بخشهایی از سخنان دیروز رئیسجمهور در جلسه رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی، با واقعیتهای موجود ناهمخوان است.
به گزارش شهدای ایران،بخشهایی از سخنان دیروز رئیسجمهور در جلسه رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی، با واقعیتهای موجود ناهمخوان است.
آقای روحانی دیروز در مجلس با بیان اینکه «علاوه بر خزانه، صندوقها را نیز خالی تحویل گرفتیم»، افزود: یک وقتی ما میخواستیم بدویم روبروی ما یک در بسته به نام تحریم بود. حالا این در شکسته شده. بعضیها میخواهند همان ابتدای راه بایستند و میگویند خب در شکسته شد نتیجهاش کو؟! خب باید حرکت کنی.
وی همچنین درباره وزیر نفت گفت: آقای زنگنه جوانی را آورد، گفت این وزیر بشود، خودم کنار دستش هستم و میشوم مشاورش. پیشنهادش وسوسه کننده بود. اما من گفتم آقای زنگنه، من 100 میلیارد دلار سرمایه خارجی میخواهم. وزیری میخواهم که اسمش برند باشد. همه دنیا را بشناسد تا بتواند برود و سرمایه خارجی بیاورد.
او درباره وزارت خارجه تصریح کرد: ما نمیتوانیم در شرایط امروز برای پیشرفت ایران به سمت سعی و خطا برویم. دیگر آن زمان گذشته و مردم از ما نمیپذیرند. در زمان انقلاب که بر سر کار آمدیم جوان بودیم اما اکنون 40 سال گذشته و نباید درصدد سعی و خطا باشیم بلکه باید از تمام تجربه 40 ساله و جهانی که داریم استفاده کرده و کشور را به حرکت درآوریم.
روحانی همچنین درباره وزیر راه و شهرسازی گفت: «من آقای آخوندی را میخواهم که اگر خواستیم هواپیما بخریم، هر روز نیاید به من بگوید پول از کجا بیاوریم»!
درباره این اظهارات ابهامات و پرسشهایی مطرح است از جمله اینکه اگر خزانه و صندوقها خالی بودند چگونه حداقل 300 مدیر (اذعان رئیس جمهور) حقوقهای نجومی 30 تا 230 میلیونی (و بعضاً پاداشهای تا 500 میلیون تومان) میگرفتند و مثلاً حقوق رئیس صندوق توسعه ملی 57 میلیون تومان بود؟
اگر صندوقها خالی بود چگونه فساد 8 هزار میلیارد تومانی در صندوق ذخیره فرهنگیان رخ داد؟
اگر تحریمها واقعاً برداشته شده، چرا همچنان در تراز تجارت خارجی، کفه واردات لوکس و مصرفی غیر ضرور و یا دارای مشابه داخلی، بر صادرات سنگینی میکند؟ آیا واقعیت این نیست که چون تحریمها و از جمله یوترن (چرخه دلاری) باقی است، دولت مجبور است ضمن حفظ ظاهر و علنی نکردن ماجرا، بخش عمده درآمد فروش نفت را به واردات تحمیلی غیر ضرور و در عین حال کمرشکن برای تولید داخلی (ضد اشتغال) اختصاص دهد؟
از 27 دی ماه 94 یعنی 19 ماه قبل باید تحریمها برداشته میشد اما آیا دولت میتواند بگوید از آن 100 میلیارد دلار مورد انتظار چند میلیارد دلار سرمایه خارجی اجازه ورود به ایران پیدا کرده است؟ چرا متوسط حجم سرمایهگذاری خارجی در دولت روحانی بسیار پایینتر از دولت دهم بود؟
درباره وزیر نفت، بله آقای زنگنه به تعبیر روحانی برنده است. اما برند چی؟! از فساد و رشوه شرکت استات اویل تا رشوه 60 میلیون دلاری توتال و سپس رشوه و زد و بند در قرارداد ننگین کرسنت، همگی در دوران وزارت ایشان رخ داده و یک رکورد کمنظیر در دنیاست.
آقای روحانی نمیتواند از یاد ببرد که سال 1381 درباره همین قرارداد کرسنت، چه نامه اعتراضی شدیدی به رئیس دولت اصلاحات نوشت. حداقل خسارت کرسنت از سوی مقامات دولت روحانی، 18 میلیارد اعلام شده است.
اما درباره نهی آزمون و خطا باید پرسید آیا خطایی بزرگتر از اعتماد به شیطان بزرگ و ابراز خوشبینی به توافق با آنها و ابراز امیدواری اولیه به اینکه بتوانیم ده برجام دیگر منعقد کنیم، وجود دارد؟ آقای روحانی همین چهارشنبه گذشته در مجلس اذعان کرد «آمریکا نه شریک خوبی است و نه طرف مذاکره قابل اعتماد.»
درباره مزیت مورد اشاره وزیر راه و شهرسازی نیز باید دید اولاً مسئولیت بار بر زمین مانده رکود بازار مسکن و فشار اجاره بها بر مردم چه میشود، تکلیف نابسامانی حمل و نقل ریلی و جادهای و نامناسب بودن جادهها چیست، و چه کسی پاسخگوی مردم درباره افزایش بیش از دو برابری قیمت بلیت هواپیماست؟
*کیهان
آقای روحانی دیروز در مجلس با بیان اینکه «علاوه بر خزانه، صندوقها را نیز خالی تحویل گرفتیم»، افزود: یک وقتی ما میخواستیم بدویم روبروی ما یک در بسته به نام تحریم بود. حالا این در شکسته شده. بعضیها میخواهند همان ابتدای راه بایستند و میگویند خب در شکسته شد نتیجهاش کو؟! خب باید حرکت کنی.
وی همچنین درباره وزیر نفت گفت: آقای زنگنه جوانی را آورد، گفت این وزیر بشود، خودم کنار دستش هستم و میشوم مشاورش. پیشنهادش وسوسه کننده بود. اما من گفتم آقای زنگنه، من 100 میلیارد دلار سرمایه خارجی میخواهم. وزیری میخواهم که اسمش برند باشد. همه دنیا را بشناسد تا بتواند برود و سرمایه خارجی بیاورد.
او درباره وزارت خارجه تصریح کرد: ما نمیتوانیم در شرایط امروز برای پیشرفت ایران به سمت سعی و خطا برویم. دیگر آن زمان گذشته و مردم از ما نمیپذیرند. در زمان انقلاب که بر سر کار آمدیم جوان بودیم اما اکنون 40 سال گذشته و نباید درصدد سعی و خطا باشیم بلکه باید از تمام تجربه 40 ساله و جهانی که داریم استفاده کرده و کشور را به حرکت درآوریم.
روحانی همچنین درباره وزیر راه و شهرسازی گفت: «من آقای آخوندی را میخواهم که اگر خواستیم هواپیما بخریم، هر روز نیاید به من بگوید پول از کجا بیاوریم»!
درباره این اظهارات ابهامات و پرسشهایی مطرح است از جمله اینکه اگر خزانه و صندوقها خالی بودند چگونه حداقل 300 مدیر (اذعان رئیس جمهور) حقوقهای نجومی 30 تا 230 میلیونی (و بعضاً پاداشهای تا 500 میلیون تومان) میگرفتند و مثلاً حقوق رئیس صندوق توسعه ملی 57 میلیون تومان بود؟
اگر صندوقها خالی بود چگونه فساد 8 هزار میلیارد تومانی در صندوق ذخیره فرهنگیان رخ داد؟
اگر تحریمها واقعاً برداشته شده، چرا همچنان در تراز تجارت خارجی، کفه واردات لوکس و مصرفی غیر ضرور و یا دارای مشابه داخلی، بر صادرات سنگینی میکند؟ آیا واقعیت این نیست که چون تحریمها و از جمله یوترن (چرخه دلاری) باقی است، دولت مجبور است ضمن حفظ ظاهر و علنی نکردن ماجرا، بخش عمده درآمد فروش نفت را به واردات تحمیلی غیر ضرور و در عین حال کمرشکن برای تولید داخلی (ضد اشتغال) اختصاص دهد؟
از 27 دی ماه 94 یعنی 19 ماه قبل باید تحریمها برداشته میشد اما آیا دولت میتواند بگوید از آن 100 میلیارد دلار مورد انتظار چند میلیارد دلار سرمایه خارجی اجازه ورود به ایران پیدا کرده است؟ چرا متوسط حجم سرمایهگذاری خارجی در دولت روحانی بسیار پایینتر از دولت دهم بود؟
درباره وزیر نفت، بله آقای زنگنه به تعبیر روحانی برنده است. اما برند چی؟! از فساد و رشوه شرکت استات اویل تا رشوه 60 میلیون دلاری توتال و سپس رشوه و زد و بند در قرارداد ننگین کرسنت، همگی در دوران وزارت ایشان رخ داده و یک رکورد کمنظیر در دنیاست.
آقای روحانی نمیتواند از یاد ببرد که سال 1381 درباره همین قرارداد کرسنت، چه نامه اعتراضی شدیدی به رئیس دولت اصلاحات نوشت. حداقل خسارت کرسنت از سوی مقامات دولت روحانی، 18 میلیارد اعلام شده است.
اما درباره نهی آزمون و خطا باید پرسید آیا خطایی بزرگتر از اعتماد به شیطان بزرگ و ابراز خوشبینی به توافق با آنها و ابراز امیدواری اولیه به اینکه بتوانیم ده برجام دیگر منعقد کنیم، وجود دارد؟ آقای روحانی همین چهارشنبه گذشته در مجلس اذعان کرد «آمریکا نه شریک خوبی است و نه طرف مذاکره قابل اعتماد.»
درباره مزیت مورد اشاره وزیر راه و شهرسازی نیز باید دید اولاً مسئولیت بار بر زمین مانده رکود بازار مسکن و فشار اجاره بها بر مردم چه میشود، تکلیف نابسامانی حمل و نقل ریلی و جادهای و نامناسب بودن جادهها چیست، و چه کسی پاسخگوی مردم درباره افزایش بیش از دو برابری قیمت بلیت هواپیماست؟
*کیهان