با ایران و علل و انگیزه های تهاجم عراق به ایران پرداخته است.
سیدمحمود دعایی گفت: برخی از عناصری که به نهضت آزادی نزدیک هستند که عمدتا در خارج از کشور هستند، یک سناریویی ترسیم کردند که من به اتفاق مرحوم بازرگان و مرحوم بهشتی خدمت امام رسیدیم و من گزارشی دادم و گفتم که صدام گفته یا من میآیم ایران و یا شما کسی را برای مذاکره بفرستید و به هر حال، ما تسلیم هستیم و من گفتم "صدامی که من میشناسم حتما حمله خواهد کرد" و امام فرمودند که گوش به حرفش ندهید. (آنها) سناریویی ترسیم کردند که امام را به عنوان یک فرد بیمنطق، انعطافناپذیر و این چنینی ترسیم کنند و (نقل کردند) آقای بهشتی مجددا التماسگونه چیزی بیان میکنند و امام ایشان را نهی میکنند و پا میشوند تا بروند که من گریه میکنم که من به بغداد برنخواهم برگشت که ایشان میفرمایند "باید بروید و تکلیفتان را ادا کنید".
وی افزود: اینها دروغ محض است. اینها ترسیم یک سناریویی است که میخواهند خودشان را به عنوان کسانی که اندرز، پندار و انزار میدادند و آگاه بودند بر حوادثی که ممکن است، اتفاق بیفتد( معرفی کنند) و (بگویند) آنچه که اتفاق افتاد ریشه در تعصب، بیمنطقی و انعطافناپذیری حاکمان داشته است. اینها دروغ است.
دعایی در پاسخ به نشریه حریم امام که پرسید «در این مطالب نوشته شده که "امام ارتش عراق را به قیام دعوت کرده است". گفتند که روزنامه کیهان همچنین تیتری زده است.» گفت: این دروغ است. این تیتر برای زمانی بود که آقای یزدی مدیرمسئول روزنامه کیهان بوده است. میخواهند بگویند آقای خاتمی همچین کاری کرده است.
وی افزود: خدا مرحوم حاج احمدآقا را رحمت کند. ایشان به من مراجعه کرد و گفتند که امام فرمودند خودت را آماده کن که باید به عنوان سفیر به عراق بروید. این موضوع خیلی غیرمنتظره و تعجب آور بود. من به ایشان گفتم از اینکه بعد از پیروزی انقلاب به من سمتی پیشنهاد یا مأموریت داده میشود، من تشکر میکنم که به فکر ما بودند ولی من انتخاب این مسئولیت را صلاح نمیدانم. به هر حال فعالیت دیپلماتیک یک فعالیت تخصصی است و به این دلیل من پیشنهاد میکنم امام اجازه بدهند، این مسئولیت را نپذیرم.
دعایی گفت: ایشان خدمت امام رفتند و توضیحات من را به امام رساندند. امام فرموده بودند انتخاب من یک معنای به اصطلاح سمبولیکی دارد. ایشان در دوران اقامت ما در عراق رابط ما با مسئولان عراقی بوده و ما برای نشاندادن حسن نیت خود به عراقیها، میخواهم ایشان که در آن دوران سفیر ما بودند، الان هم سفیر جمهوری اسلامی در عراق باشد. این نشان دادن یک حسن نیت است.
وی افزود: آنچه که به عنوان زمینه و سازماندهنده اصلی حرکت رژیم عراق علیه ایران از آبان 57 آغاز شد. موقعی بود که تشکیلات نظامی شاه، تضعیف میشد، فرو ریخته بود و تشکیلات امنیتی ایران منحل شده بود و صدام میخواست در این فرصت مغتنمی که از نظر فروپاشی تشکیلات رسمی و قابل اتکای یک نظام و یک رژیم بوجود آمده تا فَترتی که بین این فروپاشی و قوام یک تشکیلات قابل اتکایی که میتوانست بوجود بیاید، میخواست استفاده کند و بهره خودش را ببرد که بعد از تسخیر سفارت و لانه جاسوسی شرایطی پیش آمد که حامیان بینالمللی پیدا کردند.
