شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۱۴۶۶۸
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۳۴
با اعلام آتش جنگ ایران و عراق در 29 مرداد
در مرداد سال 1367 دستور برقراری آتش بس میان دو کشور ایران و عراق بر طبق قطعنامه 598 از سوی سازمان ملل صادر شد. این قطعنامه از طرف دکوئه یار رئیس وقت سازمان ملل به منظور پایان دادن جنگ در مرزهای دو کشور صورت پذیرفت.
سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ در مرداد سال 1367 دستور برقراری آتش بس میان دو کشور ایران و عراق بر طبق قطعنامه 598 از سوی سازمان ملل صادر شد. این قطعنامه از طرف دکوئه یار رئیس وقت سازمان ملل به منظور پایان دادن جنگ در مرزهای دو کشور صورت پذیرفت.

در مجموع هشت قطعنامه صادر شده از سوی سازمان ملل قطعنامه 598 پس از علملیات کربلای 5 و سقوط هواپیمای مسافربری توسط ناو آمریکایی در خلیج فارس صادر شد که به دلیل نزدیک بودن با خواسته های ایران پس از 1 سال از صدور، این قطعنامه در تاریخ 27 تیرماه توسط امام پذیرفته شد.

در این قطعنامه شورای امنیت تاسف عمیق خود را برای ادامه جنگ و اوج گیری احتمالی و توسعه درگیری ها ابراز می دارد و از دو کشور خواستار پایان دادن به درگیری ها می شود.

پذیرش قطعنامه از سوی ایران به دکوئه یار اطلاع داده می شود تا اقدامات لازم جهت برقرار صلح و امنیت در مرز بین دو کشور برقرار شود.

9 روز پس از اعلام رسمی ایران مبنی بر پذیرش قطعنامه در فاصله 4 مرداد 1367 تا 26 مرداد با دیدارهای دکوئه یار با وزیر امور خارجه ایران و نماینده دولت عراق درباره نحوه اجرای قطعنامه صحبت شد و نمایندگان دو کشور با اجرای آتش بس موافقت کردند.

با وجود پذیرش قطعنامه و آتش بس؛ تجاوز عراق به ایران ادامه پیدا کرد و عراق با تعدی به خاک ایران حکم قطعنامه را بارها نقض کرد.

پس از3 سال از پذیرش قطعنامه بنا به درخواست دکوئه یار از دو کشور خواسته شد تا گزارش کاملی را درباره شروع جنگ به وی تسلیم کنند

ایران در 24 شهریور گزارش کامل تجاوز عراق به ایران را اعلام کرد و 7 شهریور نیز عراق پاسخ خود را به دبیر کل فرستاد.

متن گزارش نهایی سازمان ملل پس از دریافت پاسخ دو کشور بدین قرار است:
در بند 6 قطعنامه 598، شوراي امنيت از دبيركل درخواست كرد، در مشورت با ايران و عراق موضع احاله بررسي مسئوليت مخاصمه را با گروهي بي‌طرف پيگيري كند، و در اولين فرصت ممكن، در جهت اجراي اين درخواست به شوراي امنيت گزارش دهد.

2- در طول مذاكرات سه‌سال گذشته، فرصتهاي متعددي براي مشورت با طرفين درباره بند 6 قطعنامه داشته‌ام. اين مذاكرات مرا قادر ساخت تا برداشتي از ديدگاههاي متفاوت دو طرف داشته باشم. اما به مرحله‌اي كه به تسليم گزارشي معنادار به شوراي امنيت بينجامد، نرسيد.

3ـ به دنبال تكميل اجراي پاراگراف‌هاي يك و دو قطعنامه 598، تلاشي جديد براي تحقق ديگر مفاد قطعنامه با هدف تضمين برقراري مجدد صلح ميان ايران و عراق برمبناي طرح جامع صلحي كه توسط قطعنامه 598، ارائه شده بود، لازم به نظر رسيد، تا از اين طريق به تأمين نيازهاي جاري و صلح و امنيت در منطقه كمك اساسي شود. بسياري از تصميمهايي كه من براي تشديد تلاشها در جهت اجراي قطعنامه 598، اتخاذ كردم، به شوراي امنيت منعكس شده است .

4- درباره پاراگراف 6 عناصري از مواضع طرفين پيرامون اين پاراگراف براي من مشخص بود. با اين وجود من از دولت‌هاي ايران و عراق در نامه‌هايي مشابه به تاريخ 14 اوت 1991، خواستم تا در جامع‌ترين شكل ممكن، جزئيات مواضع خود را درباره اين پاراگراف به من تسليم كنند.

در همان زمان به منظور دستيابي به كامل‌ترين درك از اين موضوع، تصميم گرفتم تا به طور جداگانه با تعدادي از كارشناسان مستقل مشورت كنم. بر اساس پاسخ‌‌هاي 26 اوت 1991 عراق و 15 سپتامبر 1991 ايران كه به من تسليم شد و مشورت‌هايي كه با دو طرف داشتم، تمام اطلاعات مربوط مندرج در اسناد رسمي سازمان از شروع مخاصمه و نيز اطلاعات كارشناسان مستقل به دست آمده است. اكنون مايلم كه دربارة پاراگراف 6 قطعنامه 598، به شوراي امنيت گزارش دهم.

5- مسلم است كه جنگ بين ايران و عراق كه ساليان دراز به طول انجاميد، شروعش نقض حقوق بين‌الملل بود و موارد نقض حقوق بين‌الملل موجب مسئوليت براي مخاصمه است كه موضوع اصلي پاراگراف 6 مي‌باشد. آن بخش از موارد نقض مقررات بين‌المللي كه در چارچوب پاراگراف 6 بايد مورد توجه ويژه جامعه جهاني قرار گيرد، استفاده غيرقانوني از زور و عدم احترام به تماميت ارضي يك كشور عضو است. مسلماً در طول جنگ مواردي عمده و گسترده از نقض اصول مختلف حقوق بين‌المللي انساني وجود داشته است.

6- پاسخ عراق به نامه اوت 1991 من پاسخي محتوايي نيست، از اين رو من ناچارم به توضيحاتي كه قبلاً توسط عراق ارائه شده است تكيه كنم. اين يك واقعيت است كه توضيحات عراق براي جامعه بين‌المللي قابل قبول و كافي نيست.

بنابراين رويداد برجسته‌اي كه تحت عنوان موارد نقض در بند پنجم اين گزارش بدان اشاره كردم، همانا حمله 22 سپتامبر عليه ايران است كه بر اساس منشور ملل متحد اصول و قوانين شناخته شده بين‌المللي يا اصول اخلاقي، قابل توجيه نيست و موجب مسئوليت مخاصمه است.

7- حتي اگر قبل از شروع مخاصمه برخي تعرضات از جانب ايران صورت گرفته باشد چنين تعرضاتي نمي‌تواند توجيه كننده تجاوز عراق به ايران ـ كه اشغال مستمر خاك ايران را در طول مخاصمه در پي داشت ـ باشد. تجاوزي كه ناقض ممنوعيت كاربرد زور كه يكي از اصول حقوق بين‌الملل است، مي‌باشد.

8- از ميان موارد متعدد نقض حقوق انساني كه در طول جنگ رخ داده، موارد بسياري توسط سازمان ملل و يا كميته بين‌المللي صليب سرخ ثبت شده است.

به عنوان مثال من به درخواست يك و يا هر دو طرف، در موارد متعددي، هيئت‌هاي كارشناسي را براي تحقيق درباره موارد نقضي مانند استفاده از تسليحات شيميايي، حملات به مناطق غيرنظامي و بدرفتاري با اسراي جنگي به صحنه نبرد اعزام كردم. نتيجه اين تحقيقات جملگي به شوراي امنيت گزارش شده و به عنوان سند اين شورا انتشار يافته‌اند. اين گزارش‌ها با كمال تأسف حاكي از وجود شواهدي از موارد نقض جدي حقوق انساني است و در يك مورد من موظف بودم با تأسف عميق اين يافتة كارشناسان را متذكر گردم كه سلاحهاي شيميايي عليه غيرنظاميان ايراني در منطقه‌اي در نزديكي يك مركز شهري عاري از هرگونه حفاظت در برابر اين حملات به كار رفته است (سند شماره 20134/اس، شورا ناخشنودي خود از اين مسئله و محكوميت آن را در قطعنامه 620 مصوبه 26 اوت 1988 اعلام كرد).

9- رويدادهاي جنگ ايران و عراق كه براي ساليان طولاني در صدر اخبار وسايل ارتباط جمعي دنيا قرار داشت، براي جامعه بين‌المللي كاملاً شناخته شده است. همچنين مواضع طرفين كه در موارد بسياري از اسناد رسمي منعكس شده و انتشار يافته بر همگان واضح است.

در نهایت دکوئه یار به صراحت در سند خود به تجاوزگری عراق و اغاز جنگ از سوی آنان اشاره می کند.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار