شهدای ایران: خبر کوتاه بود. روحانی آمر به معروف در مترو شهر ری توسط مردی چهل ساله مورد هجوم قرار گرفته و بر اثر ضربات چاقوی آن فرد به شدت مجروح شده است. اتفاقی که بارها پیش از این نیز صورت گرفته و منادیان دین به دست ارازل و اوباش آسیب دیده و حتی برخی به درجه رفیع شهادت نائل آمدهاند.
در این بین شاید تمام نگاهها به سمت حجت الاسلام ذولفقاری آن روحانی دلیر و مومنی بوده که برای جلوگیری از هتک حرمت دو بانو جان خود را به خطر انداخت و خود نمونهی عملی دینی شد که لباسش را بر تن داشت.
اما ضارب که بود و با چه اهدافی اقدام به چاقوکشی کرد؟ چرا امر به معروف و نهی از منکر یک روحانی او را به مرحلهای رساند که چند شهروند بیگناه را از دم تیغ خود بگذراند و آخر سر با شلیک پلیس، صدمه دیده و فارغ از تعدی به مردم شود؟ امری که حقیقتا نیاز به واکاویهای روانشناختی بسیاری دارد.
بر اساس آنچه پلیس اعلام کرده است ضارب فردی 40 ساله بوده است که پیش از این 3 سال سابقهی کیفری داشته و به اتهام سرقت، نزاع، درگیری و رابطه نامشروع به زندان رفته است. اما آنچه در سابقهی این فرد نمود بیشتری دارد عضویت وی در یکی ازفرقههای منحرفه عرفان حلقه بوده است.
این مسئله از دو بُعد قابل پرداخت است؛ مورد اول بررسی رفتارشناسی، روانشناختی و واکاوی علل بروز چنین ناهنجاریهای اجتماعی است که پیش از این نیز به صورتهای مختلف انجام شده و بخش دوم نیز در خصوص تاثیر حضور در حلقههای کاذب عرفانی بر روی عقاید و باورهای افراد و در نتیجه بروز چنین رفتارهایی در اجتماع میباشد.
دکتر اکبر محمدی در گفتوگو با آناج در خصوص واکاوی رفتار ناهنجار فرد چاقوکش در مترو شهر ری، اظهار داشت: هر امری که از نُرمال جامعه فاصله یابد و تحت تاثیر عواملی چون نوشیدن الکل، مصرف مواد مخدر، تومور و ضربههای روحی نباشد، میگوییم فرد مشکل روانشناختی دارد و باید به طور کامل مورد بررسی قرار گیرد تا بتوان تشخصی دقیقی از برآیند رفتاری وی داشت.
اختلالات شخصیتی و آسیبرساندن به دیگران
وی ادامه داد: اگر این فرد تحت تاثیر عوامل یاد شده قرار نداشته باشد میتوان در حیطهی رفتارهای نابههنجار اجتماعی و اختلالات روانی مورد بررسی قرار داد، ممکن است فرد دچار اختلالات روانی و یا ناسازگاری اجتماعی باشد که تحت توهم و هزیان اقدام به حمله علیه دیگران میکند.
این استاد دانشگاه اذعان داشت: یکی از دلایل اصلی برای بروز چنین ناهنجاریهای اجتماعی نیاز به جلب توجه است، لذا وقتی در پدیدههای اجتماعی بررسی صورت میگیرد افرادی که فریاد میزنند، عریان میشوند و خشونت از خود نشان میدهند به دنبال توجه طلبی هستند زیرا با این کار به هدف خود میرسد و دیده میشود.
محمدی خاطرنشان ساخت: شاید این فرد در حالت عادی مورد توجه قرار نمیگرفت و او حاضر شده است توجهها را به سمت خود جلب کند حتی اگر منفی باشد.
این استاد روانشناسی عنوان داشت: فردی که برای زنان مزاحمت ایجاد میکند ضد اجتماع است که باید ریشهیابی دقیقی از علت رفتارهای وی صورت گیرد اما گاها مشاهده شده است که این افراد به جهت مشکلاتی که با مراجع اصلی قدرت در کشور دارند دست به چنین اقداماتی میزنند.
وی افزود: مراجع قدرت در کشور ما کسانی هستند که بایدها و نبایدها را تعیین میکنند که در واقع وجدان عمومی و جمعی هستند، لذا وقتی کسی فرد خاطی را مورد امر به معروف و نهی از منکر قرار میدهد، فرد آمر در جایگاه مرجع قدرت مینشیند.
رشد تربیت ناقص از کودکمی تا بزرگسالی
محمدی یادآور شد: این مرجع قدرت میتواند پدرو مادر، عمو یا بستگان فردی باشند که در دوران کودکی تربیت صحیحی نیافتهاند و همواره با هر کسی که آنها را ارشاد کند مشکل دارند، یعنی هر کسی در هر زمینهای به آنها نظر دهند مورد واکنش قرار میگیرند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: کودکان در سن دو ونیم سالگی در اوج لجاجت قرار دارند، اگر تربیت نادرست خانواده منجر به ماندگاری لجاجت در دایرهی رفتاری آن فرد گردد، این خصیصه با وی بزرگ شده و در مقاطع مختلف خود را نشان خواهد داد.
وی تصریح کرد: تصور کنید به کودکی دو ساله میگوییم کاری را انجام ندهد و او دقیقا برعکس گفته مادر آن کار را انجام میدهد، خشونت مادر و تنبیه کودک باعث میشود او یاد بگیرد که هر زمان بخواهد مادر را عصبانی کند کاری بر خلاف خواسته او را انجام دهد.
این استان روانشناسی متذکر شد: لذا وقتی کودک بزرگ میشود و در جامعه حضور مییابد نمیتواند مدیریت رفتاری داشته باشد و متناسب با خواست جامعه (که در کودکی مصداق پدر و مادر بوده است) پیش برود، لذا هر لحظه نیاز جنسی و روانی پیدا میکند سعی در ارضای آن در محیط جامعه دارد؛ گاه با خیره شدن به زنان گاه با تیکه پرانی و ایجاد مزاحمت بدون توجه به هیچ قید و بندی و توجه به عرف و قانون جامعه؛ مسئله اصلی این است که نیاز اصلی که ارتباط صحیح با والدین است شکل نگرفته و او همان الگوی ارتباط نادرست را با خود به درون جامعه آورده است.
محمدی تاکید کرد: اینکه چرا در میان این افراد او به آن روحانی واکنش نشان میدهد جای بحث دارد، البته ظاهرا آن روحانی لباس شخصی به تن داشته و اگر معمم بود میتوانستیم اینگونه تعبیر کنیم که به فکر انتقام جویی از سران و بزرگان جامعه است ولی در اینجا صرفا این فرد مضروب در جای والدین فرد قرار گرفته است و چون این فرد صرفا به جهت دریافت تنبه و توجه منفی دست به این کار می زند.
این استاد دانشگاه یادآور شد: البته این یک تحلیل است و بدون مصاحبهی روانشناختی و بررسی سابقهی خانوادگی و کودکی فرد نمیتوان استباط کاملی داشت و رفتار وی را تبیین کرد.
برآیند رفتارشناسی ضارب نشان میدهد عدم تربیت صحیح در بستر خانواده نخستین نطفهی انحراف در فرایند رشد و پرورش افراد است که با بزرگتر شدن و ورود به جامعه به مراتب تحت تاثیر عوامل محیطی این عدم رشد همچون غدهای نافرم خود را نمایان میسازد. آنچه در رسانهها اعلام گردید این فرد جزو فرقه ضاله حلقهی عرفان بوده که قطعا حضور در کلاسهای آموزشی و تاثیرپذیری از آن مکاتب فکری نیز در بروز چنین اتفاقات تلخی بیتاثیر نبوده است. در بخش دوم این گزارش با بررسی تاثیر حضور در عرفانهای حلقه بر باورها و عقاید افراد خواهیم پرداخت.
*آناج
در این بین شاید تمام نگاهها به سمت حجت الاسلام ذولفقاری آن روحانی دلیر و مومنی بوده که برای جلوگیری از هتک حرمت دو بانو جان خود را به خطر انداخت و خود نمونهی عملی دینی شد که لباسش را بر تن داشت.
اما ضارب که بود و با چه اهدافی اقدام به چاقوکشی کرد؟ چرا امر به معروف و نهی از منکر یک روحانی او را به مرحلهای رساند که چند شهروند بیگناه را از دم تیغ خود بگذراند و آخر سر با شلیک پلیس، صدمه دیده و فارغ از تعدی به مردم شود؟ امری که حقیقتا نیاز به واکاویهای روانشناختی بسیاری دارد.