دعایی گفت: اینها ماجراهایی بود که در رابطه با مسائل جنگ ایران و عراق بود. طبیعتا صدام با مقدماتی که چیده بود و ارتباطاتی که برقرار کرده بود، با جذب عناصر پیرامونی ما، بخصوص شیخنشینان خلیج فارس، عربستان سعودی و جذب کمکها و حمایتهایی که از غرب و بخصوص آمریکایی کرده بود و این چراغ سبز را داشت و طبیعتا برای جبران آن تسلیمی که در برابر رژیم شاه بود، حرکت کرد و مقدر این بود با رهبری امام (ره) و یاران امام و حضور مردم در مقابل یکی از قدرتمندترین تشکلهای نظامی منطقه که از تمامی جهان چه غرب و چه شرق حمایت می شد، ما بتوانیم بعد از هشت سال به نقطهای برسیم که صدام مجددا قراردادی که در تلویزیون پاره کرده بود، به رئیس جمهور وقت ما مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی اعلام کند "من مجددا آن قرارداد را پذیرفتم، شطالعرب را قبول کردم و شرایط شما را پذیرفتم و تسلیم واقعی در مورد تشکیلات شما شدم".
وی افزود: مقدر این بود که در یک نظام نوپای اسلامی به اتکای مردم و رهبری هوشمندانه و داهیانه رهبران بخصوص امام راحل، وقتی برای اولین بار در طول تاریخ این کشور در مرزهای خود میجنگیم، حتی یک وجب از خاکمان را واگذار نکنیم و تمامیت ارزی کشورمان را تضمین کنیم.
در پی درگذشت مرحوم ابراهیم یزدی، در برخی از شبکه های اجتماعی فایلی از اظهارات یکسال قبل او در رابطه با شرایط آغاز جنگ عراق علیه ایران منتشر شد که در آن مطالبی خلاف واقع نسبت به حضرت امام و مسئولین وقت جمهوری اسلامی ایران بیان شده است. در همین رابطه نشریه حریم امام (نشریه آستان مطهر حضرت امام خمینی) طی گفتگویی مفصل با حجت الاسلام و المسلمین آقای سید محمود دعایی (نخستین سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق) نظر ایشان را در این باره جویا شده است و ایشان ضمن تکذیب مطالب منتشر شده، به تفصیل با ذکر جزئیات و بصورت مستند به بیان تاریخچه تخاصم دولت بعثی عراق و صدام معدوم با ایران و علل و انگیزه های تهاجم عراق به ایران پرداخته است.
سیدمحمود دعایی گفت: برخی از عناصری که به نهضت آزادی نزدیک هستند که عمدتا در خارج از کشور هستند، یک سناریویی ترسیم کردند که من به اتفاق مرحوم بازرگان و مرحوم بهشتی خدمت امام رسیدیم و من گزارشی دادم و گفتم که صدام گفته یا من میآیم ایران و یا شما کسی را برای مذاکره بفرستید و به هر حال، ما تسلیم هستیم و من گفتم "صدامی که من میشناسم حتما حمله خواهد کرد" و امام فرمودند که گوش به حرفش ندهید. (آنها) سناریویی ترسیم کردند که امام را به عنوان یک فرد بیمنطق، انعطافناپذیر و این چنینی ترسیم کنند و (نقل کردند) آقای بهشتی مجددا التماسگونه چیزی بیان میکنند و امام ایشان را نهی میکنند و پا میشوند تا بروند که من گریه میکنم که من به بغداد برنخواهم برگشت که ایشان میفرمایند "باید بروید و تکلیفتان را ادا کنید".
وی افزود: اینها دروغ محض است. اینها ترسیم یک سناریویی است که میخواهند خودشان را به عنوان کسانی که اندرز، پندار و انزار میدادند و آگاه بودند بر حوادثی که ممکن است، اتفاق بیفتد( معرفی کنند) و (بگویند) آنچه که اتفاق افتاد ریشه در تعصب، بیمنطقی و انعطافناپذیری حاکمان داشته است. اینها دروغ است.
