من خودم خدمت آقای شریعتمداری رفتم، دوستان هم خدمت آقای گلپایگانی و آقای مرعشی رفتند که در آن موقع بزرگان قم بودند. تنها کسی که مسأله بحرین را مطرح کرد، آیتالله سید صادق روحانی بود که بعد از انقلاب در دو مصاحبه یکی با روزنامههای ایران و یکی هم با یک روزنامه کویتی گفته بود که بحرین باید به ایران برگردد.
شهدای ایران: اردیبهشت 91 بود که حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در گفتگویی با فارس درباره جدایی بحرین از ایران گفته بود که مردم این کشور هم چنان خود را ایرانی می دانند و بسیار مشتاق اند که دوباره جزئی از کشور ایران شوند.
او در این گفتگو گفته بود: جدايي بحرين از ايران طي توطئه و زد و بند سياسي شاه ايران با كشورهاي غربي صورت گرفته است و محمدرضا پهلوي طبق قانون اساسي وقت ايران (قانون اساسي مشروطه) حق انجام اين كار را نداشته اما طبيعي است كه يك حكومت خودكامه كه تحت امر آمريكا قرار دارد در اين مورد نيز مطابق خواسته آن عمل كند.اين حق براي جمهوري اسلامي به عنوان حافظ و وارث تماميت ارضي ايران وجود دارد كه خواستار بازگشت يك استان جدا شده خود به ميهن اسلامي باشد. مردم بحرين اساسا خود را ايراني مي دانند و طي گزارشات برخی مراکز مردم بحرين مشتاق بازگشت به ايران هستند.
امروز اما روزنامه ایران در گفتگویی با دکتر هوشنگ طالع، تاریخنگار و نماینده دوره 22 مجلس شورای ملی به بازخوانی ماجرای تاریخی جدایی بحرین از ایران در زمان شاه پرداخته است. بخش هایی از این گفتگو در ادامه خواهد آمد.
- زمینههای جدایی از حدود سال 1345 آغاز شد؛ با این توضیح که مسعودی مدیر مسئول روزنامه اطلاعات، سفری به این جزیرهها میکند و در سلسله مقالاتی به این نتیجه میرسد که نفت بحرین تمام شده و بنابراین ارزشی ندارد!اتفاقاً شاه هم در شهریور 1345 به خبرنگار روزنامه گاردین لندن میگوید: «با توجه به اینکه نفت دارد به پایان میرسد و مروارید به پایان رسیده است، بحرین از نظر ما اهمیتی ندارد»!
- در جلسه جدایی بحرین قرار شد که از هر فراکسیون تنها یک نفر صحبت کند ضمن اینکه ما روز نهم فروردین از صبح ساعت شش و چهل پنج دقیقه در مجلس بودیم و همه ما پنج نفر بهعنوان مخالف نامنویسی کردیم. به هر حال ایشان نطق خودشان را در مجلس از روی یک متنی که پیشتر تهیه شده بود و در اختیار هر پنج نفر ما بود خواندند. ما در مجلس شورای ملی با چهار رأی مخالف، مخالفت کردیم. البته دکتر صدر هم آمده بود و خجالت کشید که وارد صحن علنی بشود و رأی خود را از بیرون بهعنوان رأی موافق فرستاد!
- به نظر من اگر روحانیون اعلام میکردند که ما اجازه نمیدهیم که مردم شیعه بحرین زیر حکومت یک گروه اندک اهل تسنن بروند شاید شاه هم میتوانست به این بهانه به انگلیسیها بفهماند که من پادشاه شیعهام و مراجع این جدایی را قبول نمیکنند.من خودم خدمت آقای شریعتمداری رفتم، دوستان هم خدمت آقای گلپایگانی و آقای مرعشی رفتند که در آن موقع بزرگان قم بودند. تنها کسی که مسأله بحرین را مطرح کرد، آیتالله سید صادق روحانی بود که بعد از انقلاب در دو مصاحبه یکی با روزنامههای ایران و یکی هم با یک روزنامه کویتی گفته بود که بحرین باید به ایران برگردد.
*فردا
او در این گفتگو گفته بود: جدايي بحرين از ايران طي توطئه و زد و بند سياسي شاه ايران با كشورهاي غربي صورت گرفته است و محمدرضا پهلوي طبق قانون اساسي وقت ايران (قانون اساسي مشروطه) حق انجام اين كار را نداشته اما طبيعي است كه يك حكومت خودكامه كه تحت امر آمريكا قرار دارد در اين مورد نيز مطابق خواسته آن عمل كند.اين حق براي جمهوري اسلامي به عنوان حافظ و وارث تماميت ارضي ايران وجود دارد كه خواستار بازگشت يك استان جدا شده خود به ميهن اسلامي باشد. مردم بحرين اساسا خود را ايراني مي دانند و طي گزارشات برخی مراکز مردم بحرين مشتاق بازگشت به ايران هستند.
امروز اما روزنامه ایران در گفتگویی با دکتر هوشنگ طالع، تاریخنگار و نماینده دوره 22 مجلس شورای ملی به بازخوانی ماجرای تاریخی جدایی بحرین از ایران در زمان شاه پرداخته است. بخش هایی از این گفتگو در ادامه خواهد آمد.
- زمینههای جدایی از حدود سال 1345 آغاز شد؛ با این توضیح که مسعودی مدیر مسئول روزنامه اطلاعات، سفری به این جزیرهها میکند و در سلسله مقالاتی به این نتیجه میرسد که نفت بحرین تمام شده و بنابراین ارزشی ندارد!اتفاقاً شاه هم در شهریور 1345 به خبرنگار روزنامه گاردین لندن میگوید: «با توجه به اینکه نفت دارد به پایان میرسد و مروارید به پایان رسیده است، بحرین از نظر ما اهمیتی ندارد»!
- در جلسه جدایی بحرین قرار شد که از هر فراکسیون تنها یک نفر صحبت کند ضمن اینکه ما روز نهم فروردین از صبح ساعت شش و چهل پنج دقیقه در مجلس بودیم و همه ما پنج نفر بهعنوان مخالف نامنویسی کردیم. به هر حال ایشان نطق خودشان را در مجلس از روی یک متنی که پیشتر تهیه شده بود و در اختیار هر پنج نفر ما بود خواندند. ما در مجلس شورای ملی با چهار رأی مخالف، مخالفت کردیم. البته دکتر صدر هم آمده بود و خجالت کشید که وارد صحن علنی بشود و رأی خود را از بیرون بهعنوان رأی موافق فرستاد!
- به نظر من اگر روحانیون اعلام میکردند که ما اجازه نمیدهیم که مردم شیعه بحرین زیر حکومت یک گروه اندک اهل تسنن بروند شاید شاه هم میتوانست به این بهانه به انگلیسیها بفهماند که من پادشاه شیعهام و مراجع این جدایی را قبول نمیکنند.من خودم خدمت آقای شریعتمداری رفتم، دوستان هم خدمت آقای گلپایگانی و آقای مرعشی رفتند که در آن موقع بزرگان قم بودند. تنها کسی که مسأله بحرین را مطرح کرد، آیتالله سید صادق روحانی بود که بعد از انقلاب در دو مصاحبه یکی با روزنامههای ایران و یکی هم با یک روزنامه کویتی گفته بود که بحرین باید به ایران برگردد.
*فردا