بر اساس آنچه پلیس اعلام کرده است ضارب فردی 40 ساله بوده است که پیش از این 3 سال سابقهی کیفری داشته و به اتهام سرقت، نزاع، درگیری و رابطه نامشروع به زندان رفته است. اما آنچه در سابقهی این فرد نمود بیشتری دارد عضویت وی در یکی ازفرقههای منحرفه عرفان حلقه بوده است.
این مسئله از دو بُعد قابل پرداخت است؛ مورد اول بررسی رفتارشناسی، روانشناختی و واکاوی علل بروز چنین ناهنجاریهای اجتماعی است که پیش از این نیز به صورتهای مختلف انجام شده و بخش دوم نیز در خصوص تاثیر حضور در حلقههای کاذب عرفانی بر روی عقاید و باورهای افراد و در نتیجه بروز چنین رفتارهایی در اجتماع میباشد.
دکتر اکبر محمدی در گفتوگو با آناج در خصوص واکاوی رفتار ناهنجار فرد چاقوکش در مترو شهر ری، اظهار داشت: هر امری که از نُرمال جامعه فاصله یابد و تحت تاثیر عواملی چون نوشیدن الکل، مصرف مواد مخدر، تومور و ضربههای روحی نباشد، میگوییم فرد مشکل روانشناختی دارد و باید به طور کامل مورد بررسی قرار گیرد تا بتوان تشخصی دقیقی از برآیند رفتاری وی داشت.
اختلالات شخصیتی و آسیبرساندن به دیگران
وی ادامه داد: اگر این فرد تحت تاثیر عوامل یاد شده قرار نداشته باشد میتوان در حیطهی رفتارهای نابههنجار اجتماعی و اختلالات روانی مورد بررسی قرار داد، ممکن است فرد دچار اختلالات روانی و یا ناسازگاری اجتماعی باشد که تحت توهم و هزیان اقدام به حمله علیه دیگران میکند.
این استاد دانشگاه اذعان داشت: یکی از دلایل اصلی برای بروز چنین ناهنجاریهای اجتماعی نیاز به جلب توجه است، لذا وقتی در پدیدههای اجتماعی بررسی صورت میگیرد افرادی که فریاد میزنند، عریان میشوند و خشونت از خود نشان میدهند به دنبال توجه طلبی هستند زیرا با این کار به هدف خود میرسد و دیده میشود.
محمدی خاطرنشان ساخت: شاید این فرد در حالت عادی مورد توجه قرار نمیگرفت و او حاضر شده است توجهها را به سمت خود جلب کند حتی اگر منفی باشد.
این استاد روانشناسی عنوان داشت: فردی که برای زنان مزاحمت ایجاد میکند ضد اجتماع است که باید ریشهیابی دقیقی از علت رفتارهای وی صورت گیرد اما گاها مشاهده شده است که این افراد به جهت مشکلاتی که با مراجع اصلی قدرت در کشور دارند دست به چنین اقداماتی میزنند.
وی افزود: مراجع قدرت در کشور ما کسانی هستند که بایدها و نبایدها را تعیین میکنند که در واقع وجدان عمومی و جمعی هستند، لذا وقتی کسی فرد خاطی را مورد امر به معروف و نهی از منکر قرار میدهد، فرد آمر در جایگاه مرجع قدرت مینشیند.
رشد تربیت ناقص از کودکمی تا بزرگسالی
محمدی یادآور شد: این مرجع قدرت میتواند پدرو مادر، عمو یا بستگان فردی باشند که در دوران کودکی تربیت صحیحی نیافتهاند و همواره با هر کسی که آنها را ارشاد کند مشکل دارند، یعنی هر کسی در هر زمینهای به آنها نظر دهند مورد واکنش قرار میگیرند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: کودکان در سن دو ونیم سالگی در اوج لجاجت قرار دارند، اگر تربیت نادرست خانواده منجر به ماندگاری لجاجت در دایرهی رفتاری آن فرد گردد، این خصیصه با وی بزرگ شده و در مقاطع مختلف خود را نشان خواهد داد.
وی تصریح کرد: تصور کنید به کودکی دو ساله میگوییم کاری را انجام ندهد و او دقیقا برعکس گفته مادر آن کار را انجام میدهد، خشونت مادر و تنبیه کودک باعث میشود او یاد بگیرد که هر زمان بخواهد مادر را عصبانی کند کاری بر خلاف خواسته او را انجام دهد.
این استان روانشناسی متذکر شد: لذا وقتی کودک بزرگ میشود و در جامعه حضور مییابد نمیتواند مدیریت رفتاری داشته باشد و متناسب با خواست جامعه (که در کودکی مصداق پدر و مادر بوده است) پیش برود، لذا هر لحظه نیاز جنسی و روانی پیدا میکند سعی در ارضای آن در محیط جامعه دارد؛ گاه با خیره شدن به زنان گاه با تیکه پرانی و ایجاد مزاحمت بدون توجه به هیچ قید و بندی و توجه به عرف و قانون جامعه؛ مسئله اصلی این است که نیاز اصلی که ارتباط صحیح با والدین است شکل نگرفته و او همان الگوی ارتباط نادرست را با خود به درون جامعه آورده است.
محمدی تاکید کرد: اینکه چرا در میان این افراد او به آن روحانی واکنش نشان میدهد جای بحث دارد، البته ظاهرا آن روحانی لباس شخصی به تن داشته و اگر معمم بود میتوانستیم اینگونه تعبیر کنیم که به فکر انتقام جویی از سران و بزرگان جامعه است ولی در اینجا صرفا این فرد مضروب در جای والدین فرد قرار گرفته است و چون این فرد صرفا به جهت دریافت تنبه و توجه منفی دست به این کار می زند.
این استاد دانشگاه یادآور شد: البته این یک تحلیل است و بدون مصاحبهی روانشناختی و بررسی سابقهی خانوادگی و کودکی فرد نمیتوان استباط کاملی داشت و رفتار وی را تبیین کرد.
برآیند رفتارشناسی ضارب نشان میدهد عدم تربیت صحیح در بستر خانواده نخستین نطفهی انحراف در فرایند رشد و پرورش افراد است که با بزرگتر شدن و ورود به جامعه به مراتب تحت تاثیر عوامل محیطی این عدم رشد همچون غدهای نافرم خود را نمایان میسازد. آنچه در رسانهها اعلام گردید این فرد جزو فرقه ضاله حلقهی عرفان بوده که قطعا حضور در کلاسهای آموزشی و تاثیرپذیری از آن مکاتب فکری نیز در بروز چنین اتفاقات تلخی بیتاثیر نبوده است. در بخش دوم این گزارش با بررسی تاثیر حضور در عرفانهای حلقه بر باورها و عقاید افراد خواهیم پرداخت.
*آناج
باز هم شورای عالی انجمن های ایثارگران ( که همه یکی هستند و توسط
چند نفر معلوم خاص اداره می شوند ) در اقدامی قدرت طلبی
به انتشار درخواست ریاست بنیاد را داده اند ؟!
تا هر چه بیشتر با فرهنگ ایثار و شهادت ؛
و با حقوق و معیشت بچه های جبهه و جنگ و دفاع مقدس ،
رزمندگان و جانبازان بالاخص ۵% مخالفت نمایند ؛
و اجازه ندهند که اینان را به بنیاد شهید و امور ایثارگران راه بدهند .
که از حقوق و امکانات این نهاد مقدس بهرمند شوند .
بنا براین ما اعلام و اقرار می کنیم که :
۱- رئیس بنیاد شهید نباید از جامعه ایثارگران باشد ؟!
۲- رئیس بنیاد شهید باید مدیر و مدبر و غم خوار همه بچه های جبهه و
جنگ باشد و تبعیض قائل نشود ؟!
۳- رئیس بنیاد نباید دنبال سهمیه کوپن برای عده ای خاص باشد ؟!
۴- رئیس بنیاد باید مقام والای رزمندگان و جانبازان را که ۳۰ سال است
بدست عده ای مادی بلوکه شده است به اینان باز گرداند ؟!
۵ - رئیس بنیاد باید از جامعه ایثارگران رزمنده ستیز ؛ دوری و تبری
جوید ؟!
سلام به شهدای عزیز .
...
http://mkhakpour9.persianblog.ir
http://khakpour95m.blogfa.com
...