دعایی در پاسخ به نشریه حریم امام که پرسید «در این مطالب نوشته شده که "امام ارتش عراق را به قیام دعوت کرده است". گفتند که روزنامه کیهان همچنین تیتری زده است.» گفت: این دروغ است. این تیتر برای زمانی بود که آقای یزدی مدیرمسئول روزنامه کیهان بوده است. میخواهند بگویند آقای خاتمی همچین کاری کرده است.
وی افزود: خدا مرحوم حاج احمدآقا را رحمت کند. ایشان به من مراجعه کرد و گفتند که امام فرمودند خودت را آماده کن که باید به عنوان سفیر به عراق بروید. این موضوع خیلی غیرمنتظره و تعجب آور بود. من به ایشان گفتم از اینکه بعد از پیروزی انقلاب به من سمتی پیشنهاد یا مأموریت داده میشود، من تشکر میکنم که به فکر ما بودند ولی من انتخاب این مسئولیت را صلاح نمیدانم. به هر حال فعالیت دیپلماتیک یک فعالیت تخصصی است و به این دلیل من پیشنهاد میکنم امام اجازه بدهند، این مسئولیت را نپذیرم.
دعایی گفت: ایشان خدمت امام رفتند و توضیحات من را به امام رساندند. امام فرموده بودند انتخاب من یک معنای به اصطلاح سمبولیکی دارد. ایشان در دوران اقامت ما در عراق رابط ما با مسئولان عراقی بوده و ما برای نشاندادن حسن نیت خود به عراقیها، میخواهم ایشان که در آن دوران سفیر ما بودند، الان هم سفیر جمهوری اسلامی در عراق باشد. این نشان دادن یک حسن نیت است.
وی افزود: آنچه که به عنوان زمینه و سازماندهنده اصلی حرکت رژیم عراق علیه ایران از آبان 57 آغاز شد. موقعی بود که تشکیلات نظامی شاه، تضعیف میشد، فرو ریخته بود و تشکیلات امنیتی ایران منحل شده بود و صدام میخواست در این فرصت مغتنمی که از نظر فروپاشی تشکیلات رسمی و قابل اتکای یک نظام و یک رژیم بوجود آمده تا فَترتی که بین این فروپاشی و قوام یک تشکیلات قابل اتکایی که میتوانست بوجود بیاید، میخواست استفاده کند و بهره خودش را ببرد که بعد از تسخیر سفارت و لانه جاسوسی شرایطی پیش آمد که حامیان بینالمللی پیدا کردند.
دعایی گفت: اینها ماجراهایی بود که در رابطه با مسائل جنگ ایران و عراق بود. طبیعتا صدام با مقدماتی که چیده بود و ارتباطاتی که برقرار کرده بود، با جذب عناصر پیرامونی ما، بخصوص شیخنشینان خلیج فارس، عربستان سعودی و جذب کمکها و حمایتهایی که از غرب و بخصوص آمریکایی کرده بود و این چراغ سبز را داشت و طبیعتا برای جبران آن تسلیمی که در برابر رژیم شاه بود، حرکت کرد و مقدر این بود با رهبری امام (ره) و یاران امام و حضور مردم در مقابل یکی از قدرتمندترین تشکلهای نظامی منطقه که از تمامی جهان چه غرب و چه شرق حمایت می شد، ما بتوانیم بعد از هشت سال به نقطهای برسیم که صدام مجددا قراردادی که در تلویزیون پاره کرده بود، به رئیس جمهور وقت ما مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی اعلام کند "من مجددا آن قرارداد را پذیرفتم، شطالعرب را قبول کردم و شرایط شما را پذیرفتم و تسلیم واقعی در مورد تشکیلات شما شدم".
وی افزود: مقدر این بود که در یک نظام نوپای اسلامی به اتکای مردم و رهبری هوشمندانه و داهیانه رهبران بخصوص امام راحل، وقتی برای اولین بار در طول تاریخ این کشور در مرزهای خود میجنگیم، حتی یک وجب از خاکمان را واگذار نکنیم و تمامیت ارزی کشورمان را تضمین کنیم.