در حسادت به فیلم ارزشی ماجرای نیمروز:
حالا این استاد رانتخواری دولتی که «دارن آرنوفسکی» صهیونیست هم مورد تحسین و تجلیلش قرار داد، دم از سینمای مستقل میزند و برای نمایش فیلمهایی که از سفارتخانهها و محافل صهیونی سفارش گرفته، سالن سینما میطلبد!
سرویس فرهنگی شهدای ایران:جعفر پناهی، که هم اکنون دوران محکومیت خود را میگذراند، پنجشنبه شب گذشته و در مراسمی تحت عنوان جشن منتقدان، در اعتراض به دولتی بودن فیلم ارزشی «ماجرای نیمروز» و در اقدامی بیسابقه در تاریخ سینما، به گونهای خارج از نزاکت و عرف بینالمللی، دیپلم افتخار بهترین کارگردانی را به محمدحسین مهدویان نداد! و قصد ترک صحنه را داشت که با تلاش برخی از مجریان برنامه، دقایقی در کنار ایستاد تا مهدویان (که همچنان به وی احترام میگذاشت) از صحنه بیرون رفته و او دوباره برگردد و در برنامه اعطای جایزه دیگری حضور داشته باشد! نکته جالب اینکه رسانهها و وبسایتهای وابسته به سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی غرب مانند رادیو زمانه ضمن پروپاگاندا برای این خبر، اقدام پناهی را درخشش و دفاع وی از سینمای مستقل اعلام کردند!
این در حالی است که اولا خود جعفر پناهی اساسا با پولها و رانتهای دولتی فیلمسازیاش را آغاز کرد و نخستین فیلمهایش که تقلیدی محض از سینمای کیارستمی بودند را در شبکه دو سیما ساخت!
او سپس برای شهرت و ثروت به سفارتخانهها و بالطبع جشنوارههای خارجی روی آورد و این بار بودجهها را از دولتهای بیگانه و محافل وابسته به کشورهایی همچون ایتالیا و فرانسه دریافت کرد.
وی پس از آنکه در فتنه 88 به طور رسمی مزدبگیر کانونهای معلومالحال خارجی شد، ضمن محکومیت در دادگاه انقلاب، علاوه بر زندان، ممنوعیت 20 ساله از فیلمسازی نیز دریافت کرد و این حکم برای او که اساسا در حد و اندازه یک فیلمساز آماتور سوپر 8 بود، حکم معروفیت داشت که توانست توسط آن، سواد اندکش از سینما را پنهان ساخته و بر روی حکمی که هیچگاه اجرا نشد، مانور دهد؛ او همچنان فیلم ساخت و با کمک همان کانونهای بیگانه، فیلمها را به جشنوارههای خارجی فرستاد و پیشاپیش هم جوایز خود را دریافت کرد! در جشنوارههای یاد شده برایش صندلی خالی گذاشتند و به این صندلی خالی جایزه دادند! و همین صندلی خالی را داور همه جشنوارههای جهانی معرفی کردند! همه اینها در حالی است که پناهی در تمام سالهایی که برای محافل بیگانه فیلم میساخته، همچنان حقوقبگیر شبکه دو سیما هم بوده است!
حالا این استاد رانتخواری دولتی که «دارن آرنوفسکی» صهیونیست هم مورد تحسین و تجلیلش قرار داد، دم از سینمای مستقل میزند و برای نمایش فیلمهایی که از سفارتخانهها و محافل صهیونی سفارش گرفته، سالن سینما میطلبد!
و حالا انجمن به اصطلاح منتقدان هم در یک اقدام غیراستاندارد، غیرحرفهای و شعاری، وی را برای اعطای جایزه بهترین کارگردانی به روی صحنه میبرد که معمولا و در مراسم مشابه، فیلمساز یا کارگردانی که در مراسم سال قبل جایزه بهترین کارگردانی را گرفته و یا در عرصه کارگردانی دو سه سال اخیر، اثر قابل توجهی ارائه نموده برای چنین بخشی دعوت میشود نه کسی که آخرین اثر به اصطلاح سینماییاش از یک فیلم «هندی کم (Handy cam)» فراتر نرفته و سفارتخانهها و دولتهای حامی تروریسم با اهداف سیاسی به وی جایزه هم میدهند!
این در حالی است که اولا خود جعفر پناهی اساسا با پولها و رانتهای دولتی فیلمسازیاش را آغاز کرد و نخستین فیلمهایش که تقلیدی محض از سینمای کیارستمی بودند را در شبکه دو سیما ساخت!
او سپس برای شهرت و ثروت به سفارتخانهها و بالطبع جشنوارههای خارجی روی آورد و این بار بودجهها را از دولتهای بیگانه و محافل وابسته به کشورهایی همچون ایتالیا و فرانسه دریافت کرد.
وی پس از آنکه در فتنه 88 به طور رسمی مزدبگیر کانونهای معلومالحال خارجی شد، ضمن محکومیت در دادگاه انقلاب، علاوه بر زندان، ممنوعیت 20 ساله از فیلمسازی نیز دریافت کرد و این حکم برای او که اساسا در حد و اندازه یک فیلمساز آماتور سوپر 8 بود، حکم معروفیت داشت که توانست توسط آن، سواد اندکش از سینما را پنهان ساخته و بر روی حکمی که هیچگاه اجرا نشد، مانور دهد؛ او همچنان فیلم ساخت و با کمک همان کانونهای بیگانه، فیلمها را به جشنوارههای خارجی فرستاد و پیشاپیش هم جوایز خود را دریافت کرد! در جشنوارههای یاد شده برایش صندلی خالی گذاشتند و به این صندلی خالی جایزه دادند! و همین صندلی خالی را داور همه جشنوارههای جهانی معرفی کردند! همه اینها در حالی است که پناهی در تمام سالهایی که برای محافل بیگانه فیلم میساخته، همچنان حقوقبگیر شبکه دو سیما هم بوده است!
حالا این استاد رانتخواری دولتی که «دارن آرنوفسکی» صهیونیست هم مورد تحسین و تجلیلش قرار داد، دم از سینمای مستقل میزند و برای نمایش فیلمهایی که از سفارتخانهها و محافل صهیونی سفارش گرفته، سالن سینما میطلبد!
و حالا انجمن به اصطلاح منتقدان هم در یک اقدام غیراستاندارد، غیرحرفهای و شعاری، وی را برای اعطای جایزه بهترین کارگردانی به روی صحنه میبرد که معمولا و در مراسم مشابه، فیلمساز یا کارگردانی که در مراسم سال قبل جایزه بهترین کارگردانی را گرفته و یا در عرصه کارگردانی دو سه سال اخیر، اثر قابل توجهی ارائه نموده برای چنین بخشی دعوت میشود نه کسی که آخرین اثر به اصطلاح سینماییاش از یک فیلم «هندی کم (Handy cam)» فراتر نرفته و سفارتخانهها و دولتهای حامی تروریسم با اهداف سیاسی به وی جایزه هم میدهند!