«استفاده از تسلیحات شیمیایی» در منطقه غوطه الشرقیه ادعای تازهای است که در نبود هر گونه شواهد قانعکنندهای ـ و حتی وجود دلایل منطقی و موجه در رد آن ـ به بازیچهای برای تغییر دادن موازنه سوریه به نفع مخالفان تبدیل شده است.
نحوه اظهارنظر و پروپاگاندای مقامات و رسانههای غربی در روزهای اخیر، در حالی که سادهترین قواعد منطقی حکم به عدم نیاز دولتِ در حال پیروزی بشار اسد به استفاده از حملات شیمیایی در برابر مخالفانِ منفعل و به عقبرانده شده میدهند به گونهای بوده که گویا کمترین شکی در اینکه دولت سوریه از این تسلیحات استفاده کرده است، وجود ندارند.
به عنوان مثال، «جن ساکی» سخنگوی وزیر خارجه آمریکا روز پنجشنبه (31 مرداد) گفت باور واشنگتن این است که شورشیهای سوریه توانمندی استفاده از سلاحهای شیمیایی را ندارند. مقامات دیگر غربی هم، لحن قاطعانهای در دفاع از اینکه دولت سوریه تنها گزینه ممکن برای استفاده از تسلیحات شیمیایی بوده است، اتخاذ کردهاند.
این اظهارات، با آنکه گزینه اقدام نظامی غرب در سوریه دور از ذهن به نظر میرسد، بیش از هر چیز یادآور قطعیت مقامات آمریکایی و سایر مقامات غربی درباره سلاحهای کشتار جمعی عراق پیش از حمله به این کشور در سال 2003 و سپس عجز آنها از ارائه کوچکترین شواهدی از وجود این سلاحها بود.
لازم به یادآوری است که ادعای داشتن سلاحهای کشتار جمعی، دلیل اصلی آمریکا ـ و البته انگلیس ـ برای ورود به جنگ با عراق بود. قطعنامه کنگره آمریکا در اکتبر سال 2002، قطعنامه 1441 شورای امنیت سازمان ملل و تصویب قطعنامه جنگ در پارلمان انگلیس در زمان نخست وزیری تونی بلر، همگی بر خطرات زرادخانه سلاحهای زیستی و شیمیایی عراق و لزوم تلاشهای فعالانه برای جلوگیری از آنها متمرکز بودند.
اظهارات آن روزهای مقامات دولت آمریکا که نه تنها درباره مقادیر عظیم سلاحهای شیمیایی و زیستی عراق داد سخن میدادند، بلکه از مکانهای دقیق ذخیره این سلاحها و حتی هویت سازندگان آنها بر اساس ارزیابیهای سازمانهای اطلاعاتی کشورشان سخن میگفتند، شباهت بسیار زیادی به قطعیتی که این روزها آنها درباره سلاحهای شیمیایی سوریه به خرج میدهند، دارد.
دهها نمونه از این اظهارات مقامات آمریکایی وجود دارند؛ اما اشاره به چند عدد از آنها کافی است نشان دهد عامل زیربنایی یقین آمریکاییها هنگام اظهارنظر در چنین مواردی، اسناد و شواهدی نیست که آنها در اختیار دارند، بلکه منافعی است که به دنبال آن هستند. موارد زیر بخشی از سخنان مقامات آمریکایی درباره تسلیحات شیمیایی عراق، پیش از حمله به این کشورند:
26 آگوست سال 2002؛ «دیک چنی» معاون اول وقت رئیس جمهور آمریکا: «هیچ شکی وجود ندارد که صدام حسین اکنون سلاحهای کشتار جمعی دارد. بدون شک، او این سلاحها را انباشته میکند تا از آنها مقابل دوستان ما، متحدانمان و ما استفاده کند.»
18 سپتامبر 2002؛ دونالد رامسفلد، وزیر دفاع وقت آمریکا، خطاب به کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان: «ما به طور یقین میدانیم که رژیم عراق سلاحهای شیمیایی و زیستی دارد. رژیم او زرادخانههای عظیم و مخفیانهای از سلاحهای شیمیایی از جمله گاز اعصاب ویایکس، سارین، سیکلوسارین و گاز خردل دارد.»
