کروبی مرتبا به استخر انقلاب می رفت، به گونه ای که در برخی هفته ها تا سه نوبت استخر برای حضور او قرق می شد. مأموران امنیتی، کروبی را برای سفر به هر نقطه از ایران آزاد گذاشته بودند. کاشان، قم، کرج، چند سفر شمال تنها بخشی از سفرهای مهدی کروبی و محافظانش بود. او در قم به منزل خواهر مرحومش رفت و یکی از افراد فامیل کروبی به محافظان گفته بود که این برای اولین بار پس از انقلاب است که مهدی کروبی به منزل آنها می رود!
شهدای ایران: داستان حصر کروبی و موسوی و سالشمار آن همواره به شکل اغراق آمیزی از افسانه سرایی و اسطوره سازی از آنها با عناوین دهان پر کنی از قبیل رهبران جنبش! و ... برای حفظ اندک امیدها جهت حفظ این جنبش تاریخ مصرف گذشته بازنمایی شده است. حصری که اتفاقا سران اصلاحات به هیچ وجه دوست ندارند به پایان برسد و خواهان تداوم آن هستند، برای مظلوم نمایی علیه نظام و به خیال خودشان گرفتن امتیاز از حاکمیت. به گمان آنها حصر اهرم مناسبی برای چانه زنی است؛ به همین خاطر در این هفت سال تا آنجا که می توانستند با حصر به تجارت سیاسی پرداختند.
به گزارش رجانیوز، اینبار به بهانه اعتصاب غذای مهدی کروبی و بستری شدنش در بیمارستان به علت مشکل قلبی، اصحاب فتنه هجمه ای گسترده با اجماع بیرونی و ارتش مجازی شان بر علیه نظام تدارک دیدند تا وضعیت موسوی و کروبی را اسفناک جلوه دهند. اما به راستی در سالهای حصر چه بر سر میر و شیخ فتنه گران گذشته است و چگونه زیسته اند؟ رهبران مبارزی! که یکی شان حتی هنگامی که آزاد است مسافرت برود هم اعتراف می کند ذاتا گوشه گیر است تا نشان دهد پیش از آنکه نظام او را محصور کند، خود در حصر خویشتن است! و آن دیگری در ایام حصر، سفرهای متعدد و حضور گعده های دوستان و هفته ای سه روز استخرش ترک نشده است، امتیازاتی که خیلی از شهروندان عادی جامعه هم از آن محروم هستند.
درهمین رابطه خواندن بازنشر گزارش قابل تاملی که نشریه رمز عبورتحت عنوان ناگفته های حصر برای اولین بار منتشر کرد بسیار راهنمای راهگشایی است در مورد زندگی ویژه محصورین که خواندنش خالی از لطف نخواهد بود:
شامگاه 25 بهمن 1389 ، هنوز خیابانهای مرکزی شهر تهران در التهاب بیانیه اغتشاش آفرین میرحسین موسوی و مهدی کروبی است که مأموران امنیتی منزل موسوی در خیابان پاستور و منزل مهدی کروبی در شمال تهران، آنها را در حلقه محافظت خود قرار دادند. یک روز بعد به تیم محافظان موسوی و کروبی ابلاغ می شود که مسئولیت حفاظت را به مأموران امنیتی بسپارند. درهمین روز موسوی و کروبی در دو بیانیه جداگانه، بشدت به آنچه سرکوبی راهپیمایی 25 بهمن می خواندند، اعتراض کردند.
همزمان شورای عالی امنیت ملی به ریاست محمود احمدی نژاد و با حضور حسن روحانی به اتفاق آرا تصویب می کند که سران فتنه در منازلشان در حصر باشند و ارتباطات سیاسی آنها قطع گردد. چند روز بعد یک مقام قضایی که معاون دادستان تهران بود، به منزل موسوی مراجعه می کند و حکم قانونی مبنی بر حصر را به او ابلاغ می کند. همزمان این ابلاغ برای کروبی نیز اتفاق می افتد. این مقام قضایی به آنها گفته بود که از وسايل ارتباطی مانند ماهواره، اینترنت و... نمی توانند استفاده کنند.
مأموران امنیتی که منزل میرحسین موسوی را بازرسی می کنند، با دهها دستگاه گوشی همراه، تلفن ماهواره ای ثریا، سیم کار تهای ویژه و لپتاپ مواجه می شوند. با آنکه قرار بود میرحسین موسوی به دستگا ههای ارتباطی دسترسی نداشته باشد، او یک رادیو برای خود نگه می دارد و در حالی که مأموران امنیتی اطلاع داشتند که او رادیو در اختیار دارد، از این مسأله می گذرند. این رادیو پیشرفته، موجب می شد که موسوی بتواند هرشب به رسانه های خارجی دسترسی داشته باشد و از اخبار و تحلیلهای بی بی سی و صدای امریکا بهره مند گردد.
سرویسهای اطلاعاتی دشمن بلافاصله پس از حصر خبر از دستگیری موسوی و کروبی و انتقال آنها به زندان حشمتیه دادند و می خواستند هزینه بازداشت سران فتنه را به پای نظام بنویسند اما چند روز بعد خود سایت های رسمی کروبی و موسوی که در فرانسه اداره می شدند، اعتراف کردند که موسوی و کروبی در منازل مجللشان هستند. همچنین به موسوی و کروبی ابلاغ شد که نزدیکان آنها اگر تمایل داشته باشند، می توانند با آنها ملاقات کنند. همسر کروبی با تمایل خودش نزد مهدی کروبی می ماند و دختران موسوی در همان هفته به دیدار موسوی و رهنورد می روند.
دیدارها و سفرها، از شمال تا کاشان، کرج وقم
روزها بر موسوی و کروبی در منازل مجلل و بزرگشان می گذشت. کروبی روزهای خوشتری داشت. دوستان قدیمی اش هر از گاهی به او سر می زدند و گعده می کردند.آنها به کروبی می گفتند که کوتاه بیاید و غائله را تمام کند. شیخ قدرت علیخانی هم بارها درخواست دیدار کروبی را داشت اما مأموران اطلاعاتی دیدار با کروبی را منوط به موافقت کتبی مهدی کروبی کرده بودند، چرا که می خواستند از اتهام «تواب سازی» دوری کنند. مهدی کروبی هم با ملاقات شیخ قدرت علیخانی موافقت نکرده بود.
اتهام «تواب سازی » پس از دیدار یک مقام میانی امنیتی با مهدی کروبی در برخی رسانه های غربی مطرح شده بود. این مقام امنیتی می گوید که پس از دیدار با کروبی تعجب کردم که شخصی با این درجه افکار و رفتار، چگونه سالها در جمهوری اسلامی صاحب مقامات ارشد مانند ریاست مجلس بوده است! عدم انسجام فکری و تحلیلی مهدی کروبی و مباحث پراکنده وی در مسائل مختلف موجب شد که اظهارات مهدی کروبی شبیه داستان حسین کرد شبستری شود!
کروبی در این دیدار انتقادات بسیار تند و شدید به مواضع هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی داشت و به قول خودش از نامردیها و نامهربانی های هاشمی و خاتمی به خود از سالهای ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون به ویژه در سا لهای ما قبل حصر سخن می گفت. کروبی مرتبا به استخر انقلاب می رفت، به گونه ای که در برخی هفته ها تا سه نوبت استخر برای حضور او قرق می شد. مأموران امنیتی، کروبی را برای سفر به هر نقطه از ایران آزاد گذاشته بودند. کاشان، قم، کرج، چند سفر شمال تنها بخشی از سفرهای مهدی کروبی و محافظانش بود. او در قم به منزل خواهر مرحومش رفت و یکی از افراد فامیل کروبی به محافظان گفته بود که این برای اولین بار پس از انقلاب است که مهدی کروبی به منزل آنها می رود!
بعضی سفرها البته برای کروبی تلخ می شد. هر جایی که مردم عادی او را می دیدند، با کنایه و گاهی مرگ بر سران فتنه از او پذیرایی می کردند، مانند ماجرایی که در رستورانی در کرج رخ داد و نزدیک بود به جاهای باریک کشیده شود! مهدی کروبی همکاری کاملی با مأموران امنیتی داشت و بیشتر دوست داشت در منزل قیطریه تنها باشد و حتی تمایلی به حضور همسرش فاطمه کروبی در منزل نداشت. با وجود اصرار خانواده و عدم منع مأموران امنیتی برای حضور در منزل جماران، نزدیک يک سال طول کشید تا مهدی کروبی سرانجام تحت فشار خانواده و عوامل سیاسی بیرونی رضایتش را برای انتقال به منزل جماران اعلام کند.
در سوی دیگر اما میرحسین موسوی از ابتدای حصر تاکنون بیشتر وقتش را به نقاشی، مطالعه و گوش دادن به رادیوهای خارجی می گذراند. او در پاسخ به این مسأله که آزاد است که به هر نقطه از ایران که بخواهد سفر کند، اظهار داشت که ذاتاً گوشه گیر است و تمایلی به سفر ندارد و حتی در سا لهای قبل از حصر نیز این رویه را داشته و تعداد سفرهایش بسیار معدود بوده است؛ با این حال یک بار موسوی در عید نوروز به همراه دخترانش به ویلای یکی از آشنایانش در شمال کشور سفر کرده بود.
موسوی تردد با ماشینهای عادی در شهر برای حضور در منزل اقوام و آشنایان را نمی پذیرفت چرا که می دانست این گونه تردد موجب می شود تا افسانه سرایی هایی كه پیرامون سختگیریهادرحصروجوددارد،نقش برآب شود! هم اکنون نیز میرحسین موسوی و مهدی کروبی هم به تلويزیون و روزنامه ها دسترسی دارند. یکی از جالب ترین موارد که در دوره حصر میرحسین موسوی پیش آمده بود، جدال برای خرید نان تازه و انجام کارهای روزمره مانند مراجعه به بانک و... بود. موسوی از محافظان می خواست که هر سه وعده برای او نان تازه تهیه کنند که این مسأله با مخالفت آ نها روبهرو شد و به او گفته شد که می تواند خود شخصا به نانوایی مراجعه کند.
موسوی پس ازآنکه به او گفته شدخریدهای روزمره اش مانندخریدنان را باید خودیا همسرش انجام دهد و محافظان از انجام کارهای شخصی این خانواده معذورند، چند روزی اعتصاب کرد و سپس مجبور شد که بپذیرد یکی از نزدیکانش خریدهای منزل را انجام دهد؛ یا حضور زهرا رهنورد در بانک برای دریافت حقو ق اش که تصاویرش در رسانه ها منتشر شد. میرحسن حبیبی موسوی، شوهر خواهر میرحسین موسوی که به صورت مرتب با او دیدار دارد، در این باره می گوید: «آنها همچنان در خانه خودشان در حصر هستند و مایحتاجشان را هم خود ما تأمين می کنیم. خورد و خوراک، هیچ چیزی از طرف زندانبانان تأمين نمی شود و همه را خانواده تأمين می کند .»
مأموران امنیتی از همان روز اول هرگونه رفت و آمد به منزل نزدیکان و دیدار با اقوام و آشنایان را بدون ارتباطات سیاسی بلامانع دانسته بودند؛ در این رابطه زهرا رهنورد بارها به دیدار پدر و مادرش رفت اما موسوی بیشتر مواقع تمایلی به همراهی رهنورد نداشت. همچنین بارها موسوی بر سر مزار پدرش در بهشت زهرا(س) رفت بدون آنکه محدودیت خاصی داشته باشد. دیدار و تماس تلفنی دختران موسوی با منزل خیابان پاستور هم در 4 سال گذشته به صورت دائم برقرار بوده اما این دیدارها و تماسها دو ضابطه مهم داشته است، یکی اینکه پیامهای سیاسی نباید رد و بدل شود، کما اینکه روز 7 دی 1393 موسوی روند بیانیه دادنش را به واسطه یکی از دخترانش از سر گرفته است؛ پیش از این هم موسوی به واسطه دخترانش انتخابات مجلس نهم را تحریم کرده بود. ثانیاً باید این دیدارها با درخواست موسوی باشد، همچنان که موسوی در برخی مواقع تمایلی به دیدار یکی از دخترانش نداشت. این دختر موسوی ارتباط گسترده ای با اردشیر امیرارجمند، به اصطلاح مشاور حقوقی میرحسین موسوی که وابسته به سرویس اطلاعاتی فرانسه و برادر یکی از عناصر اطلاعاتی سازمان منافقین است، داشت.
البته دلایل دیگری از جمله برخی روابط خانوادگی و ... نیز در این عدم تمایل مؤثر بود. یکی دیگر از موارد خاص، مراقبت کامل پزشکی از موسوی و کروبی در دوران حصر است، به گونه ای که در این چند سال آنها مرتب در حال کنترل های پزشکی و سلامت و چکاپ شدن بوده اند و به گفته یکی از آنها، در سا لهای قبل از حصر آنها از چنین امکانات پزشکی ای استفاده نکرده بودند! هر پزشک معتمد خانواده آنها در هر زمانی که اراده می کرد، می توانست به معاینه و طبابت موسوی و کروبی بپردازد و در این سا لها چند بار عمل های موضعی پزشکی توسط متخصص ترین پزشکان روی موسوی و کروبی صورت گرفته است.
به گزارش رجانیوز، اینبار به بهانه اعتصاب غذای مهدی کروبی و بستری شدنش در بیمارستان به علت مشکل قلبی، اصحاب فتنه هجمه ای گسترده با اجماع بیرونی و ارتش مجازی شان بر علیه نظام تدارک دیدند تا وضعیت موسوی و کروبی را اسفناک جلوه دهند. اما به راستی در سالهای حصر چه بر سر میر و شیخ فتنه گران گذشته است و چگونه زیسته اند؟ رهبران مبارزی! که یکی شان حتی هنگامی که آزاد است مسافرت برود هم اعتراف می کند ذاتا گوشه گیر است تا نشان دهد پیش از آنکه نظام او را محصور کند، خود در حصر خویشتن است! و آن دیگری در ایام حصر، سفرهای متعدد و حضور گعده های دوستان و هفته ای سه روز استخرش ترک نشده است، امتیازاتی که خیلی از شهروندان عادی جامعه هم از آن محروم هستند.
درهمین رابطه خواندن بازنشر گزارش قابل تاملی که نشریه رمز عبورتحت عنوان ناگفته های حصر برای اولین بار منتشر کرد بسیار راهنمای راهگشایی است در مورد زندگی ویژه محصورین که خواندنش خالی از لطف نخواهد بود:
شامگاه 25 بهمن 1389 ، هنوز خیابانهای مرکزی شهر تهران در التهاب بیانیه اغتشاش آفرین میرحسین موسوی و مهدی کروبی است که مأموران امنیتی منزل موسوی در خیابان پاستور و منزل مهدی کروبی در شمال تهران، آنها را در حلقه محافظت خود قرار دادند. یک روز بعد به تیم محافظان موسوی و کروبی ابلاغ می شود که مسئولیت حفاظت را به مأموران امنیتی بسپارند. درهمین روز موسوی و کروبی در دو بیانیه جداگانه، بشدت به آنچه سرکوبی راهپیمایی 25 بهمن می خواندند، اعتراض کردند.
همزمان شورای عالی امنیت ملی به ریاست محمود احمدی نژاد و با حضور حسن روحانی به اتفاق آرا تصویب می کند که سران فتنه در منازلشان در حصر باشند و ارتباطات سیاسی آنها قطع گردد. چند روز بعد یک مقام قضایی که معاون دادستان تهران بود، به منزل موسوی مراجعه می کند و حکم قانونی مبنی بر حصر را به او ابلاغ می کند. همزمان این ابلاغ برای کروبی نیز اتفاق می افتد. این مقام قضایی به آنها گفته بود که از وسايل ارتباطی مانند ماهواره، اینترنت و... نمی توانند استفاده کنند.
مأموران امنیتی که منزل میرحسین موسوی را بازرسی می کنند، با دهها دستگاه گوشی همراه، تلفن ماهواره ای ثریا، سیم کار تهای ویژه و لپتاپ مواجه می شوند. با آنکه قرار بود میرحسین موسوی به دستگا ههای ارتباطی دسترسی نداشته باشد، او یک رادیو برای خود نگه می دارد و در حالی که مأموران امنیتی اطلاع داشتند که او رادیو در اختیار دارد، از این مسأله می گذرند. این رادیو پیشرفته، موجب می شد که موسوی بتواند هرشب به رسانه های خارجی دسترسی داشته باشد و از اخبار و تحلیلهای بی بی سی و صدای امریکا بهره مند گردد.
سرویسهای اطلاعاتی دشمن بلافاصله پس از حصر خبر از دستگیری موسوی و کروبی و انتقال آنها به زندان حشمتیه دادند و می خواستند هزینه بازداشت سران فتنه را به پای نظام بنویسند اما چند روز بعد خود سایت های رسمی کروبی و موسوی که در فرانسه اداره می شدند، اعتراف کردند که موسوی و کروبی در منازل مجللشان هستند. همچنین به موسوی و کروبی ابلاغ شد که نزدیکان آنها اگر تمایل داشته باشند، می توانند با آنها ملاقات کنند. همسر کروبی با تمایل خودش نزد مهدی کروبی می ماند و دختران موسوی در همان هفته به دیدار موسوی و رهنورد می روند.
دیدارها و سفرها، از شمال تا کاشان، کرج وقم
روزها بر موسوی و کروبی در منازل مجلل و بزرگشان می گذشت. کروبی روزهای خوشتری داشت. دوستان قدیمی اش هر از گاهی به او سر می زدند و گعده می کردند.آنها به کروبی می گفتند که کوتاه بیاید و غائله را تمام کند. شیخ قدرت علیخانی هم بارها درخواست دیدار کروبی را داشت اما مأموران اطلاعاتی دیدار با کروبی را منوط به موافقت کتبی مهدی کروبی کرده بودند، چرا که می خواستند از اتهام «تواب سازی» دوری کنند. مهدی کروبی هم با ملاقات شیخ قدرت علیخانی موافقت نکرده بود.
اتهام «تواب سازی » پس از دیدار یک مقام میانی امنیتی با مهدی کروبی در برخی رسانه های غربی مطرح شده بود. این مقام امنیتی می گوید که پس از دیدار با کروبی تعجب کردم که شخصی با این درجه افکار و رفتار، چگونه سالها در جمهوری اسلامی صاحب مقامات ارشد مانند ریاست مجلس بوده است! عدم انسجام فکری و تحلیلی مهدی کروبی و مباحث پراکنده وی در مسائل مختلف موجب شد که اظهارات مهدی کروبی شبیه داستان حسین کرد شبستری شود!
کروبی در این دیدار انتقادات بسیار تند و شدید به مواضع هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی داشت و به قول خودش از نامردیها و نامهربانی های هاشمی و خاتمی به خود از سالهای ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون به ویژه در سا لهای ما قبل حصر سخن می گفت. کروبی مرتبا به استخر انقلاب می رفت، به گونه ای که در برخی هفته ها تا سه نوبت استخر برای حضور او قرق می شد. مأموران امنیتی، کروبی را برای سفر به هر نقطه از ایران آزاد گذاشته بودند. کاشان، قم، کرج، چند سفر شمال تنها بخشی از سفرهای مهدی کروبی و محافظانش بود. او در قم به منزل خواهر مرحومش رفت و یکی از افراد فامیل کروبی به محافظان گفته بود که این برای اولین بار پس از انقلاب است که مهدی کروبی به منزل آنها می رود!
بعضی سفرها البته برای کروبی تلخ می شد. هر جایی که مردم عادی او را می دیدند، با کنایه و گاهی مرگ بر سران فتنه از او پذیرایی می کردند، مانند ماجرایی که در رستورانی در کرج رخ داد و نزدیک بود به جاهای باریک کشیده شود! مهدی کروبی همکاری کاملی با مأموران امنیتی داشت و بیشتر دوست داشت در منزل قیطریه تنها باشد و حتی تمایلی به حضور همسرش فاطمه کروبی در منزل نداشت. با وجود اصرار خانواده و عدم منع مأموران امنیتی برای حضور در منزل جماران، نزدیک يک سال طول کشید تا مهدی کروبی سرانجام تحت فشار خانواده و عوامل سیاسی بیرونی رضایتش را برای انتقال به منزل جماران اعلام کند.
در سوی دیگر اما میرحسین موسوی از ابتدای حصر تاکنون بیشتر وقتش را به نقاشی، مطالعه و گوش دادن به رادیوهای خارجی می گذراند. او در پاسخ به این مسأله که آزاد است که به هر نقطه از ایران که بخواهد سفر کند، اظهار داشت که ذاتاً گوشه گیر است و تمایلی به سفر ندارد و حتی در سا لهای قبل از حصر نیز این رویه را داشته و تعداد سفرهایش بسیار معدود بوده است؛ با این حال یک بار موسوی در عید نوروز به همراه دخترانش به ویلای یکی از آشنایانش در شمال کشور سفر کرده بود.
موسوی تردد با ماشینهای عادی در شهر برای حضور در منزل اقوام و آشنایان را نمی پذیرفت چرا که می دانست این گونه تردد موجب می شود تا افسانه سرایی هایی كه پیرامون سختگیریهادرحصروجوددارد،نقش برآب شود! هم اکنون نیز میرحسین موسوی و مهدی کروبی هم به تلويزیون و روزنامه ها دسترسی دارند. یکی از جالب ترین موارد که در دوره حصر میرحسین موسوی پیش آمده بود، جدال برای خرید نان تازه و انجام کارهای روزمره مانند مراجعه به بانک و... بود. موسوی از محافظان می خواست که هر سه وعده برای او نان تازه تهیه کنند که این مسأله با مخالفت آ نها روبهرو شد و به او گفته شد که می تواند خود شخصا به نانوایی مراجعه کند.
موسوی پس ازآنکه به او گفته شدخریدهای روزمره اش مانندخریدنان را باید خودیا همسرش انجام دهد و محافظان از انجام کارهای شخصی این خانواده معذورند، چند روزی اعتصاب کرد و سپس مجبور شد که بپذیرد یکی از نزدیکانش خریدهای منزل را انجام دهد؛ یا حضور زهرا رهنورد در بانک برای دریافت حقو ق اش که تصاویرش در رسانه ها منتشر شد. میرحسن حبیبی موسوی، شوهر خواهر میرحسین موسوی که به صورت مرتب با او دیدار دارد، در این باره می گوید: «آنها همچنان در خانه خودشان در حصر هستند و مایحتاجشان را هم خود ما تأمين می کنیم. خورد و خوراک، هیچ چیزی از طرف زندانبانان تأمين نمی شود و همه را خانواده تأمين می کند .»
مأموران امنیتی از همان روز اول هرگونه رفت و آمد به منزل نزدیکان و دیدار با اقوام و آشنایان را بدون ارتباطات سیاسی بلامانع دانسته بودند؛ در این رابطه زهرا رهنورد بارها به دیدار پدر و مادرش رفت اما موسوی بیشتر مواقع تمایلی به همراهی رهنورد نداشت. همچنین بارها موسوی بر سر مزار پدرش در بهشت زهرا(س) رفت بدون آنکه محدودیت خاصی داشته باشد. دیدار و تماس تلفنی دختران موسوی با منزل خیابان پاستور هم در 4 سال گذشته به صورت دائم برقرار بوده اما این دیدارها و تماسها دو ضابطه مهم داشته است، یکی اینکه پیامهای سیاسی نباید رد و بدل شود، کما اینکه روز 7 دی 1393 موسوی روند بیانیه دادنش را به واسطه یکی از دخترانش از سر گرفته است؛ پیش از این هم موسوی به واسطه دخترانش انتخابات مجلس نهم را تحریم کرده بود. ثانیاً باید این دیدارها با درخواست موسوی باشد، همچنان که موسوی در برخی مواقع تمایلی به دیدار یکی از دخترانش نداشت. این دختر موسوی ارتباط گسترده ای با اردشیر امیرارجمند، به اصطلاح مشاور حقوقی میرحسین موسوی که وابسته به سرویس اطلاعاتی فرانسه و برادر یکی از عناصر اطلاعاتی سازمان منافقین است، داشت.
البته دلایل دیگری از جمله برخی روابط خانوادگی و ... نیز در این عدم تمایل مؤثر بود. یکی دیگر از موارد خاص، مراقبت کامل پزشکی از موسوی و کروبی در دوران حصر است، به گونه ای که در این چند سال آنها مرتب در حال کنترل های پزشکی و سلامت و چکاپ شدن بوده اند و به گفته یکی از آنها، در سا لهای قبل از حصر آنها از چنین امکانات پزشکی ای استفاده نکرده بودند! هر پزشک معتمد خانواده آنها در هر زمانی که اراده می کرد، می توانست به معاینه و طبابت موسوی و کروبی بپردازد و در این سا لها چند بار عمل های موضعی پزشکی توسط متخصص ترین پزشکان روی موسوی و کروبی صورت گرفته است.