شهدای ایران shohadayeiran.com

دیدگاه علمای اهل تسنن نسبت به مشروعیت بنا کردن مساجد بر روی قبور اعاظم دقیقاً همان دیدگاه علمای شیعه می‌باشد. اما نادانان فرقه وهابیت معتقدند که ساختن هر گونه بنایی بر روی قبور حرام و باید تخریب شود.
به گزارش شهدای ایران، از آنجایی که بزرگان فرقه ضاله وهابیت در چنین روزی دست به شنیع‌ترین عمل ممکن یعنی تخریب(حرم اهل بیت علیهم‌السلام) در قبرستان بقیع زدند بر آن شدیم تا به تبیین مشروعیت یا عدم مشروعیت ساخت حرم و مسجد بر روی قبور اعاظم از دیدگاه قرآن و روایات اهل سنت بپردازیم.

*دیدگاه قرآن نسبت به ساخت آرامگاه بر روی قبور
در آیه 13 از سوره مبارکه کهف می‌خوانیم: «نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدی‏»؛ ما سرگذشت آنها (اصحاب کهف) را به حق و راستی بر تو بازگو می‌‏کنیم: همانا آنها جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند و ما بر هدایتشان افزودیم.

در این آیه نکته در کلمه «بِالْحَقِّ» می‌باشد به این معنا که آنچه در مورد آنها مطابق با حق بوده است را برای تو بازگو می‌کنیم. اکنون ببنیم خداوند متعال چه داستانی را به حق برای رسول و حبیبش بیان می‌کند:

خداوند متعال در آیه 21 از همین سوره می‌فرماید: «وَ کَذلِکَ أَعْثَرْنا عَلَیْهِمْ لِیَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ أَنَّ السَّاعَةَ لا رَیْبَ فِیها إِذْ یَتَنازَعُونَ بَیْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقالُوا ابْنُوا عَلَیْهِمْ بُنْیاناً رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلی‏ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِداً»؛ و همان‏گونه (که آنان را از خواب طولانی بیدار کردیم مردم آن دیار را) از (وضع) آنها آگاه ساختیم، آنگاه که در میان خودشان در کار بعث خود نزاع داشتند تا بدانند که وعده خدا حق است و در (آمدن) روز قیامت تردیدی نیست. پس (مشرکان آن‌ها که از این حادثه قانع نشده بودند) گفتند: بر (اجساد) آنها بنایی بسازید (و رهاشان کنید) پروردگارشان به آن‌ها داناتر است. (اما مؤمنان یعنی) کسانی که بر کار آنها غالب بودند گفتند: ما بر اجساد آنان مسجدی بنا خواهیم کرد (تا یادگار جاویدان آنها باشد).

در این آیه به خوبی روشن می‌شود که اصل بارگاه سازی بر روی قبور از سنت (مؤمنین) بوده است و خداوند متعال از میان همه وقایعی که در مورد اصحاب کهف بیان می‌کند به این نکته را نیز اشاره فرموده و آن را از باب قصه حقه معرفی می‌فرماید.

پس (قرآن) که کتاب واحد مسلمانان جهان است اصل ساخت بارگاه بر قبور را بیان و سپس مشروعیت این عمل را بیان می‌فرماید و آن را از اعمال مؤمنین می‌شمارد بلکه ترک این عمل را از اعمال کفار و مذموم معرفی می‌نماید.

و اما برداشت‌های اعاظم اهل سنت از این آیه:
زمخشری در تفسیر «الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل» جلد دوم صفحه 711  می‌گوید: «لَنَتَّخِذَنَ‏ علی باب الکهف‏ مَسْجِداً یصلی فیه المسلمون و یتبرکون بمکانهم‏»؛ ایشان می گوید که مؤمنین بر سر ورودی غار اصحاب مسجدی بنا کرده و در آن نماز اقامه کرده و از قبور آنها تبرک می‌جویند.

همانطور که از نص کلام ایشان هویداست جناب زمخشری اصل ساخت مسجد بر روی قبور، اقامه نماز در آنها و مهمتر از همه تبرک جستن به قبور آنها را جائز و از اعمال مؤمنین می‌شمارد.

نسفی از بزرگترین مفسرین اهل تسنن در «مدارک التنزیل و حقایق التاویل» جلد سوم صفحه 18 می‌گوید: «فَقالُوا حین توفی اللّه أصحاب الکهف‏ ابْنُوا عَلَیْهِمْ بُنْیاناً أی علی باب کهفهم لئلا یتطرق إلیهم الناس ضنّا بتربتهم و محافظة علیها کما حفظت تربة رسول اللّه صلّی اللّه علیه وسلّم بالحظیرة رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ‏ من کلام المتنازعین کأنهم تذاکروا أمرهم و تناقلوا الکلام فی أنسابهم و أحوالهم و مدة لبثهم، فلما لم یهتدوا إلی حقیقة ذلک قالوا ربّهم أعلم بهم، أو من کلام اللّه عزّوجلّ رد لقول الخائضین فی حدیثهم‏ قالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلی‏ أَمْرِهِمْ‏ من المسلمین و ملکهم، کانوا أولی بهم و بالبناء علیهم‏ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ‏ علی باب الکهف‏ مَسْجِداً یصلی فیه المسلمون و یتبرکون بمکانهم»؛ ایشان می‌گوید هدف مشرکین از ممانعت نسبت به ساختن مسجد بر روی قبور آن‌ها این بود که مبادا مردم به سوی قبر آن‌ها حرکت کنند و از تربت ایشان تبرک بجویند! اما مسلمین مسجدی در آنجا بنا کردند و از قبور آنها تبرک‌جویی می‌کردند.

این عالم بزرگ اهل تسنن نیز ممانعت کردن از ساختن مسجد بر روی قبور بزرگان را مختص به مشرکین می‌داند. طبری در «جامع البیان فی تفسیر القرآن» جلد پانزدهم صفحه 149 می‌گوید: «... نبنی علیهم مسجدا نصلی فیه، و نعبد الله فیه»؛ مسلمانان گفتند ما مسجدی بر روی قبور آنها بنا خواهیم کرد و علاوه بر اقامه نماز در آنجا به عبادت خداوند نیز خواهیم پرداخت.

دیدگاه علمای بزرگ اهل تسنن نسبت به مشروعیت بنا کردن مساجد بر روی قبور اعاظم دقیقاً همان دیدگاه علمای شیعه می‌باشد.اما بزرگان فرقه وهابیت معتقدند که ساختن هر گونه بنایی بر روی قبور حرام و باید تخریب شود تا آنجا که ابن القیم و ابوحفص در مورد مساجد ساخته شده بر روی قبور انبیاء و صالحین می‌گویند: «تحرق الحجرة بل تهدم»؛ یعنی مکان‌های زیارتی انبیا و صلحا باید سوزانده شود بلکه نابود گردد.

در کتاب «فتاوی اللجنة الدائمة» که ریاست آن را بن باز بر عهده داشته است، استفتائی در مورد قبور انبیاء می‌شود که آیا بنای آرامگاه بر روی قبور انبیاء مشروع می‌باشد؟

بن باز در فتوی می‌گوید: «یجب علی ولی امر المسلمین أن یهدم ما بنی علی القبور من المساجد؛ لانها أسست علی غیر التقوی، و أن ینبش من دفن فی المسجد بعد بنائه و یخرج جثته من المسجد حتی عظامه ...»، در فتوی صادر شده توسط این لجنه که به امضاء چهار تن از علمای آنها نیز رسیده است بیان می‌شود: «واجب است بر ولی امر مسلمین که آن مسجد و بنا را منهدم و نابود سازد زیرا که چنین بنایی اصل تأسیسش بر خلاف تقوی است و سپس می‌باید قبر آنهایی که پس از بنا مسجد در آن دفن شده‌اند نبش گردد و جسدشان حتی استخوان‌هایشان از آن خارج شود ...».

دیدگاه علمای اهل تسنن برای بنای مساجد قبور بزرگان

تصویر صفحه فتوای بن باز و امضاء‌کنندگان آن
دلیل این عالم‌نمایان تنها یک حدیث می‌باشد که آن را ذکر کرده و از حیث سند و دلالت بررسی می‌کنیم.

