من نمیتوانستم هم مامور کا. گ. باشم و هم مشاور نزدیک شهردار انتخابی سن پطرزبورگ. به همین خاطر استعفا دادم. سوبچاک تلفنی با رئیس کا. گ. ب. شوروی تماس گرفت و تقاضا کرد با استعفای من موافقت شود. او هم دو روز بعد استفعای من را پذیرفت.
شهدای ایران: در دو قسمت قبل مقدمه ای در مورد مصاحبه های الیور استون با پوتین و نیز نحوه پیوستن پوتین به کا.گ.ب و نیز خاطراتی از پدربزرگش منتشر شد. قسمت سوم ترجمه کتاب مصاحبه های پوتین با الیور استون را در ادامه خواهید خواند:
الیور استون: شما در سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۰ به درسدن آلمان رفتید، اما در ۱۰ سال پیش از آن کاملا در لنینگراد بودید
پوتین: بله درست است. در لنینگراد و مسکو در مدرسه هایی ویژه.
الیور استون: در همین مدت بود که درخشان ظاهر شدید و رشد خوبی کردید.
پوتین: کاملا درست است.
الیور استون: آلمان شرقی بین سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۰ اصلا وضع خوبی نداشت، کاملا ناراحت کننده.
پوتین: نه به این شدت که شما میگویید. در آن زمان در شوروی پروسههای مرتبط با پروسترویکا پیش میرفت. فکر میکنم قرار نیست در این مورد توضیحات مفصل بدهم. با این حال مسالهای که بیش از دیگر مسائل در مورد آن برهه مطرح میشود، مساله تحول است. زمانی که من به آلمان شرقی آمدم هیج نشانهای از نوآوری و تحول ندیدم.
الیور استون: منظور من نیز همین است.
پوتین: تصور من این بود که جامعه آلمان شرقی در دهه ۵۰ مانده است و هیج رشد نکرده.
گورباچف نمی دانست چه چیزی درست است
الیور استون: در مورد گورباچف معتقد هستی که اصلاحات خاصی در آن زمان انجام نداده بود، اما این سوال پیش میاد که مگر شما در آن زمان آن جا حضور داشتی که اصلاتحات مورد نظر او را حس کنی؟ آیا در آن دوره به مشکو برگشتی؟ تجربهای از حضور در شورروی در زمان پروسترویکا داشته ای؟
پوتین:می دانید که گورباچف و همراهانش فهمیده بودند که مملکت به تغییر نیاز دارد. امروز من میتوانم با اطمینان بگویم که وی نمیدانست چه تغییراتی را باید در چه زمانی انجام دهد.
الیور استون: درست است.
پوتین:اگر چه آنها فکر میکردند که کار درستی میکنند و واقعا هم به دنبال یافتن راه درست بودند، با این کارشان ضررهای بزرگی به کشور زدند
الیور استون: من چندین بار با گورباچف در آمریکا و نیز روسیه دیدار داشته ام. او از این جهت که از درون سیستم توانست خود را به درجات بالاتر برساند به شما شباهت دارد. روندی که از پست هایی با اعتبار پایین آغاز شده است. او مهندس کشاورزی بود و در خاطراتش نیز میگوید که وقتی اسناد را مطالعه میکرد، به این نتیجه رسید که مشکلات زیادی در به ثمر رسیدن اقتصاد وجود دارد. مشکلات زیادی وجود داشتند که مانع بهبود اقتصاد میشد.
پوتین: همه ما اشتراکاتی داریم چرا که همه ما انسان هستیم
الیور استون: درست است، اما حرف من این است که او کاربل بود. گورباچف سوالاتی نیز مطرح کرده است. چگونه باید اینها را توجیه کنیم؟
پوتین: من این گونه نبودم و حس میکنم تفاوت من با بسیاری از رهبران گذشته شوروی از جمله گورباچف همین است. آنها نمیدانستند چه میخواهند و اطلاع نداشتند که برای پیروزی باید چه کاری انجام دهند.
ماجرای استعفای پوتین از کا.گ.ب
الیور استون: در سال ۱۹۹۱ شما در دومین روز کودتایی که رخ داد، استعفا دادید. منشا کودتا نیز حزب کمونیست بود.
پوتین: بله. تلاش برای کودتا در آن سال انجام شد. دقیقا هم یادم نمیآید که استعفای من روز دوم بود یا سوم. زمانی که من به آلمان برگشتم پاره وقت برای دانشگاه کار میکردن و البته همچنان عضو سرویس خارجی کا. گ. ب. بودم. در همان زمان بود که شهردار سابق سن پطرزبورگ آقای سوبچاک به من پیشنهاد کار داد. مکالمه شگفت انگیزی بود چرا که او به من که در واقع شاگردش محسوب میشدم پیشنهاد کار داد.
الیور استون: این مساله مربوط به بعد از استعفا میشود. دلیل استعفای شما چه بود.
پوتین: کامل برای شما همه چیز را توضیح خواهم داد. وقتی سوبچاک از من دعوت کرد که با او کار کنم، به او گفتم بسیار مشتاق این کار هستم، اما این مساله غیرممکن است چرا که من هم چنان عضو سرویس خارجی کا. گ. هستم و کار دستی نیست که بخواهم کار او را بپذیرم. سوبچاک یکی از رهبران حزب دموکراتیک بود حزبی که به موج جدید سیاست ورزی در شوروی تعلق داشت. به او گفتم که اگر کسی بفهمد من همزمان با کار در کا. گ. ب. با او نیز کار میکنم برایش بد خواهد شد. در ان زمان وضعیت سیاسی ممکلت حقیقتا حاد و به هم ریخته بود با این حال پاسخ سوبچاک به من مرا شگفت زده کرد. او گفت: برایم مهم نیست. به همین خاطر مدت زمان کوتاهی را به عنوان مشاور به او خدمت کردم و پس از آن وقتی کودتا صورت گرفت، خودم را در موقعیتی بسیار بغرنج یافتم.
الیور استون: منظورتان آگوست ۹۱ است؟
پوتین: بله. کودتا با پشتیبانی نیروی نظامی صورت گرفت. من نمیتوانستم هم مامور کا. گ. باشم و هم مشاور نزدیک شهردار انتخابی سن پطرزبورگ. به همین خاطر استعفا دادم. سوبچاک تلفنی با رئیس کا. گ. ب. شوروی تماس گرفت و تقاضا کرد با استعفای من موافقت شود. او هم دو روز بعد استفعای من را پذیرفت.
*فردا
الیور استون: شما در سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۰ به درسدن آلمان رفتید، اما در ۱۰ سال پیش از آن کاملا در لنینگراد بودید
پوتین: بله درست است. در لنینگراد و مسکو در مدرسه هایی ویژه.
الیور استون: در همین مدت بود که درخشان ظاهر شدید و رشد خوبی کردید.
پوتین: کاملا درست است.
الیور استون: آلمان شرقی بین سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۰ اصلا وضع خوبی نداشت، کاملا ناراحت کننده.
پوتین: نه به این شدت که شما میگویید. در آن زمان در شوروی پروسههای مرتبط با پروسترویکا پیش میرفت. فکر میکنم قرار نیست در این مورد توضیحات مفصل بدهم. با این حال مسالهای که بیش از دیگر مسائل در مورد آن برهه مطرح میشود، مساله تحول است. زمانی که من به آلمان شرقی آمدم هیج نشانهای از نوآوری و تحول ندیدم.
الیور استون: منظور من نیز همین است.
پوتین: تصور من این بود که جامعه آلمان شرقی در دهه ۵۰ مانده است و هیج رشد نکرده.
گورباچف نمی دانست چه چیزی درست است
الیور استون: در مورد گورباچف معتقد هستی که اصلاحات خاصی در آن زمان انجام نداده بود، اما این سوال پیش میاد که مگر شما در آن زمان آن جا حضور داشتی که اصلاتحات مورد نظر او را حس کنی؟ آیا در آن دوره به مشکو برگشتی؟ تجربهای از حضور در شورروی در زمان پروسترویکا داشته ای؟
پوتین:می دانید که گورباچف و همراهانش فهمیده بودند که مملکت به تغییر نیاز دارد. امروز من میتوانم با اطمینان بگویم که وی نمیدانست چه تغییراتی را باید در چه زمانی انجام دهد.
الیور استون: درست است.
پوتین:اگر چه آنها فکر میکردند که کار درستی میکنند و واقعا هم به دنبال یافتن راه درست بودند، با این کارشان ضررهای بزرگی به کشور زدند
الیور استون: من چندین بار با گورباچف در آمریکا و نیز روسیه دیدار داشته ام. او از این جهت که از درون سیستم توانست خود را به درجات بالاتر برساند به شما شباهت دارد. روندی که از پست هایی با اعتبار پایین آغاز شده است. او مهندس کشاورزی بود و در خاطراتش نیز میگوید که وقتی اسناد را مطالعه میکرد، به این نتیجه رسید که مشکلات زیادی در به ثمر رسیدن اقتصاد وجود دارد. مشکلات زیادی وجود داشتند که مانع بهبود اقتصاد میشد.
پوتین: همه ما اشتراکاتی داریم چرا که همه ما انسان هستیم
الیور استون: درست است، اما حرف من این است که او کاربل بود. گورباچف سوالاتی نیز مطرح کرده است. چگونه باید اینها را توجیه کنیم؟
پوتین: من این گونه نبودم و حس میکنم تفاوت من با بسیاری از رهبران گذشته شوروی از جمله گورباچف همین است. آنها نمیدانستند چه میخواهند و اطلاع نداشتند که برای پیروزی باید چه کاری انجام دهند.
ماجرای استعفای پوتین از کا.گ.ب
الیور استون: در سال ۱۹۹۱ شما در دومین روز کودتایی که رخ داد، استعفا دادید. منشا کودتا نیز حزب کمونیست بود.
پوتین: بله. تلاش برای کودتا در آن سال انجام شد. دقیقا هم یادم نمیآید که استعفای من روز دوم بود یا سوم. زمانی که من به آلمان برگشتم پاره وقت برای دانشگاه کار میکردن و البته همچنان عضو سرویس خارجی کا. گ. ب. بودم. در همان زمان بود که شهردار سابق سن پطرزبورگ آقای سوبچاک به من پیشنهاد کار داد. مکالمه شگفت انگیزی بود چرا که او به من که در واقع شاگردش محسوب میشدم پیشنهاد کار داد.
الیور استون: این مساله مربوط به بعد از استعفا میشود. دلیل استعفای شما چه بود.
پوتین: کامل برای شما همه چیز را توضیح خواهم داد. وقتی سوبچاک از من دعوت کرد که با او کار کنم، به او گفتم بسیار مشتاق این کار هستم، اما این مساله غیرممکن است چرا که من هم چنان عضو سرویس خارجی کا. گ. هستم و کار دستی نیست که بخواهم کار او را بپذیرم. سوبچاک یکی از رهبران حزب دموکراتیک بود حزبی که به موج جدید سیاست ورزی در شوروی تعلق داشت. به او گفتم که اگر کسی بفهمد من همزمان با کار در کا. گ. ب. با او نیز کار میکنم برایش بد خواهد شد. در ان زمان وضعیت سیاسی ممکلت حقیقتا حاد و به هم ریخته بود با این حال پاسخ سوبچاک به من مرا شگفت زده کرد. او گفت: برایم مهم نیست. به همین خاطر مدت زمان کوتاهی را به عنوان مشاور به او خدمت کردم و پس از آن وقتی کودتا صورت گرفت، خودم را در موقعیتی بسیار بغرنج یافتم.
الیور استون: منظورتان آگوست ۹۱ است؟
پوتین: بله. کودتا با پشتیبانی نیروی نظامی صورت گرفت. من نمیتوانستم هم مامور کا. گ. باشم و هم مشاور نزدیک شهردار انتخابی سن پطرزبورگ. به همین خاطر استعفا دادم. سوبچاک تلفنی با رئیس کا. گ. ب. شوروی تماس گرفت و تقاضا کرد با استعفای من موافقت شود. او هم دو روز بعد استفعای من را پذیرفت.
*فردا