چهارم شهریورماه برای معصومه اسکندری فرزند عشرت اسکندری یادآور حمله منافقین به خانه و شهادت مادر و خواهرش است. خاطرهای که پس از سالها از گذشت آن هنوز برای دختر زنده است.
به گزارش شهدای ایران ،چهارم شهریورماه برای معصومه اسکندری فرزند عشرت اسکندری یادآور حمله منافقین به خانه و شهادت مادر و خواهرش است. خاطرهای که پس از سالها از گذشت آن هنوز برای دختر زنده است.
یکی از روزهای شهریورماه سال 1361 بود که عشرت اسکندری به همراه پسر عمهاش که تنها 18 سال سن داشت و همسر وی که فقط دو ماه از ازدواجشان میگذشت مشغول صرف صبحانه بودند. در خانه محکم کوبیده شد.
معصومه دختر عشرت در را باز کرد و نیروهای منافقین به داخل خانه هجوم آوردند. لحظه ای بعد عشرت، یکی از دخترانش و مهمانان خانه غرق در خون با گلوله های کینه منافقین به شهادت رسیدند. شعار «مرگ بر منافق و مرگ بر آمریکا» آخرین کلام شهیده عشرت اسکندری بود که بر زبان جاری ساخت.
شهادت شهیده عشرت مرعشی تنها نمونه ای از هزاران جنایت گروهک منافقین است که در طول سال ها فعالیت این گروه در داخل و خارج از کشور رخ داده است. خوب به ذهن سپرده ایم که صفحات بی شمار تاریخ انقلاب اسلامی به خون انسان های بی گناهی رنگین شده است که تنها جرمشان دفاع از آرمان های اسلامیشان بود.
معصومه اسکندری دختر شهیده عشرت اسکندری و شاهد حادثه در سالگرد شهادت مادر خود در دلنوشته ای آورده است:
نسيم شهريور كه شروع به وزيدن مي كند ذهن مرا به سمت حياط و حوض روانه می كند و مرا به ياد آرامش آن صبح زيبای تابستانی می اندازد، نسيمی كه دل انگيزی و طراوتش تنها چند دقيقه دوام داشت و ناگهان تبديل به طوفانی سهمگين شد كه تمام روياهای زيبايم را با خود برد، آرامش صبحگاه چهارم شهريور برای من در همان حوض كوچك آبی غرق شد و جای خود را به صدای ممتد رگبار گلوله داد. رگباری كه ستون و خيمه امنيت مرا فرو ريخت و عمری هجران و جدايی را برايم به ارمغان آورد.
من در آن صبح زيبايی كه ديگر غم انگيز شده بود، ماندم و نسيم دل انگيز شهريور، مادرم را با خودش برد. دستان نفاق مرا از آغوش پر محبت مادر محروم كرد و گلوله های سربی، به جای من بر پيشانی بلندش بوسه زد، بوسه ای عميق به عمق يك عمر.
دست تزوير، مادری را از من ستاند كه خوش خلقی، مهربانی، شجاعت، استقامت و شادابیاش زبانزد خاص و عام بود و مرا برای تمام روزهای عمرم از نعمتی محروم كرد كه ديگر دست يافتنی نبود.
اما از مادرم برای من اسطوره ای ساخت بی بديل كه بخاطرش به خود ميبالم و به او افتخار مي كنم. آرزو مي كنم هيچ دختری بدون وجود دستان نوازشگر مادرش، مادر نشود.