شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۱۴۷۶۶۳
تاریخ انتشار: ۰۹ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۸:۳۴
يكي از متهمان قتل بنيتا هشت ماهه مدعي است شب حادثه ماجراي سرقت خودرو همراه با نوزاد هشت ماهه را به كلانتري خاتون‌آباد خبر داده، اما پليس به حرفش توجه نكرده است.
به گزارش شهدای ایران، يكي از متهمان قتل بنيتا هشت ماهه مدعي است شب حادثه ماجراي سرقت خودرو همراه با نوزاد هشت ماهه را به كلانتري خاتون‌آباد خبر داده، اما پليس به حرفش توجه نكرده است.


صبح ديروز محمد 27 ساله و مهدي 36 ساله عاملان قتل بنيتا هشت ماهه براي بازجويي به دادسراي امور جنايي تهران منتقل شدند. دو متهم كه معتاد به مخدر شيشه هستند، ساعت 11 و 30 دقيقه روز پنج‌شنبه 29 تيرماه در مسير خريد شيشه در پارك خليج‌فارس مشيريه خودروي پرايدي را كه بنيتا داخلش بود،‌سرقت مي‌كنند.

محمد با خودروي سرقتي راهي پاكدشت و مهدي هم با خودروی شخصي‌اش به او ملحق مي‌شود. محمد خودرو را همراه بنيتاي هشت ماهه در خيابان رها مي‌كند تا اينكه شش روز بعد همزمان با دستگيري متهمان، جسد بي‌جان نوزاد داخل خودرو كشف مي‌شود. دو متهم پس از تأييد سلامتي روحي - رواني‌شان از سوي پزشكي قانوني، صبح ديروز مقابل بازپرس جنايي به جرم خود اقرار كردند. متهمان پس از بازجويي به دستور قاضي آرش سيفي، بازپرس شعبه چهارم دادسراي امور جنايي براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفتند.

گفت‌وگو با متهمان

محمد به گفته خودش 13 سال است كه مواد مخدر مصرف مي‌كند. چند روز بعد از حادثه براي رفتن به عروسي يكي از دوستانش موهايش را ‌هايلايت مي‌كند، اما اصلاً به فكر طفل معصومي نيست كه در گرماي هوا داخل خودروي در بسته‌اي رها كرده است. وي مدعي است شيشه زندگي‌اش را نابود كرده و الان هم آماده قصاص است و دوست دارد هر چه زودتر اعدام شود.

چند بار به زندان رفتي‌؟

من پنج بار به اتهام سرقت، فروش مواد مخدر، درگيري و غيره به زندان رفته‌ام.

اولين و آخرين بار به چه جرمي و چه مدت در زندان بودي‌؟

من اولين‌بار در سال 88 دستگير و راهي زندان و آخرين‌بار هم در سال 94 به جرم سرقت دستگير شدم و 130 شاكي داشتم. 17 ماه در زندان بودم تا اينكه دي ماه سال قبل سند خانه پدري ام را به عنوان وثيقه گذاشتم و آزاد شدم.

پس از آزادي دوباره شروع به سرقت كردي‌؟

بله، من در اين مدت حدود 40 فقره سرقت كردم.

چرا‌؟

من معتاد به شيشه‌ام و شيشه زندگي‌ام را نابود كرد. براي هزينه مواد‌مخدر، سرقت لوازم داخل خودرو مي‌كردم.

چقدر از هر سرقت گيرت مي‌آمد‌؟

معمولاً 100 تا 120 هزار تومان

چند كلاس سواد داري‌؟

تا سوم راهنمايي درس خواندم و بعد از آن در مكانيكي موتورسازي شروع به كار كردم و موتور‌ساز شدم.

موتور‌سازي درآمد نداشت‌؟

درآمد داشت، اما زماني كه معتاد به شيشه شدم، موتورسازي را رها كردم.

درباره حادثه قتل بنيتا توضيح بده؟

آن روز مهدي گفت يكي از دوستانش در پارك مواد مي‌فروشد و از من خواست تا با هم براي خريد مواد به پارك برويم. نزديك پارك مهدي خودروي روشن را ديد و مرا وسوسه كرد و من هم سرقت كردم. 500 متر آن‌طرف‌تر متوجه بچه داخل خودرو شدم، اما به راهم ادامه دادم. در پاكدشت دو نفري لوازم خودرو را سرقت كرديم و بعد من خودرو را كنار خياباني رها كردم.

مهدي مدعي است كه بچه خواب بوده و بعد كه فهميده به تو گفته بچه را به خانواده‌اش برگردان‌؟

دروغ مي‌گويد. هنگامي كه راديو و ضبط و باندهاي خودرو را باز مي‌كرديم، بچه گريه مي‌كرد و مهدي هم عكس‌العملي نشان نداد. اگر راست مي‌گويد چرا خودش بچه را برنگرداند.

چرا شما بچه را مثلاً كنار مسجد يا محل عبور رهگذران رها نكردي‌؟

من آن روز اصلاً فكرم به جايي نمي‌رسيد، اما باز هم خودرو را نزديك مغازه ابزار‌فروشي رها كردم و احتمال دادم كسي متوجه بچه داخل خودرو شود.

ابزار‌فروشي چند ماهي تعطيل بود، خبر‌نداشتي‌؟

نه.

خود شما در آن گرماي هوا چقدر مي‌تواني داخل خودرويي كه شيشه‌هاي آن بسته است، دوام بياري‌؟

[سرش را پايين مي‌اندازد و سكوت مي‌كند.]

پس از حادثه از طريق شبكه‌هاي اجتماعي مانند تلگرام متوجه موضوع نشدي‌؟

نه. همسرم احتمال دارد متوجه شده باشد. شايد هم به من گفته، اما من متوجه نشده‌ام.

همسر داري‌؟

بله. زن صيغه‌اي دارم. او معتاد است و از مشتريان من بود كه بعد از آزادي از زندان او را صيغه كردم.

پس از حادثه اصلاً تصميم نگرفتي به خودرو سر بزني‌؟

مي‌ترسيدم، به همين دليل به خودرو سر نزدم.

الان چه احساسي داري‌؟

پشيمان هستم و دوست دارم زمان به عقب برگردد و آن طفل معصوم را به آغوش پدر و مادرش برگردانم، اما مي‌دانم كه غير ممكن است.

حرف آخر‌؟

من فكر نمي‌كردم يك سرقت اينقدر جنجالي شود. الان اين حادثه باعث سرافكندگي خانواده من شده و حق من قصاص است و دوست دارم هر چه زودتر اعدام شوم.

***

مهدي متأهل و صاحب دو فرزند است. وي مدعي است كه در مرگ بنيتاي هشت ماهه بي‌تقصير است و عصر همان روز حادثه به كلانتري خاتون‌آباد پاكدشت رفته و موضوع سرقت خودروي پرايد و نوزاد هشت ماهه را به پليس خبر داده است.

متأهلي‌؟

بله. يك پسر دو ساله و يك دختر 9 ساله دارم.

شغلت چيست‌؟

بنگاه املاك كار مي‌كردم.

تا الان فرزندانت را داخل خودروي در بسته در گرماي تابستان رها كرده‌اي‌؟

[سكوت مي‌كند.]

سكوت نكن جواب بده‌؟

نه. من خودم پدرم به همين دليل بعد از حادثه موضوع را به پليس خبر دادم.

چه موقع به پليس خبر دادي‌؟

آن روز پس از سرقت لوازم خودرو من به محمد گفتم آژانس بگيرد و نوزاد را به خانواده‌اش برگرداند يا در مكاني رها كند، او هم قبول كرد، اما باز هم دلم آرام نگرفت و غروب همان روز به كلانتري خاتون‌آباد پاكدشت رفتم و به مأمور كلانتري گفتم كه يكي از بچه‌هاي محل ما به نام محمد خودروي پرايدي را همراه نوزاد دختري از مشيريه سرقت كرده است. به مأمور گفتم كه محمد شيشه‌اي است و مأمور هم به من گفت پيگيري مي‌كنيم.

چرا شما دوباره پيگيري نكرديد‌؟

من بعد از حادثه اصلاً محمد را نديدم تا اينكه پنج روز بعد وقتي در تلگرام عكس بنيتا را ديدم كه اعلام مفقودي شده بود، موضوع را به يكي از دوستان توضيح دادم و گفتم كه من و محمد خودرو و بنيتا را سرقت كرديم و قرار بود محمد بنيتا را به خانواده‌اش برگرداند. من ترسيده بودم و از دوستم خواستم پيگيري كند كه او هم به مأموران خبر داده بود و من دستگير شدم.

يعني شما يكبار حضوري به كلانتري خبر دادي و يك بار هم از طريق دوستت به پليس خبر دادي‌؟

بله.

حرف آخر‌؟

پشيمان هستم و حرف ديگري براي گفتن ندارم.

* جوان
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار