منِ متاهل بورسیه بیکار دانشگاه نفت که الان دارم در بازارهای هفتگی، رب گوجه میفروشم، خدا را شکر میکنم چشم به راه عنایت وزیر نفت در مجلس نیستم، من خدا را شکر میکنم که با دستفروشیام، نان حلال سر سفره زن و بچههایم میبرم.
به گزارش شهدای ایران، «من یک تعدادی را به کار گرفتم، چیز مخفیانهای نیست»؛ این جمله پرحاشیهترین بخش جلسه بررسی صلاحیت وزیر نفت است که با واکنشهای زیادی از جمله از سوی دانشجویان روبهرو شده است. در این جلسه یکی از مخالفان وزیر پیشنهادی نفت به داد و ستد عجیب مجلس و وزارت نفت اشاره کرد. خادمی گفت برخی از نمایندگان ادوار مجلس به استخدام وزارت نفت درآمدند و این یک مفسده است، در مقابل اما زنگنه از این اقدام دفاع کرد و گفت: «وقتی دوره مجلس عوض میشود و یکسری از نمایندهها به مجلس جدید راه پیدا نمیکنند، هیاترئیسه با وزرا جلسه میگذارد که برای این نمایندهها کاری بکنید. سربسته میگویم اگر نماینده نگران شغل آینده خود باشد، هزاران مفسده دیگر درست میشود. من یک تعدادی را به کار گرفتم، چیز مخفیانهای نیست.»
سر دانشجویان بیکلاه ماند!
این اظهارات بیژن زنگنه با واکنش دانشجویان صنعت نفت روبهرو شد، دانشجویانی که با وعده استخدام در وزارت نفت به این دانشگاه آمدند اما با ابلاغیه سال 94 وزیر مبنیبر عدم جذب این دانشجویان که به گفته خودشان نزدیک به 2500 نفر هستند، مشکلات زیادی برای آنها به وجود آمد.
در حداقلهای خواسته فرزندمان ماندهایم
اما همسر یکی از این دانشجویان در نامهای خطاب به نمایندگان پیرامون این اظهارات وزیر نفت نوشت: «من همسرِ آقای(... ) هستم که از بورسیههای دانشگاه نفت هستند که کار 10 سالهشان را رها کرده بودند به امید و اعتماد به آنچه در دفترچه کنکور ذکر شده بود و روال استخدامی که وجود داشت و آمد و در دانشگاه نفت بهعنوان دانشجوی بورسیه مشغول به تحصیل شد و هماکنون بعد از دو سال از پایان فارغالتحصیلیاش از مقطع ارشد همچنان بهخاطر ابلاغیه 19 خرداد 94 وزیر نفت به همراه سایر فارغالتحصیلان بیکار است. منتظر بودیم تا لطف و عنایت شما شامل حال ما و سایر فارغالتحصیلان شود، ولی حالا میشنوم که وزیر نفت برای شما کار جفت و جور کرده اما بدانید بیکاری همسرم مشکلات معیشتی حادی برایمان به وجود آورده که زجرآورترین نتیجهاش، برآورده نشدن حداقل خواستههای بچههایم است و من گلهمندم از شما مسئولان این مملکت که چرا تا به حال پیگیر نشدهاید.»
شما در خانه ملت هستید نه دولت
«جایگاه نخبههای کشور در کجای نظام است و آیا سهمش بیکاری و دیدن بدعهدیهاست؟! آیا سهم بچههای من، بیکاری پدرشان است؟ چرا بعضی از نمایندهها میگویند ما حریف وزیر نمیشویم؟ تا آنجا که من میدانم در مکانی که شما در آن مشغول هستید خانه ملت است نه خانه دولت، پس تا جایی که نیاز است شما نمایندهها باید مقتدرانه عمل کنید. شما مسئولان بدانید امانتداران ثروت ملی هستید تا آنها را به نحو احسن به نسل آینده انتقال دهید. و این را بدانید نخبههای این کشور هم بخشی از این ثروتهای ملی هستند. اگر شما این نخبهها را حمایت نکنید، خیلی خوب میدانید که چه اثرات سوئی بر جامعه میگذارد. این پیام من را به وزیر نفت برسانید که من یک مادرم و اجازه نمیدهم کسی آینده بچههای من را به خطر بیندازد و مطمئن باشد تمام سعیام را میکنم تا حق بچههام را از وزیر نفت بگیرم.»
رب گوجه میفروشم!
