برخی حاضرند حاج احمد زیر خاک و بتن مدفون بماند ولی قصه و روایت آنها از ماجرا خدشهدار نشود.
به گزارششهدای ایران ، روز چهارشنبه مراسمی به مناسبت یادبود حاج احمد متوسلیان و همراهانش برگزار شد که متاسفانه با حواشی نا خوشایندی همراه بود. حواشی ای که باعث شد مهمان برنامه یعنی عیسی الایوبی که برای بیان خاطراتش از حاج احمد آمده بود ناراحت از سالن خارج شود.
نادر طالب زاده که این مهمان را دعوت کرده بود ضمن گلایه از برگزار کنندگان این مراسم گفت: پنج سال پیش وقتی آقای «تیری میسان» به ایران سفر کرد برای اولین بار نام «عیسی الایوبی» را در آن جلسه شنیدم. او به من گفت فردی را میشناسم که آخرین شاهد چهار دیپلمات ایرانی بوده است. بعد از اینکه من از ماجرا مطلع شدم و اینکه چنین فردی وجود دارد تصمیم گرفتم در این خصوص اقداماتی انجام دهم و با او صحبت کنم ولی به دلیل بیماریای که بر من حادث شد امکان پیگیری ماجرا را نداشتم. با بهبود وضعیت جسمیام طی برنامهای و در یک تماس اسکایپی از «عیسی الایوبی» دعوت کردم در برنامه راز حضور پیدا کند. بعد از این برنامه بنا داشتم وی را برای کنفرانس «افق نو» به تهران دعوت کنم ولی با خبر شدم کنفرانس «سلحشوران دفاع مقدس» قرار است به مناسبت بزرگداشت حاجاحمد متوسلیان برگزار شود و از من خواسته شد وی را برای این مراسم دعوت کنم. کمک کردم الایوبی برای شرکت در این مراسم به ایران بیاید.
بعد از آن همایش و نحوه برخوردها متوجه شدم گویا بنایی برای حل این پرونده وجود ندارد؛ چون قبلا هم از او در سفارت ایران در بیروت صحبت کرده بودم و قرار بود جلسهای با حضورش برگزار شود و صحبتهای او را بشنوند ولی چنین جلسهای برگزار نشد. علاوهبر اطلاعات درباره چهار دیپلمات ایرانی پیش از شهادت شاهد دیگری وجود دارد که محل دفن چهار دیپلمات را میداند و شاهد این ماجرا بوده است. این مطالب را نیز سفارت مطلع شده اما در این خصوص نیز پیگیری نشده است.
منطقی این است که وقتی کسی ادعایی میکند در خصوص مساله مهمی حداقل حرفهای او شنیده شود ولی حتی صحبتهای وی شنیده هم نشد. اراده قویای وجود داشت برای اینکه مانع شنیده شدن صحبتهای عیسی الایوبی شود. تمام قرائن و شواهدی که وجود دارد تایید میکند که صحبتهای وی واقعیت دارد اما هیچ تلاشی برای پیگیری این حرفها صورت نگرفته است.
اینکه ایوبی حقیقت را میگوید یا نه یک مساله است و شنیدن حرفهای او یک بحث دیگر. جالب اینجاست که همان کسی که مسئول پرونده طی حدود 20سال بوده مانع این کار شده است. صحبت من این است که ما اطلاع نسبتا دقیق از محل دفن چهار دیپلمات ایرانی داریم. اما چرا در مقابل پیگیری این مساله مقاومت میشود؟ گرفتن مجوز بررسی این موضوع در لبنان چقدر زحمت دارد؟ آیا واقعا این چهار دیپلمات ارزش ندارند که این شواهد در موردشان پیگیری شود؟ افرادی که مانع تحقیقات این پرونده میشوند باید بدانند تا یک زمانی میتوانند مخفیکاری کنند.
20 سال پیش همه این مسائل در رسانههای خارجی مطرح شده است. آرشیو آن در جراید روزنامههای لبنان موجود است که در کتاب حمید داودآبادی هم ذکر شده است. رفتاری که با عیسی الایوبی در کنفرانس «سلحشوران دفاع مقدس» شد بزرگترین توهین بود به این موضوع. زمانی که بحث بسیار جدی مطرح میشود و زمانی که عیسی الایوبی داشت از لحظه شهادت احمد متوسلیان صحبت میکرد مجری برنامه را قطع و یک تصویر ساختگی پخش میکند که نشان میدهد حاجاحمد متوسلیان زنده است و از زندانهای تلآویو در حال ارسال پیام به مردم ایران است.
درست همان زمانی که عیسی میگوید چهار دیپلمات ایرانی شهید شدهاند با پخش تصاویری احساسی میگویند آنها زندهاند. همه چیز را به بازی گرفتهاند. در برنامهای که یک شاهد عینی مشاهداتش را بیان میکند جای این شوخیها نیست. حرف ما این است که محل مشخص شده دفن دیپلماتهای ایرانی کنده شود و بررسی شود.
برخی حاضرند حاجاحمد زیر خاک و بتن مدفون بماند ولی قصه و روایت آنها از ماجرا خدشهدار نشود. برای داستانی که هیچ مدرکی برای آن ندارند به قول برادر آقای متوسلیان حتی یک عکس از این ماجرا به ما نشان ندادهاند. در لبنان پر از مافیاهای سیاسی است. عیسی الایوبی با بیان این صحبتها جان خود را به خطر انداخته است؛ چون قاتلهای دیپلماتهای ایرانی هماکنون حضور دارند و در قدرت هستند. وقتی حقایق مشخص شود افرادی که مانع از انتشار این صحبتها شدهاند جلوی خدا شرمنده خواهند شد.
من پنج سفر به لبنان برای این ماجرا رفتم و مساله را طی دو مرحله پیگیری کردم؛ مرحله قبل از دیپلماتها و بعد از شهادت. به من گفته شده است که از 17 پرونده مطرح شده درباره دیپلماتهای ربوده شده پروندهای که بنده پیگیر آن بودم نزدیکترین پرونده به واقعیت بوده است. ولی این پرونده در مرحله اقدام آن مافیایی که در ایران وجود دارد مانع کار شده است. البته این مانع شدنها دیگر کارساز نیست و با اطلاع مردم و مطالبه مردمی فضا عوض خواهد شد.
اقدامی که باید انجام شود این است که مسئولان بروند در محل دفن شهدا که محدوده آن مشخص است با همکاری دولت لبنان حفاری کنند و آن زمان همه چیز مشخص میشود.
نادر طالب زاده که این مهمان را دعوت کرده بود ضمن گلایه از برگزار کنندگان این مراسم گفت: پنج سال پیش وقتی آقای «تیری میسان» به ایران سفر کرد برای اولین بار نام «عیسی الایوبی» را در آن جلسه شنیدم. او به من گفت فردی را میشناسم که آخرین شاهد چهار دیپلمات ایرانی بوده است. بعد از اینکه من از ماجرا مطلع شدم و اینکه چنین فردی وجود دارد تصمیم گرفتم در این خصوص اقداماتی انجام دهم و با او صحبت کنم ولی به دلیل بیماریای که بر من حادث شد امکان پیگیری ماجرا را نداشتم. با بهبود وضعیت جسمیام طی برنامهای و در یک تماس اسکایپی از «عیسی الایوبی» دعوت کردم در برنامه راز حضور پیدا کند. بعد از این برنامه بنا داشتم وی را برای کنفرانس «افق نو» به تهران دعوت کنم ولی با خبر شدم کنفرانس «سلحشوران دفاع مقدس» قرار است به مناسبت بزرگداشت حاجاحمد متوسلیان برگزار شود و از من خواسته شد وی را برای این مراسم دعوت کنم. کمک کردم الایوبی برای شرکت در این مراسم به ایران بیاید.
بعد از آن همایش و نحوه برخوردها متوجه شدم گویا بنایی برای حل این پرونده وجود ندارد؛ چون قبلا هم از او در سفارت ایران در بیروت صحبت کرده بودم و قرار بود جلسهای با حضورش برگزار شود و صحبتهای او را بشنوند ولی چنین جلسهای برگزار نشد. علاوهبر اطلاعات درباره چهار دیپلمات ایرانی پیش از شهادت شاهد دیگری وجود دارد که محل دفن چهار دیپلمات را میداند و شاهد این ماجرا بوده است. این مطالب را نیز سفارت مطلع شده اما در این خصوص نیز پیگیری نشده است.
منطقی این است که وقتی کسی ادعایی میکند در خصوص مساله مهمی حداقل حرفهای او شنیده شود ولی حتی صحبتهای وی شنیده هم نشد. اراده قویای وجود داشت برای اینکه مانع شنیده شدن صحبتهای عیسی الایوبی شود. تمام قرائن و شواهدی که وجود دارد تایید میکند که صحبتهای وی واقعیت دارد اما هیچ تلاشی برای پیگیری این حرفها صورت نگرفته است.
اینکه ایوبی حقیقت را میگوید یا نه یک مساله است و شنیدن حرفهای او یک بحث دیگر. جالب اینجاست که همان کسی که مسئول پرونده طی حدود 20سال بوده مانع این کار شده است. صحبت من این است که ما اطلاع نسبتا دقیق از محل دفن چهار دیپلمات ایرانی داریم. اما چرا در مقابل پیگیری این مساله مقاومت میشود؟ گرفتن مجوز بررسی این موضوع در لبنان چقدر زحمت دارد؟ آیا واقعا این چهار دیپلمات ارزش ندارند که این شواهد در موردشان پیگیری شود؟ افرادی که مانع تحقیقات این پرونده میشوند باید بدانند تا یک زمانی میتوانند مخفیکاری کنند.
20 سال پیش همه این مسائل در رسانههای خارجی مطرح شده است. آرشیو آن در جراید روزنامههای لبنان موجود است که در کتاب حمید داودآبادی هم ذکر شده است. رفتاری که با عیسی الایوبی در کنفرانس «سلحشوران دفاع مقدس» شد بزرگترین توهین بود به این موضوع. زمانی که بحث بسیار جدی مطرح میشود و زمانی که عیسی الایوبی داشت از لحظه شهادت احمد متوسلیان صحبت میکرد مجری برنامه را قطع و یک تصویر ساختگی پخش میکند که نشان میدهد حاجاحمد متوسلیان زنده است و از زندانهای تلآویو در حال ارسال پیام به مردم ایران است.
درست همان زمانی که عیسی میگوید چهار دیپلمات ایرانی شهید شدهاند با پخش تصاویری احساسی میگویند آنها زندهاند. همه چیز را به بازی گرفتهاند. در برنامهای که یک شاهد عینی مشاهداتش را بیان میکند جای این شوخیها نیست. حرف ما این است که محل مشخص شده دفن دیپلماتهای ایرانی کنده شود و بررسی شود.
برخی حاضرند حاجاحمد زیر خاک و بتن مدفون بماند ولی قصه و روایت آنها از ماجرا خدشهدار نشود. برای داستانی که هیچ مدرکی برای آن ندارند به قول برادر آقای متوسلیان حتی یک عکس از این ماجرا به ما نشان ندادهاند. در لبنان پر از مافیاهای سیاسی است. عیسی الایوبی با بیان این صحبتها جان خود را به خطر انداخته است؛ چون قاتلهای دیپلماتهای ایرانی هماکنون حضور دارند و در قدرت هستند. وقتی حقایق مشخص شود افرادی که مانع از انتشار این صحبتها شدهاند جلوی خدا شرمنده خواهند شد.
من پنج سفر به لبنان برای این ماجرا رفتم و مساله را طی دو مرحله پیگیری کردم؛ مرحله قبل از دیپلماتها و بعد از شهادت. به من گفته شده است که از 17 پرونده مطرح شده درباره دیپلماتهای ربوده شده پروندهای که بنده پیگیر آن بودم نزدیکترین پرونده به واقعیت بوده است. ولی این پرونده در مرحله اقدام آن مافیایی که در ایران وجود دارد مانع کار شده است. البته این مانع شدنها دیگر کارساز نیست و با اطلاع مردم و مطالبه مردمی فضا عوض خواهد شد.
اقدامی که باید انجام شود این است که مسئولان بروند در محل دفن شهدا که محدوده آن مشخص است با همکاری دولت لبنان حفاری کنند و آن زمان همه چیز مشخص میشود.