شهدای ایران: سعید بنی فاطمی، جانباز شیمیایی 55 درصد از استان گلستان بعنوان سربازی که فرماندهی امام خمینی (ره) در مکتب اسلام را پذیرفتم، بیش از 44 ماه در جبهه حضور پیدا کردم و در خطوط مقدم وظایف بیسیم چی، تک تیرانداز و آرپی چی زن بودن را تجربه کردم و می خواهم معنای واقعی و نهایی دفاع، بی آنکه هویت آن تعریف شود را به هموطنان خود عرضه کنم.
علاقمندی من به هویت دفاعی، ریشه در سکوت و هیجان خطوط جبهه دارد که عمیقا به آن می اندیشیدم. این جمله خلاصه تفکر من در سال 65 است که مدام به آن در جبهه فکر می کردم:" چگونه می شود که تمام علوم و فنون برای کشتن بچه ای که در پنبه زار زاییده شده، به خدمت گرفته شود و به دنبال پاسخ آن بودم"
پس من می توانستم فکر کنم که آدم مهمی هستم و ارزشم را آن روز درست زیر بمباران دشمن فهمیدم. دانستم اندیشه هایی که ریشه در هویت دینی دارد، دارای اهمیت باارزشی است که حداقل آن، لشگر کشی قدرت های جهان برای ضربه زدن به آن است.
***
بحث قربانیان سلاح های شیمیایی از مباحث بسیار مهمی است که کنکاش در اعماق آن می تواند، بسیاری از سیاست های قدرت های جهان را افشاء کند. بزرگترین توفیق در این جستجوگری، غنای هویت دفاعی کشورهای مدافع پیگیری سلاح های شیمیایی و قربانیان آن است که ما پی ببریم، به این قطعیت، که کشورهای سازنده دقیقا می دانستند که سلاح های شیمیایی چیست و چگونه ساخته می شود و مردم را چگونه از پای در می آورد؟
بنابراین با ابلاغ این پیام، سازندگان سلاح های شیمایی نمی توانند ادعا کنند که به کاربرد آن آگاهی نداشتند. ابلاغ این پیام، به نسل فعلی که آنها از مضرات آن آگاهی داشتند، سرفصل مهمتری از نبرد را برای ما بازگو می کند که آنها با آگاهی هر چه تمام می دانستند که سلاح های شیمیایی را بدست کدامیک از طرف درگیر بدهند تا طرف دیگر درگیری را از پای در بیاورند. که درنهایت طرف دیگر درگیری که از این بات از پای در آمد، ما بودیم!
برای تفهمیم درست عملکرد خوب در دفاع، ما بیش از آینکه نیازمند شناخت قربانیان سلاح های شیمیایی باشیم، نیاز داریم که دشمن شناسی قوی داشته باشیم. نسل فعلی در این دشمن شناسی خواهد فهمید که سازندگان و کاربران سلاحهای شیمیایی علیه ایران، منبع تنفر و انزجارند و این خیلی مهم است.
پس می فهمند که دشمن ایران، منبع تنفر و انزجار است. این گونه از دشمن شناسی، بدون درنظر گرفتن سیاست ها و روابط دولت ها، منزلت قربانیان و مدافعان ما را بیشتر می کند.
***
کاربرد سلاح های شیمیایی در بسیاری از نقاط دنیا، به دست ابر قدرت ها بوده است و عهدی را بازگو می کند که بکار گیری سلا ح های شیمیایی در قربانی کردن نخبگان جوانی است که تسلیم پذیر نیستند.
هر هویتی که تسلیم پذیر نیست، ابر قدرتها تحملش را تاب نمی آورند. در نتیجه شکل دیگر نخبه کشی کشورهای غیر تسلیم با هویت دینی که مبتنی بر هویت اخلاقی و عاطفی است که با بکار گیری سلاح های شیمیایی آسانتر شده است.
ریشه کاربرد سلاح های شیمیایی ریشه به جنگ تحمیلی عراق بر ضد ایران محدود نمی شود؛ بلکه ریشه در شکست آمریکا درجنگ ویتنام و کره دارد. سیاستمداران امریکا بعد از شکست آمریکا در جنگ های ویتنام و کره اعلام می کنند که مقاومت این کشورها حامل این پیام ها بود که اگر آمریکا خواهان غرور و افتخار است، باید دارای تسلط هم باشد. پس او برای تسلط بر سایر کشور ها از هیچ تلاشی دریغ نخواهد کرد.
تجربه به ما می گوید که آمریکا در هیچ جنگی، به خصوص در جنگ خاورمیانه و در جنگ غیر هسته ای شرکت نخواهد کرد. اما در این تعقیب و گریزها خود آمریکا نیست که تصمیم گیرنده است، خود این ملت ها هستند. آمریکایی ها در پی ویتنام های دیگر هستند.
در گذشته سربازانی که با هم می جنگیدند، همیدگر را نمی شناختند اما حاکمانی که می جنگیدند همدیگر را می شناختند. در نتیجه امروز سربازانی که با همدیگر می جنگند همدیگر را می شناسند و حاکمانی که همدیگر را می شناسند، با همدیگر می جنگند.
آمریکایی ها ظهور اندیشه ها و تغییر را نمی توانند بفهمند و در ایران هم بعد از انقلاب دیدیم که نتوانستند تحمل کنند و به ما حمله کردند. ما بعد از انقلاب، در معرض حمله های ترور قرار گرفتیم و 8 سال جنگیدیم و این به خاطر ظهور اندیشه های نو بود.
ما بیش از اینکه، قربانی سلاح های شیمیایی باشیم، قربانی نگاه نامهربانانه دوستان خود در صفوف دفاع هستیم. در حقیقت به فرموده مقام معظم رهبری، ما اکنون در مرحله دیگری از دفاع قرار داریم.
نکته دیگر که باید گفت این است که ما پیش از اینکه قربانی سلاح های شیمیایی باشیم، قربانی عدم درک درست از هویت دفاعی هستیم. آن هم عدم درک این مسئله، با همه آگاهی از مخاطرات جنگ.
ما قربانیان سلاح های شیمیایی شدیم، بخاطر داشتن اندیشه و روح تسلیم ناپذیر و هویت دینی که در پناه آن به عترت و قرآن متصل می شویم. این احساس به نسل بعد از ما می گوید، که کاربرد سلا ح شیمیایی، در جنگ ایران و عراق، توافق شرق و غرب، بر سر تضعیف ایران و هویت دینی و تاریخی آن بوده است.
سعید بنی فاطمی، جانباز شیمیایی 55 درصد، اهل استان گلستان است. سعید در سال 1347 در یکی از شهرستان های استان گلستان به دنیا آمد. وی در سن نوجوانی به جبهه رفته و بیش از 42 ماه در مناطق عملیاتی شلمچه، مجنون و مهران حضور داشت. بنی فاطمی تحصیلات تکمیلی خود را در رشته روانشناسی عمومی در گیلان به پایان رساند. وی ۴٣ عنوان کتاب و بیش از 300 مقاله علمی را در کارنامه خود دارد که از آن جمله می توان به «هویت شناسی دفاع مقدس»، «زیبایی شناسی حماسه حسینی» و «آمریکا برای آزادیم خواهد آمد» اشاره کرد.