یکی دیگر از این دانشجویان در پیامی نوشت: «منِ متاهل بورسیه بیکار دانشگاه نفت که الان دارم در بازارهای هفتگی، رب گوجه میفروشم، خدا را شکر میکنم چشم به راه عنایت وزیر نفت در مجلس نیستم، من خدا را شکر میکنم که با دستفروشیام، نان حلال سر سفره زن و بچههایم میبرم. من، نفر اول استان مازندران در سال 72 در دبیرستانهای استان مازندران بودم. بعد از فارغالتحصیلیام در سال 78 از دانشگاه شیراز در رشته مهندسی شیمی-پتروشیمی، 10 سال در صنعت این کشور کار کردم. و بعد از آن در سال 1390 مانند یک جوان تازهنفس در رقابت کنکور سراسری فوقلیسانس رتبه 13 کنکور را کسب کردم و بعد در این دوره در دانشگاه صنعت نفت وارد دانشکده نفت اهواز شدم و با نمره بیست پایاننامهام، فارغالتحصیل دانشگاه صنعت نفت شدم که در خرداد 94 بیکار شدم.»
*فرهیختگان
سر دانشجویان بیکلاه ماند!
این اظهارات بیژن زنگنه با واکنش دانشجویان صنعت نفت روبهرو شد، دانشجویانی که با وعده استخدام در وزارت نفت به این دانشگاه آمدند اما با ابلاغیه سال 94 وزیر مبنیبر عدم جذب این دانشجویان که به گفته خودشان نزدیک به 2500 نفر هستند، مشکلات زیادی برای آنها به وجود آمد.
در حداقلهای خواسته فرزندمان ماندهایم
اما همسر یکی از این دانشجویان در نامهای خطاب به نمایندگان پیرامون این اظهارات وزیر نفت نوشت: «من همسرِ آقای(... ) هستم که از بورسیههای دانشگاه نفت هستند که کار 10 سالهشان را رها کرده بودند به امید و اعتماد به آنچه در دفترچه کنکور ذکر شده بود و روال استخدامی که وجود داشت و آمد و در دانشگاه نفت بهعنوان دانشجوی بورسیه مشغول به تحصیل شد و هماکنون بعد از دو سال از پایان فارغالتحصیلیاش از مقطع ارشد همچنان بهخاطر ابلاغیه 19 خرداد 94 وزیر نفت به همراه سایر فارغالتحصیلان بیکار است. منتظر بودیم تا لطف و عنایت شما شامل حال ما و سایر فارغالتحصیلان شود، ولی حالا میشنوم که وزیر نفت برای شما کار جفت و جور کرده اما بدانید بیکاری همسرم مشکلات معیشتی حادی برایمان به وجود آورده که زجرآورترین نتیجهاش، برآورده نشدن حداقل خواستههای بچههایم است و من گلهمندم از شما مسئولان این مملکت که چرا تا به حال پیگیر نشدهاید.»
شما در خانه ملت هستید نه دولت
«جایگاه نخبههای کشور در کجای نظام است و آیا سهمش بیکاری و دیدن بدعهدیهاست؟! آیا سهم بچههای من، بیکاری پدرشان است؟ چرا بعضی از نمایندهها میگویند ما حریف وزیر نمیشویم؟ تا آنجا که من میدانم در مکانی که شما در آن مشغول هستید خانه ملت است نه خانه دولت، پس تا جایی که نیاز است شما نمایندهها باید مقتدرانه عمل کنید. شما مسئولان بدانید امانتداران ثروت ملی هستید تا آنها را به نحو احسن به نسل آینده انتقال دهید. و این را بدانید نخبههای این کشور هم بخشی از این ثروتهای ملی هستند. اگر شما این نخبهها را حمایت نکنید، خیلی خوب میدانید که چه اثرات سوئی بر جامعه میگذارد. این پیام من را به وزیر نفت برسانید که من یک مادرم و اجازه نمیدهم کسی آینده بچههای من را به خطر بیندازد و مطمئن باشد تمام سعیام را میکنم تا حق بچههام را از وزیر نفت بگیرم.»
رب گوجه میفروشم!
یکی دیگر از این دانشجویان در پیامی نوشت: «منِ متاهل بورسیه بیکار دانشگاه نفت که الان دارم در بازارهای هفتگی، رب گوجه میفروشم، خدا را شکر میکنم چشم به راه عنایت وزیر نفت در مجلس نیستم، من خدا را شکر میکنم که با دستفروشیام، نان حلال سر سفره زن و بچههایم میبرم. من، نفر اول استان مازندران در سال 72 در دبیرستانهای استان مازندران بودم. بعد از فارغالتحصیلیام در سال 78 از دانشگاه شیراز در رشته مهندسی شیمی-پتروشیمی، 10 سال در صنعت این کشور کار کردم. و بعد از آن در سال 1390 مانند یک جوان تازهنفس در رقابت کنکور سراسری فوقلیسانس رتبه 13 کنکور را کسب کردم و بعد در این دوره در دانشگاه صنعت نفت وارد دانشکده نفت اهواز شدم و با نمره بیست پایاننامهام، فارغالتحصیل دانشگاه صنعت نفت شدم که در خرداد 94 بیکار شدم.»
*فرهیختگان