7 اکتبر 2002ـ جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور وقت امریکا: «عراق سلاحهای شیمیایی و زیستی دارد و تولید میکند. این کشور به دنبال سلاحهای هستهای است.»
7 ژانویه 2003 ـ دونالد رامسفلد در نشست خبری وزارت دفاع: «در ذهن من هیچ شکی وجود ندارد که آنها در حال حاضر سلاحهای شیمیایی و زیستی دارند. این یقین از اطلاعات جدید حاصل شده و نه از این واقعیت که عراق در دهه 1980 از سلاحهای شیمیایی استفاده کرده است.»
9 ژانویه 2003 ـ «آری فلیشر»، سخنگوی کاخ سفید: «ما بر اساس حقایق میدانیم که در آنجا سلاح وجود دارد.»
8 فوریه 2003، جورج دبلیو بوش: «ما منابعی داریم که به ما میگویند صدام حسین اخیراً به فرماندهان زمینی عراق اجازه داد از سلاحهای شیمیایی استفاده کنند ـ همان سلاحهایی که این دیکتاتور داشتن آنها را نزد ما انکار میکند.»
16 مارس 2003 ـ دیک چنی: «باور ما این است که او (صدام) اقدام به بازساخت سلاحهای اتمی کرده است.»
17 مارس 2003 ـ جورج بوش در آخرین ضربالاجلش قبل از حمله به عراق: «اطلاعات گردآوری شده توسط این دولت و دولتهای دیگر جای هیچ شکی باقی نمیگذارد که رژیم عراق همچنان کشندهترین سلاحهایی که تا به حال ساخته شده است را در اختیار دارد و آنها را پنهان میکند.»
30 مارس 2003، یعنی 10 روز بعد از جنگ عراق، رامسفلد ضمن تأکید دوباره بر اینکه عراق سلاحهای کشتار جمعی دارد، گفت: «ما میدانیم این سلاحها کجا هستند.»
نتایج تمام این اظهارنظرها که سرشار از واژگان دال بر یقین و اطمینان بودند، جستجوی بی حاصل پانزده ماهه بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل و بازرسان آمریکایی برای یافتن سلاحهای شیمیایی بود. این تلاشها که به نتیجه نرسید گزارشی از سازمان سیا در سال 2004 به این نتیجه رسید که عراق سلاح کشتار جمعی نداشته است و سپس تحقیقی از رسانه دولتی بیبیسی در سال 2013 فاش کرد که امآی 6 و سازمان سیا، یعنی سازمانهای اطلاعاتی بریتانیا و آمریکا پیش از حمله به عراق اطلاع داشتند که از سلاحهای کشتار جمعی در عراق خبری نیست، اما باز راه جنگ را انتخاب کردند.
اما دلیل اینکه این راه انتخاب شد، چه بود؟ یک تحلیلگر در سایت تحلیلی ـ اجتماعی WSWS در پاسخ به این سوال مینویسد: «اعضای دموکراتیک و جمهوریخواه کنگره و تحلیلگران رسانهای اعمال دولت بوش را ناشی از مبالغه، مخفیکاری، عدم دریافت اطلاعات صحیح و یا در نهایت، وارد آمدن فشارهای غیرضروری بر سازمان سیا و سایر سازمانهای اطلاعاتی برای ایجاد پروندهای متقاعدکننده علیه عراق عنوان کردهاند. »
این تحلیلگر میافزاید: «اما همه این توصیفات فرار از موضوع واقعی است: دولت بوش به عمد به مردم آمریکا و دنیا دروغ گفت تا دلایلی برای آغاز جنگ و خشونت علیه حاکمیت ملی کشوری دیگر برپا کند.»
وقتی دولتمردان کشوری واقعیتهای تسلیحاتی درباره عراق را تحریف میکنند تا به حکم منفعت به کشوری حمله کنند، میتوانند درباره سلاحهای شیمیایی سوریه هم دروغ بگویند.