در «صحیح مسلم» حدیث 969، حدیث ذیل که تنها مستمسک نادانان وهابیت می‌باشد آمده است: «حَدَّثَنَا یَحْیَی بْنُ یَحْیَی، وَأَبُوبَکْرِ بْنُ أَبِی شَیْبَةَ، وَزُهَیْرُ بْنُ حَرْبٍ، قَالَ یَحْیَی: أَخْبَرَنَا، وَقَالَ الْآخَرَانِ: حَدَّثَنَا وَکِیعٌ، عَنْ سُفْیَانَ، عَنْ حَبِیبِ بْنِ أَبِی ثَابِتٍ، عَنْ أَبِی وَائِلٍ، عَنْ أَبِی الْهَیَّاجِ الْأَسَدِیِّ ، قَالَ: قَالَ لِی عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ: أَلَا أَبْعَثُکَ عَلَی مَا بَعَثَنِی عَلَیْهِ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ؟ أَنْ لَا تَدَعَ تِمْثَالًا إِلَّا طَمَسْتَهُ، وَلَا قَبْرًا مُشْرِفًا إِلَّا سَوَّیْتَهُ»؛ در حدیث فوق آمده است که امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام به شخصی به نام أَبِی الْهَیَّاجِ الْأَسَدِیِّ فرموده است: تو را به کاری مبعوث می‌کنم که رسول الله(ص) من را به آن امر کرده است و آن این است که مبادا تمثال و عکسی را رها کنی مگر ناپدیدش کنی و مبدا قبر بلندی(یعنی از سطح زمین بالا آمده باشد) را ببینی و آن را رها کنی مگر اینکه آن را با زمین یکسان و هموار سازی.
علماء وهابی تنها سندی که به آن نازیده و آن را محکم‌ترین مستمسک خود در عدم مشروعیت ساخت آرمگاه بر قبور و وجوب تخریب آن‌ها قرار داده‌اند همین حدیث می‌باشد.

و اما بررسی سندی حدیث فوق:
مهمترین اصل در پذیرش یک حدیث و رد آن بررسی احوال رجال ناقل آن حدیث که در سند ذکر شده است می‌باشد. همانطور که در سند آمده است دو تن از راویان این حدیث آقایان وکیع و سفیان نام دارند که مختصرا به شرح حال آنان از کتب رجالی اهل تسنن می پردازیم:

-وکیع:
در کتاب تهذیب الکمال فی أسماء الرجال مزی آمده است که احمد بن حنبل درباره وکیع می‌گوید: أخطأ وکیع فی خمس مئة حدیث، یعنی آقای وکیع در 500 روایت مرتکب خطا و اشتباه شده است. آیا با این وجود می‌توان احادیث چنین شخصی را پذیرفت؟

در کتاب سیر اعلام النبلا آمده است: سئل احمد بن حنبل: اذا اختلف وکیع و عبد الرحمن بقول من ناخذ؟ فقال: نوافق عبد الرحمن اکثر و خاصة فی سفیان، کان معنیا بحدیثه و عبد الرحمن یسلم منه السلف و یجتنب شرب المسکر و کان لا یری أن یزرع فی أرض الفرات،‌ از احمد بن حنبل سؤال می‌شود که اگر در سند روایتی بین وکیع و عبدالرحمن اختلاف شد، قول کدام را بپذیریم؟ احمد بن حنبل می‌گوید: قول عبد الرحمن را!

این بدین معناست که جناب احمد بن حنبل؛ وکیع را توثیق نکرده بلکه بالاتر از این او را به کلی مذمت می‌کند، چرا که در ادامه می‌گوید: زیرا عبدالرحمن به خلفاء سلف اهانت نمی‌کرده و شراب نمی‌نوشیده! این بدین معناست که وکیع خلفاء سلف را مورد اهانت قرار می‌داده و شارب خمر نیز بوده است.

آیا روایت چنین شخصی از دیدگاه اهل تسنن صحیح است؟ شخصی که در کتاب المجموع که علماء اهل سنت او را «فقیه الامة» می‌نامند، نیز او ثقة نمی‌داند و روایاتش را نمی‌پذیرد.

نعیم بن حماد نقل می‌کند: تعشینا عن وکیع أو قال: تغذینا فقال: أی شیء تریدون أجیئکم منه: نبیذ الشیوخ أو نبیذ الفتیان؟ فقلتُ: تتکلم بهذا؟ قال: هو عندی أحلّ من ماء الفرات، نعیم می‌گوید: نزد وکیع برای غذا دعوت شده بودیم که وکیع گفت: چه چیزی می‌خواهید برایتان بیاورم؟ شراب انگور پیرمردان یا شراب انگور جوانان؟ نعیم می‌گوید: گفتم: وکیع آیا تو هستی اینگونه سخن می‌گویی؟ وکیع گفت: شراب انگور نزد من از آب فرات حلال‌تر است.

این در حالی است که در کتاب «الفقه علی المذاهب الاربعة» جلد اول صفحات 18 و 19 می‌گوید: شراب نزد همه مذاهب اهل سنت حرام است و در جای دیگر می گوید: «فان نش و أسکر فهو نجس یحرم شربه و علی شاربه الحد» یعنی بر شارب آن حد جاری می‌شود. حال آیا می‌توان به روایت چنین شخصی اعتماد کرد؟

- سفیان:
آقای سفیان نیز یکی از روات این حدیث است که قاطبه اهل حدیث او را شخصی مدلس معرفی کرده‌اند و از این جمله می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

ذهبی در جلد دوم میزال الاعتدال صفحه 169 سفیان را تدلیس کار می‌داند. یعنی روایت ضعیف را صحیح جلوه دادن، حبیب ابن ابی ثابت می‌گوید: کان یدلس عن الضعفاء، او اهل تدلیس (تسویه) بوده است که بدترین نوع تدلیس و سیوطی در تعریف این نوع از تدلیس گفته‌ است: «یسقط... او اسقط غیره ضعیفاً او صغیراً تحسیناً للحدیث»، تدلیس آن است که روایتی ضعیف را با دست کاری به صحیح تبدیل کنند و سفیان این چنین بود.

سیوطی می‌نویسد: «خطیب بغدادی می‌گوید: اعمش و سفیان ثوری این کار را انجام می‌داده‌اند»، عراقی نیز گفته است: «هر کسی که این کار را عمداً انجام دهد، به روایتش ضرر می‌‌زند و روایتش مورد اعتماد نیست».

با این وجود آیا روایتی که چنین اشخاصی در سلسله سندی آن هستند را می توان پذیرفت؟ قطعا نمی توان! چنانچه خود اهل سنت نیز بدان اذعان دارند روایت وکیع و سفیان به دلیل عدم وثاقتشان قابل پذیرش نمی‌باشد، این در صورتی است که نادانان وهابیت با مورد استناد قرار دادن چنین روایاتی حکم به تخریب حرم اهل بیت علیهم‌السلام در بقیع کردند، در صورتی که خود مذهب علما آن ها این عمل را مذموم بلکه ساخت مقبره و مسجد بر روی قبور اعاظم را عملی شایسته و تبرک جستن به آن را امری پسندید معرفی کرده‌اند.

و اما در پایان به حدیثی از کتاب گرانسنگ «تهذیب الاحکام» از امام صادق(ع) که در فضل زیارت قبور از آن ذات مقدسه صادر شده است، اشاره می‌کنیم:

متن روایت شریف:
«وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْفَضْلِ قَالَ أَخْبَرَنِی الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْفَرَزْدَقِ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ مُوسَی بْنِ الْأَحْوَلِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی السَّرِیِّ إِمْلَاءً قَالَ حَدَّثَنِی عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَلَوِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عُمَارَةُ بْنُ زَیْدٍ عَنْ أَبِی عَامِرٍ السَّاجِیِّ وَاعِظِ أَهْلِ الْحِجَازِ قَالَ: أَتَیْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ ع فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا لِمَنْ زَارَ قَبْرَهُ یَعْنِی أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ عَمَرَ تُرْبَتَهُ قَالَ یَا أَبَا عَامِرٍ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ- عَنْ عَلِیٍّ ع أَنَّ النَّبِیَّ ص قَالَ لَهُ: وَ اللَّهِ لَتُقْتَلَنَّ بِأَرْضِ الْعِرَاقِ وَ تُدْفَنُ بِهَا قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا لِمَنْ زَارَ قُبُورَنَا وَ عَمَرَهَا وَ تَعَاهَدَهَا فَقَالَ لِی یَا أَبَا الْحَسَنِ إِنَ‏ اللَّهَ جَعَلَ قَبْرَکَ وَ قَبْرَ وُلْدِکَ بِقَاعاً مِنْ بِقَاعِ الْجَنَّةِ وَ عَرْصَةً مِنْ عَرَصَاتِهَا وَ إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ قُلُوبَ نُجَبَاءَ مِنْ خَلْقِهِ وَ صَفْوَتِهِ مِنْ عِبَادِهِ تَحِنُّ إِلَیْکُمْ وَ تَحْتَمِلُ الْمَذَلَّةَ وَ الْأَذَی فِیکُمْ فَیَعْمُرُونَ قُبُورَکُمْ وَ یُکْثِرُونَ زِیَارَتَهَا تَقَرُّباً مِنْهُمْ إِلَی اللَّهِ مَوَدَّةً مِنْهُمْ لِرَسُولِهِ أُولَئِکَ یَا عَلِیُّ الْمَخْصُوصُونَ بِشَفَاعَتِی وَ الْوَارِدُونَ حَوْضِی وَ هُمْ زُوَّارِی غَداً فِی الْجَنَّةِ یَا عَلِیُّ مَنْ عَمَرَ قُبُورَکُمْ وَ تَعَاهَدَهَا فَکَأَنَّمَا أَعَانَ سُلَیْمَانَ بْنَ دَاوُدَ عَلَی بِنَاءِ بَیْتِ الْمَقْدِسِ وَ مَنْ زَارَ قُبُورَکُمْ عَدْلُ ذَلِکَ لَهُ ثَوَابُ سَبْعِینَ حَجَّةً بَعْدَ حَجَّةِ الْإِسْلَامِ وَ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ حَتَّی یَرْجِعَ مِنْ زِیَارَتِکُمْ کَیَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ فَأَبْشِرْ وَ بَشِّرْ أَوْلِیَاءَکَ وَ مُحِبِّیکَ مِنَ النَّعِیمِ وَ قُرَّةِ الْعَیْنِ بِمَا لَا عَیْنٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَی قَلْبِ بَشَرٍ وَ لَکِنَّ حُثَالَةً مِنَ النَّاسِ یُعَیِّرُونَ زُوَّارَ قُبُورِکُمْ بِزِیَارَتِکُمْ کَمَا تُعَیَّرُ الزَّانِیَةُ بِزِنَاهَا أُولَئِکَ شِرَارُ أُمَّتِی لَا نَالَتْهُمْ شَفَاعَتِی وَ لَا یَرِدُونَ حَوْضِی».

مضمون این روایت چنین است که حضرت می‌فرمایند که پدران من(علیهم‌السلام) از رسول الله(ص) سینه به سینه شنیدند که می‌فرمود: هرکس قبور ما را زیارت کند و تعمیر نماید و از آنها مراقبت کند، خداوند اجر و پاداشی که به سلیمان بن داود(ع) برای بناء بیت‌المقدس داده است را عطا می‌کند و هر کس آن این قبور را زیات کند ثواب 70 حج برای او نوشته شده و تمام گناهانش را خدا بیامرزد.

اما گروهی بی‌ارزشی از مردم هستند که زائران قبور اهل بیت(ع) را مورد سرزنش و نکوهش قرار می‌دهند، آن‌ها شرار امت من هستند و شفاعت من نصیب آن‌ها نخواهد شد.
سیدمحمدمحسن موسوی، پژوهشگر دینی
*فارس
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار