شهدای ایران shohadayeiran.com

شهدای ایران:آیا مسئولان در سطوح مختلف، به دنبال واکاوی سهم خود در پدیدآیی آسیب‌ها و چالش‌های اجتماعی هستند؟ در تمام اخبار و گزارش‌های حادثه تلخ روز شنبه هفته جاری در متروی شهرری، تصریح شده که ضارب حالت عادی نداشت و از تعادل روحی برخوردار نبود.

 
حمله‌ور شدن با سلاح سرد به چندین مسافر در ایستگاه مترو از سوی فردی که حالت عادی ندارد، می‌تواند در جای جای تهران و هر جای دیگر از کشور تکرار شود. چرا؟ این حادثه امکان تکرار دارد، همانطور که حادثه تلخ‌تر و جانخراش قتل کودک مظلوم اردبیلی می‌تواند در جای دیگر تکرار شود! پرونده قتل آتنا اصلانی که اکنون  همه را متأثر کرده و رئیس دستگاه قضا برای سرعت بخشیدن به رسیدگی قضایی آن ورود به موضوع نموده، نه اولین پرونده از این نوع است و نه آخرین پرونده خواهد بود.

 
هر از چندی حوادثی دلخراش از این نوع، همه را تکان می‌دهد، اما کمتر به فکر چاره‌جویی برای جلوگیری از تکرار حوادث مشابه هستیم. قتل‌های سریالی که هر از چندی در گوشه‌ای از کشور اسلامی ما رخ می‌دهد، چه دلایلی دارد و زمینه‌های پدیدآیی این جنایت‌ها چیست؟ قضیه ستایش در پاکدشت، که آن هم پرونده‌ای دلخراش دارد، چه عواملی در پدیدآیی‌اش دخیل بودند؟

 
آیا مسئولان کشور و کارگزاران نظام، تا به حال فکر کرده‌اند که در تولید آسیب‌ها و چالش‌های اجتماعی زمینه‌ساز برای پدیدآیی این قبیل جنایات، دارای سهم و نقش هستند؟ به طور قطع اگر چنین فکر کنند، باید خواب از چشمان آنان ربوده شود و شبانه‌روز در پی اصلاح امور و انجام اقدامات پیشگیرانه باشند.

 
آیا مسئولان کشور، دستگاه‌ها و سازمان‌های مسئول، در خصوص پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی، همگی به درستی و به‌هنگام به وظایف خود عمل می‌کنند؟ برای پاسخ به این پرسش، باید به این سؤال جواب داد که آیا آسیب‌ها و چالش‌های اجتماعی در یک دهه گذشته، روند افزایشی یا کاهشی داشته است؟ پاسخ سؤال دوم واضح است.

 
متأسفانه در کشور ما، طی یک دهه گذشته، آسیب‌ها و چالش‌های اجتماعی به شکل نگران‌کننده و به صورت بی‌سابقه، روندی رو به افزایش داشته است. افزایش بی‌سابقه آسیب‌ها و چالش‌های اجتماعی، دلیل قاطعی بر کوتاهی برخی مسئولان و دستگاه‌های اجرایی کشور نسبت به انجام وظایف‌شان می‌باشد.

 
مسئولان و کارگزاران نظام، باید به خود آیند و با دیدن حوادث دلخراشی که هر از چندی در کشور رخ می‌دهد، خواب را به خود حرام دانسته، به جای پرداختن به حاشیه‌ها و سرگرم شدن به امور فرعی، برای ریشه‌کنی عوامل پدیدآیی آسیب‌های اجتماعی مجاهدت شبانه‌روزی نمایند.

 
به طور قطع مجاهدت‌های مخلصانه در این حوزه جواب خواهد داد، امروز در هر حوزه‌ای که مجاهدت‌های مخلصانه وجود دارد، نتیجه مطلوب مشاهده می‌شود. یکی از این حوزه‌ها، حوزه تأمین امنیت ملی است. مجاهدت‌های مخلصانه مدافعین حرم و نیروهای نظامی و انتظامی در سراسر کشور خصوصاً در مناطق مرزی شمال غرب و جنوب شرق، چنین امنیت پایداری را پدید آورده است.

 
اگر همین نوع مجاهدت‌های مخلصانه در عرصه و حوزه مبارزه با آسیب‌های اجتماعی شکل بگیرد، به طور قطع آسیب‌های اجتماعی در کشور روند کاهشی پیدا خواهد کرد.

 
شرط مجاهدت در این حوزه، احساس مسئولیت و توجه به مسائل اساسی است. شرط مجاهدت در این حوزه، آن است که مسئولان و کارگزاران در دستگاه‌های اجرایی کشور و دیگر دستگاه‌های مرتبط با آسیب‌های اجتماعی، به جای سرگرم شدن به حاشیه‌ها و مسائل سیاسی فرعی، آسیب‌های اجتماعی و اولویت‌داری چون، اعتیاد، حاشیه‌نشینی، طلاق، مفاسد اخلاقی و اجتماعی را در کانون توجه خود  قرار دهند. هر یک از این آسیب‌های چالش‌ساز، می‌تواند زمینه‌ها و بسترهای شکل‌گیری پرونده‌های قتل و جنایت را پدید آورد.

 
اگر این آسیب‌ها روند رو به افزایش در کشور دارند، دلیل آن کوتاهی مسئولان در مبارزه و ریشه‌کنی و یا مهار عوامل پدید‌آورنده‌‌ این آسیب‌ها است.

 
مبتنی بر تحقیقات دقیق علمی، در پدیدآیی آسیب‌های مذکور، چهار عامل اصلی زیر ایفای نقش می‌کنند:

 
۱ـ وضعیت اقتصادی کشور (بیکاری، فقر، شکاف‌های طبقاتی و ...)

۲ ـ تهاجم فرهنگی و رسانه‌ای دشمن

۳ ـ ضعف کارایی در مدیریت فرهنگی کشور

 
۴ ـ توسعه فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی.

 
سؤال این است که آیا همه مسئولان کشور و خصوصاً مسئولان و دستگاه‌های مرتبط با این عوامل، با رویکرد کاهش آسیب‌های اجتماعی به صورت جدی به وظایف خود عمل می‌کنند؟ آیا مسئولان کشور برای حل مشکلات اقتصادی، به صورت جدی به دنبال تحقق اقتصاد مقاومتی هستند؟ دردمندانه باید گفت، برخی از مسئولان اساساً اعتقادی به اقتصاد مقاومتی ندارند! اگر اعتقاد داشتند، باید در دوره مسئولیت خود، هرآنچه را که از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی در باب اقتصاد مقاومتی بیان شده، مو به مو اجرا می‌کردند. آیا مسئولان ما اینگونه عمل کرده و می‌کنند؟

 
از باب مشت نمونه خروار است، یک نمونه غیرقابل خدشه را از عملکرد مسئولان مثال می‌زنم. مصرف تولیدات داخلی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی، حمایت از اشتغال و جلوگیری از واردات کالاهایی که امکان تولید آن در داخل وجود دارد؛ از نکات کلیدی مورد اشاره مقام معظم رهبری در بحث اقتصاد مقاومتی در سال‌های گذشته بوده است.

 
معظم‌له بر همین اساس، سال جاری را، سال «اقتصاد مقاومتی ـ اشتغال و تولید» نامگذاری فرمودند. به رغم این تأکیدات، برخی از مسئولان متأسفانه در جهت دیگر حرکت می‌کنند. نمونه‌اش همان دخترک مظلوم و بیکار وزیر است. وزیری که باید رویکرد اصلی وزارتخانه‌اش، فرهنگ‌سازی در کشور برای مصرف تولیدات داخل باشد و به کمک تولیدکنندگان داخلی با فرهنگ‌سازی بیاید، به صورت خانوادگی با تأسیس شرکت و گرفتن نمایندگی انحصاری از یک تولیدکننده اروپایی، به واردات لباس‌های بچگانه مبادرت می‌ورزند.

 
آن مقام مسئول بالاتر هم در دفاع از این کار، آن مطالب را در مناظره‌ها بیان می‌دارد! اما یک لحظه فکر کفایت می‌کند تا فهمیده شود، با صاحب‌کار شدن این دختر مظلوم وزیر با کیفیت گفته شده، چگونه هزاران نفر در تهران و دیگر شهرها، کار خود را از دست می‌دهند. چرا بسیاری از تولیدی‌های پوشاک داخلی که هر کدام روزی صدها و دهها کارگر و دوزنده داشتند، اکنون یا تعطیل شده یا کارگران آنان به یک دهم رسیده است؟ دلیل و جواب، با آن مثال که مشت نمونه خروار است، روشن می‌باشد. حال با بیکار شدن این افراد، چه آسیب‌های اجتماعی که پدید نمی‌آید؟

 
اما مثال دیگر، در این یادداشت به حوزه مسائل فرهنگی، ماهواره و شبکه‌های اجتماعی و اینترنت اختصاص می‌یابد. اکنون از افتخارات مسئولان دولتی، توسعه شبکه‌های اینترنتی و آسان کردن دسترسی‌ها تا اعماق روستاها به اینترنت است.

 
هیچ‌کس با اصل اینترنت مخالف نیست، لکن بحث بر سر آن است که چرا بی‌حساب و کتاب و صرفاً با هدف بهره‌برداری سیاسی این قبیل کارها انجام می‌شود و به آسیب‌های اجتماعی ناشی از آن توجه نمی‌شود. در قضیه ستایش در پاکدشت که موضوعی دلخراش و جنایتی هولناک بود، مشخص شد که عامل این جنایت، مدت‌ها فیلم «پورنو» می‌دیده و در نهایت با تحریک شدن از طریق دیدن این فیلم‌ها، به آن جنایت دست می‌زند.

 
جالب است که اکنون برخی از مسئولان کشور، دخالت حاکمیت در این امور را، دخالت در زندگی شخصی مردم و نقض حقوق شهروندی قلمداد می‌کنند! اما غافل از اینکه این روندها، چه آسیب‌ها و چالش‌های اجتماعی را پدید می‌آورد؛ چالش‌هایی که بعضاً منجر به معضلات بزرگ برای مردم و حاکمیت می‌شود. به طور قطع این قبیل مسئولان و کارگزاران سهمی بزرگ در پدیدآیی این آسیب‌ها و پیامدهای ناشی از آن دارند.

*یدالله جوانی
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار