یکی از سطوح برنامهریزی شده که بیشک میتوان نام جنگ را برای آن انتخاب کرد، هشتگهای مختلف و جریانسازیهایی است که در فضای مجازی به راه میافتد.
شهدای ایران: یکی از سطوح برنامهریزی شده که بیشک میتوان نام جنگ را برای آن انتخاب کرد، هشتگهای مختلف و جریانسازیهایی است که در فضای مجازی به راه میافتد. از این راه توجه مردم از مسائل مهم و حیاتی به سمت و سوهای دیگری هدایت میشود که هر چند با اهمیت، اما مسائل دست چندمی محسوب میشوند.
حجاب نیز از همین قبیل موضوعات قابل اهمیتی است که نباید اسیر سطحینگری شود، به طور حتم اگر زیربنای دینی و اعتقادی مردم در یک کشور اسلامی رعایت میشد، این مهم نیز خود به خود قابل حل بود و دیگر نیازی نبود تا مخالفان از اجباری بودن آن حرف بزنند و موافقان از اختیاری بودن آن اذیت شوند.
در یک طرف عدهای قرار دارند که روی موج راه افتاده در مورد حجاب، فریاد مخالفت با اجباری بودن آن را سر میدهند، اما در مقابل عده دیگری هستند که میگویند این روزها با اختیاری بودن حجاب اذیت میشوند. همانهایی که معتقدند اگر حجاب اجباری نبود دایره مهربانی بیشتر میشد، عرصه را تا جایی تنگ کردند که موافقان انتخاب حجاب معتقد هستند برای این انتخاب اختیاری مورد نامهربانی واقع میشوند.
مخالفان در جهت توجیه و تقویت موضع خود، به توجیهات و شبهاستدلالهای دروندینی رو میآورند و تلاش میکنند محملی دینی برای چیزی که به آن تمایل دارند بیابند و شکل انفرادی به موضوعی بدهند که تبعات و آثار آن کاملاً اجتماعی و جمعی است.
ابتدا دو گزاره برای پاسخ به این شبهات مطرح میشود:
اول اینکه احکام اسلام تابع مصالح و مفاسدند، وقتی در اسلام حکمی مطرح میشود مصلحتی دارد. ولو اینکه ما آن مصلحت را ندانیم از آنجا که خداوند حکیم کار عبث نمیکند و سخن او سدید و با دلیل است باید سخن او را پذیرفت.
دوم اینکه رعایت احکام اجتماعی نیز همچون سایر مسائل برای اصلاح وضع اجتماع لازم است.
در نتیجه حجاب یک حکم اجتماعی است چون وجوب آب در جایی مطرح میشود که عدهای جمع باشند وگرنه یک زن یا مرد تنها که حجاب لازم ندارد. پس طبق دو نکته بالا اولاً مصلحتی در وجوب امر حجاب قرار دارد و ثانیاً چون یک حکم اجتماعی است مصلحتی بارز در آن وجود دارد که اگر رعایت نشود ، مفسدهای به همراه خواهد داشت، اما روند در پیش گرفته شده برای این جنگ مجازی راه افتاده در مخالفت با حجابی که شکل قانونی دارد، بهگونهای در حال پیشروی بوده که متأسفانه گویی نوعی ناهنجاری ناخواسته و تازهای در انتظار جامعه است که بیشک به نفع هیچ کس نخواهد بود الا یک گروه!
یکی از نکات جالب توجه در این جنگ مجازی تکیه بر لفظ اجبار بود؛ چراکه در شروع، هشتگگذاری «اگر_حجاب_نبود» آغاز شد، اما چندی بعد با اضافه شدن کلمه اجباری به «اگر_حجاب_اجباری_نبود» تغییر یافت. لفظ اجبار یکی از همانهایی است که مخالفان بار منفی به آن القا کردهاند که ما از آنها بترسیم. در حالی که خود برای کشورشان طوماری از اجبارهای اجتماعی دارند.
فارغ از اصل درست این قانون که بسیاری از ما به دنبال آن نرفتیم که اگر میرفتیم بیشک بر موج هشتگگذاریهای مجازی سوار نمیشدیم، اما کاش سعی کنیم تا یک سری از اصول و قوانین اخلاقی را برای خود تعریف کنیم و به آن پایبند باشیم. اگر ما با چیزی که دستور خدا است مخالف هستیم، تاوان این مخالفتها را از حامیان و طرفداران آن نگیریم. مخالفتی که منجر شده است تا در این جنگ مجازی هر چند غلط این عده هم معتقد باشند اگر حجاب اجباری نبود چه بسا نگاه دیگران محترمانهتر بود و کسی فکر نمیکرد با انتخاب شخصی حجاب حقی از دیگران سلب شده است.
در کدام کیش، آیین و منطقی که حداکثر آزادی را در خود جای داده است، برخورد سخیف با حجاب اختیاری که از سوی افراد انتخاب شده است، صورت میگیرد؟! چنانچه در یکی از توییتهای جنگ حجاب اجباری فضای مجازی، بانوی ایرانی ساکن در کانادا نوشته بود بخش عمدهای از سؤالات مطرح شده از بنده در مورد حجاب اختیاری است که من در اینجا دارم و این بیشتر از هر موضوعی عجیب است! ما برای حجاب اختیاری اذیت میشیم و شما برای حجاب اجباری!
شاید اگر به جای وضع کردن قوانین در باب حجاب سایر قوانین همچون جریمه توهین، دروغ، تهمت، افترا، حسادت، قضاوت و بیاحترامی به سایر حقوق فردی که تبعات اجتماعی به دنبال دارد، توجه میشد و برای آن حتی جریمه هم تعیین میشد، شاهد جنگ اجتماعی بیمنطق در مورد حجاب اجباری در فضای مجازی نبودیم.
*جوان
حجاب نیز از همین قبیل موضوعات قابل اهمیتی است که نباید اسیر سطحینگری شود، به طور حتم اگر زیربنای دینی و اعتقادی مردم در یک کشور اسلامی رعایت میشد، این مهم نیز خود به خود قابل حل بود و دیگر نیازی نبود تا مخالفان از اجباری بودن آن حرف بزنند و موافقان از اختیاری بودن آن اذیت شوند.
در یک طرف عدهای قرار دارند که روی موج راه افتاده در مورد حجاب، فریاد مخالفت با اجباری بودن آن را سر میدهند، اما در مقابل عده دیگری هستند که میگویند این روزها با اختیاری بودن حجاب اذیت میشوند. همانهایی که معتقدند اگر حجاب اجباری نبود دایره مهربانی بیشتر میشد، عرصه را تا جایی تنگ کردند که موافقان انتخاب حجاب معتقد هستند برای این انتخاب اختیاری مورد نامهربانی واقع میشوند.
مخالفان در جهت توجیه و تقویت موضع خود، به توجیهات و شبهاستدلالهای دروندینی رو میآورند و تلاش میکنند محملی دینی برای چیزی که به آن تمایل دارند بیابند و شکل انفرادی به موضوعی بدهند که تبعات و آثار آن کاملاً اجتماعی و جمعی است.
ابتدا دو گزاره برای پاسخ به این شبهات مطرح میشود:
اول اینکه احکام اسلام تابع مصالح و مفاسدند، وقتی در اسلام حکمی مطرح میشود مصلحتی دارد. ولو اینکه ما آن مصلحت را ندانیم از آنجا که خداوند حکیم کار عبث نمیکند و سخن او سدید و با دلیل است باید سخن او را پذیرفت.
دوم اینکه رعایت احکام اجتماعی نیز همچون سایر مسائل برای اصلاح وضع اجتماع لازم است.
در نتیجه حجاب یک حکم اجتماعی است چون وجوب آب در جایی مطرح میشود که عدهای جمع باشند وگرنه یک زن یا مرد تنها که حجاب لازم ندارد. پس طبق دو نکته بالا اولاً مصلحتی در وجوب امر حجاب قرار دارد و ثانیاً چون یک حکم اجتماعی است مصلحتی بارز در آن وجود دارد که اگر رعایت نشود ، مفسدهای به همراه خواهد داشت، اما روند در پیش گرفته شده برای این جنگ مجازی راه افتاده در مخالفت با حجابی که شکل قانونی دارد، بهگونهای در حال پیشروی بوده که متأسفانه گویی نوعی ناهنجاری ناخواسته و تازهای در انتظار جامعه است که بیشک به نفع هیچ کس نخواهد بود الا یک گروه!
یکی از نکات جالب توجه در این جنگ مجازی تکیه بر لفظ اجبار بود؛ چراکه در شروع، هشتگگذاری «اگر_حجاب_نبود» آغاز شد، اما چندی بعد با اضافه شدن کلمه اجباری به «اگر_حجاب_اجباری_نبود» تغییر یافت. لفظ اجبار یکی از همانهایی است که مخالفان بار منفی به آن القا کردهاند که ما از آنها بترسیم. در حالی که خود برای کشورشان طوماری از اجبارهای اجتماعی دارند.
فارغ از اصل درست این قانون که بسیاری از ما به دنبال آن نرفتیم که اگر میرفتیم بیشک بر موج هشتگگذاریهای مجازی سوار نمیشدیم، اما کاش سعی کنیم تا یک سری از اصول و قوانین اخلاقی را برای خود تعریف کنیم و به آن پایبند باشیم. اگر ما با چیزی که دستور خدا است مخالف هستیم، تاوان این مخالفتها را از حامیان و طرفداران آن نگیریم. مخالفتی که منجر شده است تا در این جنگ مجازی هر چند غلط این عده هم معتقد باشند اگر حجاب اجباری نبود چه بسا نگاه دیگران محترمانهتر بود و کسی فکر نمیکرد با انتخاب شخصی حجاب حقی از دیگران سلب شده است.
در کدام کیش، آیین و منطقی که حداکثر آزادی را در خود جای داده است، برخورد سخیف با حجاب اختیاری که از سوی افراد انتخاب شده است، صورت میگیرد؟! چنانچه در یکی از توییتهای جنگ حجاب اجباری فضای مجازی، بانوی ایرانی ساکن در کانادا نوشته بود بخش عمدهای از سؤالات مطرح شده از بنده در مورد حجاب اختیاری است که من در اینجا دارم و این بیشتر از هر موضوعی عجیب است! ما برای حجاب اختیاری اذیت میشیم و شما برای حجاب اجباری!
شاید اگر به جای وضع کردن قوانین در باب حجاب سایر قوانین همچون جریمه توهین، دروغ، تهمت، افترا، حسادت، قضاوت و بیاحترامی به سایر حقوق فردی که تبعات اجتماعی به دنبال دارد، توجه میشد و برای آن حتی جریمه هم تعیین میشد، شاهد جنگ اجتماعی بیمنطق در مورد حجاب اجباری در فضای مجازی نبودیم.
*جوان